حداقل دستمزد ٧ میلیون تومان
در حالیکه کمیته مزد رژیم مشغول رایزنی هایش بر سر نرخ فروش نیروی کار کارگران برای سال آتی و تعیین میزان حداقل دستمزدهاست. کارگران با بیانیه های اعتراضی شان، کل این بساط توحش و بردگی را به چالش کشیده و صف اعتراضشان را شکل میدهند. یک اعتراض پایه ای کارگران در بیانیه ها و گفتمان هایشان رقم زدن دستمزد بر اساس “خط فقر” و “خط بقاء” و تباهی هر روز بیشتر زندگی و معیشتشان در چنگال فقر و گرسنگی است. و این اعتراضی است که با شعار “حکومت سرمایه دار مفتخور نمیخوایم، نمیخوایم”، از سوی بازنشستگان در مقابل مجلس فریاد زده شد. کارگران در بیانیه هایشان از حق رفاه خانوار کارگری و حق داشتن یک زندگی انسانی سخن میگویند. در این هفته اتحادیه آزاد کارگران ایران در رابطه با تعین حداقل دستمزد سال ٩٨ بیانیه داد. این بیاینه در پنجم اسفند انتشار یافت و در آن بر ٩٨ برخواست افزایش دستمزدها حداقل به ببیش از هفت میلیون تومان تاکید کرده است. در بخشی از این اطلاعیه چنین آمده است:”کارشناسان دولتی و شورای عالی کار وابسته به حکومت، سبد معیشت را نه رفاه خانواده کارگری بلکه زندگی«بخورونمیرشان» در نظر می گیرند! با پایین اعلام کردن نرخ تورم این سبد را به پایین تر از حداقل ها تقلیل داده و دستمزد را رقمی نزدیک به خط بقا تصویب می کنند! این کارشناسان برای توجیه افزایش حدقل دستمزد تا حد خط فقر،افزایش آن را عامل بالا رفتن تورم و گرانی ها اعلام می کنند!!معنی عملی همه این فریب کاری ها در زندگی ما کارگران یعنی به تصویب رساندن دستمزد ١.١١١.٠٠٠ تومان در مقابل خط فقر ۵.٠٠٠.٠٠٠ تومانی سال ٩٧! “.
در ادامه این بیاینه ضمن اشاره به سیاست های حکومتگران طی چهل سال از جمله تحمیل حداقل دستمزد های چند بار زیر خط فقر، ممنوع شمردن ایجاد تشکلهای کارگری و امنیتی قلمداد کردن مبارزات کارگران چنین آمده است:” اما باید بدانند ما کارگران که با شجاعت و قدرت در هپکو، هفت تپه و فولاد و… توانستیم اعتصاب و اعتراضات شکوهمند خود را از کارخانه ها به کف خیابان بیاوریم و بیش از یک ماه نیروی قدرتمند اجتماعی خود را به نمایش گذاشته و با فریاد و شعارهای رسای خود کل مافیای ثروت و قدرت را به چالش کشیدیم هرگز اجازه نخواهیم داد تا با سرکوب اعتراضات کارگری، ضرب و شتم و بگیر و ببند رهبران کارگری، دستمزد، کار و زندگی مان با تعرض وحشیانه سرمایه داران نابود شود و بی شک در این شرایط تحمل ناپذیر، جامعه به سرعت به تغییرات زیر رو کننده ای روی خواهد آورد.”.
همانطور که در نوشته دیگر نیز اشاره کردم در اول اسفند ماه نیز بیانیه ای امضای سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و گروه اتحاد بازنشستگان منتشر شده است. در بخش پایانی این بیانیه چنین آمده است:” ما از همۀ کارگران و فعالان کارگری و همۀ سازمانهای مدافع حقوق کارگران میخواهیم تا از حداقل دستمزد به میزان ٧ میلیون تومان در ماه برای سال ۱٣٩۸ پشتیبانی کنند و با روشنگری و کار توضیحی برای مردم حقانیت این خواست را به پیش برند. طرح این خواست و مبارزه برای پیشبرد آن به روشهای مختلف از نظر اقتصادی و معیشتی و مقابله با فقر سیاه تحمیل شده بر کارگران حائز اهمیت بسیار است. برای کارگران در مقابل شرایط خوارکنندۀ موجود، تلاشی مصممانه برای دستیابی به حقوق خود به لحاظ اجتماعی و انسانی نیز دارای ضرورت و اهمیت درجۀ اول است.»
قبل از آن نیز در بیست و هشتم بهمن ماه انجمن برق و فلز کرمانشاه نیز بیانیه داده و بر خواست افزایش حداقل دستمزدها به بیش از میزان خط فقر تاکید کرده است. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:”در حالیکه طبق آمارهایی که توسط مراکز معتبر بین المللی نرخ تورم در آبان ماه گذشته ٢٨۶ درصد برآورد شده و علاوه بر آن، چند ماه پیش باندهای رقیب تقصیر تورم چند برابری نسبت به سال گذشته را بر گردن یکدیگر انداختند و همین حالا هم عوامل دولت در خانه کارگر و شورای اسلامی کار اذعان به تورم ٧٠ الی ٨٠ درصدی دارند، اما در این هنگامه نزدیک شدن به پایان سال که باید میزان حداقل دستمزد تعیین گردد، رو در روی کل جامعه و کارگران بازار دروغگویی را گرم کرده اند تا به کارگران بقبولانند که تورم اندکی بیشتر از ٢٠ درصد است و زمینه را برای همین میزان افزایش فراهم کنند. ما کارگران ده ها سال است که با ریاکاری و دروگویی جناح ها و باندهای قدرت و ژست ها و قیافه های فریبکارانه پادوان درباری که مجوز کسب عناوین نمایندگی کارگری و کارشناس اقتصادی طبقه کارگر را از دولتها گرفته اند، آشنا هستیم و این عوامل را هم جزئی از بدنه دولت و کل سیستم مدافع کارفرمایان و سرمایه داران می دانیم. “. در انتهای این بیانیه با اخطار به همه بخشها، باندها و جناحهای سهیم در تحمیل شرایط زیست ۶ برابر زیر خط فقر بر کارگران و مسببان گرانی ها چنین آمده است:”اما امسال همه بخشها، باندها و جناحهای سهیم در تحمیل شرایط زیست به اعتراف خودشان ۶ برابر زیر خط فقر بر کارگران و همچنین مسببان گرانی و از دسترس خارج شدن نیازمندیهای زندگی ٨٠ میلیون انسان باید بدانند در سال آینده با اعتراضات، اعتصابات و تظاهرات های خیابانی کارگران با خواست محوری حداقل حقوق ۶ میلیون تومان علیه فقر، گرانی، بیکاری و دزدی و چپاول و فساد سازمانیافته همراه با حمایتهای توده ای قدرتمندتری روبرو خواهند شد و آن وقت است که جواب درخور این نمایشات فریبکارانه و معرکه گیریهایی که سالهاست در نیمه دوم هر سال به پا می کنند، را خواهند گرفت. “.
محورهای مشترکی بیانیه های کارگران و مبارزه علیه دستمزدهای زیر خط فقر و برای داشتن یک زندگی انسانی را به هم وصل میکند. اولین محور آن اینست که کارگران در برابر بساط مسخره شورایعالی کار و تعیین حداقل دستمزد کارگران از بالای سر آنان ایستاده اند و به این بردگی تن نمیدهند. کارگران خود با اعلام رقم به میدان آمده و اولتیماتومشان گسترش اعتراضات بر سر زندگی و معیشت است.
محور دوم این بیانیه ها تاکید بر خواست افزایش حقوقها به بالای خط فقر است. اعلام این خواست، اعلام اعتراض به فقر و گرانی و پایین آمدن هر روز بیشتر قدرت خرید کارگران است. کارگران با اعلام این خواست در عین حال اعتراض خود را به حقوق های نجومی و بساط دزدسالار حاکم اعلام میکنند. از جمله شعار “حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی” امروز به یک شعار اعتراضی در کف خیابان تبدیل شده است.
یک محور دیگر بیانیه های کارگران در رابطه با تعیین میزان حداقل دستمزدها، پاسخ دادن به تبلیغات بی پایه و اساس حکومتیان برای تحمیل دستمزدهای بازهم چند بار زیر خط فقر است. از جمله در بخشی از اطلاعیه اتحادیه آزاد کارگران چنین آمده است:” کارشناسان دولتی و شورای عالی کار وابسته به حکومت، سبد معیشت را نه رفاه خانواده کارگری بلکه زندگی«بخورونمیرشان» در نظر می گیرند! با پایین اعلام کردن نرخ تورم این سبد را به پایین تر از حداقل ها تقلیل داده و دستمزد را رقمی نزدیک به خط بقا تصویب می کنند! این کارشناسان برای توجیه افزایش حدقل دستمزد تا حد خط فقر،افزایش آن را عامل بالا رفتن تورم و گرانی ها اعلام می کنند!! معنی عملی همه این فریب کاری ها در زندگی ما کارگران یعنی به تصویب رساندن دستمزد ١.١١١.٠٠٠تومان در مقابل خط فقر ۵٠٠٠.٠٠٠ تومانی سال ٩٧!”. در همین رابطه در بخشی از بیانیه انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه چنین آمده است:” اکنون خانه کارگری ها با ژست مدافع کارگر گرفتن تاکید بر افزایش ٣٠ تا ۴٠ درصدی در برابر افزایش میانگین ٢٠ درصدی مورد رضایت دولت و کارفرمایان که مطمئناً از قبل هر سه طرف در شورای عالی کار بر سر میزان کمتر از همین میانگین ٢٠ درصدی به توافق رسیده اند، در صدد به سکوت کشاندن کارگران در برابر اقدام ضد معیشتی آنان هستند. اقدامی که هر ساله از سوی کارگران مورد اعتراض قرار گرفته و فقط رسوایی برای کل سیستمی که تمام عیار کمر به تحمیل شدیدترین میزان ممکن فقر و فلاکت بر کارگران بسته، به دنبال آورده است.”.
گفتنی است که یک خواست معلمان شاغل و بازنشسته نیز امروز خواست افزایش حقوقها به بالای خط فقر است و بارها این خواست را با شعار خط فقر ۶ میلیون، حقوق ما دو میلیون اعلام کرده اند. هم اکنون نیز یک بند فراخوان شورایهماهنگیتشکلهایصنفی فرهنگیان ایران که در آن به تحصنی سه روزه در روزهای ١٢، ١٣ و ١۴ اسفند است، افزایش حقوق معلمان شاغل و بازنشسته و ارتقای آن به بالاتر ازحد خط فقر است. در عین حال تحصیل رایگان برای همه کودکان، درمان رایگان برای همه و ایجاد تسهیلات لازم برای تامین مسکن سه مطالبه اساسی است که بارها و بارها از سوی معلمان و بازنشستگان فریاد زده شده است. معلمان پیشتاز خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان بوده اند. تاکید بر این خواست به عنوان حزء مکمل دستمزد و تامین یک زندگی انسانی حیاتی است.
واقعیت اینست که امروز در ابعادی اجتماعی کارگران و بخش های مختلف جامعه در تدارک اعتراضاتی گسترده برای خواست افزایش دستمزدها به بالای خط فقر هستند و این بطور واقعی جنبش ٩٩ درصدی های جامعه علیه فقر، تبعیض، نابرابری و کل بساط چپاولگری سرمایه داری حاکم است. خصوصا اکنون که در مقطع تعیین میزان حداقل دستمزد کارگران برای سال آتی هستیم، جنبش برای خواست افزایش دستمزدها و علیه فقر و بی تامینی با بیان روشنتر و شفافتری دارد خود را بیان میکند. ایجاد شوراهای کارگری در کارخانجات مختلف بستر مهمی برای قد علم کردن سازمانیافته این جنبش در سطحی سراسری است. فراخوان من به همه کارگران در کارخانجات مختلف و به همه بخش های حقوق بگیر جامعه اینست که بطور عملی وارد این کارزار شوند. با بیانیه هایشان همبستگی خود را با بیانیه های تشکلهای کارگران بر سر دستمزدها اعلام کنند. همچنین هر جا که تجمع و اعتراضی دارند، بر خواست افزایش دستمزدها به بالای خطر فقر ٧ میلیونی تاکید بگذارند. معیشت، منزلت، حق مسلم ماست.
کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات، حلقه اتصال جنبش های اجتماعی
۴٠ سال است که جمهوری اسلامی اعتراضات مردم بخاطر دفاع از زندگی و معیشت و کرامت انسانی شان را تحت عناوین “اخلا ل در نظم و امنیت ملی”، ” تبلیغ علیه نظام”، ” نشر اکاذیب”، “محاربه با خدا” مورد تعرض و سرکوب قرار داده است. معنای واقعی این اتهامات همانطور که کارگران، معلمان و مردم معترض در کارزارهای مبارزاتی شان اعلام کرده اند، چیزی جز دفاع از بساط سرمایه داری چپاولگر حاکم نیست. با این اتهامات کارگری را که ماهها دستمزد نگرفته و حقش را طلب میکند، زندان و شکنجه میکنند. با این اتهامات کارگر را به جرم شرکت و برپایی گرامیداشت روز جهانی کارگر بازداشت و زندانی میکنند، با این اتهامات تلاش کارگران برای برپایی حق تشکلشان با زندان و دستگیری پاسخ میگیرد و با این اتهامات اعتراضات بخش های مختلف مردم سرکوب و تحت پگیرد قرار میگرد. و این داستان ۴٠ سال حاکمیت رژیم اسلامی برگرده کارگران و کل جامعه است. از جمله هم اکنون اسماعیل بخشی رهبر محبوب کارگران با همین نوع اتهامات در زندان است و بعد از اعلام کیفرخواستش علیه شکنجه و زندان سه فقره دیگر از همین دست اتهامات بر پرونده او اضافه شده است و گزارشات حاکی از وضعیت نگران کننده او در زندان است. سپیده قلیان نیز که در جریان اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه بازداشت شد، با همین نوع اتهامات روبروست و بگذریم که بعنوان یک زن، شکستن دیوارهای آپارتاید جنسی و لباس رنگی پوشیدن و رنگ کردن موهایش نیز از جرائم سنگین دیگر او به شمار میرود. با همین نوع اتهامات جعفر عظیم زاده و پروین محمدی و بهنام ابراهیم زاده، سه تن از چهره های سرشناس کارگری و معلمانی چون اسماعیل عبدی، محمود بهشتی، محمد حبیبی، روح الله مردانی و محمد علی زحمتکش در زندانند و با همین نوع اتهامات کسانی چون آتنا دائمی فعال دفاع از حقوق کودک، حقوق زن و علیه اعدام و شمار بسیاری از زندانیان سیاسی دیگر در زندانند. کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات، کارزاری علیه کل بساط توحش حکومت اسلامی سرمایه دارای حاکم و دستگاه سرکوب و زندانش است. این کارزار همچنین به معنی دفاع از حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع و حق داشتن وسیعترین آزادی ها در سطح جامعه است. باید وسیعا به این کارزار پیوست. این کارزاری است که قدرتمند در جامعه به جلو میرود. پیوستن به این کارزار و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات، یک حلقه کلیدی در پیشروی مبارزات ما مردم است. جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی در آستانه اول ماه مه سال ٩۵ با انتشار نامه ای از درون زندان این کارزار را اعلام کردند و در این کارزار دو صف کارگران و معلمان کنار هم قرار گرفتند. امروز این کارزار به حلقه اتصال جنبش های مختلف اجتماعی تبدیل شده است. از جمله یک موضوع مهم اعتراضات معلمان اعتراض علیه امنیتی کردن مبارزات است و خواست فوری آنها آزادی فوری معلمان زندانی و تمامی زندانیان سیاسی است. این را معلمان و بازنشستگان بارها در تجمعاتشان با شعار های کوبنده خود فریاد زده اند. هم اکنون نیز دو بند اول بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان برای تحصن روزهای ١٢، ١٣ و ١۴ اسفند ماه آزادی فعالان صنفی فرهنگی و بسته شدن همه پرونده ها در این زمینه و رفع تمام موانع “قانونی” برای فعالیت رسمی و آزاد تشکلهای صنفی آنان در سراسر کشور است.
کیفرخواست اسماعیل بخشی علیه شکنجه و زندان، دفاع جانانه سپیده قلیان از این کیفرخواست، گام مهمی در مبارزه علیه بساط سرکوبگری های حکومت و جلو بردن کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات است. این اعتراض اکنون به جنبشی اجتماعی تبدیل شده است، با حمایت از شکایت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و با خواست آزادی فوری آنان از زندان وسیعا به این جنبش بپیوندیم. گزارشات حاکی از وضعیت نگرانی کننده آنها در زندان است. جمهوری اسلامی حتی برای برکناری فرزانه زیلابی از وکالت اسماعیل بخشی فشار آورده است. به تجمعات اعتراضی ای که از سوی خانواده بخشی و تعدادی از کارگران هفت تپه در مقابل دادگستری شوش به پا میشود بپیوندیم. اسماعیل بخشی امروز به صدای آزادیخواهی، برابری طلبی و آلترناتیو شورایی در میان کارگران و مردم تبدیل شده است، برای آزادی او و سپیده قلیان از زندان وسیعا به میدان بیاییم.
یک خواست مهم کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات لغو احکام امنیتی صادر شده برای فعالین کارگری، معلمان زندانی و تمامی زندانیان سیاسی است، با تاکید بر روی این خواست خواستار آزادی جعفر عظیم زاده، پروین محمدی، بهنام ابراهیم زاده، معلمان زندانی و تمامی زندانیان سیاسی شویم.
دو فراخون مهم
فراخوان به تحصن سه روزه معلمان در سراسر کشور برای روزهای ١١، ١٢ و ١٣ اسفند و فراخوان به تجمع معلمان شاغل در ۴ استان برای روز ١۶ اسفند دو اتفاق مهمی است که در پیش است. “شورایهماهنگیتشکلهایصنفی فرهنگیان ایران” برای پیگیری خواستهای معلمان طی بیانیه ای این فراخوان را داده است. به رسمیت شناخته شدن حق تشکل، تحصیل رایگان برای همه کودکان، درمان رایگان، افزایش فوری حقوقها به بالای حد خط فقر، لغو طرح برده وار معلم تمام وقت، پرداخت مطالبات معلمان حق التدریسی و استخدام رسمی آنان، ایمن سازی مدارس، لغو خصوصی سازها و کالایی شدن آموزش و همسان سازی حقوقها و اختصاص بودجه لازم برای اجرایی شدن این مطالبات از جمله خواستهای مهم آنان است که بارها در تجمعات اعتراضی شان بر آنها تاکید شده است. بند اول بیاینه شورای هماهنگی به آزادی معلمان زندانی اختصاص دارد. در حال حاضر اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، محمود بهشتی، روح الله مردانی و محمد علی زحمتکش از جمله معلمان زندانی هستند. ضمن اینکه شماری از معلمان در شهرهای مختلف به خاطر اعتراضاتشان بارها دستگیر شده و برای آنها پرونده های قضایی تشکیل شده است. معلمان خواستار آزادی تمامی معلمان زندانی و لغو پرونده های امنیتی تشکیل شده برای آنان و کلیه فعالین اجتماعی و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات هستند.
بعلاوه معلمان شاغل و بازنشسته در ۴ استان آذربایجانغربی، اصفهان، خراسان و کرمانشاه برای روز ١۶ اسفند در اعتراض به بدتر شدن وضعیت معیشتی و افسارگسیختگی تورم در سطح جامعه به تجمع در مقابل وزارت آموزش و پرورش فراخوان داده اند. قبل از آن نیز معلمان شاغل همراه با معلمان بازنشسته در ٢۵ بهبمن در شهرهای ارومیه، اردبیل، شیراز، مشهد، مریوان، کرمانشاه و سنندج تجمع داشتند. در هجدهم بهمن نیز معلمان بازنشسته و شاغل در اصفهان تجمع کردند. یک شعار برجسته این اعتراضات علیه سرکوبگری های حکومت بوده است و بازنشستگان در تجمعاتشان با شعارهایی چون “شکنجه، مستند، دیگر اثر ندارد”، “توپ، تانک، مستند، دیگر اثر ندارد”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، “کارگر زندانی، معلم زندانی آزاد باید گردد” اعتراض خود را به بساط زندان و شکنجه اعلام کردند. همچنین معلمان بازنشسته و شاغل در تجمعات روزهای پنجم و هفتم اسفند ماه بازنشستگان برای پیگیری خواستهایشان در مقابل مجلس حضور فعالی داشتند.
معلمان در اعتراضات قبلی خود با برپایی اعتصابات سراسری شان در مقابل کل جامعه راه نشان دادند. معلمان همچنین نقش ارزنده ای در شفافیت دادن به خواستهای سراسری جامعه از جمله تحصیل رایگان برای همه کودکان داشته اند. خواستهای معلمان، خواستهای کارگران و کل جامعه است. مبارزات معلمان شایسته وسیعترین حمایت هاست. بویژه بیش از بیش از خانواده های دانش آموزان و دانش آموزان دبیرستان ها و دانشجویان انتظار میرود که به اشکال مختلف و با تهیه کلیپ هایی در حمایت از این مبارزات و اطلاع رسانی وسیع جبهه قدرتمندی از همبستگی از مبارزات معلمان را شکل دهند. زنده باد معلمان
انترناسیونال ۸۰۵
شهلا دانشفر