فراخوان رانندگان کامیون به اعتصاب سراسری
رانندگان کامیون و کامیونداران مجددا فراخوان به اعتصاب سراسری داده اند. اعتصاب آنان از دهم آبانماه آغاز میشود و آزادی فوری رانندگان بازداشتی اولین خواست اعلام شده آنان است. این چهارمین دور اعتصاب رانندگان کامیون و کامیونداران است و آنها در فراخوان خود اعلام کرده اند که با قدرت تر از همیشه وارد اعتصاب سراسری خواهند شد و تا آزادی ٢٦٢ همکار بازداشتی شان به اعتصاب خود ادامه خواهند داد. رانندگان کامیون با اعلام اینکه دولت به هیچ کدام از قولهایی که داده است، عمل نکرده و خواستهایشان پاسخ نگرفته است، پیگیر مطالباتشان هستند و حرفشان اینست که دستگیری و بازداشت نمیتواند مانعی برای ادامه اعتراضات آنان در دفاع از زندگی و معیشتشان باشد. این فراخوان از سوی اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان سراسری کشور داده شده است.
اعتراض رانندگان کامیون بطور واقعی اعتراض به کل سیستم فاسدی است که سبب شده است علیرغم کار سخت و زیان آور، آنها همواره از درآمدی بسیار پایین و زیر خط فقر برخوردار باشند و گرانی روزافزون نیز هر روز وضعیت زندگی آنان را نابسامان تر کرده است. رانندگان کامیون خواستهای اعتراضی خود را در هفده بند اعلام کرده اند و رئوس اصلی اش اعتراض به گرانی، مشکل تهیه لاستیک و وسایل کامیون، حقوقهای زیر خط فقر، اختلاسها، تعویق پرداخت حقوقها، بیکاری و ناامنی شغلی، ناامنی جاده ها و محرومیت از داشتن حق تشکل است. رانندگان کامیون هدف خود را پایان دادن به بساط ظلم، اختلاس ها و نابرابری اعلام کرده اند.
دور قبلی اعتصاب رانندگان کامیون از اول مهر ماه آغاز شده بود و در ٢١ مهرماه با وعده عملی شدن سه بند از خواستهایشان موقتا خاتمه یافت. آنها در بیانیه پایانی اعتصابشان بر اجرای تمامی خواستهایشان و آزادی همکاران بازداشتی خود تاکید کرده بودند. اما نه تنها به خواستهای آنان پاسخی داده نشد و همکارانشان در بازداشت باقی ماندند، بلکه تهدیدات علیه کارگران بازداشتی شدت گرفت. در پاسخ به این وضعیت است که رانندگان کامیون و کامیونداران در تدارک دور جدید اعتصاب سراسری خود هستند.
اعتصاب سراسری رانندگان کامیون و کامیونداران در دور قبل دامنه اش به ٣٢٠ شهر رسید. آنها طی ٢١ روز اعتصابی قدرتمند، مدرن و سازمانیافته را به پیش بردند که درسهای ارزنده ای برای خود این کارگران و کل جنیش کارگری داشت. از همین رو فراخوان دوباره آنها به اعتصاب همچون یک اتفاق مهم به موضوع بحث بخش های مختلف مردم تبدیل شده است و از آن سخن میگویند.
یک دستاورد مهم اعتراضات رانندگان کامیون جلو آوردن گفتمان اعتصاب سراسری به عنوان یک شکل موثر و قدرتمند اعتراض و گذاشتن راه در مقابل کل جامعه است. از جمله بدنبال اعتصاب سراسری آنان، معلمان در دو روز ٢٢ و ٢٣ مهرماه دست به اعتصاب سراسری زدند و اعتصاب آنان خواست تحصیل رایگان برای همه را در راس خواستهای کل جامعه قرار داد. در بیست و چهارم مهرماه نیز بازنشستگان تجمع سراسری داشتند و در بخش های دیگر جامعه هم در اعتراض به وضع فلاکتبار موجود و خصوصا گرانی روزافزون و به تباه رفتن هر روزه زندگی و معیشتشان، گفتمان بر سر رفتن بسوی اعتصاب سراسری هر روز داغ تر میشود. بدین ترتیب جامعه دارد با خواستهای اعتراضی اش هر روز سازمانیافته تر و گسترده تر به میدان می آید.
رانندگان کامیون با فراخوان به اعتصاب سراسری و با اعلام خواست آزادی ٢٦٢ همکار بازداشتی شان به عنوان اولین خواست خود، قدمی دیگر به جلو گذاشتند و با این کار بطور واقعی در برابر کل جامعه راه نشان دادند.
بویژه رژیم اسلامی در مقابله با فضای پر تلاطم جامعه میکوشد دست به سرکوب بیشتری بزند. از جمله دست به آدم ربایی میزند، احکام سنگین زندان میدهد، حکم شلاق صادر میکند و بطور مثال راننده کامیون اعتصابی را تهدید به اعدام میکند. پاسخ فوری به این سرکوبگری های وحشیانه گسترش اعتراضات کارگری و متحد شدن صف مبارزات کارگران و همه مردم است. با این نیرو است که میشود این ابزار را از دست حاکمیت گرفت. از همین رو فراخوان رانندگان کامیون به اعتصاب سراسری و اعلام اینکه با قدرت و یکپارچه به میدان خواهیم آمد و همکارانمان را آزاد میکنیم، یک پاسخ درخور و راهگشاست. و اینها همه گفتمان های مهمی است که به کل جامعه راه نشان میدهد و بطور واقعی جنبش سرنگونی را گام بزرگی به جلو میبرد. همچنین این اتفاقات تاکیدی دیگر بر اینست که اعتصاب عمومی یک راهکار مهم برای جلو بردن بیشتر اوضاع به نفع مبارزات کل جامعه است.
اعتصابی که همبستگی وسیع جهانی را همراه دارد
محورهای مشترکی چون اعتراض به گرانی، به تورم، به تبعیض و نابرابری و اعتراض به کل بساط دزدسالار سرمایه داری حاکم اعتراضات رانندگان را به بخش های دیگر جامعه پیوند میدهد. از همین رو اعتصاب قدرتمند آنان در بیش از ٣٢٠ شهر در دور قبل اعتراضاتشان، آنچنان ابعاد اجتماعی گسترده ای به خود گرفت که موجی از همبستگی را حول خود شکل داد و ابعاد بین المللی این همبستگی ها بیسابقه بود. در ایران گروههای هزاران نفره مدیای اجتماعی اخبار این اعتراضات را لحظه ای پوشش دادند و در حمایت از اعتصاب رانندگان کامیون و خواستهایشان تشکلهای مختلف کارگری و بخش های وسیعی از جامعه از جمله سندیکای نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندکای واحد، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه و جمع هایی از معلمان، دانشجویان، هنرمندان، ورزشکاران بیانیه دادند و در این بیانیه ها دستگیری رانندگان اعتصاب محکوم گردید.
در سطح جهانی ٥ فدراسیون اتحادیه های بین المللی کارگری از جمله فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری (آی تی یو سی) ، فدراسیون بین المللی ترانسپورت (آی تی اف)، آموزش بین المللی (ای وان)، اتحادیه کارگران صنعتی جهانی، اتحادیه بین المللی غذا، کشاورزی، هتل، رستوران، تغذیه و دخانیات و انجمن کارگران متحد (آی یو اف) و کنفدراسیون اتحادیه های کارگری بین المللی که در مجموع بیش از ٢٠٠ میلیون نفر از کارگران را در سراسر جهان در بر میگیرند، در اقدامی مشترک و کم سابقه ای طی نامه ای شدید الحن خطاب به خامنه ای خواست اعدام ١٧ راننده اعتصابی کامیون در ایران توسط دادگاه استان قزوین را محکوم کردند و ضمن حمایت از خواستها و اعتراضات رانندگان کامیون خواستار آزادی فوری بازداشت شدگان شدند. ضمن اینکه فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل (آی تی اف) در بیانیه جداگانه ای تمامی شاخه های خود در کشورهای مختلف را به حمایت از این اعتراضات فراخوانده و خواستار مداخله سازمان جهانی کار شده است.
همچنین اتحادیه های کارگران حمل و نقل در کشورهای دیگر چون دانمارک، کانادا، آمریکا، هلند از اعتصاب رانندگان کامیون در ایران حمایت کردند. “پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد” نیز در بیانیه ای دستگیری رانندگان و کامیون داران اعتصابی را محکوم کرده است. این همبستگی ها ادامه دارد. حزب کمونیست کارگری نیز کارزاری جهانی در حمایت از اعتراضات رانندگان کامیون و برای آزادی رانندگان بازداشتی اعلام کرده است. همچنین کمپین برای آزادی کارگران زندانی، این موضوع و تشدید سرکوبگریهای حکومت بر روی کارگران و فعالین اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده است. از جمله در همین هفته اتحادیه کارگران کانادایی طی بیانیه ای اعدام، شلاق و امنیتی کردن مبارزات در ایران را محکوم کرد و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران، معلمان و تمامی زندانیان سیاسی شد.
چنین ابعادی از همبستگی مبارزاتی در سطح جامعه و در سطح جهانی اتفاقی شورانگیز و پشتوانه ای محکم برای اعتصاب قدرتمند رانندگان کامیون در دهم مهر ماه خواهد بود و بطور واقعی اعتراضات کارگران و کل جامعه را در موقعیت بسیار قویتری قرار میدهد. سازمان دادن کارزاری قدرتمند و جهانی و تحت فشار قرار دادن رژیم اسلامی برای آزادی رانندگان بازداشتی، حمایت از مبارزات و خواستهای رانندگان کامیون و موفقیت اعتصاب آنان، یکی از اقدامات مهم در عقب زدن سرکوبگری های حکومت است و باید این موضوع امر همه کارگران و همه مردم در سطح جامعه باشد.
اعتراضات گسترده علیه دستمزدهای به سرقت رفته
دستمزدهای پرداخت نشده یک پدیده رایج در جامعه و گوشه ای دیگر از بساط دزدسالاری سرمایه داری حاکم است. در این سیستم دزد سالار ماهها و حتی بیش از یکسال دستمزد توافق شده و دیگر تعلقات شغلی و حتی حق بیمه کارگر پرداخت نمیشود و با این کار نرخ استثمار به بی نهایت رسیده است. با این شکل از چپاول و دزدی زندگی و معیشت بخش عظیمی از کارگران و حتی بسیاری از بازنشستگان، معلمان، پرستاران و بخش های دیگر حقوق بگیر هر روزه به یغما می رود. جالب اینجاست که قوانین و کل دستگاه قضایی و سیستم حکومتی نیز در خدمت این بساط دزد سالار است. در مناطقی تحت عنوان “مناطق ویژه اقتصادی” همچون عسلویه و مراکز وابسته به نفت، وضع بسیار بدتر است و محیط های کار به شکل اردوگاههای اجباری کار درآمده است و در بهترین حالت هر ٤ ماه یکبار دستمزد کارگران پرداخت میشود. در این سیستم وقتی کارگر به خاطر دستمزدهای پرداخت نشده اش، به خیابان می آید و اعتراض میکند، کار او “اقدام علیه امنیت” و شعارهای اعتراضی اش “تبلیغ علیه نظام” خوانده میشود و با همین عناوین دستگیر و زندانی میشود و برایش احکام اخراج و حبس صادر میشود. در هنگام اعتصاب و تجمعات اعتراضی نیز کارفرما با همدستی حراستی ها و نیروی انتظامی مقابل کارگر می ایستد و زور میگوید.
از همین رو اعتراض علیه این بساط دزدی و چپاول به یک موضوع دائمی اعتراض در جامعه تبدیل شده است و در این جدال کارگران با کل سیستم سرمایه داری حاکم درگیرند. گستردگی این اعتراضات بسیاری از محیط های کارگری در شهرهای مختلف را به کانون های داغ اعتراضی تبدیل کرده و تاثیرات خود را بر فضای سیاسی شهرها گذاشته است. در این اعتراضات کارگر با خواست پرداخت فوری طلبهایش به خیابان می آید و با شعارهای اعتراضی اش کل بساط چپاول و دزدی را به چالش میکشد و اعتراضش به فاصله عظیم طبقاتی حاکم در جامعه و حقوقهای نجومی مشتی دزد و غارتگر است. اعتراضات قدرتمند کارگران هفت تپه، گروه ملی، هپکو، آذرآب اراک، بازنشستگان، معلمان، بازنشستگان صنایع فولاد، ایران ترانسفو نمونه های درخشانی از چنین اعتراضات در دو سه ساله اخیر است. اخبار اعتراضی کارگری در هفته ای که گذشت یک محور اصلی اش همین موضوع بود. از جمله مواردی از این اعتصابات عبارت بودند از: اعتصاب و تجمع اعتراضی کارگران راهآهن هرمزگان در دوم آبانماه، بخاطر پرداخت نشدن نیمی از دستمزد برج های ۴ و ۶ و ۷ ، اعتصاب کارگران پالایشگاه گاز بیدبلند بهبهان در اعتراض به پرداخت نشدن ۶ ماه حقوق، اعتصاب کارگران فضای سبز شهرداری منطقه ١ اهواز در اول آبانماه در اعتراض به تعویق پرداخت دستمزدها و برخی تعلقات دیگر شغلی ، اعتصاب و تجمع اعتراضی کارگران شرکت ول سرویس ایران در اهواز در ٢٩ مهر در اعتراض به تعویق پرداخت ٧ ماه مزد و عیدی و پاداش سال ٩٦ و حق بیمه، تجمع آتشنشانان شادگان مقابل استانداری در بیست و هشتم مهرماه در اعتراض به تعویق پرداخت ٩ ماه دستمزد در مقابل استانداری خوزستان، اعتراضات گسترده کارگران پیمانکاری در منطقه ویژه پارس و…
این درحالیست که در گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه بخاطر تعویق پرداخت حقوقها و عملی نشدن قولهای داده شده، زمزمه های اعتراض شدت گرفته است. گستردگی اعتراض بر سر دستمزدهای به سرقت رفته در شهرهای مختلف بستر مناسبی برای رفتن بسوی اعتصابات سراسری را فراهم کرده است. از جمله کارگران راه آهن، تجربه اعتصابات سراسری را دارند ودر چندمین نوبت بصورت سراسری دست به اعتراض زده اند. همچنین در مراکزی چون نیشکر هفت تپه و گروه ملی کارگران گامهای بیشتری به جلو برداشته اند. در این مراکز تاکید آنها بر ایجاد شوراهای مستقل کارگری به عنوان ابزار اعمال اراده مستقیم خود کارگران و وارد عمل شدن متحد و قدرتمندشان مورد تاکید قرار گرفته است. به این اعتبار اعتراض علیه تعویق پرداخت دستمزدها از یکسو جایگاه مهمی در فعالتر نگاه داشتن فضای اعتراض شهرها و تغییر توازن قوا به نفع مبارزات همه مردم داشته است و از سوی دیگر جنبش کارگری را در عرصه سازمانیابی اعتراضات گامهای مهمی به جلو برده است. باید این پیشروی ها را به رسمیت شناخت. اعتراض سراسری علیه بالا کشیدن دستمزد ها و ایجاد شوراهای مستقل کارگری و تدارک سازمانیافته این اعتراضات یک گام به جلو در این مبارزات است. نپرداختن به موقع دستمزدها یک جنایت آشکار در حق کارگران و خانواده های کارگری است و باید جرم محسوب شود. باید تمام طلبهای کارگران فورا پرداخت شود و بابت دیرکرد پرداخت مزد به کارگر خسارت پرداخت شود. این خواستها باید رئوس اعتراضات سراسری کارگری برای نقد کردن دستمزدهای به سرقت رفته باشد.
خواست واقعی کارگران پایان دادن به کل این بساط توحش و بربریت سرمایه داری حاکم است. جمهوری اسلامی با کلیه قوانین ضد کارگری و دستگاه قضایی و کل بساط دزدسالارش باید گورش را گم کند و برود.