مصاحبه ایسکرا با عبدل گلپریان:
ایسکرا: در هفته های اخیر تب و تاب انتخابات پارلمان کردستان عراق به موضوع روز در آنجا تبدیل شده است و اکنون نمایندگان احزاب در قدرت مشغول تبلیغات انتخاباتی هستند. روند و فضای این انتخابات چگونه است؟
عبدل گلپریان: این انتخابات قرار بود در بیستم ماه اوت برگزار شود اما بمدت یکماه بتاخیر افتاد. حال قرار است در ۲۱ سپتامبر برگزار شود. اکنون نیز کاندیداهای هر یک از احزاب در قدرت ضمن تبلیغات انتخاباتیشان و برای بدست آوردن کرسی های پارلمان سرگرم وعده های پوچ و تو خالی به مردم هستند. بنا به گفته هر یک از نمایندگان احزاب ناسیونالیست و اسلامی که اکنون هر یک کرسی هایی در پارلمان در اختیار دارند، قبلا دعوایشان در رابطه حذف نشدن اسامی مردگان بود که در دوره های گذشته هر یک از این جریانات برای بالا بردن آرای نمایندگان خود از شناسنامه کسانیکه در قید حیات نیستند استفاده کرده بودند و در این مدت هر یک از آنها “نگرانی” خود را برای تکرار این نوع از تقلب در آرا بیان می کردند و می خواستند انتخابات را بتعویق بیاندازند تا فرصتی برای حذف اسامی مردگان داشته باشند. این در حالی است که در انتخابات های قبل نیز هر یک از این احزاب از شناسنامه مردگان وابسته به جریان خود از این ترفندها استفاده کرده اند. وقتیکه ازشان سوال می شود که چه کس یا کسانی در قبال این مسئله مسئولند، هر کدام این بی پرنسیبی ها را متوجه نهادهایی می کنند که در دست احزاب خودشان است و کسی هم پیگیر و پاسخگوی آن نیست. در این انتخابات نیز نهادهای مربوط به باطل کردن این دست از شناسنامه ها که در چهار سال گذشته بالغ بر هزاران شناسنامه غیر باطل شده را شامل می شود، قادر به ابطال آنها نبوده اند و این دور تسلسل در هر انتخاباتی در کردستان عراق همچنان بکار گرفته می شود و ادامه دارد.
از سوی دیگر جریان اصلاح طلب بنام گوران بر این اعتراض داشت که انتخابات باید سر وقت خود برگزار شود و اگر همان زمانی که برای آن تعیین شده برگزار نشود، پارلمان و حتی خودشان هم هیچ مشروعیتی نخواهند داشت. اما این حرفها همه اش نوعی تبلیغات انتخاباتی از سوی هر کدام از این احزاب است. وگرنه با این تاخیر یک ماهه و بقول اپوزیسیون گوران این پارلمان در حال حاضر مشروعیت خود را از دست داده است.
معمولا در روزهای قبل از انتخابات این سر و صداها و برای کسب یکی دو کرسی بیشتر موضوع تازه و عجیبی نیست. اما به محض تمام شدن پروسه انتخابات همه اینها کنار نهاده می شود و تنها چیزی که سرلوحه مجادلات بعدی قرار می گیرد میزان سهم دزدی و چپاول از پولهای میلیاردی است. در حال حاضر همه احزاب شریک در قدرت که هر یک سهمی از نمایندگی در پارلمان را از آن خود دارند، سرگرم تبلیغات و صرف هزینه های گزاف برای آن هستند. یکی از تلویزیونهای حکومتی در مصاحبه با عابرین در خیابان از مصاحبه شونده ای پرسید: ” از نماینده ای که می خواهید به او رای بدهید چه انتظاری دارید؟”. مصاحبه شونده در جواب گفت: ” هزینه همین ذرق و برقی را که این احزاب با آن تمام شهرهای کردستان را آراسته اند می تواند هزاران انسان را از فقر و نداری در کردستان نجات دهد. و می گفت اینها همه اش تبلیغات است و من به هیچکدام از این نماینده ها و احزابشان کوچکترین اعتمادی ندارم. به هر رو فعلا دوران کشتی گرفتن بر سر کرسی های اضافی است. وقتی انتخابات تمام شود باز هم برای مدت چهار سال دیگر همگی دست در گردن هم به کارشان که همان چپاول، دزدی و فساد کاری که در ۲۲ سال گذشته مشغول آن بوده اند خواهند پرداخت.
ایسکرا: پیشتر اتحادیه میهنی طالبانی و حزب دمکرات بارزانی بعنوان دو حزب اصلی و رقیب همیشه سعی کرده اند به نوعی کردستان عراق را از طرق مختلف مابین همدیگر بطور مساوی تقسیم کنند و دیگر احزاب مختلف را نیز در اطراف خود بچینند. در این انتخابات آیا همین ریتم پا برجاست؟ تعادل احزاب کوچکتر در این انتخابات چگونه است؟
عبدل گلپریان: پیشتر طالبانی در موقعیت یک رئیس جمهور بی اتوریته فرمایشی قرار داشت و بخاطر موقعیتش در همین پست او را از مسایل مربوط به کردستان دور کرده بود و وزنه اش در کردستان بدرجاتی کاسته شده. علاوه بر این در چند سال اخیر جریان اپوزیسیون گوران نیز که از اتحادیه میهنی طالبانی بیرون زده بود تا حدود زیادی موقعیت اتحادیه میهنی را تضعیف کرد. در حال حاضر نیز عدم حضور طالبانی در صحنه سیاسی کردستان و اینکه هنوز معلوم نیست آیا همچنان در کما بسر می برد یا نه؟، عدم حضور سیاسی و فیزیکی طالبانی به یکه تازی حزب دمکرات بارزانی افزوده است. سخنان نمایندگان و سخنگویان حزب دمکرات بارزانی علیرغم اینکه همچنان به گونه ای اخلاقی از روابط و مناسبات حسنه و برابر با اتحادیه میهنی حرف می زنند اما ابراز وجود خود را بعنوان یگانه حزب برتر در کردستان عراق پنهان نمی کنند.
سران حزب دمکرات بارزانی رسما و علنا می گویند که موقعیتی که امروز کردستان عراق در آن بسر می برد مدیون تلاشها و از خود گذشتگیهای آنان است. تلویحا و بعضا اشکارا از موقعیت برتر خود در مقایسه با اتحادیه میهنی سخن می گویند. از این رو بنا به فاکتورهایی که اشاره کردم آن ریتم سابق تا حدودی تغییر کرده است. یکی از دلایل آن نیز این است که در تقسیم موقعیت، طالبانی بعنوان رئیس جمهور عراق وارد این پست کارتنی شد اما بارزانی برای تحکیم موقعیت خود و حزب عشیره ای اش کردستان را به ملک شخصی تبدیل کرد و این تقسیم پست و موقعیتها سبب شد بارزانی موقعیت برتری در کردستان عراق برای خود و حزب و عشیره اش دست و پا کند. هیچ کدام از این عوامل به معنای محو اتحادیه میهنی نیست و آنها نیز همچنان خود را بعنوان جریان رقیب در راس قدرت با بارزانی می دانند اما مسئله این است که در این توازن تقسیم بندی قدرت و سهم خواهی، فعلا پارتی ازموقعیت بهتری از رقیب خود یعنی اتحادیه میهنی برخوردار است.
بارزانی در سخنرانی روز دوشنبه دوم سپتامبر خود که در حمایت از کاندیداهای حزب خود و در میان هوادارانش ایراد کرد، از موضعی برتر و از بالا به قدرت نمایی پرداخت. در بخشی از سخنانش گفت: “ما به دیگران احترام می گذاریم اما این بدان معنا نیست که دیگران را بالای سر خودمان قرار دهیم”. “بگذارید دیگران هر چی می خواهند بکنند مسئله این است که شما صاحب موضوع هستید”. بخش دیگر از سخنانش خطاب به هواداران حزبش بود مبنی بر اینکه وقت خود را صرف کسانی نکنید که با ما در ضدیت هستند، موقعیت امروز کردستان مدیون پارتی است و یا اینکه اکثریت مردم کردستان مسلمان هستند و به مسلمان بودن خود افتخار می کنند.
این سخنان پیامهایی درش خطاب به اتحادیه میهنی نهفته است که می خواست نشان دهد حزب بارزانی در راس و در اوج است. بعد از دو حزب بارزانی و طالبانی، جریان گوران بعنوان اپوزیسیون که می کوشد موقعیت بهتری برای خود فراهم کند و در فکر پر کردن موقعیت و جایگاه اتحادیه میهنی برای خود است، بعنوان حزب سوم در صحنه سیاسی کردستان عراق حضور دارد. احزاب کوچکتر نظیر حزب شیوعی، کومه لی اسلامی، جنبش اسلامی، حرکه اسلامی، حزب شیوعی و…، همچنان در موقعیت قبلی خود هستند اما بعضا این احزاب کوچکتر نیز در انجمنها و دیگر نهادهای حکومت هرم کردستان در شهرداریها مقامهای بالاتری بعنوان سهم السکوت بهشان داده شده و پست و مقامی برای خود دست و پا کرده اند. تا جاییکه جریانات اسلامی هم مزاحمتی جدی برایشان ایجاد نکنند در چند سال اخیر پست و موقعیتهایی بهشان در تقسیم قدرت داده شده و همین امر این جریانات اسلامی را زبان دراز کرده است. همین هفته اخیر با بودجه ای که باید صرف کاهش فقر و فلاکت مردم شود، کنگره ای برای اهل تصوف را در اربیل برگزار کردند که در آن گروههای اهل تصوف بنام طریقه قادری، نقشبندی و رفاهی که از مرتجعترین گروههای مذهبی هستند در آن شرکت داشتند. تمام هزینه این کنگره که گروه های اسلامی دیگری به آن دعوت شده بودند از بودجه حکومتی تامین شد. این در حالی است که فقر و نداری و بی مسکنی همچنان در کردستان عراق بیداد می کند. نکته جالب توجه این است که کاندیداهای همین احزاب که اکنون در قدرت هستند، از واژه ای که مردم سالهاست آنرا نثار احزاب ناسیونالیست حاکم می کنند استفاده می کنند آنهم فساد حکومتی است.
ایسکرا: یکی از تبلیغات انتخاباتی سخنگویان و کاندیداهای اتحادیه میهنی طالبانی و حزب دمکرات بارزانی گویا ورق زدن تاریخ جنگهای گذشته مابین این دو نیرو است که هر کدام دیگری را مقصر آنچه که آنرا جنگ برادر کشی نام می نهند می دانند. استدلالهای آنان در خصوص این جنگها تا چه حد می تواند برای کسب آرا و بدست آوردن کرسی های بیشتری بر دیگری برتری ایجاد کند؟
عبدل گلپریان: تاریخ جنگها و آشتی های اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق و انواع بند وبست هایشان با رژیم صدام، شاه و خمینی ید طولایی دارد. برجسته ترین و متاخرترین آن جنگی بود که ما بین این دو جریان در سال 1996 بر سر قدرت و سهم خواهی بوقوع پیوست. طالبانی با کمک سپاه پاسداران مناطق تحت نفوذ بارزانی را تصرف کرد و بارزانی هم با کمک گرفتن از صدام حسین طالبانی و نیروهایش را تا داخل مرزهای ایران فراری داد و از کردستان عراق بیرون کرد. این جنگ که در آن کشته های زیادی از هر دو طرف از خود برجای گذاشت، سبب آوارگی، بی خانمانی و دربدری مردم شد. هر یک آنرا جزو کارنامه نگین طرف مقابل اسم می برد. جریان بارزانی می گوید که طالبانی سپاه پاسدران خمینی را برای کشتار وارد کردستان کرد و بجان ما انداخت و جریان طالبانی هم می گوید بارزانی ارتش حکومت صدام حسین جنایتکار را بکمک طلبید، وارد کردستان کرد و بجان ما انداخت. اکنون نیز هر یک دیگری را به خیانت متهم می کند.
می خواهم بگویم اینها پرونده ننگین هر کدام از این و دو جریان اصلی در حکومت کردستان عراق است که وقتی پای انتخابات و قدر قدرتی پیش کشیده می شود، هر یک دیگری را که تاریخچه ای بمراتب خفت بار تر از آن یکی دارد مقصر می شمارد. در جریان تبلیغات انتخاباتی و مصاحبه هایی که با برخی از کاندیداهای هر دو طرف صورت می گیرد، پرداختن به این کارنامه در مقابلشان قرار داده می شود.
این دو حزب ناسیونالیست کرد پیشنه تاریخی شان مملو از این اتفاقات بوده است که برای رسیدن به قدرت و برای رسیدن به آنچه که امروز بر آن لم داده اند، نه تنها علیه همدیگر بازیچه دست حکومتهای منطقه بوده اند بلکه شرایط بشدت دهشتناکی را طی این تاریخ به مردم کردستان عراق تحمیل کردند.
ایسکرا: به نظر شما آیا رو کردن این تاریخچه که هر کدام دیگری را بیاد سرسپردگی به خمینی و صدام می اندازند گویای برانگیختن بر افروختن و تکرار این نوع جنگها در رقابتهایشان در مقابل هم نیست؟
عبدل گلپریان: احزاب و نیروهای ناسیونالیست کرد ظرفیت هر گونه حرکت مخرب و ضد بشری را در خود نهفته دارند. تاریخشان پر از این وقایع است و برای همین ساخته شده اند. اما برملا کردن و یادآوری این فجایع نسبت به همدیگر در چنین مقطعی، فقط خاصیت تبلیغاتی برای کسب آرای بالا و بدست آوردن کرسی های بیشتری است. اگر امروز فعلا قادر نیستند با توپ و تفنگ همان تاریخ گذشته شان را تکرار کنند به این خاطر است که قوانین و قواعد بازی قدرت از سوی آمریکا و غرب را پذیرفته اند اما روش امروزشان درست در خدمت کسب برتری و قدر قدرتی هر کدام بر دیگری و حاکم بلامنازع بر سرنوشت مردمی است که تحت سیطره اینها و حمایتهای آمریکا و غرب روز بروز محروم تر و دردمند تر می شوند و همچنان در فقر، نابرابری و شرایط بشدت تبعیض آمیز قرار دارند.
ایسکرا: آنگونه که پیداست بنظر می رسد شهرهای اصلی کردستان عراق نسبت به سالهای گذشته بسیار تغییر کرده و بدرجاتی نسبت به بخشهای جنوبی یعنی مناطق عرب نشین سیمای توسعه یافته ای بخود گرفته است. آیا این سطح از رشد و رفاهیات برای مردم رضایت بخش نیست؟ از سوی دیگر شرایط و اوضاع امنیتی مردم قابل مقایسه با مناطق عرب نشین نیست. فکر نمی کنید چنین شرایط و موقعیتی برای مردم رضایت بخش باشد؟ موضع مردم در قبال این انتخابات چیست؟
عبدل گلپریان: بله درست است تغییرات چشمگیری در سیمای شهرهای اصلی کردستان عراق صورت گرفته است. شرکتهای سرمایه گذاری، هتلها، مراکز خدماتی، ساختمانسازی و راه اندازی پروژه های تجاری و بازرگانی زیادی در حال گسترش است و اصلا قابل مقایسه با مناطق جنوبی و عرب نشین در عراق نیست. اما این تغییرات و سرمایه گذاریهای کلان که در این سالها در کردستان عراق صورت گرفته است، در خدمت طبقه حاکم و احزاب در قدرت قرار دارد. این تغییرات و این سرمایه گذاریها و سود حاصله از فروش نفت و درآمدهای دیگر، طبقه ای را به عرش اعلا رسانیده است که در ناز و نعمت زندگی می کند و از سوی دیگر مردم تنگدست جامعه کردستان عراق در بسیاری از شهرها و روستاها هنوز از نداشتن آب آشامیدنی، از برق، مدرسه و بویژه خدمات درمانی و بیمارستانها در رنج هستند. حتی در همان شهرهای اصلی که ساختمانهای سر بفلک کشیده و هتلهای مدل غربی در آنها احداث شده است، مردم هنوز از کمبود دکتر و دارو می نالند. آمار کارگران مهاجر در کردستان عراق از کشورهای عربی و آفریقایی گرفته تا کارگرانی از ایران، افغانستان، فلیپین، بنگلادش و کلا جنوب شرقی آسیا طی این چند سال اخیر نیروی تولید کننده در ساختمانسازی و بخشهای خدماتی هستند. دستمزدهای ناچیز، عدم امنیت شغلی و دهها بی حقوقی دیگر نسبت به آنها اعمال می شود. همه اینها را هر کسی می تواند در میدیای خود این احزاب بخوبی مشاهده کند. می خواهم بگویم که رونق و شکوفایی کنونی در شهرهای اصلی نظیر اربیل، سلیمانیه، دهوک و بعضی از شهرهای دیگر ایجاد زیرساختها و به گردش درآوردن سرمایه هایی است که سود حاصله از آن بجیب سران و مسئولین احزاب در قدرت سرازیر می شود نه برای برطرف کردن درد و رنج مردم فقیر و تنگدست.
در جریان تبلیغات انتخاباتی اخیر، مردم زیادی در سراسر کردستان عراق ضمن اینکه از عدم تحول و دگرگونی در کار و زندگیشان ناراضی و معترض هستند، همین بخش ستم دیده و زیر پا له شده نیز اکنون دیگر دنبال وعده های انتخاباتی راه نمی افتند. تلویزیونهای “مستقل” برای اینکه نشان دهند که “دمکراسی” در کردستان عراق حاکم است، با مردم در مورد انتخابات به گفتگو می نشینند و هر کس سنخنان این مردم بجان آمده را گوش دهد، پاسخهای در خور و دندان شکن آنان به تبلیغات کاندیداهای این احزاب و به وعده های سر خرمن آنان را بخوبی درخواهد یافت. برای اینکه تصویر واقعی تری از فضای سیاسی و انتخاباتی در کردستان عراق داشته باشید می توانم بگویم که احزاب ریز و درشت در قدرت همراه با کاندیداها و هوادارانشان در یک جبهه در تقابل انتخاباتی و برای شیره مالیدن بر سر مردم، دارند خوش رقصی های تبلیغاتیشان را بنمایش می گذارند و طرف دیگر قضیه اکثریت مردمی هستند که طی ۲۳ سال حاکمیت این احزاب همچنان در وضعیت نابسامان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بسر می برند.