ترمیم دستمزدهای یک پنجم زیر خط فقر با کوپن ٨٠٠ هزار تومانی کالایی!
چهارم شهریور ماه جلسه بررسی ترمیم دستمزد کارگران برگزار شد. بدین ترتیب در نیمه سال و دراقدامی بیسابقه بار دیگر بساط مسخره سه جانبه گری کمیته مزدشان را بر پا کردند تا به قول خود راهکاری برای “ترمیم مزد” کارگران بجویند. نفس این اقدام بیش از هر چیز گویای استیصال حکومتیان و سنگینی فشار اعتراضات کارگری و کل جامعه بر گرده آنان است که وادارشان کرده است تا بار دیگر مساله بررسی میزان حداقل دستمزدها را بر روی میزشان بگذارند و چاره ای به سر کنند.
در مباحث بر سر این موضوع همه حرفشان اینست که راه حلی برای افزایش دستمزدها وجود ندارد و از اینکه در وضعیت کنونی بازار کار و “وضعیت کارفرمایان” افزایش دستمزدها به صلاح نیست، سخن میگویند. از جمله یکی از این تحلیگران اقتصادی حکومتی بهروز ملکی است که بحث های کشافی اندر مخالفت با افزایش دوباره دستمزدها به راه انداخته و در جایی چنین میگوید: “در شرایط کنونی اقتصاد، انتظار منطقی این است که رشد دستمزدها کمتر از نرخ تورم عمومی تعیین شود و حقوق بگیران باید آگاه شوند که هرچه نرخ رشد دستمزدهایشان بیشتر باشد، بیشتر ضرر خواهند کرد”. او برای اثبات این ادعای عجیب خود آسمان و ریسمان را به هم دوخته و افزایش دستمزدها را به عنوان عاملی برای افزایش هزینه ها و کسری بودجه دولت و بدهی هایش به بانک مرکزی و در نتیجه تشدید تورم توضیح میدهد. باید از جناب بهروز ملکی پرسید که با این حساب نظرشان در مورد افزایش حقوقهای نجومی مقامات حکومتی و بساط بچاپ بچاپ هایی که به پا کرده اند، چیست؟ نظر ایشان در مورد بودجه های میلیاردی که صرف دستگاه سرکوب مذهب و نیروهای انتظامی و زندان شده و هر ساله نیز افزایش می یابند، چیست؟
پاسخ کارشناسانی از این دست را کارگران بارها در اعتراضاتشان داده اند. از جمله وقتی که نماینده کارگران هفت تپه در جریان اعتراضاتشان در مورد وضعیت خراب اقتصادی سخن میگوید، همه حرفش اینست که “این طبقه سرمایه دار است که چنین وضعیتی را بوجود آورده است چرا باید طبقه کارگر هزینه اش را بدهد؟”.
در عین حال جنبش بر سر خواست افزایش حقوق ها در گام اول بالای رقم ٥ میلیون دارد با قدرت به جلو می آید. برای مثال در همین هفته سندیکای رانندگان شرکت واحد با به راه انداختن طوماری در اعتراض به کاهش سطح دستمزدها به چند برابر زیر خط فقر و از دست رفتن قدرت خرید کارگران بر فوری بودن افزایش دستمزدها تاکید دارد. همچنین بازنشستگان در تجمع بیستم شهریور خود در اعتراض به گرانی ها و سطح نازل خیابانها با شعار خط فقر ٥ میلیون، حقوق ما دو میلیون خواستار افزایش سطح حقوقها شدند و معلمان نیز با خواست افزایش دو برابری دستمزدها و رسیدن آن به رقم بالای خط فقر ٥ میلیونی اعلام شده از دولت برای سیزدهم مهر ماه فراخوان به تجمع داده اند و جنبش بر سر خواست افزایش دستمزدها با قدرت به جلو میرود. و این جنبش عظیمی است که ابعاد اجتماعی دارد و بطور واقعی کارگران و کل جامعه در اعتراضات هر روزه شان دارند کل این کل بساط بردگی و توحش حاکم را به چالش میکشند.
در متن چنین کشاکشی است که جانیان حکومت اسلامی بعد از جلسات متعدد و توی سر هم کوبیدن ها به طرح بن هشتصد هزار تومانی و احیای ستاد بن رسیده اند. در این رابطه علی خدایی نماینده تشکلهای دست ساز حکومتی در شورای عالی کار درباره جزییات جلسه نوزدهم شهریور کمیته مزد گزارش داده و میگوید: “در نهایت نمایندگان هر سه گروه کارگری کارفرمایی و دولت بر افزایش ٨٠٠ هزار تومانی هزینههای زندگی و تورم ٣١ درصدی در این هزینهها توافق کردند. همچنین کاهش ٥٢ درصدی قدرت خرید کارگران به تایید هر سه گروه رسید”. پادوهای شوراهای اسلامی و خانه کارگری های رژیم و امثالهم نیز بلندگوهای تبلیغی چنین طرحهایی شده اند و با داد و هوار بر سر اینکه چرا شورای عالی کار جلسه بررسی این طرح را تشکیل نمیدهد، تلاش دارند، این تصمیمات را به عنوان گشایشی در زندگی کارگران حقنه کنند.
اما همه این طرحها بطور واقعی طرحهای حکومتی است که خود را در منگنه اعتراضات گسترده مردمی می بیند که خواهان رها شدن از کل این بربریت و توحش حاکمند. حکومت اسلامی و کمیته مزد و شورایعالی کارش با طرح بن ٨٠٠ هزار تومانی و با قالب کردن کالاهای بنجول به کارگران تحت عنوان “بالا بردن قدرت خرید کارگران”، همه تلاششان اینست که اندکی هم که شده فضا را آرام نگاهدارند و فرصت نفس کشیدنی برای خود بخرند.
کارگران این بازی مسخره سه جانبه گری رژیم و کمیته مزدش را قبول ندارند و در برابر کل این بساط توحش و بردگی ایستاده اند. ولی نفس اینکه فشار اعتراضات کارگران و مردم بحث بر سر دستمزد و معیشت را به دامن رژیم انداخته است، فرصتی برای کارگران است که با خواستهای اعتراضی و روشن خود به میدان بیایند و صدای اعتراضشان را به کل این بساط توحش و بردگی اعلام کنند.
در هر حال مسئول بحران و فروپاشی اقتصاد جامعه خود جمهوری اسلامی است. هزینه آنرا کارگران و مردم نباید بپردازند. پاسخ کارگران به چنین طرحهایی همبستگی سراسری مبارزاتی بر سر خواست افزایش دستمزدها به بالای خط فقر در قدم اول و جلو آوردن خواستهای سراسری دیگر چون درمان و بهداشت رایگان برای همه، تحصیل رایگان در تمام سطوح تحصیلی و ایجاد تسهیلات برای تامین مسکن برای همه است. اعتصابات سراسری گام مهمی برای تحمیل خواست های کارگران به حکومت و کلیه مفتخوران است.
چالش های مبارزاتی معلمان، چالش های اعتراضی همه مردم است
سال جدید تحصیلی آغاز میشود و معلمان با چالش های مبارزاتی خود به استقبال آن میروند و برای روز سیزدهم مهرماه، روز جهانی معلم فراخوان به تجمع داده اند. چالش اعتراضی معلمان چالش اعتراض به احکام جدید و نه گفتن به زندان و شلاق است. چالش اعتراضی معلمان چالش اعتراض به فقر و نابرابری معیشتی با شعا معیشت، منزلت، سلامت حق مسلم ماست و اعتراض به حقوق های نجومی است. چالش اعتراضی معلمان اعتراض به فیش های حقوقی چند بار زیر خط فقر با خواست افزایش دوبرابری حقوقها و رسیدن رقم آن به بالای خط فقر ٥ میلیونی اعلام شده دولت در گام اول است. چالش اعتراضی معلمان، اعتراض به امنیتی کردن مبارزات و در زندان بودن همکارانشان محمد حبیبی، اسماعیل عبدی، محمود بهشتی و روح الله مردانی با خواست آزادی فوری آنان و لغو تمامی احکام امنیتی برای کارگران، معلمان و همه فعالین اجتماعی است. چالش اعتراضی معلمان، اعتراض به محرومیت دانش آموزان از آموزش رایگان و با کیفیت و با استانداردهای قابل قبول آموزشی است. چالش اعتراضی معلمان به کلاسهای پر تراکم درسی و نا امنی مدارس است. در همین رابطه خواستهای مهم معلمان تحصیل رایگان در تمام سطح تحصیلی، لغو مدارس خصوصی و پایان دادن به کالایی شدن آموزش است. چالش های اعتراضی معلمان به استفاده از سرباز معلمان در مدارس ابتدایی، عدم استخدام معلم به تعداد مورد نیاز و از جمله استخدام معلمان حق التدریسی است. چالش اعتراضی معلمان، اعتراض به اعزام گله های آخوند به مدارس و راه انداختن کاروانهای راهیان نور و دست اندازی مذهب به محیط های آموزشی است و خواست آنان آموزشی شاد، انسانی و دور از خرافه و مذهب است. چالش اعتراضی معلمان برخورداری دانش آموزان از حق آموزش به زبان مادری در کنار آموزش زبان رسمی است. چالش اعتراضی معلمان، اعتراض به وضعیت زندگی نابسامان همکاران بازنشسته شان است.
معلمان این چالش ها را با ابتکاراتی جالب و از جمله تهیه کلیپ های تصویری زیبا دارند اعتراضشان را رو به جامعه اعلام میکنند و به جلو میبرند. با این کار معلمان گفتمان وسیعی بر سر خواستهای انسانی خود در سطح جامعه به راه انداخته و به استقبال ١٣ مهر روز جهانی معلم به عنوان روز اتمام حجت بر سر اجرایی شدن خواستهایشان میروند. وسیعا به چالش های اعتراضی معلمان بپیوندیم. این چالش ها، چالش های اعتراضی همه مردم است. جدا از مسایل معیشتی معلمان که بهبود آن مستقیما تاثیرش را در محیط های آموزشی میگذارد و حق مسلم آنان است، بخش مهمی از این چالش ها مربوط به وضعیت آموزش کودکان این جامعه و آینده آنهاست. این چالش ها با خواستهای اعتراضی که از سوی معلمان مطرح میشود، در این آستانه سال تحصیلی جدید، به کل جامعه راه نشان میدهد. با حمایت از این چالش ها خواستار یک آموزش و پرورش شاد و انسانی شویم. در مقابل اخاذی های مدارس تحت عنوان شهریه و غیره بایستیم و خواستار حق مسلم کودکانمان به تحصیل رایگان شویم. از تجمع اعتراضی معلمان در ١٣ مهر و خواستهای اعتراضی آنان وسیعا حمایت کنیم.