بحران اقتصادی حکومت اسلامی عمیق تر از هر وقت تمام تار و پود جامعه را فرا گرفته است. جمهوری اسلامی مثل همیشه تلاش دارد بار بحرانش را بر گرده مردم تحمیل کند. با بالا گرفتن مناقشه ایران و آمریکا که هر طرف منافع خود را دنبال میکنند و تشدید تحریم ها، بحران اقتصادی نیز تشدید پیدا کرده و قربانیان این اوضاع و احوال مردم هستند. از جمله گرانی بیداد میکند، قدرت خرید دستمزدهای چند بار زیر خط فقر کارگران هر روز کمتر میشود. در عین حال بحث بر سر نایابی بسیاری از کالاهای اساسی مردم همچون دارو است. از سوی دیگر تحت عنوان کمبود مواد اولیه تولید بسیاری از کارخانجات به حال تعطیل درآمده و موجی از بیکارسازیها به راه افتاده است و اضافه شدن کارگران اخراجی بر جمعیت عظیم میلیونی بیکار در کشور به فاجعه ای انسانی تبدیل شده است. در این میان بازار احتکار و دزدی از هر وقت دیگر داغ تر است و یک قلم آشکار از این دزدی ها نپرداختن دستمزد کارگران است. این وضعیت دارد زندگی و معیشت مردم را در چنگال خود خرد میکند. در برابر این شرایط کارگران و مردم هر روز سازمانیافته تر و معترض تر به میدان می آیند و حکومت اسلامی در هراس از سربلند کردن انقلاب مردم سراسیمه و آشفته به هر چیزی چنگ انداخته و جلسات بحرانش را بر پا میکند. طرح سری مقابله به مجلس داده میشود و خامنه ای فرمان ایجاد شورای عالی اقتصادی سه قوه را داده است و رئیس مجلس، رئیسجمهور، معاون اول رئیسجمهور، رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر اقتصاد، رئیس قوه قضاییه، دادستان کل و معاون اول دادستان اعضای این شورا را تشکیل میدهند. نتیجه اینکه حکومت اسلامی از یک سو هر روز با طرحی جدید تعرضی دیگر را بر زندگی و معیشت مردم در دستور میگذارند تا اقتصاد در حال احتضار شان نفسی بکشد و از سوی دیگر با طرحهایی چون احیای ستاد بن، بسته های حمایتی ٥ گانه و کوپنهای الکترونیک و غیره میکوشد راهی برای کاستن از خشم و اعتراض مردم بجوید. اینکه در دو سوی این جبهه عظیم نبرد طبقاتی چه میگذرد و جدال کارگران و مردم با سرمایه داری وحشی حاکم چه میگذرد و در این تقابل طرحهای دولت کدامند و پاسخ کارگران چیست، موضوعاتی است که سعی میکنم در این نوشته هر چند مختصر به آنها بپردازم.
٥ بسته حمایتی دولت!
جانیان اسلامی زندگی و معیشت کارگران و مردم را به تباهی و نابودی کشانده اند و در شرایطی که کارگران، معلمان، بازنشستگان و بخش عطیم جامعه دارند از افزایش حقوها به بالای خط فقر اعلام شده ٥ میلیونی سخن میگویند. اعتراضشان به حقوقهای نجومی و فاصله عمیق طبقاتی در جامعه است. خواستار بیمه های اجتماعی چون درمان رایگان برای همه، تحصیل رایگان در تمام سطوح تحصیلی و تسهیلات لازم برای تامین مسکن و یک زندگی انسانی هستند و در برابر کل این بساط دزدسالار و توحش و بردگی ایستاده اند، دولت وقیحانه تحت عنوان “حمایت از مردم و جبران نوسانات بازار ارز” از ٥بسته حمایتی اش سخن میگوید. بنا بر اظهارات نوبخت وزیر سازمان برنامه و بودجه دولت در بیست و ششم شهریور ماه نخستین بسته دولت طرح توزیع ٢٥ کالای اساسی با ارز دولتی است و بسته های حمایتی از “اقشار کم در آمد” که حدود پنج دهک را در بر میگیرد، “حقوق بگیران”، تولید گران و پشتیبانی از پیمانکارانی که قیمت مصالح ساختمانی در قراردادهایشان افزایش پیدا کرده است، ٤ بسته دیگر حمایتی اعلام شده دولت است. نوبخت در سخنانش از اختصاص ۳۰ هزار میلیارد تومان بودجه برای اجرای ٥ بسته و ١٢ برنامه دولت برای “گذر از شرایط اقتصادی فعلی” خبر میدهد.
در همین راستا محسنی بندپی سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس بهزیستی از اینکه یک بسته برای جمعیت عام ۸۰ میلیون نفری و یکی هم برای حدود ۱۱ میلیون نفر افراد خاص تدارک دیده شده که به لحاظ رقم و عدد و چگونگی دریافت در حال بحث کارشناسی است، سخن میگوید. به گفته او پنج بسته حمایتی در جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی دولت به صورت نهایی تأیید شده است و ۱۳ میلیارد دلار برای ۲۵ قلم کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم تا پایان سال جاری به آن اختصاص داده خواهد شد که نرخ این کالاها براساس ارز ۴۲۰۰ تومانی محاسبه میگردد.
نکته قابل توجه در رابطه با همه این طرحها و بسته های حمایتی ابعاد فاجعه بار فروپاشی اقتصادی جمهوری اسلامی است که به روشنی در توضیحات نوبخت میتوان دید. او با اشاره به مشکلاتی در حوزه درآمدهای نفتی، تاکیدش بر ایجاد تعادل بین منابع و مصارف است. معنای واقعی این گفته ها وخامت بیشتر اقتصادی و تحمیل گرسنگی و فقر بیشتر به مردم به منظور ایجاد تعادل کذایی بین مصرف و تولید است. پاسخ کارگران و مردم در برابر این خزعبلات گسترش اعتراضات و پایان دادن به کل این بساط جهنمی است.
تامین کالای اساسی با ارز ٤٢٠٠ تومانی و ماجرای کوپن های الکترونیکی!
روز بیست و ششم شهریور ماه محسنی بندپی رئیس بهزیستی طی اظهاراتی در مورد بسته حمایتی دولت از برنامه اول، برنامه” تامین کالاهای اساسی” که یا مبلغ آن روی کارتهای خود افراد می آید یا در قالب کوپن الکترونیک ارائه میشود و جزئیاتش ظرف یکی دو هفنه آینده مشخص میشود، خبر داد. در همین راستا احمد میدری معاون وزیر کار طی توضیحاتی در بیست و ششم شهریور ماه از این خبر داد که دولت با درخواست این وزارتخانه قصد دارد برای خرید کالاهای اساسی برای ده میلیون از مردم کوپن الکترونیکی ارائه کند و این طرح با همکاری بانک مرکزی انجام خواهد گرفت که طرح آن به دفتر معاون اول رئیسجمهوری ارسال شده و در حال بررسی است. او همچنین در توضیح این موضوع از برگزاری جلساتی با بانک مرکزی به منظور تبدیل کارت یارانه افراد به کالا کارت که ظاهرا قرار است سالی سه الی چهار بار این کارت ها شارژ شوند، خبر داد. تاکید میدری در این سخنان اینست که با این طرح افراد هیچ دسترسی ای به پول نقدی نداشته و در اصل این کارتها تضمینی برای رسیدن کالاهای اساسی وارداتی با یارانه ارزی به دست مصرفکنندگان نهایی است. در ادامه همین مباحث ناصر موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان کارت الکترونیک تامین کالای اساسی را موقتی دانسته و میگوید: “کارتهای الکترونیکی تنها برای عبور از “وضعیت امروز” به وجود آمده و فعلاً ماهانه ۱۰۰ هزار تومان شارژ میشود”. به گفته او با این کارتها کالاهای اساسی وارداتی با یارانه ارزی (دلار ۴۲۰۰ تومانی) به دست مردم میرسد. اما در این مباحث روشن نیست که بابت استفاده از این کوپن ها مصرفکننده باید پولی بپردازد یا خیر. از سوی دیگر گفته میشود که از همان کارت بانکی که یارانه به آن واریز میشود، به عنوان کالا کارت استفاده میشود.
بدین ترتیب این کل داستان بسته حمایتی دولت برای ۱۰ میلیون نفر یا هشت دهک از افراد جامعه است. با این کار و تحت عنوان بسته حمایتی، میکوشند کالاهای فاسد و بنجل خود را به مردم قالب کنند و به نوعی پرداخت یارانه های نقدی نیز زیر سوال می رود، با این استدلال که نقدینگی کم است و باید از بازار جمع شود. ضمن اینکه هیچ گوشه ای از طرح برای خود حکومتیان نیز روشن نیست. اگر چه در بساط سرا پا فساد و دزدسالار شان حتی وقتی جزیبات طرحشان را روشن کردند، باز نتیجه اش چیزی جز سرازیر شدن ١٣ میلیارد دلار اختصاص یافته به تامین ٢٥ قلم کالای اساسی مردم به جیب مشتی دزد و محتکر نخواهد بود. این اولین بار نیست که رژیم اسلامی از این نوع طرحها میدهد و بی سرانجامی و شکستش نیز از هم اکنون آشکار و روشن است.
خلاصه کلام اینکه بسته های حمایتی حکومت اسلامی و احیای ستاد بن و کوپن های الکترونیکی برای ده میلیون نفر همه همه طرحهای دولتی است که در منجلاب بحران اقتصادی و سیاسی گیر کرده و خود را در برابر جامعه ای می بیند که هر روز قدرتمند تر و سازمانیافته تر با خواستهایش به جلو می آید. حرف کارگران و مردم به این جانیان اینست که گورتان را گم کنید تا کل بساط بحران و تحریم و این بساط جهنمی پایان یابد.
“بسته حمایتی” حقوق بگیران
بحث بر سر بسته حمایتی حقوق بگیران، بحث بر سر افزایش حقوق “شاید ٥ درصدی” است. البته به گفته خود حکومتیان اینکه این ٥ درصد برای چه گروههایی خواهد بود، معلوم نیست و ممکن است افزایش “مجدد” حقوق کارکنان برای “برخی از اقشار که درآمد پایینتری” دارند، در نظر گرفته شود و یا برای تمامی کارکنان اجرایی شود. یعنی کل موضوع در درست بررسی “کارشناسی” و روی هواست. حقیقتا در مخصمه بدی قرار گرفته اند.
بازنشستگان نیز بخش دیگری از جامعه هستند که ظاهرا قرار است مشمول بسته های حمایت دولت شوند. در این رابطه نیز بحث ها صرفا حول طرح همسان سازی و اینکه برای اجرایش به ٨٠ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است، معطوف شده و آه و ناله شان از اینکه چنین بودجه ای موجود نیست، بلند است. اما در این مباحث، بحثی از افزایش حقوقها در میان نیست. این در حالیست که گزارشات حکومتی از افت ۶۷,۵ درصد ی قدرت خرید بازنشستگان در سطح کشور خبر میدهد. خواست اصلی بازنشستگان در اعتراضاتشان در دو ساله اخیر افزایش حقوقهای آنان به بالای ٥ میلیون تومان بوده است. این را بازنشستگان بارها در شعارهای اعتراضی شان فریاد زده اند. بازنشستگان یک نیروی مهم جنبش برای خواست افزایش دستمزدها و اعتراض علیه فقر، تبعیض، نابرابری و کل توحش سرمایه داری حاکم هستند.
موج بیکارسازی میلیونی و وعده ایجاد یک میلیون شغل!
فروپاشی اقتصادی رژیم و تحریمها اشتغال و تامین معاش بخش عظیمی از کارگران را نشانه رفته است. هم اکنون بسیاری از کارخانجات با رکود و تعطیلی تولید روبرو شده و موجی از بیکار سازیها به راه افتاده است. این میان دستمزد کارگران را بالا کشیده و ماهها حقوقشان را پرداخت نمیکنند. از سوی دیگر بیکاری در جامعه بیداد میکند و هیچ افقی در مقابل نیروی آماده بکاری که وارد باز کار میشود، برای اشتغال به کار وجود ندارد. همه اینها در حالیست که این خیل عظیم بیکاری که ابعادی فاجعه بار بخود گرفته است، هیچ تامینی ندارد. خبری از بیمه بیکاری و بیمه های رفاهی دیگر چون درمان رایگان، تحصیل رایگان و تسهیلات لازم برای تامین مسکن نه فقط برای بیکاران بلکه برای کل جامعه وجود نیست. در برابر این فاجعه عظیم اجتماعی بسته حمایتی دولت، کمک کردن به صاحبان شرکت ها و پیمانکاران با هدف به راه اندازی تولید و سرپا نگاهداشتن آنهاست. از جمله نوبخت در سخنانش در رابطه با طرحهای حمایت دولت از در نظر گرفتن ٧٠ هزار میلیارد تومان اعتبار از سوی دولت برای ایجاد بیش از یک میلیون و ٣٣ هزار “فرصت شغلی” در کشور صحبت میکند و با بیشرمی تمام مژده اش به مردم اینست که با پیشنهاد دولت و با تأیید شورای عالی هماهنگی اقتصادی سه قوه و در نهایت موافقت خامنه ای، یک میلیارد دلار اعتبار از محل صندوق توسعه ملی برای اشتغالزایی در کشور اختصاص یافته است. سرنوشت این بودجه ها نیز بدون شک ادامه همان داستان دزد بازار همیشگی و سردر آوردن این پولها از جیب مشتی سرمایه دار دزد و سرقت بیشتر دستمزد کارگران و گرفتن چماق اخراج بر سر آنان خواهد بود.
اینست وعده این جانیان اسلامی به جامعه ای که با درد بیکاری به انفجار در آمده و مردم در خیزش دیماه خود با شعار مرگ بر بیکاری، مرگ بر گرانی به خیابان آمدند و مرگ بر دیکتاتور فریاد زدند.
در ادامه این مباحث بد نیست برای مزاح اشاره ای هم به یکی از طرحهای نفرت انگیزی که بیش از هر چیز به یک کاریکاتور شباهت دارد، اشاره کنم. آنهم طرح “رزمایش شیفت ایثار” است. بر اساس این طرح “کارگرانی” که در آن شرکت می کنند حقوق یک شیفت کاری خود را دریافت نمی کنند تا از واحدهای فعال فعلی حمایت شود! البته توجه کنید که این طرح از سوی بسیج داده شده است و اینان همان جیره خواران بیت رهبری و بخشی از همین سیستم هستند که امروز نیز بابت این خوش خدمتی پاداش جانانه ای نصیبشان خواهد شد.
مضحکی ماجرا اینجاست که اقتصاد این حکومت از ریشه گندیده و به لجن نشسته است و اینان در اوج بی افقی و بن بستشان، طرح کمک از جیب کارگران به واحدهای فعال فعلی را می دهند. تا از زیر پاسخگویی به اعتراضات کارگران و خواستهایشان شانه خالی کنند.
طرح “رزمایش شیفت ایثار” در واقع کاریکاتوری از ماجرای کسر اجباری مبلغی بابت کمک به جبهه از حقوق کارگران در زمان جنگ با عراق است. با این تفاوت که در آن زمان حکومت اسلامی در موضع تعرض بود و جنگ با عراق برایش نعمتی الهی برای سرکوب مبارزات مردم بود. اما امروز جنگ پیش روی حکومت اسلامی، جنگ با مردمی است که هر روز قدرتمند تر و سازمانیافته تر به میدان می آیند تا به کل این بساط توحش و بردگی پایان دهند.