عبدل گلپریان:
اول نوامبر بعنوان روز جهانی حمایت از مردم کوبانی اعلام شد. گفته میشود نامگذاری این روز از سوی چندین جریان و شخصیت چپ صورت گرفت اما راست و ناسیونالیسم بر آن سوار شد. این فراخوان و نامگذاری از سوی هر نیرو و جریاناتی بوده باشد تفاوتی در صورت مسئله اصلی نخواهد داشت که بطور واقعی جنبش ناسیونالیستی کرد در منطقه دارد برای سهم خواهی دیرنه اش ایفای نقش می کند و نمایندگان و سخنگویان امروزش بر سر میز کاربدستان پنتاگون سرگرم مذاکره و معامله هستند. مردم و افکار عمومی جهانی در حمایت از مردم کوبانی، علیه داعش و اسلام سياسي به خیابانها آمدند اما جنبش و جریانات ناسیونالیسم کرد در حمایت از اوجلان و احزاب کرد سوریه پرچمهایشان را بالا بردند. متاسفانه یکی دیگر از ضعفهایی که باید بر شمرد این است که احزاب و نیروهای بنام چپ از حول حلیم خود را توی دیگ انداخته اند. این جریانات بدون اینکه تحولات منطقه را در ابعاد جهانی و بدرست مورد بررسی قرار دهند، از کوبانی و مقاومت احزاب مسلح که هیچ راهی جز مقاومت ندارند به حمایت از ناسیونالیسم کرد درغلطیده اند. مهم این است صف جریانات و احزاب ناسیونالیست در معادلات منطقه را تشخیص داد و با حمایت از مدنیت و جان و مال مردم کوبانی و آوارگان این جنگ علیه جنبش اسلام سیاسی، علیه داعش و در دفاع از حرمت و کرامت انسانی زنان جبهه چپ و سوم را تقویت کرد.
توقع و انتظار از اینکه در بیش از صد کشور جهان می بایست پرچم دفاع از انسانیت، در دفاع از مردم کوبانی و مبارزه بر حق آنان و پرچم آزادی و برابری زنان و غیره برجسته تر از تصاویر اوجلان، پرچم کردستان و افق و اهداف ناسیونالیسم کرد در اهتزاز باشد تصوری خام اندیشانه است. در این شکی نیست که افکار عمومی جهانی و جریانات چپ و رادیکال از زاویه دفاع از مردم کوبانی، در دفاع از زنان و کودکان و در دفاع از انسانیت در مقابل توحش اسلام سیاسی و داعش در این تجمعات حضور داشته و به خیابانها آمدند اما نباید فراموش کرد که اوضاع منطقه چه در کردستان سوریه و کردستان عراق بر محور شرایط حاضر در کوبانی و دخیل بودن ناسیونالیسم کرد در این اوضاع، بخش دیگری از صورت مسئله است.
اوضاع و تحولات منطقه شباهتی به هیچ دوره تاریخی دیگری ندارد و تنها با شناخت از اوضاع و روندهای تاکنونی و شرکت نیروها و جریانات سهم خواه در منطقه می توان آنر بررسی کرد و نتایج درست و واقعی از آن بدست داد. چپ اجتماعی و افکار مترقی جهانی از مردم بدفاع برمیحیزند. احزاب و نیروهای ناسیونالیست هم بنام دفاع از کوبانی بدنبال سهم خود از معامله بر بستر این جنگ هستند. باید قبول کرد و پذیرفت که ناسیونالیسم کرد دارد در این بازی و برای سهم خواهی خود نقش ایفا می کند. اگر تصاویر اوجلان، پرچم کردستان و سرود ای رقیب میدانداری می کند این یک واقعیت است و به این خاطر است که فعلا اوضاع سیاسی در شرایط حاظر در دایره جنبش ناسیونالیسم کرد دارد می چرخد و به محض جارو کردن داعش، خواست، آمال و آرزوهای انسانی قدرتمند تر در مقابل ناسیونالیسم قد علم خواهد کرد. کاری که چپ متحزب باید بکند این است که در دفاع از کوبانی به تمجید از ناسیونالیسم نپردازد.
اکنون که پ ک ک، احزاب وابسته به آن در کردستان سوریه و نیروهای نظامی حکومت اقلیم کردستان که در هماهنگی با نیروهای ائتلاف جبهه ای علیه داعش ایجاد کرده اند، نباید این انتظار و توقع خام اندیشانه را داشت که در دفاع از انسانیت، در دفاع از کرامت و برابری زنان با مردان سخن بگویند و پرچمشان دفاع از برابری و انسانیت باشد. توهمی بیش نیست که از سردمداران جریانات و احزاب ناسیونالیست کرد در روز اول نوابر انتظار این را داشت که تنگ نظر نباشند و تجمعات دهها هزار نفری در بیش از صد کشور جهان و در حمایت از مردم کوبانی را در حیطه دفاع از انسانیت قلمداد کنند. ناسیونالیسم از این جنس و تبار نیست، ناسیونالیسم خوشخیم نیست، ناسیونالیسمی که پرچمش دفاع از کرامت و حرمت انسانی مردم کوبانی یا هر بخش دیگری از مردم جامعه و حتی مردم کردستان باشد را نداریم. ناسیونالیسم هیچ گونه سنخیتی با برابری و آزادی بمعنای واقعی کلمه ندارد، ناسیونالیسم قومیت، ملیت، خاک و پرچمش را برای سهیم شدن در قدرت بدست می گیرد. ایستادگی نیروها، احزاب و جریانات ناسیونالیسم منطقه و در هماهنگی با نیروهای ائتلاف در مقابل داعش را در چهار چوب معادلات و بده و بستانهای این نیروها باید دید نه در دفاع از انسانیت، نه در دفاع از رادیکالیسم و مبارزه زنان و جوانان و نه در دفاع از مردم کوبانی در حراست از حرمت انسانی خود و علیه وحشیگری داعش.
چپ در قامت اجتماعی و در قامت احزاب سیاسی، عمیقا و ریشه ای علیه داعش است. احزاب و جنبش ناسیونالیسم کرد هم در مقابل داعش دارد ایستادگی می کند. اما تفاوت پایه ای این دو جبهه در برابر داعش در این است که چپ از انسانیت، از حرمت و کرامت و برابری انسان در کوبانی و در مقابل داعش دفاع میکند و عمیقا ضد مذهب است که مدام این دفاعیات بمراتب در مقابل تعرض ناسیونالیسم به زنان، به آزادیخواهی و برابری طلبی هم صورت گرفته است. اما ناسیونالیسم کرد حضورش در مقابل داعش قبل از هر چیز برای حفظ منافع حقیر ناسیونالیسم کرد در منطقه است. سهمش را طلب می کند. می خواهد قدر قدرتی در جغرافیای خود باشد. افکار و باورهای ناسیونالیستی خود را رواج دهد. با مذهب از هر نوعش سر جنگ ندارد خود عمیقا به مذهب و اسلام آغشته است. ناسیونالیسم کرد تلاش می کند از وضعیت و شرایط بوجود آمده و حمایتهای انسانی افکار جهانی از مردم کوبانی افق و اهداف ناسیونالسم کرد را تقویت کند. به هر درجه ای که ناسیونالیسم کرد بخواهد و بتواند داعش را عقب بزند و آنرا حاشیه ای کند با اینکه اقدامی مثبت است اما ذره ای از این واقعیت نخواهد کاست که این بظاهر بخشش از کیسه خلیفه، قرار نیست گلی به سر مردم کوبانی بزند و یا رها کردن زنان برده شده در دست داعش را بهمراه داشته باشد. حتی با پاک کردن داعش از منطقه و با برسمیت شناخته شدن احزاب کرد سوریه بعنوان حکومت محلی در این منطقه، طلبانی و بارزانی کپی شده دیگری خواهیم داشت. در اوایل اکتبر و درحالیکه داعش مردم کوبانی را مورد آماج حملات وحشیانه خود قرار میداد مسئولین بلند بالای اتحادیه میهنی طالبانی و بارزانی در حکومت اقلیم کردستان سرگرم تجارت و خرید و فروش نفت با داعش بودند. این دیگر تحلیل نیست بلکه اظهار نظر و اعتراف برهم صالح از اتحادیه میهنی در یک رسانه رسمی بود.
اگر پ ک ک در ترکیه و احزاب وابسته به آن در کردستان سوریه و هر کدام از آنان در حیطه جغرافیایی خود قدرت بلامنازع را در دست داشته باشند، آنان نیز چیزی کمتر از حکومت اقلیم کردستان نخواهند بود. کوبانی بمثابه یک شهر و یک جغرافیا تنها نیست چرا که تمام جریانات ذینفع، از پنتاگون و دولتهای منطقه گرفته تا همه احزاب و نیروهای ناسیونالیست دخیل و ذینفع در معادلات قدرت و برای سهم خواهی و بده و بستانهایشان، کوبانی را در آغوش گرفته اند. اگر چیزی تنها باشد که چندان هم تنها نیست، مردم و خطر به برده گرفته شدن زنان کوبانی در منطقه توسط داعش و مردم ستمدیده کردستان سوریه و عراق هستند که باید از طرف چپ و از سوی جبهه سوم و مردم مترقی با قدرت هر چه بیشتری نمایندگی شوند. بنابراین توقع انسانگرایی از ناسیونالیسم توهمی بیش نیست.
۵نوامبر ۲۰۱۴