گفتگوی با شهلا دانشفر در باره دستمزدهای سال ٩٣،
در میز گرد افق جنبش کارگری در تلویزیون کوموله
افق جنبش کارگری: شهلا دانشفر با توجه به اینکه مسائل کارگری را تعقیب میکنید. و خودتان فعال مسائل کارگری در حزب کمونیست کارگری ایران هستید. بفرمایید نظرتان در مورد این میزان از دستمزد یعنی ٦٠٨ هزار تومان چیست و به باور شما در کدام شکل مبارزاتی باید علیه این دستمزدها به مبارزه دست زد تا این موضوع به سرانجام برسد؟
شهلا دانشفر: مساله دستمزد یک عرصه جنگ کارگران و مردم با حکومت اسلامی است. سی و چند سال است که ما شاهد این جنگ و کشاکش هستیم و امسال نیز همانطور که شما اشاره کردید شورای عالی کار جمهوری اسلامی بعد از کلی غور و تفحص حداقل دستمزد را ٦٠٨ هزار تومان تعیین کرده است. این حقیقتا یک جنایت آشکار است. این یک گستاخی در قبال کارگران و کل جامعه است. خودشان در مباحثشان گفتند که اگر کارگر کرایه نشین باشد خط فقر ٥ میلیون تومان است. خودشان در مباحثشان و در میان دعواها و جنگ و جدالشان و مخمصه ای که بر سر تعین دستمزد گیر کرده اند، از خطر فقر دو میلیون و هشتصد هزار تومان و دو میلیون و پانصد هزار و یک میلیون و پانصد و غیره سخن گفتند. آنوقت علیرغم همه اینها با وقاحت تمام، دستمزد ٦٠٨ هزار تومان را بعنوان حداقل تعیین کرده اند. بدین ترتیب یک مشت دزد و مفتخور از بالای سر کارگر و مردم می نشینند و در مورد سرنوشت زندگی کارگران و جمعیت میلیونی خانواده های کارگری تصمیم گرفته و در واقع با این شکل استاندارد جامعه را رقم میزنند. این از نظر من یک جنایت است. این سطح از دستمزد، در واقع همان اقتصاد مقاومتی است که خامنه ای اعلام کرده و قوه قضاییه و اجراییه خود را نیز برای آن بسیج نموده است. این در واقع همان صحبت های نماینده ولی فقیه جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران است که میگوید مردم باید آماده تحمل رنج بیشتر باشند. این درحالیست که در کنار این دستمزد ٦٠٨ هزار تومانی که تعیین کرده اند، هیچگونه تامین اجتماعی ای به لحاظ درمان رایگان، تحصیل رایگان، بیمه بیکاری و غیره و غیره هم خبری نیست. به این معنی که این دستمزد چندرغاز و چند بار زیر خط فقر قرار است که صرف درمان و تحصیل فرزندان و نیازهای اجتماعی خانواده کارگری نیز بشود. معنی واقعی این تصمیم، خارج شدن کودکان بیشتری از چرخه تحصیل است. معنی این تصمیم پایین آمدن بیشتر سن تن فروشی و گسترش آن به عنوان شکلی از امرار معاش مردم است. معنی آن اینست که کارگران بیشتری مجبور به فروش کلیه خود برای تامین بخش کوچکی از هزینه زندگی شان بشوند و این یعنی فلاکت و تباهی بیشتر کارگران و کل جامعه.
افق جنبش کارگری: با توجه به اینکه این تصویر را هم پارسال داشتیم. سال گذشته وقتی که حماسه اقتصادی را خامنه ای در پیام به نام نوروزی خود اعلام کرد ما و شما و دیگر همین تصویر را برای طبقه کارگر در ایرا ن در سال ٩٢ داشتیم . منتها پارسال طبقه کارگر و فعالین جنبش کارگری در اشکال مختلفی از جمله کارگران پتروشیمی با اعتصابات کارگری خود، عده ای از فعالین جنبش کارگری با جمع آوری طومار و برپایی تجمعات در مقابل مجلس، وزارت کار و در مقابل دفتر ریاست جمهوری و غیره دست به اعتراض زدند. سئوال من اینست که آیا امسال واقعا چنین اشکالی از اعتراض و مبارزه میتواند در مقابل این مصیبت بزرگی که شما به آن اشاره کردید و به طبقه کارگری ایران تحمیل شده است، پاسخ بدهد؟
شهلا دانشفر: به نظر من امسال ما در موقعیت قدرتمند تری قرار داریم. همانطور که کارگران نیز فراخوان داده اند، اعتراض عمومی، اعتصاب عمومی، اعتراض سراسری خیابانی پاسخ این گستاخی رژیم است. این حرف خود کارگران است. بویژه امسال کارگران یک قدم جلوتر برداشته اند. دستمزد حداقل دو میلیون تومان یعنی اینکه شورایعالی کار و تصمیمات آنرا ما کارگران به رسمیت نمی شناسیم. بنابراین اولین راهی که در مقابل ما کارگران هست اینست که اولا اعلام کنیم که گردن به این تصمیم حکومت نمیگذاریم واین تصمیم باید فورا لغو شود. دوما حداقل دستمزد باید در گام اول و به عنوان اولین سنگر دو میلیون تومان باشد. اما یک نکته مهم که در پاسخ به سئوال شما به آن تاکید دارم یک اتحاد سراسری بر سر این خواست ها و این مبارزه است. هم اکنون تشکلهای کارگری در مقابل این تصمیم بیشرمانه رژیم ایستاده اند و با خشم و انزجار فراخوان مبارزاتی خود را داده اند. از جمله شما اولین واکنش های کارگران به این موضوع را دیدید. بطور مثال اتحادیه آزاد کارگران ایران اعلام کرد که پاسخ کارگران اعتراص عمومی خیابانی است. سندیکای شرکت واحد، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و تشکلهای مختلف دیگر نیز در اعتراض به این تصمیم بیانیه دادند و ابراز نظر کردند. کارگران حتی از درون زندان های رژیم اسلامی علیه دستمزدها چند بار زیر خط فقر بیانیه دادند. به نظرم همه این اعتراضات با خواست مشترک لغو تصمیم دولت و تعیین حداقل دستمزد دو میلیون تومان و همانطور که کارگران پتروشیمی ماهشهر اعلام کرده اند، با خواست حداقل دستمزد دو میلیون تومان جنبشی است که دارد به جلو می آید و صف این اعتراضات باید متحد شود تا قدرتمند تر به جلو رود. این یک ضرورت فوری و در عین حال عملی در شرایط همین امروز در جنبش کارگری و در کل جامعه است.
افق جنبش کارگری: جنبش کارگری ایران با توجه به اینکه شما گفتید که ما امسال در موقعیت بهتری قرار داریم، و میدانم که ما منظورتان جنبش کارگری ایران است، آیا به نظر شما دارای چنین ظرفیتی هست که با این تاکتیک ها اتحادیه آزاد، کمیته هماهنگی و کارگران ، به میدان بیایند؟
شهلا دانشفر: به نظر من این ظرفیت وجود دارد. به نمونه های برجسته اعتراضات کارگری در همین یکساله اخیر بر سر خواست افزایش دستمزد ها، نگاه کنید. از جمله طومار ٤٠ هزار امضای کارگران بر سر خواست افزایش دستمزد ها ست که در سطح هشت استان شکل گرفته و جریان دارد. نه تنها این، بلکه در طول سال ٩٢ در پتروشیمی ماهشهر یکی از خواستهای مهم مبارزاتی کارگران خواست افزایش دستمزدها بوده است و این کارگران پرچم حداقل دو میلیون تومان دستمزد را بلند کرده اند و در کنار اینها مراکز کارگری دیگری نظیر ایران خودرو، مجتمعی با هزاران کارگر، پتروشیمی تبریز، پارس جنوبی و پلی اکریل را می بینید که یک خواست مهم کارگران خواست افزایش دستمزدها بوده است. این ها خود به نوعی بستر و زمینه شکل گیری یک حرکت اعتراضی سراسری را فراهم کرده است. بسیاری از این مراکز مجتمع های بزرگی با هزاران کارگر هستند. بنابراین گفتمان بر سر خواست افزایش دستمزدها مدتهاست شروع شده و این جنگ هم اکنون در جریان است. همانطور که اشاره کردم همه اینها نشان میدهد که امسال در موقعیت قدرتمند تری از مبارزه بر سر خواست افزایش دستمزدها قرار داریم.
طبعا در این میان نقش رهبران کارگری کلیدی است و اتحاد فعالین کارگری، اتحاد تشکل های کارگری، بسیار مهم است.
همچنین گفتمان بر سرخواست افزایش دستمزدها و اعتراض علیه تصمیم بیشرمانه دولت و تعیین حداقل دستمزدها ٦٠٨ هزار تومان باید در تمام مجامع عمومی کارگری به بحث در آید و در مورد آن تصمیم گیری شود. میشود از این ایام نوروز، از این ایام دید و بازدید ها استفاده کرد، برای اینکه پیمان بست و قرار و مدارهای مبارزاتی برای سازماندهی یک اعتراض وسیع و سراسری گذاشت.
در هر حال من بسیار خوشبین هستم و به نظرمن ظرفیت برای رفتن به سوی یک اعتراض گسترده کارگری بر سر خواست افزایش فوری دستمزدها وجود دارد و میشود به تدارک آن رفت. یک نکته مهم این است که همه این نقطه قوتها را ببینم و به آن اتکا کنیم و به جلو گام برداریم. اعلام کنیم شورایعالی عالی کار و تصمیمات آنرا قبول نداریم. اعلام کنیم که این تصمیم یعنی تعیین دستمزد ٦٠٨ هزار تومان به عنوان حداقل باید لغو شود و مثل کارگران پتروشیمی ماهشهر بر خواست حداقل دستمزد دو میلیون تومان تاکید بگذاریم. به نظر من میشود حول این خواستها صف اعتراض خود را متحد کنیم و در عین حال اعلام کنیم که ما نه تنها بر این خواستها تاکید داریم. بلکه باید دستمزدهای پرداخت نشده فورا پرداخت شود. چون نپرداختن دستمزدها چماقی شده بر سر افزایش ندادن سطح دستمزدها.
واقعیت اینست که ابعاد تکاندهنده فقر و فلاکت همین امروز جامعه را به مرز انفجار رسانده است. بویژه طرح یارانه های حکومت نیز قرار است از آغاز سال ٩٣ به اجرا در آید و متعاقب آن قیمت ها افزایش بیشتری خواهد یافت و ارزش واقعی دستمزدهای چند بار زیر خط فقر کنونی و نیز حقوق ناچیزی که بخش های مختلف حقوق بگیران جامعه دریافت میکنند، افت بیشتری پیدا میکند. از همین رو امروز خواست افزایش دستمزدها نه تنها خواست کارگران، بلکه خواست فوری تمام حقوق بگیران محروم جامعه است. به این اعتبار مبارزه بر سر این خواست امروز بیش از هر وقت ابعادی اجتماعی پیدا کرده و ظرفیت بسیج کل جامعه را دارد. از جمله کارگران بازنشسته یک نیروی مهم این جنبش هستند. چطور که شما خاطرتان هست که کارگران ذوب آهن اصفهان یک بند از خواستهایشان همین خواست افزایش فوری دستمزدها بود. یا معلمان، پرستاران و حقوق بگیران جامعه همه نیروی این جنبش هستند و یک خواست مهم آنها خواست افزایش دستمزدهاست. بنابراین اگر این جنبش سازمان یابد و به همه قدرت خود متکی شود، میشود حول آن اعتراضی اجتماعی و سراسری شکل داد. از همین رو از نظر من جنبش بر سرخواست افزایش دستمزدها جنبشی کاملا سیاسی است که مستقمیا رژیم اسلامی را به چالش میکشد. چنین جنبشی ظرفیت سراسری شدن را دارد.
وجود چنین جنب و جوشی و جایگاه اجتماعی مهم آن، در عین حال وزن سنگین جنبش کارگری را در تحولات سیاسی امروز جامعه به روشنی نمایان میکند.
خلاصه حرفم اینست که باید وسیعا به اعتراضاتی که همین امروز بر سرخواست افزایش دستمزدها در جریان است پیوست. باید هر جا که کارگران در اعتراضند و تجمعی دارند یک خواست مهمشان پافشاری بر همین خواست و لغو مصوبه شورایعالی کار و تعیین حداقل دستمزد ٦٠٨ هزار تومان باشد. در عین حال همین مراکزی که هم اکنون در صف جلوی مبارزه بر سر خواست افزایش دستمزدها قرار دارند و مجتمع های بزرگی با هزاران کارگر از جمله پتروشیمی ماهشهر، ایران خودرو و یا کارگرانی که دور طومار ٤٠ هزار امضا جمعند، نقش مهمی در قدرتگیری جنبش سراسری بر سر خواست افزایش دستمزدها دارند. انتظار اینست که همه این مباحث به موضوع مهم تصمیم گیری در مجامع عمومی این کارگران و تصمیم گیری آنان بر سر مبارزاتی سراسری و قدرتمند برای خواست افزایش دستمزدها باشد
.به نظر من این مسیر عملی شکل دادن اعتراضی سراسری حول خواست افزایش دستمزدهاست و نباید شک داشت که در دل چنین حرکتی میتوان کل جامعه بسیج کرد. با تمام قدرت به استقبال سازماندهی چنین اعتراضاتی برویم.
افق جنبش کارگری: شهلا دانشفر از اینکه در این گفتگوی کوتاه در رابطه با دستمزدهای چندین مرتبه زیر خط فقر طبقه کارگر برای سال ٩٣ با ما شرکت کردید صمیمانه از شما تشکر میکنم.
شهلا دانشفر: من هم از شما متشکرم که در این گفتگو دعوتم کردید.