اول مه روز همبستگی جهاني كارگران، روز كيفرخواست عليه سرمايه داری و همه مصائب آنست. روز اعتراض عليه فقر و تبعيض و نابرابری است. اول مه روز همه كساني است كه ميخواهند، ستم نباشد، استثمار نباشد، تبعيض عليه زن نباشد، فقر نباشد و خواهان آزادی و برابری و زندگی ای انسانی هستند. ویژگی اول ماه امسال در ایران، شرایطی است که به استقبال آن میرویم.
بدنبال خیزش انقلابی مردم در دیماه علیه کل بساط توحش و بردگی حکومت اسلامی، امسال در آستانه اول ماه مه چهره جنبش کارگری و کل جامعه متفاوت است. جنبش اعتراضی کارگری که خود فاکتور مهمی در کشیده شدن اوضاع به چنین شرایطی بوده است، امروز متاثر از فضای پر تحرک جامعه رنگ و روی دیگری بخود گرفته است.
در این اعتراضات کارگران علیه دستمزدهای چند بار زیر خط با پرچم خواست حداقل دستمزد ٥ میلیون و برچیده شدن حقوقهای نجومی، به میدان آمده اند. فریادشان به زندگی زیر خط فقر بلند است و حرفشان اینست که دیگر به این بساط بردگی، و نه تنها این، بلکه به این تبعیض آشکار طبقاتی تن نخواهند داد و با شعارهایشان بطور واقعی سوسیالیسم و جامعه ای انسانی را فریاد میزنند.
در این اعتراضات کارگر بخاطر دستمزدهای به سرقت رفته اش به خیابان می آید، اما اعتراضش به کل بساط دزدسالاری حاکم است و در مقابل وعده و وعید کارفرمایان و مقامات حکومتی خود وارد عمل مستقیم شده و فریادش بلند است و حرفش اینست که اگر توان حکومت کردن ندارید، بروید کنار، ما حق و حقوقمان را میخواهیم.
در این اعتراضات کارگران علیه کل بساط سرکوب و جنایت حکومت ایستاده اند و شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد، بیش از هر وقت به شعار خیابانی اعتراضات کارگری و کل جامعه تبدیل شده است و کارگران از رهبران و سخنگویان مبارزاتشان جانانه دفاع میکنند.
بسیاری از اعتراضات کارگری با فراخوان های از قبل اعلام شده شکل گرفته و سراسری است.
اعتراضات کارگری در عین حال گسترده است و فضای شهرها را به تحرک در آورده است. نمونه های بارز آن مارش با شکوه کارگران در چند ماه اخیر در کارخانجاتی چون گروه ملی فولاد اهواز، هپکو و هفت تپه است.
این اعتراضات، آنهم در فضای بعد از خیزش انقلابی مردم در دیماه و در بستر پر تپش جامعه بستر مناسبی برای رفتن بسوی اعتصابات سراسری کارگری را فراهم کرده و انعکاسش را در بیانیه های کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر و فراخوانهای کارگران به اعتراضات سراسری برای رهایی از شرایط جهنمی حاکم به روشنی میتوان دید. نتیجه تبعی چنین شرایطی است که با موجی از اعتصابات عمومی در شهرهای کردستان و مناطق مرزی غرب کشور در روزهای اخیر روبروهستیم.
در عین حال در کنار جنبش توفنده کارگری، به میدان آمدن دختران انقلاب را شاهدیم. دخترانی که با سر چوب کردن حجابهایشان کل بساط آپارتاید جنسی حکومت اسلامی را به چالش کشیده و به جنبش انقلابی مردم عمق بیشتری بخشیدند. بعلاوه عرصه های نبرد مردم با حکومت اسلامی به گستردگی تمام مصائبی است که بر سر جامعه آمده است و بخش های مختلف مردم بر سر زندگی و معاش هر روزه شان در جدال با این حکومتند. از جمله دانشگاهها پر از اعتراض و مبارزه است و اعتراض دانشجویان به کالایی شدن آموزش و محرومیتهای معیشتی شان است. مالباختگان، کسانی که اندوخته های کوچکشان به یغما رفته است، هر روز به خیابان آمده و علیه کل حاکمیت و بساط دزد سالارش شعار داده و پولهای به سرقت رفته شان را طلب میکنند. کشاورزان که قربانی سیاستهای تخریبی زیست محیطی حکومتی و فقر و فلاکت حاکم بر کل جامعه هستند، اعتراضات گسترده ای داشته و فضای شهرهایی چون اصفهان را به تحرک در آورده اند. در خوزستان نیز در همین دو ماهه اخیر شاهد اعتراضات گسترده مردم علیه تبلیغات تفرقه گرایانه قومی حکومتی و فقر و فلاکت و بیکاری بوده ایم.
در برابر وضعیت اعتراضی جامعه، استیصال حکومت را هم به روشنی میتواند مشاهد کرد. جنگ و جدال جناحها بیش از هر وقت بالاگرفته و خودشان نیز میدانند که رفتنی هستند و پایان کارشان فرا رسیده است. این را حتی در نزاعهایشان به زبان می آورند.
از همین رو شرایط امسال در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر، ویژه است. روزی که بنا به تعریف بهترین فرصت برای اعتراض سراسری کارگران و همه بخش های معترض جامعه است.
اول مه بهترين فرصت است با بيانيه هايمان به مناسبت اين روز كيفرخواست خود را عليه کل توحش سرمايه داري حاکم اعلام كنيم.
اول مه روز قدرتنمایی سراسری کارگران و بسیج کل جامعه است. به استقبالش برویم و این روز را هر چه باشکوهتر برگزار کنیم.