سران حکومت از آیت الله ها ی رده اول گرفته تا امامان جمعه رده های پایین تر و فرماندهان سپاه و گشت ارشاد از درد ناشی از زخم عمیقی که کارزار حجاب بی حجاب بر روح و روان پریشان و مستاصلشان همزمان با هفته حجاب و عفاف وارد آورده، بر خود می پیجند و نهیب و بیدارباش “سرنگونی عنقریب است” را به یکدیگر می دهند .
طباطبائی نژاد امام جمعه اصفهان نعره می کشد که فضا را برای بی حجابان ناامن کنید و می گوید، اگر جواب بی حجابی را با اسید پاشی دادیم، ناراحت نشوید. سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر زوزه می کشد که اگر دیوار حجاب فرو بریزد، مابقی دیوارهای نظام هم فرو می ریزند. آخوند عباس محمدی رئیس عقیدتی سیاسی ارتش اخطار می کند: حجاب خاکریز اول ما است، اگر سقوط کند بقیه خاکریزها هم از دست می رود. وحید رامین پور معاون وزیر ورزش ناله سر می دهد که روسری را آزاد کنی ، زن به برداشتن روسری اکتفا نمی کند، الان روسریش را زده روی چوب و روی بلندی ایستاده، فردا شورتش را روی چوب می زند.
میراث خوران و به نان و نوا رسیدگان و همه دلواپسان سرنوشت حکومت از نوه خمینی گرفته تا به اصطلاح نو اندیشان دینی، محجبه ها و آخوندهای “ملیح” که همگی مبلغ اسلام رامتر و کم آزارتر هستند نیز اوضاع را به ضرر خود و حکومت می بینند و خود را واسطه قرار داده اند تا بلکه مانع از سرنگونی حکومتشان شوند.
هر دوی این طیف و همه باندهای حکومتی در چهل و سه سال جنایت علیه مردم، چهل و سه سال سرکوب، بازداشت، شکنجه و اعدام و به گلوله بستن مردم معترض در خیابان و کارخانه و معدن، و چهل و سه سال تحمیل فقر، بیکاری، گرسنگی، فحشاء و اعتیاد و زباله گردی و هر آنچه که شایسته بشر نیست و بر مردم تحمیل کرده اند، شریک هستند.
مطهری می گوید حجاب مانند اولین خاکریز جبهه است که دشمن برای تصرف سرزمینی حتما باید اول آن را بگیرد! دشمنی که سران جمهوری اسلامی در همه دوره های حاکمیتشان از آن صحبت می کنند و وحشت دارند، مردم ایران هستند.
دشمن جمهوری اسلامی مردم ایران هستند که چهل و سه سال است با حکومت باند سیاهی ای که وظیفه ناتمام حکومت سرنگون شده پهلوی در امر سرکوب و به عقب راندن مردم از انقلاب را به فرجام رسانده است ، درگیر مبارزه برای سرنگون کردنش هستند.
زنان که اولین آسیب دیدگان این حکومت ضد زن بودند، اکنون در خط مقدم مبارزه کل مردم خواهان آزادی و رفاه و انسانیت هستند . آنها با وجود تحمل سختی ها و ضربات سنگین و خونین لحظه ای متوقف نشده و حالا حکومت بی خاکریز و سنگر را در محاصر خود گیر انداخته اند. .
آنچه که امروز سران درنده خوی حکومت از آن به عنوان خاکریز نام می برند و به یکدیگر هشدار نگهداریش را می دهند، ساختمان ترک خورده و لرزانی بیش نیست. اوباشان اسیدپاش و فاطی کماندوها و حتی گله های مسلح گشت ارشاد در وضعیت ناامنی و بی پناهی قرار دارند به طوری که هر روزه مردم و بخصوص زنان با اردنگی و گوشمالی ازشان استقبال میکنند.
روز بیست و یکم تیر که در تقویم جمهوری اسلامی با عنوان “روز حجاب و عفاف” نامگذاری شده است و حکومت می خواست با گسیل مزدوران چادر چاقچوری خود به خیابانها، رژه ترویج تحمیق و تحمیل حجاب و زن ستیزی را به نمایش بگذارد، از شرکت وسیع زنان در کارزار از قبل فراخوان داده شده با عنوان حجاب بی حجاب، یک شکست سنگین را متحمل شد.
حضور زنان ضد حجاب در روز بیست و یکم تیر به مثابه زلزله قدرتمندی بود که تمام ارکان حکومت را دچار ترک خوردگی و از هم گسیختگی کرد . عربده کشی های باند در قدرت و نمایشات عوامفریبانه نزدیکی با مردم و مخالفت با حجاب اجباری باندهای مغضوب، ناشی از وحشت از فروریختن بقایای بنای ترک برداشته و سست شده کل حکومت است که عنقریب به یکباره بر سرشان آوار شود و دیگر نه اثری از حکومت بماند و نه از اسلام و خدا و هر نوع خرافه و جهل و عقب ماندگی که بتواند بر سرنوشت مردم حکمرانی کند.