خلیل کیوان: اعتصاب کارگران پیمانی نفت همچنان ادامه دارد. آخرین اخبار آن چیست؟ در بخش های دیگر نفت چه میگذرد؟ عکس العمل دولت و کارفرما چه بوده است؟ کارگران با چه مکانیسم هایی خود را سازمان میدهند؟ شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی چه نقشی در رهبری اعتصاب دارد؟ اعتصاب در چه مرحله ای قرار دارد؟ آیا کارگران همچنان این اعتصاب را ادامه خواهند داد؟ با شهلا دانشفر پرسش هایمان را در میان میگذاریم.
شهلا دانشفر! بیش از دو هفته از اعتصابات نفت میگذرد. الان وضعیت چیست؟
شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردید اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای پیمانی در نفت با قدرت ادامه دارد و مراکز بسیاری را در بر گرفته است. اگر این اعتراضات را با اعتصاب سراسری سال گذشته این کارگران مقایسه کنیم بسیار وسیعتر، عمیقتر و سازمان یافته تر است. نزدیک به صد مرکز نفتی در ۱۹ شهر هم اکنون در اعتصاب هستند. از پالایشگاهها و پتروشیمی ها و مراکز دیگر وابسته به نفت هر روز گزارش این اعتراضات منتشر میشود. این در حالیست که در جایی مثل عسلویه ۸۹ پتروشیمی وجود دارد که هر کدام سه تا ۴ شرکت زیر مجموعه دارند. بنابراین ابعاد اعتصابات بسیار وسیع است و دهها هزار نفر از کارگران در صنعت نفت هم اکنون در اعتصاب بسر میبرند. بعلاوه بخش های دیگر نفت از جمله کارگران ارکان ثالث یعنی کارگران پیمانی با کار مستمر هستند که شمارشان ۱۰۶ هزار نفر است و در اعتراض به قراردادهای پیمانی و با خواست برچیده شدن بساط پیمانکاران در تدارک اعتصاب هستند. همینطور کارگران قرارداد موقت نفت دارند تدارک اعتصاب میبینند و ۳۶ هزار نفر هستند و خواست آنها دائمی شدن قرارداد هایشان است. از سوی دیگر کارگران رسمی را داریم که در برابر اعتراضاتی که داشتند دولت یک عقب نشینی ای کرد و سقف دو میلیون و نیمی که برای افزایش دستمزد این کارگران گذاشته بود را پس گرفت. اما کارگران اعلام کرده اند که اگر تا آخر این ماه مشکلشان حل نشود دوباره دست به اعتراض خواهند زد. بعلاوه اعتراض دیگر این کارگران اینست که این افزایش مزد هم شامل کارکنان بخش اداری و هم کارگران عملیاتی میشود و کارگران میگویند بخش اداری که در دفاتر خود نشسته اند و بالاترین حقوقها را میگیرند چرا باید شامل افزایشات حقوقی شوند. و این درحالیست که آنها در بخش عملیاتی به عنوان یک کارگر صنعتی کار میکنند وبدلیل نوع کارشان و پایین بودن استانداردهای ایمنی محیط کار دائما در معرض صدمات ناشی از کار هستند. از جمله بسیاری از آنها مثل جوشکاران و رنگ کاران به دلیل سرو کار داشتن با مواد شیمیایی در خطر ابتلا به بیماری سرطان هستند. همینطور انفجارهای ناگهانی بارها از آنها قربانی گرفته و یا جان آنها را به خطر انداخته است. اینجاست که خواست ایمنی محیط کار یک مطالبه مهم این کارگران است. به این ترتیب مشاهده میکنیم که ابعاد اعتراضات در نفت از بخش کارگران پروژه ای نفت فراتر رفته و کارگران کل این صنعت را در برگرفته است و این یک اتفاق سیاسی مهم است. کارگر صنعت نفت غولی است که بپا خاسته و در جلوی صف اعتراضات جامعه در حرکت است و توجه همه بخش های جامعه را بخود جلب کرده و اعتراضات آنها انعکاس جهانی داشته است.
خلیل کیوان: گفتگوهایی که در رسانه های مختلف در مورد اعتصابات گسترده در نفت تعقیب میکردم. یک پرسشی که در همه اینها مشترک بود اینست که کارگران چگونه توانسته اند خود را سازمان دهند؟ من پاسخ جامع و قانع کننده ای از مصاحبه شوندگان نگرفتم. میخواهم از شما بپرسم این امر یعنی سازماندهی اعتصابی با چنین ابعاد چگونه میسر شده است؟ کارگران چگونه متشکل شدند؟
شهلا دانشفر: این را باید از بازنشستگان بپرسید که چطور در تمام شهرها تجمعات سراسری بر پا میکنند. این سوال را باید از معلمان هم پرسید که چگونه اعتصابات سراسری راه می اندازند. این را باید از رانندگان کامیون و کامیونداران پرسید که همین چند سال پیش اعتصابی بسیار گسترده در شهرهای مختلف در سطح سراسری به راه انداختند. این خصوصیت مبارزات اجتماعی در جامعه ایران است. استفاده از مدیای اجتماعی، سازمانیابی در مدیای اجتماعی، به راه انداختن گفتمان بر سر خواستها و مطالبات خود از همین طریق و سازمانیافتن حول آنها، ابزار مهم این کار است. تا جایی که می بینید از دل همین اعتراضات و یا بطور مشخص اعتصابات کارگران پروژه ای پیمانی نفت “شورای سازماندهی اعتراضات نفت” سر بلند میکند. در دل این مبارزات نهادهای مختلف مبارزاتی معلمان و بازنشستگان و بخشهای مختلف معترض شکل میگیرد. این خصوصیات رادیکالیسم، مدرنیسم و محتوای جنبش های اعتراضی موجود در جامعه است که می بینیم با یک خواستهای سراسری رادیکال و انسانی جلو می آیند و در اعتراض به فقر، تبعیض و نابرابری دارند سازمان پیدا میکنند و قدم به جلو بر میدارند. در نفت هم همین اتفاق را شاهد بوده ایم. این کارگران هم در محل کار در رابطه های کاری با یکدیگر در ارتباطند و هم از طریق مدیای اجتماعی و شبکه هایی که شکل داده اند. بدین ترتیب این کارگران تماسهای خودشان را دارند. گروههای مبارزاتی خودشان را دارند و در همین بسترها تصمیم گیریهای مشترک میگیرند.به این معنا که در عسلویه، در پالایشگاهها و در همه جا این کارگران از این تماسها و ارتباطات برخوردارند. اینها همه بسترسازمانیابی جنبش های اجتماعی و نیز جنبش کارگری در سطح جامعه هستند. بستر سازماندهی و ایجاد تشکل های توده ای کارگری هستند. از جمله نمونه آنرا در نیشکر هفت تپه شاهد بودیم. در فولاد اهواز دیدیم و امروز در نفت شاهدش هستیم. بنابراین پاسخ بسیار روشن است.
خلیل کیوان: به نقش مدیای اجتماعی اشاره کردید. کمی بیشتر در این رابطه توضیح دهید.
شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردم مدیای اجتماعی محلی است که امکان میدهد که بدنه وسیع معترضین گرد بیایند. حضور پیدا کنند و در روند مبارزه خود دخالت گری حداکثری داشته باشند. مدیای اجتماعی کاری کرده که دیگر تشکلهای کارگری دست ساز، زرد و از بالا نقشی نداشته باشند و به سختی بتوانند کارگر را بدنبال این جناح و آن جناح حکومتی بکشنند.به این دلیل روشن که از این طریق همانطور که اشاره کردم بدنه کارگری امکان دخالت پیدا میکند. مطالبه گر است. معترض است و جلو میاید. از طریق همین مدیای اجتماعی بر سر اینکه کجا تجمع کنند، چه خواستهایی را طرح کنند، با چه شعارها و بنرهایی به خیابان بیایند و غیره تصمیم گیری جمعی میکنند. ما این سازمانیافتگی را در اعتراضات مختلف کارگری و بخش های مختلف جامعه می بینیم. از جمله در تجمعات اعتراضی کارگران بخش رسمی دیدیم که کارگران با دست نوشته هایی که خواستهایشان را بر روی آن نوشته بودند،فریاد اعتراض خود را بلند کردند. مدیای اجتماعی امروز دارد انقلاب ها را سازمان میدهد. مدیای اجتماعی در ایران بیشترین کاربران را دارد. تویتر، اینستا، جلسات گسترده بحث در کلاب هاوس ها، تلگرام همه و همه امروز محل گفتمان های وسیع کارگران و همه مردم است. از جمله گروههای مبارزاتی ای که در تلگرام و واتس آپ شکل گرفته اند نمونه هایی از این سازماندهی مردمی است. به این معنا انواع اپلیکیشن های مختلف است و در آنها بسرعت جامعه دارد سازمان می یابد. جامعه دارد همگرایی پیدا میکند و دور خواستهایش متحد و متشکل می شود.
خلیل کیوان: اعتصاب اساسا مربوط به کارگران پروژه ای پیمانی نفت است، برایمان بگویید که در بخش های دیگر نفت چه میگذرد؟
شهلا دانشفر: در واقع در سوال اول به این مساله اشاره ای کردم. کارگران پروژه ای که الان در اعتصابند در واقع شامل سه بخش کارگران ساده، کارگران وردست و کارگران متخصص و صنعتی هستند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت تاکید کرده است که مزد هیچ کارگری نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد. ضمن اینکه این کارگران در سطوح مختلف تخصصی افزایش دستمزد معینی را طلب میکنند و یکسری مطالبات دیگر دارند که اشاره شد. بخش های دیگر کارگران ارکان ثالث و قرارداد موقت هستند که خواست اصلی آنها حذف پیمانکاران است و آنها نیز در تدارک اعتصاب هستند. از جمله در روز گذشته کارگران ارکان ثالث در عسلویه تجمع داشتند. و بالاخره کارگران رسمی که نحوه افزایشات مزدی و تحمیل مالیات های سنگین و عدم ایمنی محیط کار از جمله موضوعات مهم اعتراضاتشان بود که زیر فشار این اعتراضات عقب نشینی هایی صورت گرفت و کارگران اعلام کرده اند که تا آخر ما تغییرات لازم در پرداختی های آنها صورت نگیرد دوباره دست به اعتراض خواهند زد.
خلیل کیوان: عکس العمل های کارفرمایان و پیمانکاران و همینطور دولت در مقابل کارگران چه بوده است؟
شهلا دانشفر: اینها بشدت به هم ریخته اند. در همین فاصله هیاتی از طرف ، مدیرکل بازرسی کار و مسئول هماهنگی امور مناطق آزاد و ویژه وزارت کار، و سرپرست اداره کار استان بوشهر به عسلویه رفتند و از مدیران کل ستادی وزارت نفت نیز کسانی این هیئت را همراهی میکردند. از سوی دیگر نشستی از سوی افرادی از کمپین موسوم به بیست- ده با سعید جلیلی و ستاد رئیسی انجام گرفت. هیات دولت در مورد دیدار افرادی از کمپین ۲۰-۱۰ با ستاد رئیسی با این سوال که واقعا اینها نمایندگان چه کسانی بوده اند و با چه سندی خود را نماینده چندین هزار کارگر پیمانکاری معرفی کرده اند، حملات خود را شروع کرده و با گفتن اینکه مگر اداره کار که نهادی دولتی و بالادستی است، میتواند به شورای اسلامی کار بدل شود طرف مقابل را زیر سوال بردند که با کدامین مجوز چنین تصمیماتی گرفته اند. و تصمیمات اعلام شده آنها در مورد تشکیل شورای اسلامی کار را غیر قانونی خواندند. از طرف دیگر خود اینها نیز با گفتن اینکه چرا دست پیمانکاران کوتاه نمیشود و اینکه اگر تغییری در دستمزد ها صورت گیرد پیمانکار بعدی می آید و آن را به هم میزند و خلاصه با این حرفها ساختارهای خودشان را به چالش میکشند و اینها نیز لب حرفشان تشکیل شورای اسلامی در نفت است. بدین ترتیب جناحهای حکومتی به جان هم افتاده و دارند پته همدیگر را میزنند. این حد از بهم ریختگی در میان حکومتیان نشان دهنده قدرت مبارزات کارگران آنهم در مرکز مهمی چون نفت را به نمایش میگذارد که چنین به جان هم افتاده اند. و اینگونه سراسیمه مانده اند که چه بکنند. قبلا هم دیدیم که روحانی گفت مقصر این وضعیت پیمانکاران هستند و نه دولت و زنگنه هم همین حرف را زد و کارگران را به پیمانکاران حواله داد. بدین ترتیب هرکدامشان دارند یک حرف را میزنند و کارگران هم ایستاده اند و میگویند کوتاه نمی آیند و می گویند نه از آن دولت خیری دیدند و نه از این دولت و اجازه نمیدهند مبارزه شان دنبالچه این جناح و آن جناح شود و بر روی خواستهای خود مصر هستند. پیمانکاران نیز از یکسو با دست بردن به حربه اخراج و از سوی دیگر با تماس گرفتن پراکنده با کارگران میکوشند در صف متحد کارگران اعتصابی تفرقه ایجاد کنند و با تهدید و وعده بخشی از کارگران را راضی به بازگشت به کار کنند و کل اعتصاب را عقب بزنند. از جمله در همین فاصله یکسری کارگران روزمزدی را اخراج کردند. یک سری کارگران را که به دلیل اعتصاب باقی کارگران موادی برای کار نداشتند را جواب کردند. از جمله ۲۰۰۰ نفر را فقط در عسلویه اخراج کردند و ۴۰۰ نفر دیگر در بخشی دیگر و همین امروز در گچساران عده ای از کارگران پیمانی اخراج شدند. در اعتراض به این اخراج ها زمزمه های برپایی تجمعات اعتراضی بلند شده است و از جمله کارگران اخراجی پالایشگاه آبادان برای بازگشت به کار خود تجمع اعتراضی داشتند. در برابر این تعرضات کارگران ایستاده اند و میگویند اعتصاب سراسری است و در برابر اخراج ها هم سراسری اعتراض داریم و خواست بازگشت به کار کارگران اخراجی به لیست مطالباتشان اضافه شده است. و همانطور که اشاره کردم در کنار این اخراج کردنها شروع به تماس گرفتن و پیام دادنها کرده و وعده و وعید ها شروع شده است. در برابر این توطئه گری ها نیز کارگران حرف خود را زده و اعلام کرده اند که هرگونه توافقی باید کتبی، رسمی و علنی باشد و در عین حال بر روی خواستهای اعلام شده خود تاکید کرده اند.
خلیل کیوان: یک عکس العملی هم از طرف ایلنا این رسانه حکومتی شاهد بودیم. مطلبی داشت تحت عنوان کارگران نفت در محاصره سیاسیون و جالب اینجاست که میگفت باید دست پیمانکاران را کوتاه کرد. و به ظاهر از کارگران داشت دفاع میکرد. موضوع چیست؟
شهلا دانشفر: هر کدام از اینها از خواست کارگران به یک نوعی صحبت میکنند برای اینکه اعتراض کارگر را دستمایه ای کنند برای نزاع های درون حکومتی خودشان. ایلنا هم از این مستثنی نیست. اول از خواست کارگران حرف میزند و بعد حملاتش شروع میشود و میگوید عده ای اعتراض را سیاسی کرده اند. سوء استفاده کرده اند و سوار این اعتراضات شده اند. و با این حرفها عملا اعتصاب کارگران را زیر حمله قرار میدهند و با گفتن اینکه کارگر مطابق قانون کار تشکل ندارند و یا اینکه کارگر بنا بر قوانین بین المللی کار تشکل نداشته است که از حقوقش دفاع کند و غیره نسخه شان نیز ایجاد شورای اسلامی این نهاد سرکوب و دست ساز حکومتی در صنعت نفت است! کارگران پیمانی نفت نیز در بیانیه خود جواب همه اینها را دادند و گفتند شورای اسلامی جواب ما کارگران نیست. دستمزد هیچ کارگری نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد. این جواب قاطع کارگران نفت در مقابل ایلناست. در مقابل رئیسی جلاد و دارو دسته او، در مقابل دولت و اداره کار و مسئولین منطقه ویژه اقتصادی در مقابل همه دار و دسته های حکومتی است. کارگران حقشان را طلب میکنند و همانطور که اشاره کردید موضوع اعتصابات کارگران به موضوع بحث همه مردم تبدیل شده است.
خلیل کیوان: یک مساله ای که با آن روبرو بودیم حمایت ها و همبستگی هاست که بی سابقه بوده است. هم در داخل ایران و هم در سطح بین المللی علت این چیست؟ یک عده ای هم انتظار دارند که این اعتصاب را سیاسی کنند و در واقع با تبدیل آن به یک اعتصاب سراسری کار رژیم را یکسره کنند؟ اول بگویید علت اینهمه حمایت و پشتیبانی چه بود ه است و دوم اینکه آیا این انتظار درست است که با این اعتصابات کارگران بروند که حکومت را ساقط کنند؟
شهلا دانشفر: به نظرم اولین موضوع جایگاه اعتصابات کارگران نفت است. این اعتراضات بی سابقه است. نفت یک مرکز کلیدی اقتصادی است. تاثیر بسیاری در اوضاع سیاسی جامعه و در خود جنبش کارگری دارد.خواستهایی که کارگران با مبارزاتشان به جلو آورده اند خواستهای بخش عظیمی از جامعه را در بر میگیرد. از جمله خواست لغو قوانین ویژه اقتصادی و کوتاه شدن دست پیمانکاران ، اینکه دستمزد هیچ کارگری نباید از ۱۲ میلیون کمتر باشد. امنیت محیط های کار تامین شود . اینها همه مطالبات بخشی مهمی از طبقه کارگر هستند که همیشه با این تصور که این کارگران تامین هستند. امنیت شغلی دارند و کاری به اعتراض ندارند، در چنین سطح سراسری و گسترده ای بلند شده و با این مطالبات دارد توقعات امروز مردم را از زندگی و معاش شان بیان میکند. بنابراین روشن است که چنین مبارزاتی همه توجهات را بخود جلب میکند و به نقطه امیدی در دل مردم تبدیل شده است.از همین رو در همین مدت این مبارزات با موجی از حمایت و همبستگی در داخل ایران و در سطح جهان روبرو شده است. یک نمونه جالب از همبستگی مردمی این بود که وقتی دیدند پیمانکاران دادن غذا و آب را به کارگرانی که برای تحت نظر داشتن اوضاع و پیگیری مطالبات خود در کمپ ها مانده بودند قطع کرده اند، مردم خود اقدام کرده و برای کارگران غذا و آب بردند. از سوی دیگر از سوی بخش های مختلف جامعه خانواده های دادخواه، بازنشستگان، معلمان، دانشجویان، فعالین دفاع از حقوق کودک، دفاع از حقوق زن همه و همه از مبارزات کارگران نفت اعلام حمایت کردند. در سطح بین المللی نیز اتحادیه های مختلف کارگری چون اینداستریال، ۵ کنفدراسیون اتحادیه های کارگری در فرانسه، اتحادیه های کارگری از عراق، یونیفور در کانادا، انگلستان، ترکیه، و شبکه های همبستگی سندیکایی از کشورهای مختلف در اروپا و آمریکای مرکزی با پیامهای همبستگی خود از خواستها و مبارزات کارگران نفت پشتیبانی کردند. این ابعاد از همبستگی و پشتیبانی آنهم در فاصله دو هفته مکان و جایگاه مهم اعتصاب سراسری کارگران نفت را به نمایش میگذارد. بویژه در اوضاع سیاسی امروز بدرست این اعتراضات همه توجهات را به خود جلب کرده است . بویژه بعد از مضحکه انتخاباتی حکومت و پشت کردن مردم به حکومت با گفتمان رای ما سرنگونی است و بیرون آوردن رئیسی جلاد از صندوق های رای، اعتصاب نفت جواب قاطع مردم به این حکومت بود.
اما اجازه بدهید که به قسمت دوم سوال شما بپردازم. روشن است که اعتصاب کارگران نفت یک اتفاق سیاسی مهم است. ولی این کودکانه است که فکر کنیم هر اعتصابی که انجام میگیرد قائم به ذات منجر به سرنگونی حکومت میشود. کارگران وقتی دست به اعتصاب میزنند طبعا خواسته ای دارند. مطالبه ای دارند و ممکن است یک جایی به بخشی از خواسته هایشان برسند و برگردند سر کار. و خود این میتوانند یک پیروزی بزرگ باشد. تا همین الان اعتصاب کارگران نفت موفقیت های بزرگی برای آنها در بر داشته است. دستاوردهای مهمی هم برای خود این کارگران و هم برای جامعه داشته است. از جمله یکی از دستاوردهایشان ایجاد شورای سازماندهی اعتراضاتشان است. در عین حال گفتمان ها و خواستهایی که با مبارزات خود جلو آورده اند یک قدم بزرگ مبارزات آنها و جنبش کارگری را جلو آورده است. کارگران با چنین اعتصاب قدرتمندی نیروی خود را بیشتر دیده و اعتماد به نفس مبارزاتی شان بالاتر رفته است. صفشان متحد تر شده است. بر فضای پادگانی نفت تا اندازه زیادی غلبه پیدا کرده اند و به نظر من کارگر نفت امروز به موقعیت سال 57 برگشته است. شعار کارگر نفت ما رهبر سرسخت ما را جلو آورده است و همه اینها اتفاقات بسیار مهمی است. همانطور که اشاره کردم ممکن است اکنون کارگران در اینجا و آنجا به توافقاتی برسند و هر کدام از این موفقیت ها یک پیروزی برای کارگران است و میتواند الگو شود برای بخش های دیگر و یک سطحی از دستمزد و بهبود شرایط کار را تثبیت کند و آن وقت باید این پیروزی را به رسمیت شناخته و جشن گرفت. همانطور که کارگر نیشکر هفت تپه وقتی موفق به خلع ید از اسدبیگی سردسته باند مافیایی حاکم بر شرکت شد، آن را جشن گرفت. و همانطور که خودشان اعلام کردند این اولین قدم برای پیگیری خواستهای اساسی دیگرشان بود. و در آنجا هنوز جدال بر سر خواستها ادامه دارد. بنابراین وصل کردن هر اعتصابی مستقیم به سرنگونی بشدت اشتباه است. اما وقتی به لحاظ تحلیلی به موضوع نگاه کنید معلوم است که در جامعه ای که دارد چنین از اعتراض میجوشد، همین دیشب برقها قطع شده بود و دیدید چطور مردم در چندین شهر بیرون ریختند و شعار ضد حکومتی دادند.مرگ بر خامنه ای گفتند. همینطور می بینید معلم تجمع میکند.بازنشسته تجمع میکند، کولبر اعتراض دارد و همه مردم در جدال هر روز با این حکومت وحشی و جنایتکار هستند .جمهوری اسلامی همه بخش های مردم را زیر آنچنان فشاری قرار داده است که الان جامعه یک کوه انفجاری است. به این اعتبار اعتصابی با این عظمت ، با این قدرت و در این مرکز کلیدی اقتصادی یک گام بزرگ در جنبش سرنگونی است. یک گام بزرگ در پیشبرد اعتراضات کل جامعه است. یک گام بزرگ در جنبش کارگری است. به جلو گام بر میدارد و برای رفتن بسوی اعتصابات سراسری و سازمان یابی اعتراضات راه نشان میدهد. ممکن بودن اعتصاب سراسری و فراتر از آن عمومی را فراهم میکند. به همین دلیل فراخوان ما به کارگران اینست که برای حمایت از کارگران اعتصابی نفت دست به حمایت عملی زد. یعنی اعتصابات حمایتی . باید به این اعتصابات پیوست . به خصوص پیوستن بخش های حمل و نقل و ترابری و نفتکش ها به این اعتصابات بسیار مهم و کلیدی است. همینطور بخش های دیگر جامعه. خوشبختانه جامعه دارد این وضعیت را با هوشیاری دنبال میکند و همانطور که اشاره کردید ما امروز شاهد حمایت های وسیع مردمی هستیم.
خلیل کیوان: کارگران متشکل بودند. توضیح دادید که به چه شکلی خودشان را متشکل کردند. در همین رابطه ما شاهد یک رهبری تحت عنوان شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت هستیم. جایگاه این شورا در رهبری مبارزات نفت را چطور می بینید؟
شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردم یکی از دستاوردهای مبارزات کارگران نفت همین شورای سازماندهی آنهاست. طبعا این شورا یک روزه از زمین سبز نشده است. گفتمان اداره شورایی با اعتصابات کارگران نیشکر هفت تپه جلو آمد. جامعه توجه اش به این سمت رفت. به همین دلیل کارگران نفت که تجربه شورا ها در سال 57 را دارند و نفت مرکز این شوراها بود ه است. روشن است که در چنین شرایطی اولین کاری که انجام دهند دست به کار شدن تشکیل چنین نهادی است. و این اولین قدم است. اما این شورا باید پا بگیرد. باید وسیعا نیرو جذب کند.باید همه بخش های کارگران نفت به آن بپیوندند. از جمله در بیانیه اول ماه مه همین کارگران غیر رسمی نفت گفته بودند که ما برده نیستیم و اجازه نمیدهیم که از بالای سرمان تصمیم گیری شود. میخواهیم خودمان با اداره شورایی تصمیم بگیریم. همانطور که کارگران نیشکر هفت تپه اعلام کردند و سنگ بنای اولیه آنرا گذاشتنند. بدین ترتیب کارگران نفت شورای خود را اعلام کردند. جایگاه شورا، جایگاه دخالت حداکثری کارگران در روند مبارزاتشان است. جایگاه آن به میدان آمدن توده عظیم کارگری و اعمال اراده مستقیم شان است. وقتی توده کارگری به میدان می آید و دخالت حداکثری میکند آنوقت خطر اینکه در میان آنها تفرقه افکنی شود، خطر اینکه مبارزه آنها به دنبال این بخش و آن بخش حکومتی کشیده شود، خطر اینکه سرکوب شود کمتر میشود و نیز برای اینکه امنیت و ادامه کاری آن بیشتر داشته شود کلیدی و مهم است. و این دستاورد مهمی است و باید به آن ارج گذاشت و حفظش کرد.
خلیل کیوان: می بینیم که به شکل خیلی روشن و دوراندیشانه ای شورای سازماندهی اعتراضات خواستهای کارگران را به نحوه خیلی روشنی فرموله میکند و پیش پایشان میگذارد.اعتصاب نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد. تا کی فکر میکند این اعتصاب ادامه داشته باشد؟
شهلا دانشفر: طبعا این را ما نمیتوانیم تعیین کنیم که اعتصاب تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. تا وقتی که بالاخره به یک جواب معقولی کارگران برسند. به نظر من بطور مثال فرض کنید که پیمانکاران در جایی بیایند و بگویند که بیایید برای مذاکره خوب حرف کارگران همین است که توافقات رسمی، کتبی و علنی باشد. و آن مبنایی که برای مذاکره داشته اند اگر مورد توافق قرار گیرد طبعا به عنوان اولین پیروزی خود در نظر میگیرند. و طبعا بقیه بخش ها هم این موفقیت را تبعیت خواهند کرد. فرض کنید بخش فیلر ها ، فرض کنید بخش رنگ کارها و هر بخشی از اینها که به یک توافقی میرسند فرض کنید اگر امروز ۱۵ میلیون می گیرند توافق شود که ۲۰ میلیون مزد پرداخت شود. این خود یک پیشرفت خواهد بود و مبنایی میشود برای همین کارگران در شرکت های دیگر که به پایین تر از این میزان حقوق رضایت ندهند. آنوقت این را به عنوان اولین گام موفقیت خود به رسمیت می شناسند و در موقعیت بهتری دیگر مطالبات خود را پیگیری میکنند. بویژه وقتی دستمزدها چنین افزایشی پیدا میکند. وقتی با خواست ۲۰ روز کار و ده روز مرخصی کارگران موافقت میشود و همینطور دیگر مطالبات کارگران مطمئن باشید این فشاری میشود بر روی پیمانکاران و قدمی است در جهت کوتاه کردن دست پیمانکاران از محیط های کار. به عبارت روشنتر بدست آوردن هر کدام از این مطالبات.افزایش دستمزدها در تمام رده های تخصصی و اینکه دستمزد هیچ کارگری کمتر از ۱۲ میلیون نباشد، پرداخت بموقع حقوقها، بهبود شرایط زیستی و کاری کارگران، ایمنی محیط کار همه و همه جمع کردن بساط پیمانکاران این ها همه قدمهایی در جهت بیرون کردن پیمانکاران از محیط های کار است. تضمین اجرایی شدن آنها نیز حضور فعال اعتراضی خود کارگران است. هر قدمی که تخلف شد کارگران باید بپرد جلو و اجازه ندهد. در این پروسه است که پیمانکار می فهمد برای صرف ندارد و مجبور به ترک کار میشود. در این پروسه است که پیمانکاران بیرون انداخته میشوند. از همین رو کارگران بدرست خواستار برچیده شدن پیمانکاران هستند. قوانین ویژه اقتصادی لغو و قدمهای اجرای آن نیز پیش گذاشتن همین مطالباتی است که جلو آورده اند.
خلیل کیوان: من اینطور متوجه شدم که اگر کارگران به خواسته هایشان برسند اعتصاب پایان می یابد. یعنی موفقیت آمیز به پیش رود و سرکوبی صورت نگیرد و ترفند های دیگری مانع پیشبرد مبارزات آنها نشود.
خیلی ممنون که در این برنامه شرکت کردید.