یاشار سهندی
“تعطیلات عید” با همه رسم و رسوماتش به پایان رسید. اما هر چه که تعطیل شده بود یک موضوع اما تعطیل بردار نبود. نوروز که می آید حجم عظیمی از تبلیغات ناسیونالیستی ( از هر نوعش) به سوی جامعه سرازیر میشود، و همه اینها گویا به برکت نوروز است. یک عید ساده تحویل سال را که میتواند جای شادی و شادمانی باشد، به یک موضوع بغرنج تبدیل میشود که آن سوی آن ناپیدا است. چند سالی هم هست که “سران کشورهای فارسی زبان” از نوع کرزی و روحانی در این “ایام فرخنده” گرد هم می آیند و از صلح و دوستی میگویند!
عید سال نو میتواند و باید برای توده مردم شادمانی ببار بیاورد؛ که اگر بگذرانند می آورد بدون هیچگونه تبلیغات ناسیونالیستی و مذهبی؛ اما سال به سال، دریغ از پارسال! با ابتکارات کارشناسان بورژوازی علاوه بر تبلیغات پوچ ناسیونالیستی هر سال، بیش از سال پیش سفره ما کارگران خالی میشود و این موضوعی است که هیچ سنت مقدس ملی و یا مذهبی آنرا به تعطیلی نمی کشاند بلکه همین ایام تعطیلی گویا فرصت و زمان مناسب برای کسانی که جز ضخامت کیف پول خود چیزی دیگری را نمی شناسند (که از همه چیز در این جهان مقدس تر است) تا تصمیمات بغایت ضد انسانی خود را اعلام و اجرایی کنند و با یک فرمان جمعیت کارکن جامعه را محکوم به گرسنگی بیشتر کنند. ایام تعطیلی برای ایشان فرصت مناسبی شده است ( چون فکر میکنند کسی حواسش نیست!) که اعلام کنند مرحله دوم طرح هدفمند شده از سوی بانک جهانی را به اجرا خواهند گذاشت و هزینه آن را از جیب مردم تامین میکنند. بی شرمانه ٢٠ درصد بر قیمت برق مصرفی افزوده اند، وعده میدهند بنزین لیتری بیشتر از ١٠٠٠ تومان خواهد شد و منت سر مردم میگذارند نهایتا ٤ درصد بر تورم افزوده میشود، و نان (سنگک) به ١٤٠٠ تومان میرسد ” به نفع مصرف کننده است!” در یک برنامه تلویزیونی صدای امریکا یک کارشناس اقتصادی(رضا تقی زاده) در جواب فریبرز رئیس دانا گفت برای اینکه طبقه متوسط(!؟) فقیر نشود و زیر ساختها اقتصاد تامین شود باید از این هم بیشتر مردم تهیدست فقر را تحمل کنند و تسلیم احساسات نشد! و رئیس دانا (اینجا راخوب می آید) پرسید چطور دکتر تقی زاده برای طبقه متوسط، یعنی همان کارفرمایان دچار احساسات میشود اما برای کارگران نباید کسی حرف بزند و چه زیر ساختی مهمتر از اینکه رفاه مردم باید تامین شود.( نقل به معنی)
مبارزه طبقاتی مسئله ای تعطیل بردار نیست و این هجوم سازمان یافته به کارگران نیز تصادفی نیست. این گوشه ای از هجوم بورژوازی به کارگران است. تعطیلات رسمی عید نوروز تمام نشده رادیو فردا به سراغ “استاد اقتصاد در پاریس” رفته و پرسیده: “…اصولا پدیده تعطیلات چه تاثیری بر فعالیتهای اقتصادی دارد؟” بله دوباره یادشان آمده که تعطیلات، بخصوص تعطیلات نوروز در ایران زیاد است و “…خلق ثروت را…، به شدت پایین میآورد.” آقای فریدون خاوند با همان شور و حرارتی که رضا تقی زاده دچار احساسات شده محاسبه کردند با یک روز تعطیلی “تولید ناخالص داخلی کشور … حدود یک میلیارد و سیصد میلیون دلار پایین میآید.” آقای فریدون خاوند باید حتما بدانند که کارفرمایان محترم چون نقش خود را در “تولید ناخالص داخلی” درک میکنند قبل از تعطیلات سال نو چنان از کارگران کار میکشند که جبران همه ضرر و زیانهای احتمالی میشود و ایشان به عنوان یک کارشناس اقتصاد باید بدانند که بسیاری از کارگاههای تولیدی این فرصت ١٤ روزه تعطیلات نوروز را لازم دارند تا دستی به سر و روی خط تولید بکشند چون در طول سال یک دقیقه خوابیدن خط تولید قلب کارفرمایان را جریحه دار میکند چرا که کلی به “تولید ناخالص داخلی” ضربه میخورد! تعمیرات خطوط تولید را اشباح انجام نمی دهند بلکه بخشی دیگر از کارگران محکوم هستند در همین فرصت کوتاه سریعا خطوط را بازسازی و آماده تولید کنند و گرنه فردای روز ١٣ فروردین بازخواست میشوند. از سوی دیگر جمع تعطیلات رسمی در ایام نوروز ٦ روز است و بقیه ایام یا از مرخصی کارگران کسر میگردد یا در یک کلاهبرداری آشکار قرارداد کارگران از ١٥ فروردین شروع میشود ( یعنی بابت تعطیلات کارفرما یک رالک هم به کارگر نمی دهد و با این کار عملا همان کارگر قراردادش از صفر شروع میشود و حتی دست شان باز است که همان افزایش دستمزدی که دولت اعلام کرده اعمال نکنند). امسال هم اگر یک روز به تعطیلات بخاطر “شهادت بی بی فاطمه زهرا” اضافه شده، ایشان دلواپس نباشند؛ دولت اسلامی حواسش هست که هم شادی مردم را خراب کند ( اینجا البته خود حکومت مورد تمسخر قرار گرفت) هم اینکه بابت عزای “بی بی دو عالم” یک رالک به حقوق بگیران ندهد چون در طول سال به هزار یک ترفند آن یک میلیارد و سیصد میلیون دلار را از گرده مردم بیرون میکشد.
استاد اقتصاد در پاریس اما مانند همه هم فکرانش باید تیر خلاص را بزند و گرنه دلش آرام نمی گیرد. ایشان میخواهد به ما مردم کارکن جامعه ثابت کند که ما خود مصبب فقر و فلاکت هستیم و بنابراین خلایق هر چه لایق: ” …. اگر در کشوری مثل ایران، تعطیلات بیشتر از سایر کشورها باشد، طبعا این پدیده مشکلآفرین میشود، چون در فضای جهانی شدن اقتصاد، اگر کشوری کم تر دیگران کار کند، طبعا قدرت رقابت خودش را از دست میدهد و فقیرتر میشود” و دست آخر به “مسئولان توجه میدهد: “به هر حال سازماندهی روزهای تعطیل در زمره هزار و یک معضل اقتصادی و اجتماعی است که باید مورد توجه قرار بگیرد به خصوص از این لحاظ که بهرهوری ( شما بخوانید استثمار) هم در ایران به شدت پایین است. اگر ایران بخواهد خودش را به پای کشورهای پویای در حال توسعه برساند، خواه ناخواه مجبور خواهد شد به این مسئله هم بپردازد.” خدا رحم کند که ایشان روزی وزیری، وکیلی در این مملکت نشود و گر نه روزگارمان به سیاهی همین امروزمان است. بهرحال ایشان نگران نباشد “آقا” خودش متوجه است. چند سال پیش ایشان به عنوان یک رهبر فرزانه به “مسئولان نظام” توجه دادند که تعطیلات، بخصوص تعطیلات نوروز در ایران زیاد است و باید فکری کرد. و هنوز هم دارند فکر میکنند!
براستی چرا حکومتهای حاکم در ایران با وجود اشتیاق زیادشان نتوانستند تعطیلات نوروز را به ٤ یا ٥ روز کاهش دهند؟ آیا این نشات گرفته از “تنبلی ذاتی مردم ایران” است، آنچنان که اساتید اقتصاد و جامعه شناس و غیره مدعی اند؟ با یک نگاه ( بخصوص در رابطه با جمهوری اسلامی) میتوان پی برد تعطیلات یک عرصه دیگر از مبارزه مردم با حکومت است. همانگونه که آقای خاوند معترف است:” پدیده تعطیلات، از قدیمترین روزگاران، یکی از دستاوردهای تمدن انسانی است.” و مردم ایران بخصوص از این دستاورد دفاع میکنند هر چند که هزینه این تعطیلات را قبلا با کار بیشتر پرداخت کرده اند اما حکومت را وادار کرده اند به این تعطیلات طولانی تمکین کند. بحث بر سر پاسداشت سنتهای “ایران باستان” و “فره ایزدی” نیست. بلکه صحبت دفاع از دستاورد تمدن انسانی است. صحبت خیلی ساده بر سر نقش توده مردم در تولید ثروت جامعه است و توده مردم حق خود میدانند چند روز در سال هم شده دست از کار بکشند و به استراحت بپردازند. تعطیلات هم یک عرصه دیگر از مبارزه طبقاتی است. این صرفا ادعای ما نیست، این ادعایی است که بورژوازی نیز از زبان اساتید اقتصادی اش بیان میکند. دل نگرانی بابت کاهش تولید ناخالص داخلی به بیان صحیح تر هراس کم شدن سود بورژوازی، موضوع همیشگی اقتصاددانان است که از تدوام این نظام ستمگر سود میبرند برای همین هیچ پروایی ندارند که بطور مدام توده مردم را تحقیر میکنند.
دلواپسی ها بورژوازی را باید به خود ایشان سپرد. آنچه که برای ما کارگران اصل است اساس زندگی (رفاه و شادی) است که باید همه جانبه از آن دفاع کرد. تعطیلات رسمی حق ما است. تعطیلات در ایران نه تنها زیاد نیست بلکه بسیار هم کم است. باید دو روز در هفته رسما تعطیل باشد. باید تعطیلات فصلی تضمین شده باشد بدون آنکه از مرخصی کارگران کسر گردد. تعطیلات مناسبتی مذهبی که چیزی جز اعصاب خرد کردن در پی ندارد باید ملغی گردد. و از همه اینها مهمتر باید حقوق دریافتی کارگران آنقدر افزایش یابد که همه کارگران بدون هیچ دغدغه ای بتوانند از تعطیلات شان لذت ببرند. اما اکنون تعطیلات و بخصوص تعطیلات نوروزی برای ما کارگران با وجود دستمزدهای پایین و عقب افتاده تلخ کامی ببار می آورد این چیزی است که کارشناسان بورژوازی نمی خواهند برای آن دچار احساسات شوند!