عبدل گلپریان:
روز جمعه ۲۶ دسامبر هیئتی به سرپرستی علی لاریجانی برای ملاقات با مقامات حکومت اقلیم کردستان ابتدا به سلیمانیه برای دیدار با طالبانی و سپس وارد اربیل شد. مسئله این ملاقات که به روابط جمهوری اسلامی با حکومت اقلیم کردستان برمیگردد مورد اشاره این نوشته نیست بلکه حاشیه این سفر که واکنش احزاب ناسیونالیست کرد مستقر در اردوگاههای کردستان عراق را بهمراه داشت مد نظر است.
یکی از اعضای این هیئت که اکنون مسئول دفتر علی لاریجانی رئیس مجلس حکومت اسلامی است، تروریست شناخته شده جعفر صحرارودی نام دارد که در جریان ترور قاسملو، ایشان یکی از مجریان و از اعضای باند این ترور بود. هر دو شاخه حزب دمکرات کردستان ایران و کومه له زحمتکشان، نه در رابطه با سفر لاریجانی، آمدن این هیئت و اهداف و انگیزه آن به کردستان عراق، بلکه در رابطه با حضور همین مجری ترور یعنی صحرارودی از خود واکنش محتاطانه ای نشان داده اند. لازم به ذکر است که این اولین بار نیست که صحرارودی به کردستان عراق در آمد و رفت بوده است. او قبلتر هم سفرهایی به کردستان عراق و ملاقات با مسئولین حکومت اقلیم داشته است. بگفته محمود عثمان دبیر حزب سوسیالیست کردستان عراق گویا قبلا قرار بوده که صحرارودی بعنوان طرف مذاکره کننده با احزاب اپوزسیون ناسیونالیست کردستان ایران و همچنین عضو شرکت کننده در “کنگره ملی کرد” در این کنگره حضور داشته باشد.
رهبران این سه جریان اعلام کرده اند که حضور علی لاریجانی و یا هر مقام دیگر حکومت اسلامی در کردستان عراق از نظر آنان امری عادی و بلامانع است اما حضور جعفر صحرارودی بعنوان یکی از اعضای شرکت کننده در ترور قاسملو به کردستان عراق برایشان خوشایند نیست و حضور او را بعنوان توهین به خود قلمداد کرده اند.
تا جاییکه به افرادی چون جعفر صحرارودی و اعضای تیم ترور جمهوری اسلامی برمیگردد قطعا باید این افراد از سوی پلیس اینترپل دستگیر و محاکمه شوند اما شرکت او بعنوان هیئت همراه لاریجانی و واکنش سطحی جریانات ناسیونالیست کرد که دست اندرکاران و طراحان اصلی ترور در میان مقامات بالای جمهوری اسلامی را از نگاه افکار عمومی مردم کردستان دور نگه می دارند بسیار جالب توجه است.
این نوع مواضع سطحی و اینگونه ناخوشنودیها از سوی احزاب ناسیونالیست کرد مستقر در اردوگاههای کردستان عراق از حکومت اقلیم کردستان قابل درک است اما هیچ گونه بو و نشانه ای در اعتراض به تروریسم حکومت اسلامی را با خود ندارد. رهبری این سه جریان خوب می دانند که نه می توانند و نه قادر هستند که از حضور آمرین و طراحان اصلی ترور قاسملو در کردستان عراق علنا ابراز ناخوشنودی بکنند چرا که از یک سو امکاناتی را که حکومت اقلیم در اختیار آنان گذاشته است با کوچکترین اعتراضی به حضورسردمداران و طراحان اصلی ترور حکومت اسلامی، آنرا از دست خواهند داد و از سوی دیگر می دانند نباید کاری بکنند که افق و آینده دیدارها و مذاکرات بعدی با جمهوری اسلامی را هم خدشه دار کنند. اما اعتراض به حضور صحرارودی بعنوان یکی از مجریان ترور قاسملو، قطعا موقعیت آنان را دچار هیچ مشکل و مخمصه ای نخواهد کرد. از این رو ترجیح داده اند که کاری به طراحان ترور نداشته باشند اما در عین حال عکس العمل محتاطانه و بدون ضرری هم از خود نشان دهند.
جای تعجب نیست که احزاب ناسیونالیست کرد به حضور رئیس مجلس و یا طراحان اصلی ترورها در چنین سفرهایی به کردستان عراق بی تفاوت باشند. بارها و اخیرا در اوایل ماه دسامبر نیز خبر ملاقات این جریانات با مسئولین رژیم اسلامی و با واسطه گری احزاب حاکم در اقلیم کردستان عراق منتشر شده بود. حزب دمکرات کردستان شاخه خالد عزیزی هم رسما این دید و بازدیدها با مسئولین حکومت اسلامی را تایید کرده بود. پیشتر هم این احزاب حتی به حضور نمایندگان رژیم اسلامی در “کنگره ملی کرد” ( که متولد نشده از دنیا رفت ) کوچکترین اعتراضی نداشتند که گویا قرار بود یکی از اعضای هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی در این کنگره جعفر صحرارودی باشد اما ژست گرفتن این سه جریان در واکنش به حضور صحرارودی در این سفر قبل از هر چیز ریختن آب پاک بر روی دستان خونین آمران و طراحان اصلی ترور قاسملو و ترور دیگر شخصیتهای سیاسی در خارج کشور است. این جریانات در خدمت به افق و اهداف به بن بست رسیده خود ظاهرا دارند “عاقلانه” موضع می گیرند. می دانند که باید حواصشان باشد مبادا جمهوری اسلامی و حکومت اقلیم کردستان را از خود برنجانند.
تا جاییکه به جمهوری اسلامی برمیگردد قطعا فرستادن کسی چون جعفر صحرارودی به همراه چنین هیئتی، نشان دادن ضرب شصت از موضع بالا و تحقیر احزاب ناسیونالیست کرد است.
برای مردم شهرهای کردستان ایران اما داستان کاملا برعکس واکنش این احزاب به حضور یک تروریست در کردستان عراق است. مردم کردستان ایران ابتدا سردمداران و مقامات بالای حکومت را بعنوان بانیان و دستوردهندگان و سازمندهندگان تیم ها و شبکه های ترور که امثال صحرارودی از اعضای آن هستند می شناسند. آمرین و طراحان ترور قاسملو و دهها فعال و شخصیت سیاسی در داخل و خارج کشور کسانی بوده و هستند که سکان قدرت را در نهادهای مختلف حکومت از مجلس، قوه قضاییه و دولت گرفته تا سران سپاه و اطلاعات جمهوری اسلامی را در دست دارند. مهره های اصلی و طراحان ترورهای مختلف در نظام جمهوری اسلامی، مداوم و خیلی راحت در رفت و آمد به اربیل، سلیمانیه و بغداد هستند. اگر قرار است تروریسم اسلامی در قامت کاربدستان اصلی جمهوری اسلامی را به افکار عمومی و جهانیان شناساند باید بجای لاس زدن و مصالحه با آنان، بیش از پیش رسوایشان کرد. صدها نفر همچون صحرارودی عناصر سرسپرده و دست چندمی هستند که فرمان مقاماتی چون امثال لاریجانی ها و دیگر سران و مسئولین بالا و اصلی حکومت اسلامی را جنایتکارانه به اجرا درمی آورند.
۳۰ دسامبر ۲۰۱۴