محمد امین کمانگر:
هر سال نوشته و مسائل متعدد بیشماری بمناسبت اول ماه مه و موضوعات این روز و وضع و حال طبقه کارگر در جهان منتشر و پخش می شود و از دیدگاههای مختلفی این روز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در نتیجه من لازم نمی بینم تا از تاریخ این روز و حرکتهای رهایی بخش و جسورانه ای که باعث به ثبت رسیدن این روز شد اشاره کنم بر عکس به یکسری مسائل دیگر می پردازم که می تواند مشغله مداوم و هر روزه رهبران و فعالین طبقه کارگر باشد که بعضا کمتر به آن پرداخته می شود. آنهم اینکه، رهبران و فعالین این طبقه در قبال همبستگی و اتحاد کل جامعه چه وظیفه ای دارند که می تواند در دستور کارشان باشد؟.
آنچه وظیفه رهبران و فعالین طبقه کارگر است سعی و کوشش برای وحدتی طبقاتی، انسانی و ایجاد وحدتی در چهار گوشه این کره زمین است. این طبقه از مشکلات طبقاتی خود، از ضعف و کمبودهای خود، در گوشه و کنار جهان مثل یک طبقه واحد بخوبی آگاه و بدرجات زیادی روانشناسی بخش های مختلف خود را می شناسد اما کمتر به اتحاد جهانی مثل یک تن واحد بها داده است.
امروزه جهان بیش از هر زمان به یکدیگر همبسته و وابسته شده است. زندگی اجتماعی بشرتوسعه و تکامل عظیمی پیدا کرده است و انسانهای منتسب به ملییتها و زبانها و مذاهب گوناگون دیگر در حصار تنگی نه تنها محدود نمانده و نیستند بلکه در تماس و ارتباط مداوم با یکدیگر قرار دارند و اتحاد در بینِ مردم منتسب به مللِ مختلف بیش از پیش محسوس و ممکن تر شده است.
اتحاد و همبستگی طبقه کارگر برای ابراز قدرت و شناساندن مسائل انسانی و طبقاتی این اکثریت ۹۹ درصدی ها، روح پاسخگویی به ضرورتهای عصر حاضر است. یکی از آموزشهایی که فعالین و رهبران این طبقه می توانند روی آن تأکید ورزند همانا کنار گذاشتن محدودنگری هایی است که مناسبات تفرقه افکنانه سرمایه داری حاکم بر کل جوامع در میان بخشهای مختلف نیروی کار کن جامعه بوجود آورده است. بورژوازی مداوما راه بروز این تفرقه افکنی ها را هموار می کند. یکی از وظایف فعالین و رهبران طبقه کارگر حاشیه ای کردن آن در مبارزات جنبش کارگری است.
تلاش برای کنار زدن کینه توزی، دشمنی، جنگها و خون ریزیهایی که زائیده نظم سرمایه که برای بقای خود و تامین سود و سرمایه است یکی از این تلاشها است که با ایجاد اتحاد و همبستگی در صفوف کارگران و کل جامعه از میان بر داشته شود. در حال حاضر زمینه های پروسه اتحاد از هر دورانی فراهم تر است. امروزه وظیفه کارگران آگاه و رهبران این طبقه است که بعنوان صاحب کل جامعه ظاهر شده و این رسالت را تقویت کرده و گسترش دهند. خود را صاحب جهانی بشمارند که بدست پر توان آنان سوخت و ساز می کند. به یمنِ علم و پیشرفت تکنولوژی، جهان بهم وصل شده است و مقدمات این اتحاد، مقدمات این همبستگی را فراهم کرده است. اقتصاد دنیا با روابط و رشته های درهم تنیده اش قدرت تولید را در دستان نیروی کارکن قراد داده است. با این قدرت می توان دنیای دیگری ساخت.
۲۱ آوریل ۲۰۱۴