متن پیاده شده گفتگوی لاوژه جواد از رادیو پیشنگ، با هتاو عبدالهی:
لاوژە جواد: همانطور کە میدانید زنان در سرتاسر جهان قربانی خشونت از هر نوع و شکلی هستند و بە همین خاطر در ایام ٢٥ نوامبر فعالین حقوق زنان برای محو خشونت علیە زنان فعالیت کردە و این روز را گرامی میدارند . در کردستان نیز در سالهای اخیر این روز گرامی داشتە شدە و فعالیتهایی در این بارە صورت گرفتە . ما از رادیو پیشنگ این را ضروری دانستیم در مورد معضل خشونت علیە زنان گفتگوهایی با فعالین سیاسی و حقوق زنان ترتیب بدهیم، میهمان این بخش از برنامە هتاو عبدالهی روزنامەگار و فعال حقوق زنان است . هاتاو عبدالهی با سلام بە شما و تشکر کە دعوت ما را پذیرفتید و میهمان این برنامە هستید.
هتاو عبدالهی : با عرض سلام و خسته نباشید به شما و شنونده گان عزیز برنامه پیشه نگ، امیدوارم در هر کجا که شنونده این برنامه هستند شاد و تندرست باشند و با آرزوی موفقیت برای شما دست اندرکاران رادیو و به امید رسیدن به اهداف بزرگ انسانی تان که خدمت به بشریت و به وجود آوردن سیستمی که معیارش انسان است و قدم به قدم در این راه مستحکم تر و موفق تر باشید و از شما خیلی متشکرم که این وقت را در اختیار من گذاشتید کە با وجود کمی وقت بتوانم نقاط تاریکی در مورد مبحث خشنونت علیه زنان را واشکافی کنم، در خدمت هستم.
لاوژە جواد: هتاو میخواهم صحبتهایم را از اینجا شروع کنم کە معضل خشونت علیە زنان در سرتاسر جهان روی میدهد ولی از کشوری بە کشوری دیگر یا بر طبق شرایط جغرافیایی، این معضل تغییر کردە و رنگ وبوی مختص بە خود را داراست، بە نظر شما علت اصلی خشونت بر علیە زنان چیست؟
هتاو عبدالهی : بحث را از این جا شروع می کنم. هر چند که در برابر عمل زشت خشونت علیه زنان یک نوع نقد روشنفکری در جامعه ارائه داده میشود و این نقد به شیوه های مختلف در جامعه نمود پیدا می کند اما اتفاقاتی که در جامعه در جریان است فراتر از این مباحث قرار دارند. مثلا مهم ترین دلیل افزایش خشونت ترویج بیشتر ذهنیت مردسالاری در جامعه است که خود این ذهنیت برای مشروعیت دادن به خود بر پایه های کاملا غیر منطقی و غیر واقعی ربط داده شده است و این ذهنیت بسیار سعی بر آن دارد که خشونت علیه زنان را افزایش دهد.
متاسفانه اکثریت فعالیت هایی که در خصوص خشونت علیه زنان انجام شده صرفاً در حیطه نقد باقی مانده است و نتوانسته است در زندگی واقعی افراد مخصوصاً زنان جامعه راه باز کند. وقتی که یک اتفاق در جامعه می افتد (اعمال خشونت علیه زنان) تمام فعالین نسبت به این مسئله موضع گیری می کنند و خواستار آن هستند که خشونت علیه زنان جرم محسوب شود اما بعد از تغییر شرایط زمانی متاسفانه این فعالیت ها افت می کند و زمینه خشونت علیه زنان دوباره فراهم میشود و یا به سخن دیگر حرکت مبارزاتی ممتدی برای از بین بردن این معضل اجتماعی وجود ندارد و در واقع اکثر فعالیت ها به صورت مقطعی و همیشه با یک اتفاق گره خورده اند، یعنی با بروز اتفاق، میزان فعالیت بالا می رود و با گذشت زمان از اتفاق به وقوع پیوسته، میزان فعالیت افول می کند.
خشونت درشرایط مکانی یعنی در هر جامعه ای بنا به فرهنگ و شرایط مادی تصاویر مختلفی به خود می گیرد، گاهی اوقات جوامع صنعتی و دست آوردهای بدست آمده را تقدیر می کنیم و این جوامع را به عنوان آلترناتیو جوامع پیشا صنعتی معرفی می کنیم. این جوامع صنعتی پیشرفته به شیوه خود خشونت علیه زنان را اعمال می کنند اما در مقابل کمترین بررسی و نقد در مورد برده داری مدرن که حاصل سرمایه داری است بحث می کنیم و سیستم برده داری مدرن تمام جنبه های زندگی افراد را در برگرفته و به هر گوشه ای از این زندگی می نگریم برده داری نوین به طور واقعی در این جوامع نمایان است. در خیلی از شرایط پیشرفت های جامعه بورژوازی مانند یک پرده ،برده داری نوین را از چشم افراد جامعه پنهان کرده است.
دمکراسی بورژوازی با نشان دادن این موضوع فضا را برای همگان فراهم ساخته است و با آژیتاسیون کردن این موضوع که دمکراسی بورژوازی ارمغان آورنده آزادی بشری است، برده داری مدرن را در زیر پوست خود به نام دمکراسی پنهان می کند. تنها اشاره کردن به دستاوردهای جامعه بورژوازی اوضاع را به شکلی در آورده است که تضادهای درونی و پیامدهای واقعی اش بر زندگی مردم از چشم افراد جامعه دور بماند به همین دلیل با حاکمیت بورژوازی در جامعه، خشونت علیه زنان به شیوه ای مطابق با تضادهای درونی جامعه نوین خود را نمایان می سازد. اما بین جوامع مدرن سرمایه داری و جوامع سنتی که معمولا به کشورهای جهان اول و جهان سوم موسوم هستند شکل و شیوه خشونت علیه زنان متفاوت است. اگر در جامعه مدرن اسم آن را آث میله کردن جامعه، به نفع مردان باشد، در جوامع سنتی و جهان سومی باید اسم ژینوساید علیه زنان بر آن بگذاریم. حتی خواست های مبارزاتی زنان در این دو جامعه متفاوت است در جوامع جهان اولی بیشتر به سمت آزادی و برابری پیش می رود اما در جوامع جهان سومی و سنتی خواستهای فعالیت های زنان به سمت پایین تری افول پیدا می کند. چون در جوامع سنتی با مقوله هایی به نام دین، سنت های پوسیده و فرهنگ مرد سالاری به شیوه جهان سومی درگیرند به همین دلیل مقوله خشونت علیه زنان در این جوامع دارای اشکال بسیار متفاوت و متنوعی است برای نمونه اذیت و آزار بدنی، بی احترامی کردن، کشتن زنان به نام دفاع از ناموس و شرف و به وجود آوردن تفکر عقب مانده مردسالاری و سعی در تبلیغ آن در جامعه و دریغ کردن زنان از ابتدایی ترین منافع اجتماعی. این ها نمونه هایی از اشکال بسیار گوناگون خشونت در این جوامع هستند.
مقوله خشونت علیه زنان در تمام دنیا موجود می باشد ولی هم چنان که قبلا اشاره کردم شیوه های نمود آن در جوامع صنعتی بنا به شرایط متفاوت ،متفاوت است و همان کالایی بودن زنان در جوامع صنعتی یک نمود واقعی از خشونت علیه زنان است. بردگان سفید امروز یک نمود دیگراز این نوع خشونت عیله زنان می باشد که کمپانی هایی در زیر عنوان فروش نیروی کار به طور کاملا قانونی زنان را از یک کشور به کشور دیگر می برند و در کشور مزبور زنان مجبور هستند نیروی کار خود را ارزان تراز حد معقول بفروشند و هم چنین این کارگران برای بدست آوردن معیشت همزمان به کارگران جنسی تبدیل می شوند و در این کشورها از سوی افراد محلی خشونت علیه شان اعمال می گردد اما به دلیل آنکه در آن کشور هیچ گونه قانونی برای حمایت از آن ها وجود ندارد و تابعیت آن کشور را ندارند و صدایشان به هیچ جا نمی رسد و مسئولیت این بردگان سفید به عهده کمپانیهایی است که آنها را به کشور دوم آورده است و این کمپانی ها بدلیل وجود سودگرایی هیچ گونه حقوقی را برای آن ها به رسمیت نمی شناسند و حتی از این زنان برای خرید و فروش مواد مخدر استفاده می کنند.
در حکومت اقلیم کردستان عراق به طور کامل واقعا این مشکل وجود دارد و قانون هیچ نوع حمایتی از آنها نمی کند و روزانه این بردگان سفید با انواع و اقسام خشونت مواجهه می شوند. در جوامع اروپایی و آمریکایی فحشا به عنوان یک نمونه خشونت علیه زنان روز به روز در حال ترویج است که هدف اصلی آن سودجویی صاحبان سرمایه است. اگر از زاویه متنوع بودن اشکال خشونت علیه زنان نگاه کنیم زنان در جوامع اسلام زده جنس دوم محسوب می شوند و این خشونت چند برابر از کشورهای دیگر خود را نمایان می کند، چون زنان دارای هیچ گونه قدرت سیاسی اقتصادی نیستند.
اگر تفاوتی در شکل و شیوه خشونت علیه زنان ما بین کشورهای جهان اولی و جهانی سومی موجود است در کشورهای جهان اولی این گونه نمایان می شود که زنان دارای حق و حقوقی هستند این ها همه حاصل مبارزات انسان های آزادیخواه و برابری طلبی است که در برابر این توحش واقعی سیستم های استثمارگر ایستاده اند و یک سری از قوانین را بر این سیستم های استثمارگر تحمیل کرده اند.
لاوژە جواد: شما اشارەای بە این بخش از کارگرانی کردید کە از طریق کمپانیاها بە کشورهای دیگر فرستادە میشوند ، متاسفانە این کارگرن در این کشورها مورد تجاوز جنسی و خشونت قرار میگیردند و هیچ قانونی از آنها پشتیبانی نمیکند و بیشتر آنان در خانەهایی کە کار میکنند مورد تجاوز قرار گرفتە و حاملە میشوند وبە جای اینکە از آنها دفاع شود مورد توهین قرار گرفتە و از کار اخراج میشوند، این در حالیست کە در کشورهای اوروپایی در مورد این کیسها قانون پشیبان زنان است. بە نظر شما قانون تا چە حد میتوانتد نقش کارسازی در کم کردن خشونت علیە زنان ایفا کند .
هتاو عبدالهی : جا دارد بحث خود را با نقش مذهب که برای سیستم سرمایه داری ایفا می کند شروع کنم. در واقع مذهب با کشاندن زنان به گوشه آشپزخانه و تبدیل کردن به بردگان بی مزد و سرویس کاران نیروی کار سرمایه، نقش بسیار بالایی را در نقض حقوق زنان بر عهده دارد و متاسفانه در کشورهای عقب افتاده اسلام زده صاحبان قدرت خشونت علیه زنان را به پشتوانه اسلام و فرهنگ عقب افتاده قانونی کرده اند. برای نمونه حق حضانت فرزندان، حق طلاق، حق سفر وغیره را از زنان سلب کرده اند و از قانون اساسی شان گرفته تا تمام ماده های موجود، خشونت علیه زنان را قانونی کرده اند. چون ماهیت اسلام ضد زن است حکومت های اسلامی مانند رژیم جمهوری اسلامی ایران در برابر روابط جنسی خارج از ازدواج مجازات سنگسار را برای زنان اعمال می کند و از طرفی چند همسری را برای مردان آزاد می کند و مخصوصا در شاخه شعیه بوسیله صیغه کردن زمینه قانونی را برای فحشا قانونی کرده است. اما این نوع از مسائل در جوامع غربی نمی تواند اتفاق بیافتد زیرا زمینه های عینی برای نمود این نوع خشونت ها موجود نمی باشد و حکومت های جهان سومی از این مقولات برای بقای اعمال حاکمیت خود استفاده می کنند.
درجوامع اسلام زده (جمهوری اسلامی ایران) میزان این توحش به حدی بالاست که آزادی زنان به یکی از اصلی ترین اهداف مبارزاتی انسان های آزادی خواه و برابری طلب تبدیل شده است. اما تا زمانی که این شیوه از نظام طبقاتی منحل نگردد نمی توان انتظار داشت که دستاوردهای واقعی در زمینه حقوق زنان بدست آورد زیرا دلیل اصلی وجود خشونت علیه زنان خود جامعه طبقاتی است.
لاوژە جواد :هتاو عزیز شما بە فعالین حقوق زنان اشارەای داشتید، هر چند سالهاست کە این جنبش در کردستان برعلیە خشونت علیە زنان فعالیت داشتە ، احزاب ناسیونالیست هم این روز را گرامی میدارند و در این بارە سمینار و جلسەهایی تشکیل میدهدند. اما آیا آنها توانسته اند هیچ کمکی بە کم کردن خشونت علیە زنان در این منطقە بکنند .
هتاو عبدالهی: در جوامع اسلام زده وقتی که مایه اصلی قوانین آنها از اسلام گرفته شده و خود اسلام به شدت ضد زن میباشد. فعالین حقوق زنان در این جوامع نمی توانند در چهار چوب قانون اسلامی هیچ گونه دستاورد قابل قبولی را بدست آورند، تنها راه حل بر کناری سیستم اسلامی، ارتجاعی است.
همانطور که شما در سوالتان اشاره کردید، انجمنهای مدافع حقوق زنان در حکومت اقلیم کردستان عراق نمی توانند دستاورد عملی را به دست آورند شاید برای نمونه هم چنان که شاهد بودیم، بتوانند قانونی در برابر خشونت علیه زنان تصویت کنند ولی باز هم نمی توانند این قانون را به پراتیک در آورند زیرا حکومت اسلامی اجازه این چنین عملکردی را نمی دهد و به نظر من این انجمن ها می توانند فقط یک نقطه فشار محسوب شوند و حتی خود این انجمن ها گاهی اوقات مقاصد حاکمان سرمایه را به پیش می برند برای مثال کمپین یک میلیون امضا در ایران نقش بسیار زیادی در مخدوش کردن صفوف مبارزات زنان در ایران را ایفا کرد و هم چنین اهداف اصلاح طلبهای حکومتی را به بهترین شیوه پیش برد. مقوله هایی مانند حضانت فرزند و حق طلاق که این کمپین به اهداف مبارزاتی خود تبدیل کرده بود بدون استقلال مالی زنان هیچ دستاوردی محسوب نمی شود حتی شرایط را برای زنان نیز بدتر می کند زیرا فرهنگ و اخلاق حاکمه در جامعه به شدت زن ستیزانه می باشد.
نمونه دیگر قانون چند همسری است. وقتی در حکومت اقلیم کردستان عراق وضع شد اعتراضاتی را به دنبال آورد اما هیچ کدام از این اعتراضات نتوانستند کوچکترین تاثیری در لغو تصویب این قوانین انجام دهند به همین دلیل من بر این باور هستم در چهار چوب جامعه سرمایه داری اسلامی فعالین حقوق زنان هیچ گونه دستاوردی نمی توانند داشته باشند.
لاوژە جواد: هتاو جان شما اشارەای بە احزاب ناسیونالیستی اقلیم کوردستان کردید کە جنبش تغییر (گوران) یکی از آنهاست، جنبش گوران در این اواخر اعلام کردە اجازە نمیدهد هیچ قانونی در اقلیم تصویب گردد کە بر ضد مذهب و قوانین مذهبی باشد. نظر شما در این بارە وتاثیر مذهب در مورد معضل خشونت بر علیە زنان چیست:
هتاو عبدلهی : متاسفانه همان طور که اشاره کردم بعد از فروپاشی رژیم بعث هم چنان خشونت علیه زنان بیشتر شده است دلیل اصلی آن هم مستحکم تر شدن جایگاه احزاب اسلامی در چارت حکومتی است و هم چنین احزابی مانند گوران – ی.ن.ک – پ.د.ک برای منافع سیاسی خود زمینه را برای بروز هر چه بیشتر این تفکر فراهم می سازند. چون در معادلات سود پرستی نظام سرمایه داری در اوضاع و احوال این منطقه این نوع تفکر بهترین نتیجه را برای صاحبان سرمایه به ارمغان می آورد.
تفکراسلامی حتی رسانه ها را به سود خود بکار گرفته و حتی سیستم آموزش و پرورش را که یکی از مهم ترین ارگان های اجتماعی است به تسلط خود در آورده است.
لاوژە جواد: شنوندگان عزیز خستە نباشید، شنوندە گفت و گویی بودید از رادیو پیشنگ در مورد معضل خشونت علیە زنان با هتاو عبدالهی . هتاو جان متشکرم از این کە میهمان این بخش از برنامەها بودید با امید موفقیت برای شما
هتاو عبدلهی : خیلی از شما متشکرم که این فرصت را در اختیار من گذاشتید تا هر چند در زمان بسیار کمی این مسئله را واشکافی کنم اما خود این موضوع تحقیق و بررسی در زمانی گسترده ای را خواستار است و در آخر باز هم این را تاکید می کنم تا زمانی که سیستم اسلامی موجود باشد، سیستمی که عقد دختران ۹ ساله از جانب مردان را به رسمیت می شناسد و کوچکترین روابط انسانی زنان را جرم محسوب می کند و از زاویه این تفکر زن فقط صرفا وسیله ارضای جنسی مردان می باشد هیچ گونه تغییر و تحولی به وجود نمی آید و زنان از هر گونه تغییر و تحول در زندگی خود عاجز هستند و تا زمانی که سیستم استثمارگر و طبقاتی موجود باشد نمی توان مقوله خشونت علیه زنان محو گردد چون خود این نظام سودمند دلیل اصلی وجود خشونت علیه زنان می باشد.
با خسته نباشید به شما و شنونده گان رادیو پیشنگ