کاظم نیکخواه:
روزنامه های جمهوری اسلامی خبر دادند که بابک زنجانی دستگیر شده است. زنجانی یکی از سرمایه داران ایرانی حاشیه حکومت است که بسرعت به ثروتهای عظیم چند صد میلیاردی دست یافته است و با رو شدن چند قلم دزدیهای سران حکومت نامش سرزبانها افتاده است. از یکی دو هفته گذشته تا کنون نام یک سرمایه دار بزرگ دیگر ایرانی بنام رضا ضراب سر زبانها افتاده است که داستان پولشویی باور نکردنی ٨٧ میلیارد یوروییش در دنیا صدا کرده است و در ترکیه بحرانی سیاسی را دامن زده است. شهرام جزایری یکی دیگر از میلیاردرهای ایرانی نیز در رابطه با دزدی ٣٠٠٠ میلیاردی نامش سر زبانها افتاد.
افشای نام این میلیاردرهای کم سن و سالی که چند شبه به ثروتهای عظیم دست یافته اند، مستقیما به جنگ قدرت و ثروت درون حکومت مربوط است. دزدیهای اینها معمولا از طریق شبکه داخلی حکومت افشا میشود و بعد نامشان سرزبانها می افتد و موجی از اعتراض و خشم علیه حکومت را دامن میزند و به فشاری سنگین به کل حکومت تبدیل میشود. نهایتا دستگاههای حکومتی ناچار میشوند با دستگیری آنها از نظر خودشان قائله را بخوابانند.
اما آنچه در پس این نامها بیشتر روشن میشود اینست که حکومت اسلامی بطور واقعی یک حکومت چپاول و غارت است. ثروت اندوزی و سرمایه دار شدن شبکه حاشیه حکومت و به اصطلاح “آقازاده ها” از طریق متعارف سرمایه داری یعنی راه انداختن کارخانه ها و شرکتها و استثمار شدید کارگران انجام نمیشود. (که آنهم البته دزدی ولی به شیوه “قانونی” و بر اساس سیستم سرمایه داری است) بلکه اینها عمدتا ثروتهای عظیم خودرا از طریق دزدی و بالا کشیدن خزانه دولت و ثروتهای عمومی بدست می آورند و بعد دست به احداث کارخانه و شرکت میزنند. حتی بسیاری از شرکتهای اینها نیز از طریق زور و قدرت بدست آمده است. اینها معمولا واسطه ای هستند برای دزدیها و پولشویی های آیت الله ها و سران بالای حکومت. این سه نفر دقیقا از این طریق میلیاردر شده اند، یعنی با واسطه گری و غارت و دزدی های عظیم و به اصطلاح رانت خواری در ارتباط با سران بالای حکومت. و قطعا شمار بسیار بیشتری از این نوع “آقازاده ها” و واسطه های میلیاردر نیز در حاشیه حکومت وجود دارند که هنوز برای عموم شناخته شده نیستند.
وقتی ابعاد این دزدیها و در واقع چپاول های عظیم رو میشود، سران حکومت و مشخصا خامنه ای تلاش میکنند نشان دهند که دزدیها به یک شخص معین محدود میشود و یک نرم و عرف معمول در بالای حکومت نیست. اما اگر همه آنچه را که همین چند ماه اخیر رو شده است کسی کنار هم بگذارد متوجه میشود که غارت در واقع سنت جا افتاده ای در درون باندهای بالای حکومت است و جمهوری اسلامی را شاید بتوان غارتگر ترین حکومت تاریخ نام گذاشت. ابعاد دزدی ها آنچنان گسترده است که چندی پیش دولت روحانی کمیسیونی بنام “کمیسیون غارت ملی” را اعلام کرد. یعنی خودشان هم شرم دارند که نام دزدیهایی در این ابعاد را “دزدی” بگذارند و آنرا “غارت ملی” مینامند!
همانگونه که اشاره شد غالبا این جنگ قدرت و ثروت در بالای حکومت است که این دزدیهای مافیائی را به صدر اخبار می آورد. اکنون اخباری منتشر شده است که گویای اینست که حتی باند رضا ضراب – زنجانی نیز از طریق خود باندهای حکومت اسلامی به پلیس ترکیه معرفی شده اند و بعد پلیس با زیر نظر گرفتن آنها به سرنخهای بسیاری دست یافته است. و این باعث یک بحران سیاسی عظیم در ترکیه شده است. اینکه داستان لو دادن دزدهای بالای حکومت به پلیس ترکیه از این طریق درست باشد یانه معلوم نیست اما با توجه به جنگ شدید قدرت وثروت در ایران محتمل بنظر میرسد. یک چیز که روشن و قطعی است اینست که یک نزاع گسترده و بسیار شدید در راس حکومت اسلامی جریان دارد که گاه بیرون میزند و گاه پوشیده تر پیش میرود. گزارشها گویای اینست که بابک زنجانی با سران سپاه پاسداران مرتبط است و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی علیرغم مخالفت سپاه دست به دستگیری بابک زنجانی زده است.
بهررو فعلا تلاش سران حکومت اینست که مانع این شوند که ماجرای رضا ضراب و انتقال میلیاردها دلار پول از ایران به ترکیه و دوبی و روسیه دامن سران حکومت را بگیرد و در مورد آن سکوت اختیار کرده اند. ولی با بالا گرفتن کشاکش بر سر مساله اتمی بین مجلس و دولت روحانی و بخشهای مختلف سپاه، که باعث احضار دوسوم وزرای کابینه روحانی به مجلس شده است، میتوان مطمئن بود که این افشاگریها نیز باعث میشود که نامهای دیگری از شبکه مافیائی حاشیه حکومت افشا شود.
برای کارگران و مردم ایران تنها راه دست یافتن به حداقل نان و معیشت و رفاه اینست که غارتگران حاکم را به زیر بکشند و ثروتهای عمومی را از چنگال آنها خارج نمایند. فقط با پولهای دزدیده شده توسط شبکه های دزدی و چپاول خانواده خامنه ای و سپاه میتوان درمان و آموزش را رایگان کرد و به بسیاری از معضلات رفاهی مردم پاسخ داد.*