صد روز بعد از شروع انقلاب، تداوم قدرتمند آنرا در تجمع هزاران نفره مردم در زاهدان و در یادمان های جانباختگان انقلاب با حضور پر شمار مردم در همین هفته در شهرهای مختلف می بینیم. تداوم آنرا در بیانیه هایی با امضای اکتیویست ها و رهبران سرشناس جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی علیه اعدام و سرکوب و برای آزادی زندانیان سیاسی می بینیم. و در شعارهای ضد حکومتی مردم و در اعتراض به حکومت کودک کش اسلامی و در تاکید بر اتحاد و همبستگی سراسری مردم و فریاد کرد، بلوچ، آذری، آزادی، برابری می بینیم. انقلاب با گفتمانهایش و با شعار زن، زندگی، آزادی آینده خود را دارد رقم میزند. علیرغم همه جنایات و سرکوبگریهای حکومت این انقلاب ابعاد عمیقتر و انسانی تری بخود گرفته است. این انقلابی است که در آن مردم حجاب میسوزانند، مذهب و خرافه را به چالش میشکند، و با شعار هایی چون زاهدان، کردستان چشم و چراغ ایران خط فاصل خود را با هر گونه تفرقه گرایی و قوم گرایی اعلام میکنند. انقلابی که در بیانیه هایش اعدام قتل عمد حکومتی خوانده شده و همین امروز در کف خیابان مردم در شعارهایشان و در بیانیه های اعتراضی شان و با فریاد “آزادی، آزادی، آزادی” و “آزادی، برابری” کل بساط توحش و بردگی سرمایه داری حاکم را به چالش میکشند.
در این مدت حکومت اسلامی در نهایت سبعیت و بیرحمی کشتار کرد و همین امروز به انواع جنایت در زندان و در بیروی از زندان دست میزند. مستقیم مردم را هدف گلوله قرار داده و دست به کودک کشی میزند. بر دستگیری هایش از فعالین اجتماعی شدت داده و در اعتراضات خیابانی جوانان و حتی کودکان را بازداشت و زندانی میکند. محسن شکاری و مجید رضا رهنورد را اعدام کرد و چماق اعدام را بر سر بازداشت شدگان گرفته و احکام محاربه و مفسد فی الارض را به رخ معترضین می کشد تا انقلاب را عقب زند. اما مردم مصمم و قاطع ایستاده اند و با اولتیماتوم “این آخرین پیامه، اعدام کنی قیامه” میروند که پرونده این حکومت جهنمی را برای همیشه ببیندند و بساط توحش و بردگی آنرا از پهنه جامعه جارو کنند. نگاهی به اتفاقات هفته ای که گذشت تصویر روشنی از وضعیت امروز انقلاب بدست میدهد.
اعتراضات خیابانی هزاران نفره مردم در هفته ای که گذشت
دوم دیماه بیش از صد هزار نفر از مردم معترض در زاهدان به خیابان آمدند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند. این تجمعات در دادخواهی کشتار معترضین انقلاب و جمعه خونین در هشتم مهر ماه در زاهدان هر جمعه برگزار میشود. در اعتراضات روز دوم دیماه ماه مردم با فریاد شعارهایشان علیه سرکوبگری های حکومت قد علم کردند و بر اتحاد و همبستگی تاکید کردند. مردم شعار میدادند:”این آخرین پیامه، اعدم کنی قیامه”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر سپاهی”، ” مرگ بر خامنه ای”، “مرگ بر جمهوری اعدامی”، “کرد، بلوچ، آذری، آزادی ، برابری”. این جالب توجه بود که در تظاهرات زاهدان زنان به نحو گسترده ای شرکت کرده بودند و شعار زن زندگی آزادی و شعارهای پیشرو دیگر را سر میدادند. در همین روز در گرگان، قزوین و اراک مراسمهای یادمان جانباختگان انقلاب در چهلمین روز قتلشان برگزار شد. در گرگان مراسم آیدا رستمی پزشکی که انقلابیون مجروح را درمان میکرد برگزار شد. در قزوین یادمان سپهر اسماعیلی و در اراک مراسم مهر شاد شهیدی برگزار شد. یادمان جانباختگان انقلاب به محل اتحاد مردم علیه جمهوری اسلامی و فریاد زن، زندگی، آزادی تبدیل شده است.
– سوم دیماه صدمین روز انقلاب بود. در این روز مردم با فراخوانهایی از قبل اعلام شده برای اعتراضات سراسری در شهرهای مختلفی همچون تهران، اصفهان، کرمانشاه، مشهد، بابل، سنندج، بندرعباس، کرج، اهواز به خیابان آمدند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند. دراین اعتراضات مردم در محلات مختلفی به خیابان آمدند و در برخی شهرها با آتش روشن کردن و بستن خیابانها و شعارهای ضد حکومتی، صدمین روز انقلاب را گرامی داشتند.
– ۴ دی مراسم های با شکوهی در بزرگداشت جانباختگان انقلاب در بوکان و در روستای چروسانه کامیاران با حضور گسترده مردم بر پا شد. در کامیاران مراسم به مناسبت چهلمین روز قتل برهان کرمی برگزار شعار میدادند: “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، ” آزادی برابری حکومت کارگری”، “زن، زندگی، آزادی، حکومت شورایی”. فریاد چنین شعارهایی به روشنی عمق انقلاب زن، زندگی، آزادی را به نمایش میگذارد. در این روز بوکان در اعتصاب عمومی و یکپارچه خشم و اعتراض بود و خانوادە های جانباختگان انقلاب به مناسبت چهلمین روز قتل عزیزانشان، بر سر مزار آنها جمع شدند و یادشان را گرامیداشتند و با خشم شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند و با سرکوبگران درگیر شدند و اعتراضات تا شب ادامه داشت.
– ۵ دی: مراسمهای یاد مان در ایذه، سنندج ، دشتی هرمزگان و سقز برپا شد و این مراسمها صحنه های پر شوری از اعتراضات گسترده مردم و اتحاد و همبستگی آنها علیه جمهوری اسلامی بود. در ایذه در چهلمین روز قتل کیان پور فلک کودک ده ساله ای که با شلیک جنایتکاران جمهوری اسلامی به قتل رسید، مردم بسیاری گرد آمدند. شعار “حکومت کودک کش نمیخواهیم” شعار سراسری مردم در انقلاب است. در سنندج مراسم آرام حبیبی و شاهو بهمنی برگزار شد و جمعیت بزرگی از مردم شرکت داشتند. در بوکان مراسم دانیال پابندی و در دشتی هرمزگان مراسم حامد ملایی برپا شد و اعتراضات مردمی تا شبانگاه ادامه یافت.
-روز ۶ دی در تبریز، مهاباد، بوکان و تهران مراسم های یادمان قتل چندین نفر از جانباختگان انقلاب با شرکت وسیع مردم برپا شد. در تبریز مراسم گرامیداشت آیلار حقی و علی عراقی برگزار شد و جمعیت خشمگین شعارهای ضد حکومت سر داده و فریاد میزدند:” ما همه با هم هستیم بجنگ تا بجنگیم”. در مهاباد مراسم یادمان سید کمال پور، ازاد حسین پور و محمد احمدی گاگش با شرکت وسیع مردم برگزار شد و مردم با شعارهای “مرگ بر دیکتاتور”، ” کُرد، بلوچ، آذری آزادی و برابری”، “این همە سال جنایت مرگ بر این ولایت” خشم و نفرت خود را از حکومت ابراز و بر اتحاد و همبستگی سراسری علیه حکومت تاکید کردند. در بوکان در مراسم هیوا جان جان مردم با شرکت وسیع خود و با شعارهای ضد حکومتی فریاد خشم و اعتراضشان را بلند کردند. و در بهشت زهرای تهران نیز خانواده حمیدرضا روحی و گروهی از مردم برای مراسم یادبود این جوان بر سر مزارش جمع شدند. در این روز همچنین در روستای قالبی سفلی از توابع خرم آباد مراسم دفن آرش صیاد منصور کارگری که برای کار به تهران رفته بود و مورد هدف گلوله سرکوبگران قرار گرفت، با شرکت وسیع مردم انجام شد و مردم شعارهای ضد حکومتی سر میدادند.
– روز ۷ دی ماه در پیرانشهر، مهاباد و بوکان در چهلمین روز قتل امیر فراستی شاد در پیرانشهر، مهران رحمانی در مهاباد و میلاد معروفی و شهریار محمدی در بوکان با حضور وسیع مردم مراسم بزرگداشت برگزار شد و شرکت کنندگان شعار میدادند: ” هر یه نفر کشته شه هزار نفر پشتشه”.
بالاخره در ۸ دیماه مراسم هایی به مناسبت چهلمین روز قتل علی عباسی در سمیرم، حمید رضا روحی در بهشت زهرای تهران، مهرداد ملک در ارداق قزوین، میلاد سعیدیانجو در شهرستان ایذه، آرمان عمادی در استان فارس و عاطفه نعامی در روستای عمادآباد مرودشت برگزار شد و مردم بسیاری در این یادمان ها شرکت کردند و شعارهای کوبنده ضد حکومتی سر دادند.
در مراسم های یادمان جانباختگان دهها هزار نفر در یازده شهر از جمله در تهران، ایذه، سنندج، تبریز، مهاباد، دشتی هرمزگان، بوکان، خرمشهر، گرگان، قزوین و اراک شرکت کردند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند. در زاهدان بیش از صد هزار نفر و جمعیت بزرگی از مردم معترض در شهرهای دیگر سیستان و بلوچستان از جمله در راسک و شهرستان گالیکش تجمعات اعتراضی بر پا کردند. همچنین در پاسخ به فراخوان به اعتراض سراسری به مناسبت صدمین روز انقلاب در سوم دیماه در شهرهای مختلفی همچون تهران، اصفهان، کرمانشاه، مشهد، بابل، سنندج، بندرعباس، کرج، اهواز و در محلات مختلفی از این شهرها مردم به خیابان آمدند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند و ادامه انقلاب را فریاد زدند.
کارگران در این هفته
همراه با اعتراضات خیابانی اعتصابات کارگری بصورت متناوب در جریان است. این اعتصابات و اعتراضات گرچه هنوز مستقیما با شعارهای سیاسی و سرنگونی طلبانه انجام نشده، اما هم از نظر کارگران و هم از نظر همه مردم اهمیت سیاسی ویژه ای دارد و بخشی از حرکت انقلابی مردم محسوب میشود. از روز سوم دیماه در بخش هایی از پتروشیمی آبادان کارگران در اعتراض به فضای امنیتی ایجاد شده در محل کار خود و پیامهای تهدید آمیز به کارگران معترضی که در تجمعات قبلی حضور داشتند، وارد اعتصاب شدند و این اعتراضات ادامه دارد.
همچنین صبح روز دوشنبه سوم دی ماه کارگران ارکان ثالث نفت بنا بر فراخوان از قبل اعلام شده در اعتراض به وضع بد شغلی و معیشتی خود در تدارک برپایی تجمعاتشان بودند که با سد نیروهای امنیتی روبرو شدند. در عسلویه حکومت با استقراز نیروی وسیع سرکوب مانع برگزاری تجمع شد. در این روز تعدادی از کارگران که با سرویس برای شرکت در تجمع آمده بودند دستگیر شدند. که تعدادی از آنها آزاد شدند و ده نفرشان همچنان در بازداشت بسر میبرند. در نتیجه این بازداشت ها فضای پالایشگاهها در پارس جنوبی متلاطم و کارگران خشمگین بر پیگیری مطالبات و اعتراضاتشان تاکید دارند. این کارگران با شعار ما برده نیستیم ” در بیانیه فراخوانی خود برای تجمع در این روز بر خوستهای حذف پیمانکاران، اجرای طبقه بندی، افزایش حقوق ها، برابری حقوق با نیروهای شرکت های پتروشیمی منطقه و برخورداری از آیتم فوق العاده ها، پاداش ماهانه، کارانه و حق تولید تاکید کرده بودند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت نیز ضمن درج این خبر حمایت خود را از مبارزات و خواستهای این کارگران اعلام کرده و بر جمع شدن بساط پیمانکاران چپاولگر، پایان دادن به امنیتی کردن مراکز و آزادی فوری کارگران بازداشتی بعنوان خواست سراسری همه کارگران در نفت تاکید کرد. شورای سازماندهی همچنین با اعلام اینکه پاسخ دستگیری و اعدام، اعتصابات سراسری است تمامی کارگرن شاغل در بخش های مختلف نفت را به اعتصابات سراسری فراخواند. بدین ترتیب نفت در تلاطم و اعتراض است.
در روز ۵ دیماه همچنین کارگران شاغل در شرکت طراحی و ساخت سازه های دریایی مبین سازه گستر خلیج فارس دست به اعتصاب زدند. شمار این کارگران ۳۹۰ نفر است.
بعلاوه در روز ۴ دی ماه حدود ۶۰۰ نفر از کارگران شرکت اخوان در پاکدشت که در حوضه تولید لوام خانگی، گاز هود سینگ فر فعالیت میکنند دست از کار کشیده و در محوطه شرکت تجمع کردند. این کارگران شعار میدادند: ” اگه با هم یکی نشیم یکی یکی اخراج میشیم”. همینطور در این روز جمعی از بازنشستگان و مستمریبگیران تأمین اجتماعی تهران در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلاتشان مقابل دفتر کانون بازنشستگان تهران دست به تجمع زدند. بدینگونه اعتصابات و اعتراضات کارگری در دل انقلاب بطور متوالی صورت میگیرد و امروز فضای اعتراض در مراکز نفتی بالاست.
احکام اعدام در تقابل با انقلاب
جمهوری اسلامی با کشتار و سرکوب و تهدید بازداشت شدگان انقلاب به اعدام و صدور احکام محاربه برای آنها میکوشد انقلاب را عقب بزند و مردم با قدرت مقابلش ایستاده اند. مردم با فراخوانهای اعتراضی سراسری نظیر فراخوان ۲۸ تا ۳۰ آذر ماه علیه اعدام و سرکوب و با بیانیه های اعتراضی از زندان و از بیرون از زندان نظیر بیانیه تاریخی ۲۳۵ فعال و اکتیویست از جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی قاطعانه مقابل اعدامها و سرکوبگریهای حکومت ایستاده اند و شعار :”این آخرین پیامه، اعدم کنی قیامه”، در تجمعات اعتراضی پاسخ محکم مردم به حکومت است. بدین ترتیب جنبش علیه اعدام امروز جنبشی برای تداوم انقلاب و در هم شکستن حکومت سرکوبگر است. و این جنبش ابعاد جهانی پیدا کرده است. جنبش کفالت سیاسی زندانیان زیر خطر اعدام از سوی نمایندگان پارلمانهای کشورهای اروپایی یک وجه زیبای همبستگی های جهانی با انقلاب ایران است.
این چنین است که انقلاب زن، زندگی، آزادی در ایران با قدرت به جلو میرود . انقلابی با بازتاب وسیع جهانی که با نیروی عظیم و خیره کننده اش توانست جمهوری اسلامی این حکومت آپارتاید جنسی و ضد زن را از کمیسیون مقام زن سازمان ملل بیرون بیندازد. و امروز گفتمان هایی چون اخراج جمهوری اسلامی این حکومت کودک کش از کنوانسیون بین المللی حقوق کودک و یا اخراج آن از سازمان جهانی کار و بایکوت بین المللی جمهوری اسلامی یک گفتمان سیاسی قدرتمند در انقلاب است. در سایه این انقلاب است که امروز پرونده شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی نیز در روند بررسی در دادگاه بین المللی لاهه قرار گرفته است. و میتواند در ادامه به بایکوت جهانی جمهوری اسلامی منجر شود.
بیانیه های انقلاب، گامی مهم در تعمیق انقلاب
۲۳۵ نفر از اعضای تشکل های مختلف کارگری و مردمی و فعالین مدنی و اجتماعی با انتشار بیانیه ای علیه اعدامها برخاستند و با محکوم کردن صدور احکام اعدام علیه معترضین خواهان لغو کامل مجازات اعدام شدند. بیانیه ای که امضاهایش به نزدیک دو هزار رسیده و تداوم دارد. بیانیه ای که به شعار سراسری انقلاب اشاره دارد و میگوید اگر شعار و نام قیامی که با خون (مهسا) ژینا امینی آغاز شد، زن زندگی آزادی است، پس باید هر چه رساتر اعلام کنیم که اعدام یک قتل عمد حکومتی است و هیچ انسانی با هیچ دلیلی نباید اعدام شود. و فراخوان این بیانیه به تمامی فعالین سیاسی، اجتماعی و تشکلهای صنفی برای تشکیل کارزاری علیه اعدام است. و تاکید فوری آن بر لغو تمامی احکام اعدام معترضین و لغو کامل مجازات اعدام است.
بیانیه دیگر از سوی بیش از ۲۷۰ فعال کارگری، سیاسی و اجتماعی در داخل و خارج از ایران برای آزادی بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی است. اسامی آشنای بیانیه ۲۳۵ نفر علیه اعدام را در زیر این بیانیه می بینیم امضا کنندگان آن خواستار پایان دادن به هرگونه سرکوب و بازداشت و قتلهای حکومتی و آزادی فوری و بیقید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی شده اند.
قبلا نیز شاهد بیانیه هایی با خواست اخراج حکومت اسلامی از کمیسیون مقام زن از سازمان ملل بودیم که به چنان جنبش قدرتمندی تبدیل شد که توانست دولتها را پای این خواست بکشاند و دیدیم که حکومت اسلامی از این نهاد بیرون انداخته شد. اکنون هم بحث بر سر اینست که همانطور که توانستیم جمهوری اسلامی را از این نهاد بیرون کنیم. میتوانیم و باید از این رژیم را از تمام نهادها و مراجع جهانی از جمله از کنوانسیون حقوق کودک و نهادی چون سازمان جهانی کار بیرون بیندازیم و کاری کنیم که در سطح بین المللی بطور کامل بایکوت شود.
امضا کنندگان این بیانیه ها طیفی از رهبران و فعالین شناخته شده و رادیکال کارگری و جنبش های مختلف اجتماعی هستند که امروز در چنین قامتی دارند قد علم میکنند. قرار گرفتن امضاهای این طیف از رهبران و فعالین اجتماعی در کنار یکدیگر که هر کدام در راس جنبش های اجتماعی ای قرار دارند که مجموعا در کشیده شدن اوضاع سیاسی جامعه به شرایط انقلاب و گفتمان های رادیکال و چپ آن نقش داشته اند، بطور واقعی نشانگر اتحاد چپ جامعه در قامت جنبش های اجتماعی شان است. در برابر چنین اتفاقات شورانگیزی است که تحرکات در طیف محافظه کار و راست جامعه و جلو آمدن بحث هایی چون ائتلاف آری یا نه بالاست. یک نمونه از تحرک راست جبهه هفت آبان است. جبهه ای که ائتلاف تعریف شده خود را دارد. جبهه ای که بنیادش بر سالروز کورش و تمامیت ارضی گذاشته شده است. جبهه راست عظمت طلبی که جمع هایی تحت عنوان جوانان محلات در جاهایی مثل تهران و مشهد و اصفهان ضمیمه اش شده اند. و با این گفتمانها انتظارشان از همگان اینست که با هر گرایش و پیشینهای به آنها بپیوندند. اما مردم جواب چنین جمع هایی را دادند و گفتند اجازه نمیدهم کسی از بالای سر ما تصمیم بگیرد و مردم آقا بالا سر نمیخواهند. بعد هم جمع های جوانان انقلابی محلات در شهرهای مختلف حساب خود را از این جبهه بندی ها جدا کردند.
بیانیه هایی چون بیانیه علیه اعدام و برای آزدی زندانیان سیاسی در کنار اعتراضاتی که هر روزه در جامعه در جریان است جواب عمیق و روشن به چنین تحرکاتی است و بطور واقعی جبهه چپ و رادیکال در جامعه را به نمایش میگذارد. چنین بیانیه های در عین حال به انقلاب و خواستها و اعتراضات مردم تعین می بخشد. توصیه من انتشار بیانیه هایی از همین دست بر سر مهمترین مسایل انقلاب از جمله بیانیه علیه تبعیض و در دفاع از حقوق پایه ای مردم برای داشتن یک معیشت انسانی و یا بیانیه بر سر اعمال اراده مستقیم خود مردم و علیه اعمال قدرت از بالای سر جامعه است. بیانیه هایی که اعلام آنها حرکتی در جهت تعمیق انقلاب و شفافیت دادن به خواستها و مطالبات مردم است و بطور واقعی قدرت نمایی چپ در جلو صحنه انقلاب است. زنده باد انقلاب زن، زندگی، آزادی