بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” از کردستان سوریه

میزگردی با شرکت، کاظم نیکخواه، آوات فرخی و نسان نودینیان

عبدل گلپریان: برای شرکت در این میزگرد به شما خوش آمد میگویم. فرضم بر این است که بندهای بتصویب رسیده بیانیه کانتون جزیره را قبلا مطالعه کرده اید. سوال عمومی تری که بتواند پاسخ شما در زمینه های مرتبط با این مسئله را در بر بگیرد اینگونه طرح میکنم: “در اوایل آبان ماه بیانیه ای در دفاع از حقوق زنان در یکی از کانتونهای کردستان سوریه بنام کانتون جزیره بتصویب رسید که در این بیانیه بندهای مترقی و رادیکالی در دفاع از حقوق انسانی زنان و کودکان بیان شده است.

این بیانیه در یک محدوده جغرافیایی کوچک بتصویب یک سیستم خودگران رسیده است که اکنون بعنوان قانون حقوق زن شناخته میشود و احزاب و جریانات اسلامی در منطقه آنرا مغایر با شریعت اسلام دانسته اند، کدامیک از بندهای این قانون در روند پیشروی حقوق زن قابل تامل است و کدام یک از بندها در مغایرت با بقیه است؟.

کاظم نیکخواه: قبل از اینکه به بندهای این قانون بپردازم لازم میدانم اهمیت کلی آنرا تاکید کنم. بنظر من اعلام این قانون و شنیده شدن صدای برابری زن و مرد در بخشی از سوریه در شرایط کنونی برای همه مردم شریف دنیا بسیار امید بخش و انرژی زا بود. نوری بود که در ظلمت پیش آمد و به جهان اعلام کرد که در این گوشه جهان بشریت نمرده است. دفاع از حقوق انسانی زنان قدرتمند است. مذهب و تبعیضات برده وار مذهبی منفور است. و زنان و مردانی هستند که ایستاده اند تا پای جان از منزلت و کرامت انسانی خویش دفاع کنند. این قانون به سمبل و پرچم انسانیت علیه قهقرای اسلامی تبدیل شد. روشن است که برابری زن و مرد را بیش از صد سال پیش جنبش چپ و کمونیستی پرچمش را بلند کرد. در بسیاری از کشورهای جهان خوشبختانه برابری زن و مرد به قانون تبدیل شده است. از این نظر این قانون چیز تازه ای ندارد و حتی از جنبه هایی عقب است. اما وقتی به متن و زمینه سیاسی ای که این قانون در آن اعلام شده توجه کنیم که در یک طرف حکومت اسلامی ایران قرار دارد که آخرین چشمه از کارنامه جنایتکارانه اش به خیابان فرستادن باندهای اسیدپاش علیه زنان برای تحمیل حجاب کثیف اسلامی است و از آن طرف در میان دود و سربریدن و زنجیر کردن زنان و به بردگی گرفتن آنها توسط ارتجاع خونخوار اسلامی در عراق و سوریه، به یک مرتبه غرشی شنیده میشود که نه از مرگ و بردگی، بلکه از نفس انسانیت دفاع میکند، این یک اتفاق پیشرو و مهم و تاریخی است. من برای این قانون مستقل از اینکه تاریخش چیست و چه کسانی پشت آن هستند، چنین جایگاهی قائلم.

می پرسید کدام بندها در روند پیشروی زنان قابل تامل است و کدام بندها مغایر آنست. در این زمینه دوستان متعددی نوشته اند. از بندهای مهم و پیشرو آن میتوانم بطور خلاصه به ممنوعیت چند همسری، ارزش حقوقی برابر شهادت زن و مرد در دادگاهها، ممنوعیت ازدواج دختران بدون رضایت آنها، برابری حقوق زن و مرد در محیط کار و مساله مزد و حقوق، حق برابر زن و مرد در انتخاب شغل و قبول مسئولیتهای اداری، حق حضانت فرزندان برای زنان، ممنوعیت مهریه در ازدواج، و چند بند دیگر در این راستا اشاره کنم. برخی از این بندها مثل ممنوعیت چند همسری و حق حضانت و ممنوعیت مهریه مستقیما ضد سنتهای واپسگرایانه اسلامی و عشیرتی است و ریشه در جنبش چپ و برابری طلبانه زنان دارد. تاکید بر این اصول در عین حال توجه ها را به جهانشمول بودن حقوق زنان و همه انسانها جلب میکند و بسیار مهم است.

در عین حال میتوان فهمید که جایگاهی که این قانون به خانواده میدهد و میخواهد با این قانون خانواده سنتی را مستحکم کند، ناشی از تاثیر سنت گرایی اسلامی و عشیرتی و ناسیونالیستی در طرح آن است. در این راستا چند بند وجود دارد که بسیار نسبت به دستاوردهای پیشرو حقوق زنان عقب است. مثل بندی که حق طلاق را منوط به رضایت دو طرف میکند. که در واقع از همان خانواده گرایی ارتجاعی نشات گرفته است. ظاهرا در این زمینه هم “برابری” بین مرد و زن رعایت شده است اما یک برابری وارونه و عقب مانده. طلاق یک امر فردی است. وقتی که در رابطه بین زن و مرد یک طرف رضایت نداشته باشد روشن است که باید بتواند جدا شود. اما این قانون میگوید حتما باید دوطرف رضایت داشته باشند و این یعنی مجبور کردن زنان و حتی مردان به ادامه رابطه ای که خواهان آن نیستند. و در این رابطه بیشتر زنان هستند که قربانی میشوند. این را قانونگزاران حتما در جهت حفظ نظام خانواده سنتی طرح کرده اند. در همین زمینه بندی وجود دارد که میگوید” مجازات شدید، بدون تفاوت جنسیتی، در مورد خیانت هر یک از همسران در نظرگرفته خواهد شد” یعنی دولت خودرا موظف می بیند که در رابطه خصوصی بین زن و مرد دخالت کند و حتی برای آنچه آنرا “خیانت” میخواند مجازات شدید اعمال کند. این کاملا اسلامی و ارتجاعی است و “مجازات شدید” هم میتواند به هرچیزی از جمله سنگسار و غیره معنی شود. اینها نشانه تاثیر نیروها و جنبشهای ارتجاعی در تدوین این قانون است. در زمینه حق تشکل زنان نیز باز ما متوجه میشویم که حق تشکل زنان به اجازه دولت واگذار شده است. که با اصل آزادی تشکل در تناقض است. جنبه های دیگری هم هست که نادقیق و قابل تفسیر است.

عبدل گلپریان : با در نظر گرفتن بندهای پیشرو و مترقی در این قانون، بنظر شما ظرفیت اجرایی این سیستم خودگردان تا چه حد قابلیت به اجرا درآوردن این قانون خواهد بود؟ در ضمن با توجه به اینکه بندهایی در این قانون مغایر با حقوق زنان است، شما جایگاه این بیانیه را که اکنون دیگر بعنوان یک قانون بتصویب رسیده است چگونه ارزیابی می کنید و چه تاثیری بر شرایط و موقعیت زنان در حداقل مناطق کرد نشین و در مجموع بر روند پیشروی خواست و مطالبات زنان در مناطقی که زنان مدام در معرض تهاجم احزاب وجریانات اسلامی و ناسیونالیست قرار داشته اند خواهد داشت؟ “.

کاظم نیکخواه: همینکه جنبشی وجود دارد که این قدرت را داشته است که چنین قانونی را توانسته است در این شرایط قهقرا به جلو بکشد نشان میدهد که نیروی فشار جنبش زنان و جنبش پیشرو برای پیاده کردن این قانون هم جدی است و از این نظر میتوان خوش بین بود. تا همینجا هم فکر میکنم تاثیرات خوبی در کل منطقه به نفع زنان و به زیان ارتجاع مذهبی و قومی داشته است و یک پیشروی و تعرض علیه این نیروهاست. به همین دلیل هم آخوندها و اسلامی های متعددی صدایشان در آمده است و تلاش میکنند تاثیرات این قانون را خنثی کنند. اما اوضاع منطقه بسیار متحول و بی ثبات است. دولتها و نیروهای ناسیونالیست و ارتجاعی و اسلامی و سنتی متعددی در این منطقه بازی کن صحنه هستند. بیشتر صدای اینهاست که شنیده میشود. به حدی که بعضی ها وقتی به اوضاع این منطقه توجه میکنند فقط نقش این نیروها و دولتها را می بینند و متوجه نیستند که در همین فضای ظلمت هم جنبش انسانی و پیشروی وجود دارد که شاید حزب و سازمان قابل توجهی نداشته باشد اما با معضلات و مشکلات بسیار دارد نقش خودرا ایفا میکند. بهرحال میخواهم بگویم که سرنوشت این قانون و کل سیاست در این منطقه ناروشن است و قابل پیش بینی نیست. اگر فرض کنیم ارتجاع اسلامی داعش کاملا شکست بخورد و از منطقه بیرون رانده شود و اوضاع طوری پیش رود که مردم بتوانند میزانی از دخالتگری و خود مدیریتی توده ای را علیرغم این دولتها و نیروهای ارتجاعی به عمل در آورند، این قانون هم میتواند در کنار قوانین پیشرو و انسانی دیگری تا حد زیادی به اجرا در آید و در کل منطقه و بویژه مناطق کردنشین سوریه و عراق و ترکیه و حتی ایران تاثیرات مثبتی داشته باشد. فی الحال همانطور که اشاره کردید این بعنوان یک قانون مطرح شده است و اعتبار اجرایی دارد. اما باید دید که کل اوضاع به کدام سمت میچرخد. فکر میکنم همه مردم شریف جهان و سازمانهای مترقی و انسان دوست نیز باید خود را یک پای تحولات منطقه سوریه بببنند و از حقوق انسانی همه زنان و مردان در سطح بین المللی دفاع کنند و دولتهای درگیر را زیر فشار قرار دهند.

الان مساله جنگ با داعش برجسته شده است و نیروها و دولتهای مختلفی در حال جنگ با داعش هستند. اما اکثر اینها خود یک ارتجاع و قبیله گرایی و اسلام گرایی ضد زن و ضد انسانی را نمایندگی میکنند و خود در ایجاد و سربلند کردن داعش و واپس گرایی اسلامی نقش داشته اند. مردم جهان نفرت عظیمی از آدم کشان داعش دارند. اما ما باید به همه بگوییم و نشان دهیم که کل “جبهه ضد داعش” قابل پشتیبانی نیست. فقط یک سنگر ضد داعش وجود دارد که قابل پشتیبانی از سوی مردم شریف جهان است و این همان جبهه مردمی ای است که یک بخشش را در دفاع قهرمانانه مردم کوبانی از زندگی خویش می بینیم و یک بخش آن همان است که خواستهای آزادی خواهانه زنان و همه مردم سوریه و منطقه را برای آزادی و رفاه و کرامت انسانی بدرجه ای بازتاب میدهد و نمایندگی میکند. این جبهه را علیرغم همه محدودیتهای آن باید تقویت کرد و مورد پشتیبانی قرار داد. و هرچه این جبهه مردمی تقویت شود و صدایش رساتر شود، شانس عملی شدن برابری زن و مرد و رسیدن مردم این منطقه به یک زندگی انسانی نیز بیشتر میشود.

آوات فرخی: همه ما قوانین إسلامی را خوب میشناسیم و ارتجاع إسلامی را بعد از حاكمیت سیاه اسلامی در ایران با پوست و استخوان حس كرده ایم و جنایت اسلام را هم علیه إنسانها خصوصا زنان دیده ایم. به نظر من هر جا یك درصد قوانین به نفع زنان تصویب شود منافع اسلام به خطر می افتد چون یكی از اصلی ترین وجه مشخصه اسلام ضدیت با زنان است در بهترین حالت هم هرگز هویت انسانی زن برای اسلام قابل قبول نیست به نظر من این بندهای قوانین جزیره هر چند بندهایی مانند ممنوعیت طلاق یكطرفه یا مجازات رابطه خارج از ازدواج هنوز عقب مانده است و می شود اینها را هم اصلاح كرد ولی در بیشتر بندهای دیگر از حقوق زنان دفاع كرده و این جای بسی خوشحالی است كه در شرایطی كه توحش اسلام سیاسی در منطقه بیداد می كند و زنان توسط داعش در بازار خرید و فروش میشوند و مورد انواع تعرض و بی حرمتی قرار می گیرند قوانینی در دفاع از زنان به تصویب می رسد. بندهایی از جمله حق حضانت فرزند برای زنان یا ممنوعیت ازدواج دختران زیر ١٨ سال و ارث برابر وحذف مهریه و همچنین برابر بودن شهادت زن و مرد و مواردی از این دست كه صراحتا با قوانین إسلامی و قران مغایرت دارد حتی بندهایی مانند این موارد بالا كه از نظر من عقب مانده هست و باید إصلاح شوند را هم اسلام و قرآن نمی پذیرد.

جایگاه این قوانین در این شرایط بسیار قابل اهمیت است این را أضافه كنم اگر امروزه در این شرایط كه این همه جنایت علیه زنان در منطقه اعمال میشود و بندهایی از قانون در دفاع از حرمت و كرامت زن به تصویب در میاد بخاطر حضور خود زنان در صف اول مبارزه علیه جریان تماما ضد زن داعش بوده است. قطعا به اجرا در آمدن این قوانین وضعیت زنان را بهبود می بخشد زنانی كه قبل از حمله تروریستان داعش اسیر قوانین بشار اسد بودند. حضور زنان علیه داعش آنقدر وسیع بود كه به هیچ وجه هیچ جریانی در منطقه نمی تواند علیرغم میل باطنی اش آنها را نادیده بگیرد و اكنون هم تنها حضور خود آنهااست كه می تواند بندهای عقب مانده را حذف و اجرا كردن این قوانین را تثبیت كند.

نسان نودینیان: بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” در کردستان سوریه تا کنون مورد حمایت تعداد بسیار زیادی از مردم آزیخواه و احزاب سیاسی و کمونیست قرار گرفته است. این حمایت و جلب سمپاتی فرا منطقه ای و بدرجه زیادی در سطح بین المللی انجام شده است و بیشترین حمایت ها از طرف فعالین و مدافعین حقوق برابری زنان از ایران و عراق هستند. اسلام سیاسی و مذهب در این کشورها حاکم است، قدرت دولتی دارند، و ستم کشی زن یک رکن پایه ای اینها است. با این مقدمه میخواهم زمینه های سیاسی ـ اجتماعی حمایت از بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” در کردستان سوریه را تاکید و جایگاه سیاسی آنرا در متن مبارزه سیاسی زنان در منطقه خاورمیانه بویژه ایران و عراق علیه اسلام سیاسی را تاکید کنم.

جنایت های کثیف اسلام سیاسی داعش (دولت اسلامی عراق ـ شام) بیش از یکسال است در مناطق جنوبی عراق بر زندگی و امنیت، کرامت و حرمت انسانی مردم اعمال میشود. اینها جامعه را بشیوه ای کثیف مذهبی شیعی و سنی تقسیم کرده اند. مردم را میکشند، سر را از بدن جدا میکنند، بربریت اسلامی را در زندگی مردم وارد کرده اند، در شنگال با پیشروی های نظامی تا زمان عقب نشینی، شنیع ترین قوانین اسلامی را بر زندگی و کرامت زنان اعمال کردند. زنان را اسیر و بعنوان (کنیز) یا برده فروختند و به اسم «جهاد نکاح» به زنان تجاوز کردند. اعمال جنایتکارانه آنها در شنگال وسیع بود. تنفر از داعش و رفتارهای اسلامی آنها انعکاس جهانی بخود گرفت. بشریت متمدن و سکولار نتوانست سکوت کند و نظاره گر این همه اعمال جنایتکارانه توسط اسلام سیاسی باشد. اعتراضات وسیع خیابانی بحرکت درآمد. غول خفته مدافع انسان و حرمت انسانی به خیابان آمد و در مقابل جنایتهای دولت اسلامی داعش ایستاد و در نقطه ای دیگر، در دل جنگ های خونین اسلام سیاسی، کوبانی با بیش از سی صد روستا مورد هجوم نیروهای دولت اسلامی (داعش) قرار گرفت.

در این نقطه اما جنایات خونین داعش سد شد. مردم در کوبانی با اتکا به تجارب قدرت سیاسی توده ای و سازمان سیاسی ـ توده ای کانتون ها مقاومت توده ای را سازماندهی کردند. در این مقاومت توده ای زنان کوبانی به چهره برجسته و مقاوم جنگ با داعش مبتکرانه و جسورانه تبدیل شد. ایستادگی و مقاومت مردم در کوبانی در مقابل هیولای اسلام سیاسی داعش مورد توجه جهانیان قرار گرفت. در دل این مقاومت و جنگ خونین تاثیر و نقش زنان در کوبانی به سمبل مقاومت در مقابل هیولای اسلام سیاسی بر تاریخ مبارزه بشریت متمدن علیه تروریسم و اسلام سیاسی ثبت شد. اعلام بیانیه حقوق زن در”کانتون جزیره” در ١٠نوامبر ٢٠١٤ توسط مجمع قانونگزاری سیستم خودمدیریتی کانتون جزیره در کردستان سوریه برآمده از حضور زنان در کوبانی و اعمال ددمنشانه و جنایتکارانه داعش و اسلام سیاسی است. نکته یا ملاحظه ای که در حاشیه بیانیه حقوق زن در”کانتون جزیره” مورد ملاحظه قرار میگیرد، این است که تعدادی از بندهای این بیانیه در “قانون حقوق زنان” در سوریه برگرفته شده است. این ملاحظات و صحت، رد یا تایید اقتباس بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” در کردستان سوریه از منابعی که مورد اشاره است تاثیر تعیین کننده ای در جایگاه و اهمیت این بیانیه را کم و یا ضعیف نمیکند. جایگاه سیاسی این بیانیه به شرایط و موقعیتی مربوط است که کوبانی و اهمیت مبارزه و استواری زنان در مقابله با هیولای اسلامی و جنایت داعش و دولت اسلامی به دنیا نشان داده شد، قرار گرفته است.

دستاورد بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” زود گذر و مقطعی نیست. در تثبیت موقعیت زنان در جامعه تاثیرات معین اجتماعی خواهد داشت. سیر رویداد و آینده سیاسی در سوریه به هر شکلی تعیین شود، سهم زنان و دفاع آنها تحت تاثیر بیانیه حقوق زن در ” جزیره” کمرنگ نیست. زنان پیشرو میتوانند از جایگاه سیاسی ـ اجتماعی خود در مقابله با دولت و ارگانهای در قدرت دفاع کنند. پرچم علنی یک مبازره دائمی آنها در دفاع از جنبش برابری زنان علیه خرافه مذهبی و دولتها خواهد شد. بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” در کردستان سوریه ایرادهای معین و برجسته ای دارد. بخشهایی از این بیانیه تحت تاثیر سنن عقب مانده و تتمه سنت رایج مذهبی ـ عشیره ای است. در تعدادی از مطالب منتشر شده به ضعف و ایرادات بیانیه “کانتون جزیره” اشاره شده است. من قصد تکرار آنها را ندارم. بنظر من تعداد زیادی از مدافعین حقوق برابر زن و مرد در ایران و عراق معتقدند که بیانیه “کانتون جزیره” ضعفهایی دارد. کمک و کار طاقت فرسا، نقد کارساز و برشمردن نارسایی و ضعف های بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” در کردستان سوریه در گرو دخالت موثر مدافعین حقوق برابری زنان است. ادامه دستاوردهای تجربه نقش زنان در مقاومت کوبانی و بیانیه حقوق زن در “کانتون جزیره” در کردستان سوریه صورت مساله ای فرا منطقه ای است. ارتباط نزدیک با فعالین زن در این مناطق بویژه در “جزیره” و “کوبانی”، برگزاری سمینارهای متعدد در جهت دقیق کردن بیانیه. قانون ویژه حمایت از زنان در کانتون جزیزه شروع اتفاق مهم ١ـ علیه اسلام سیاسی است. با وجود تمام ضعف و نارسایی ها، موقعیت زن در جامعه را برجسته کرد. حقوق برابری زنان را به گود استخر تحولات سیاسی و بعنوان مساله ای مهم کشاند. ٢ـ برآمده از شرایط و موقعیتی است که زنان در مقابل هیولای اسلام سیاسی ایستادند. ٣ـ بر افکار عمومی میلیون ها نفر از مردم در سطح بین المللی تاثیر گذاشت.

عبدل گلپریان: با تشکر مجدد از شما برای شرکت در این میزگرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *