مینا احدی: علل واقعه شب سال نو در کلن و استدلال توجیه کنندگان پرو اسلامی!

mina ahadi2

شب سال نو در شهر کلن در آلمان حدود هزارنفر مرد جوان به زنان حمله کردند، آشوب بپا کرده و طبق شواهد،  آگاهانه به طرف کلیسای بزرگ دم،  ترقه و فشفشه پرتاب کرده و برخی شاهدان گفتند همچون یک لشکر رفتار میکردند.

این یک واقعه مهم بود که نه فقط شهر ما کلن بلکه آلمان و به نوعی دنیا را تکان داد. این واقعه بعدا معلوم شد فقط به کلن محدود نیست در آلمان در شهرهای اشتوتگارت و هامبورگ و بیلفلد و سارلند و… هم چنین اتفاقی افتاده است و بعدها گفته شد در کشورهای دیگری نیز این اتفاقات پیش آمده است.

جامعه آلمان تکان خورد و همچون همیشه صف بندیهای متعددی شکل گرفت.

یک صف راسیستها و نیونازیها و راستها هستند که خواهان باز پس فرستادن همه پناهندگان، بستن مرزها و نا امن کردن زندگی همه خارجیها در آلمان و همچنین خواهان کناره گیری مرکل هستند. بدلیل اینکه در مقطعی که هزاران پناهجو در مرزها بوده و خطر مرگ هزاران کودک را تهدید میکرد قلبی نشان داد و گفت مرزها را بازکنید، اینها میگویند همه پناهندگان از کشورهای اسلام زده خطرناک هستند و همه باید پس فرستاده شوند. با واقعه کلن این جریانات جان گرفته و میتینگی در مرکز شهر کلن سازمان دادند که این بار بیش از هزار نفر را به صف آنها کشاند.

یک صف دیگر توجیه کنندگان هستند از فمینیستهای رنگارنگ در آلمان تا احزاب چپ و سبز در آلمان و ..همه در یک صف، از مالتی کالترالیسم و تعریف حجاب به عنوان فرهنگ آنها و اسلام و شریعت به عنوان اموری مقدس دفاع میکنند. اینها در مورد کلن سعی کردند بگویند این اتفاق زشت بود ولی همیشه در آلمان این خشونت علیه زنان بوده و باید کاری کنیم بیشتر به زنان کمک کنیم و لابد بودجه های ما را بیشتر کنید. اینها همچون یک لشکر از هر نوع وارد شدن به بررسی علل این ماجرا و روشن شدن ابعاد آن و غیره ابا دارند، و این لشکر که در رسانه ها هم همواره نقش داشته، سعی میکنند جلوی باز شدن موضوع نقش مذهب و اسلام در این واقعه را با شدت و حدت سد کنند. یکی از این جنابان بهشید نجفی است.

ایشان در میتینگ اعتراضی علیه راستها و پگیدا در کلن یکی از سازمان دهندگان میتینگ بود و همان جا مانع سخنرانی من و خانم نورزاد شد، چرا که ما به نقد اسلام و جریانات اسلامی میپردازیم و این از نظر این خانم در آن میتینگ جایز نبود. دوویچه وله می نویسد:

بهشید نجفی اما معتقد است این‌گونه رفتارها ربطی به مذهب و ملیت ندارد:

“ما می​گوییم مردسالاری یا نظام پدرسالاری نه ملیت نمی​شناسد و نه مذهب. اینکه مردها از چه خانواده​ای می​آیند و یا چه تحصیلاتی دارند اصلا مهم نیست. متاسفانه ما می​بینیم که خشونت علیه زنان در همه وجود دارد. این است که ما می‌گوییم این آزار جمعی از طرف مردان شده، مهم نیست که از طرف چه مردی، با چه ملیتی، با چه مذهبی و با چه تحصیلاتی و باید محکوم بشود. ما می​گوییم که این قضیه باید روشن بشود و تمام جزئیاتش به مردم ارائه شود.”

شوخی نمیکنید خانم نجفی؟  مهم نیست که مردی که تعرض میکند از کشوری آمده باشد که شبانه روز در مسجد و منبر و رسانه دولتی و در خانه و مدرسه به او گفته باشند تو برتری و زن حق حرف زدن ندارد، در همان مراکزی که به پناهنده کمک میکنید نمی بینید که رفتار و فرهنگ در مجموع سنتی و مردسالارانه است و نمی بینید که بسیاری از زنان و دختران مجبور به رعایت حجاب در قلب اروپا هستند. در همان هایم ها زنان شکایت میکنند که بیشتر از خیابان به آنها تعرض میشود اینها را که خودتان حتما می بینید.

استدلالها از سوی نجفی و بقیه کسانی که مانع ورود به حریم مذهب و اسلام میشوند، شبیه به هم است.

در آلمان همواره خشونت بوده و اینهم یکی از همان خشونتها است. این توضیح در حقیقت خاک پاشیدن روی سوالی است که در مقابل همه ما است. این ابعاد از حمله و این نوع رفتارو این  آزار های وحشتناک در خیابان آیا برای ما که از کشورهای اسلام زده آمده ایم آشنا تر نیست. آیا  ابعاد تعرض به زنان در خیابانهای قاهره و کابل و تهران با کلن یکی است. آیا در آلمان روزمره شاهد متلک گفتن و دست زدن به زنان در خیابانها و یا مترو و مراکز شلوغ هستیم ، نه ! واقعیت اینست که در اینجا جنبش زنان و جنبش تعرض به مذهب و علیه مردسالاری چنان قوی بوده که  اکنون در اروپا هم در سطح قوانین و هم در جامعه و در سطوح فرهنگی و … موقعیت زنان بسیار بهتر از موقعیت زنان در کشورهای اسلام زده است. متلک گفتن و بدون رضایت یک زن به او نزدیک شدن در اروپا  مذموم است و این بتدریج در جامعه در ابعاد گسترده ای جا افتاده است.

طبعا در اروپا خشونت علیه زنان و تعرض به زنان وجود دارد و طبعا پلیس و سیستم به این تعرض ها کم توجهی میکند و همه این انتقادات درست است که باید قوانین تصحیح شود و دفاع از زنان در معرض خشونت بسیار بیش از اینها باشد. ولی نکته اینست که در کلن یک لشکر از مردان جوان حمله کرده اند که متاسفانه بیشتر آنها از کشورهای اسلام زده آمده اند و این یکبار دیگر موضوع موقعیت زنان در آن کشورها و موضوع فرهنگ اسلامی و مرد سالارانه را در مرکز توجه قرار میدهد. و از نظر من از روز اول در رسانه هایی که سراغ ما آمدندهم  گفته ام،که این میتواند یک حرکت سازمان یافته باشد.

آیا حملات موسمی لشکرهای حزب اللهی به زنان و حمله به زنان برای پس راندن جامعه از همان روز اول روی کار آمدن حکومت اسلامی برای ما آشنا نیست. چرا نباید یک در صد فکر کرد شاید این حملات در کلن سازمان یافته بوده و از طرف جریانات اسلامی برای اهداف قدرت نمایی و امتیاز گرفتن نبوده  باشد.

چرا جلوی باز شدن موضوع اسلام و زنان و تحقیر سیستماتیک میلیونها زن در شریعت اسلام را میگیرید، مگر نه اینست که در کشورهایی با قوانین اسلامی همچون ایران و افغانستان و ،،، زنان نیمه انسان تعریف شده و حقوق شان زیر پا لگد مال میشود.

نکته اصلی اینست که باید در آلمان مانع تعرض به پناهجویان و خارجیها شد، باید مقابل راسیستها ایستاد و باید از حقوق و حرمت زنان دفاع کرد ولی در این مورد معین و با این اتفاقات چگونه میتوان واقعا سیاست درست داشت.

از نظر من با تاکید بر روشن شدن علل این واقعه . ما یک صف در آلمان هستیم که دوویچه وله در گزارش خود به آن هم اشاره کرده که میگوییم این ابعاد از حمله به زنان بی سابقه هست، این حمله به مذهب و اسلام ربط مستقیم دارد و در عین حال ممکنست یک حمله سازمان یافته از سوی جنبش اسلامی باشد، چرا که تاکتیکها و روش برخورد برای ما بسیار آشنا است. ما میگوییم غیر ممکن است پناهنده ای که تازه به آلمان آمده و هم و غمش اینست که پذیرفته شود یکباره و بدون توجیه قبلی دست به چنین کاری بزند. پلیس آلمان روز گذشته گزارشی را پخش کرد که میگفت بسیاری از پناهندگان سوری، ایرانی و افغانی و … در کلن در یکسال گذشته دست به هیچ کار خلافی نزده اند.  پس اینجا میتواند تحریک و توجیه و همکاری جریاناتی در کار باشد. تا امروز روشن شده است که از طریق فیس بوک فراخوان داده شده بود. در جیب تعدادی کلمات تحقیر آمیز و زشت به دو زبان عربی و آلمانی پیدا شده ، یعنی کسانی ترجمه کرده و به افراد جدید کمک کرده اند.

روز گذشته در کلن و آلمان دو گزارش توجه ها را بخود جلب کرد.

مصاحبه باربارا شوک ورنر با روزنامه فرانکفورتر آلگماینه از مسولین در کلیسای بزرگ دم که گفت از نظر ما این تعرضی آگاهانه برای بهم زدن کار ما در حوالی ساعت ١٨ به بعد بود، چرا که آگاهانه بسوی ما مداوم و از چند جهت ترقه پرتاب میکردند و هدف بهم زدن مراسم ما در کلیسا بود وکار ما مختل شد. یکی از دوستان ما که در محل بود به همین موضوع که دیده آگاهانه و دسته جمعی بسوی کلیسا شلیک میکنند، در مصاحبه با گاردین و کریستین اینس مانیتور اشاره کرد.

http://www.faz.net/aktuell/im-gespraech-koelner-dombaumeisterin-14012317.html

و مصاحبه بسیار مهم سلینا از کوبلنز در آلمان که یکی از قربانیان بوده و در رسانه ها حرف زده بود. او میگوید از کسانی نامه های تهدید گرفته، اسم واقعی او را پیدا کرده و علنی کرده اند، به محل کارش رفته و تهدید به مرگ شده است چرا که گفته مردانی خارجی که مسلمان  به نظر می رسیدند به من تعرض کرده اند و در نامه های تهدید آمیز به او گفته اند به اسلام توهین کرده ای!!!

همین افراد ناشناس یک ویدیو کلیپ از حرفهای او و مصاحبه هایش ، تهیه کرده و به همراه تهدید آنرا علنی کرده اند. این ویدیو از طریق سلفیست مشهور آلمانی پیر فوگل نیز پخش شده است.

http://www.swr.de/landesschau-aktuell/rp/nach-silvester-uebergriffen-in-koeln-online-hetze-gegen-selina/-/id=1682/did=16735818/nid=1682/rid=16781500/1nxlxmd/index.html

 

این دو واقعه در توضیح شب سال نو بسیار مهم است. بویژه در شرایطی که پلیس به دلیل تسلط همین مالتی کالترالیستها  در همه جا اخبار را سانسور کرده و میکند و رسانه ها و مدیای رسمی نیز بنا به تبعیت از  سیاست دولت آلمان که با سازمانهای اسلامی همراهی و همکاری میکند تا هم  بقول خودشان جلوی ترور در آلمان را بگیرند و هم به روابط حسنه اقصادی و سیاسی  حکومت آلمان با حکومتهای فاشیست اسلامی دوام بخشد،از انعکاس واقعیت پرهیز می کنند.

تاکید و اصرار بر روشن شدن ابعاد مسئله بیش از هر چیز به نفع پناهنده است، نه خاک پاشیدن بر موضوع و گفتن اینکه همیشه این چیزها بوده و باید به مردسالای و مردان حمله کرد.

نه!  این یک واقعه منحصر بفرد بوده و میتواند اهداف سیاسی منحصر بفردی داشته باشد. ولی حتی تا همین سطح از اطلاعات باید کمک کند بدون لکنت زبان بگوییم ، این یک حرکت سازمان یافته بود و میتواند دست جریانات اسلامی در کار باشد، هیچ پناهنده ای صبح از خواب بیدار نمیشود بگوید امروز میرویم به زنان حمله میکنیم. و اینکه همه مذاهب ومشخصا اسلام ضد زن است و  جنبش اسلامی در همه جا به حرمت زنان تعرض میکند و فرهنگ اسلامی فرهنگی ضد زن است، سوال از بهشید نجفی و شرکا اینست که چرا نباید به نقد مذهب و اسلام پرداخت. کدام منافع سیاسی و اقتصادی اینها را به اینجا کشانده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *