شهلا دانشفر: کارگران در هفته ای که گذشت

 

بیش از یک هفته تجمعات و اعتصاب قدرتمند کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، اعتراضات متحدانه کارگران نیشکر هفت تپه، اعتراضات کارگران پالایشگاه ایلام، تجمع بیش از سه هزار بازنشسته، اتحاد تشکلهای کارگری حول خواست افزایش دستمزدها از جمله سرتیتر های برجسته اخبار و مسائل کارگری در هفته گذشته است که نمای درخشانی از موقعیت جنبش کارگری در دل خیزش انقلابی مردم است. به این سرتیترهای نگاهی بیندازیم.

اعتراضات قدرتمند کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز

کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز از دوم اسفند ماه در اعتراض و مبارزه بسر میبرند. این کارگران با تجمعات پرشور در مقابل استانداری و مارش قدرتمندشان در وسط شهر، فضای دیگری به این شهر داده اند. اعتراضات کارگران گروه ملی به شرایط برده وار کاری و به سرقت رفتن دستمزدهایشان است. در این اعتراضات کارگران با کف زدن و شعارهایی چون “حساب ما پر نشه، اهواز قیامت میشه”؛ “توپ، تانک، فشفشه، حساب ما پر نشه”؛ “استاندار بی عرضه نمیخواهیم، نمیخواهیم”؛ “حقوق کارگر را نمیدن، میرن هتل میخرن”؛ “عرضه کار ندارید، پست را کنار بزارید”؛ “سفره ما خالیه، ظلم و ستم کافیه”؛ اولتیماتوم داده و خواستار برکناری مقامات مسئول میشوند و قاطعانه خواستهایشان را طلب میکنند. از جمله کارگران با قدرت وارد عمل مستقیم شده و اعلام کرده اند که تا روشن شدن وضعیت پرداخت حقوق ها، خطوط تولید راه اندازی نخواهد شد و هیچگونه قطعه و تجهیزاتی نباید از شرکت خارج شود. بطوریکه در پنجم اسفند ماه چندین دستگاه تریلر در مقابل درب ورودی شرکت ازسمت شهرک نورد و ملاشیه، آماده ورود به شرکت و بارگیری بود که با ممانعت کارگران روبرو شدند. در حرکت روز نهم اسفند ماه کارگران بازنشسته این شرکت نیز همراه بودند.

کارگران گروه ملی اهواز در مارش عظیم اعتراضی روزهای اخیر خود همچون کارگران هپکو و پتروشیمی با شعار طعنه آمیز مرگ بر کارگر، درود بر ستمگر کل بساط ستم سرمایه داری حاکم را به چالش کشیدند. ٤٠٠٠ کارگر این کارخانه با خانواده هایشان نیروی بزرگی هستند و همه توجه ها را بطرف این کارگران جلب کرده است. خواستهای فوری کارگران گروه ملی اهواز عبارتست از: پرداخت یکجا و کامل حقوق ماههای آذر، دی، بهمن، تعیین تکلیف چگونگی پرداخت حقوق اسفند ماه و عیدی و پاداش، پرداخت حق بیمه تامین اجتماعی، برقراری بیمه تکمیلی پرسنل و ساماندهی و برقراری مجدد سرویسهای ایاب و ذهاب. اعتراضات کارگران گروه ملی اهواز انعکاسی از فضای اعتراض کل کارگرن و کل جامعه است.

تجمع بیش از سه هزار بازنشسته در مقابل وزارت کار

روز ٨ اسفند بنا بر فراخوانی از قبل اعلام شده، تجمعی از سوی بازنشستگان کشوری، فرهنگیان، پرستاران، تامین اجتماعی و لشگری برای پیگیری خواستهایشان در مقابل وزارت کار برپا شد. دراین حرکت اعتراضی بازنشستگان همچون بارهای گذشته با شعارهای کوبنده شان اعتراض خود را به حقوقهای زیر خط فقر و کل این بساط تبعیض و نابرابری حاکم اعلام داشتند. در این روز بازنشستگان ربیعی وزیر کار جمهوری اسلامی را با گفتن اینکه آقای وزیر شما حقوق سی میلیونی میگیرید، نمایندگان مجلس هم همینطور، ولی حقوق من یک و نیم میلیون است، به چالش کشیدند و سخنان سهیلا جلودارزاده نماینده مجلس اسلامی را هنگامیکه از حقوق بازنشستگی ۲/۷ میلیون تومانی اش سخن میگفت، با شعار دروغه، دروغه قطع کردند. فراخوان دهنده این تجمع گروه پیشکسوتان بود، اما بازنشستگان در تجمع شرکت کردند، تا اعتراضشان را اعلام کنند. از شهرهای دیگر نیز برای شرکت در آن به تهران آمده بودند و علیرغم ممانعت نیروی انتظامی از برپایی تجمع در مقابل وزارت کشور و هدایت بازنشستگان به داخل سالن و بازگرداندن کسانی که برای شرکت به محل می آمدند، بازنشستگان توانستند تجمع کنند و بیش از سه هزار نفر درآن شرکت کردند. در این حرکت اعتراضی در حالیکه بازنشستگان اعتراضشان را به زندگی زیر خط فقر اعلام کرده و با شعار “اختلاسا کم بشه مشکل ما حل میشه”، کل بساط دزدسالار سرمایه داری حاکم را به چالش میکشیدند. قطعنامه ای که توسط تنی چند از گروه پیشکسوتان نوشته شده بود، به اسم قطعنامه بازنشستگان خوانده شد. قطعنامه ای که حقیقتا هیچ ربطی به خواسته ها و اعتراض بازنشستگان نداشت. لب و اساس این قطعنامه احاله دادن بازنشستگان به اجرای یکسری مواد مصوب مجلس و قوانین جاری بود و مسخره تر اینکه خواستار افزایش حقوقها برابر سه سکه طلای آزادی شده بود. خواستی که به راستی اوج پریشان فکری طراحان این قطعنامه را به نمایش میگذاشت وتنها کارکردش میتوانست ایجاد شکاف در صف مبارزه بازنشستگان بر سر خواست افزایش دستمزدها باشد. دلیلش نیز به روشنی اینست که در تجمع چند قبل بازنشستگان در سوم اسفند ماه قطعنامه ای داده شده بود با خواست حداقل حقوقها ٥ میلیون و این خواستی است علیه فقر و حقوقهای نجومی که  چالش مستقیم حکومت است. اما فضای تعرضی تجمع روز هشتم بازنشستگان، پاسخ محکمی به سران گروه پیشکسوتان و تشبثاتی از این دست بود.

تجمع سراسری اپراتورهای پست ها فشار قوی برق سراسر

تجمع سراسری روز هشتم اسفند بیش از دویست نفر از اپراتورهای پست‌های فشار قوی برق سراسر کشور به نمایندگی از همکارانشان از شهرهای مختلف در مقابل وزارت نیرو در تهران یک اتفاق مهم در هفته گذشته است. این اتفاق از زمینه های شکل گیری اعتراضات سراسری کارگری آنهم در فضای اعتراضی امروز خبر میدهد و به لحاظ سیایس مهم است. خواست فوری این کارگران انعقاد قراردادهای دائم است و آنها در رابطه با این موضوع بارها تجمع کرده و پاسخی نگرفته اند.

کارگران پیمانی پالایشگاه گاز ایلام : استاندار نیایی، ما می آییم

طی روزهای ششم و هفتم اسفندماه، بیش از ٧٠٠ کارگر پالایشگاه پیمانی گاز ایلام در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات ۵ ساله خود، مقابل درب ورودی این شرکت تجمع کردند. کارگران معترض فریاد میزنند: “استاندار کجایی، منتظریم بیایی” و دست نوشته هایی در دست داشتند که رویش نوشته شده بود: “مطالبات پنج ساله ما را پرداخت کنید”. و وقتی خبری از آمدن استاندار نشد، کارگران اولتیماتوم داده و فریاد میزدند: “استاندار نیایی، ما می آییم”.

یک نکته قابل توجه در اعتراضات کارگری در متن خیزش انقلابی کل جامعه فضای تعرضی این مبارزات و ایستادگی کارگران است. در این اعتراضات کارگران اولتیماتوم میدهند. خواستار عزل مسئولان میشوند. جلوی تولید را میگیرند و به عمل مستقیم کارگری دست میزنند. نکته قابل توجه دیگر وسعت اعتراضات در مراکز بزرگ و کلیدی از جمله مرکزی چون پالایشگاه گاز ایلام است. در این حرکت اعتراضی کارگران به شکل برده وار استخدامهای پیمانی اعتراض دارند و این موضوع اعتراض در مراکز وابسته به نفت، پتروشیمی ها و بسیار از مجتمع های بزرگ کارگری است.

عمل مستقیم کارگری اینبار در شرکت فریکو سیرجان

کارگران شرکت تولیدی فریکو در سیرجان در ادامه اعتراضات سه ماه گذشته خود از روز چهارشنبه دوم اسفند ماه در اعتراض به عدم پرداخت ٤ ماه دستمزد و حق بیمه شان دست به اعتصاب زده و با بر پا کردن چادر در مقابل کارخانه و حضور شبانه روزی در محل دست به عمل مستقیم زده و مانع بارگیری روغن گردیدند. کارگران این کارخانه که همواره با مشکل تعویق پرداخت دستمزدهایشان روبرو بوده و هر بار که دست به اعتصاب زده اند، با تهدید به تعطیلی کارخانه و بیکار شدن از کار پاسخ گرفته اند، اکنون قاطعانه ایستاده و خواستار تمام طلبهایشان هستند.

کارگران هر روز بیشتر وارد عمل مستقیم شده و با گرفتن جلوی خروج تولید و وسایل کارخانجات، میکوشند تا دستمزدهای به سرقت رفته شان را نقد میکنند. نمونه قدرتمند آن در پنجم اسفند در گروه ملی صنایع فولاد اهواز بود که در آن کارگران جلوی بارگیری را گرفتند. نمونه دیگرش در کارخانه روغن فریکو در سیرجان در دوم اسفند اتفاق افتاد.

اعتراضات متحدانه کارگران هفت تپه ادامه دارد

علی نقدی جانباخت ، یادش گرامی باد

یک خبر ناگوار و بسیار تاسف آور در نیشکر هفت تپه در این هفته درگذشت علی نقدی یکی از کارگران نی بر در این کارخانه است. جانباختن او را به خانواده اش، به کارگران نیشکر هفت تپه و به همگان تسلیت میگویم. ماجرا از این قرار بود که صبح روز هشتم اسفند جسد بیجان علی نقدی کارگر جوان نی بر بصورت شناور در کانال آبیاری پیدا شد. به گفته همکارانش علی نقدی بخاطر بدهی و عدم پرداخت مطالبات انباشته‌اش از طرف شرکت خودکشی کرد. علی نقدی قربانی توحش و بربریت سرمایه داری حاکم است. مقامات مسئول نیشکر هفت تپه، حکومت اسلامی با قانون کار و دستگاه قضایی و کل بساط سرکوب و جنایتش قاتلین اصلی علی نقدی و علی نقدی ها هستند. این بساط را باید تماما جارو کرد.

بدنبال خبر شوک آور جانباختن علی نقدی، کارگران نی بر نیشکر هفت تپه به اعتراض برخاسته و در مقابل  کارخانه تجمع کردند. نیشکر هفت تپه یک نمونه است. اعتراضات متحدانه کارگران این کارخانه در برابر زورگویی های مدیریت و به سرقت بردن دستمزدهایشان هر روزه است و درسهای آموزنده ای برای کل جنبش کارگری دارد. در این هفته هم کارگران بازنشسته و هم کارگر نی بر بخاطردستمزدهای پرداخت نشده خود تجمع داشتند. اعتراضات در نیشکر هفت تپه ادامه دارد.

حداقل دستمزد ٥ میلیون

٥ تشکل کارگری از جمله اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن برق و فلز کرمانشاه، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری، کانون مدافعان حقوق کارگر و سندیکای نقاشان البرز طی بیانیه ای خواستار حداقل دستمزدها ٥ میلیون شدند. قبلا سندیکای نیشکر هفت تپه، سندیکای واحد و گروه اتحاد بازنشستگان طی بیانیه ای بر این خواست تاکید کرده بودند و کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری نیز از این اقدام اعلام حمایت کرده بود. بازنشستگان هم در قطعنامه سوم اسفند خود و در شعارهای اعتراضی شان خواستار حداقل دستمزد ٥ میلیون شده بودند. آخرین مورد نیز بیانیه ندای زنان ایران است که تحت عنوان دستمزد، درد مشترک اعلام میکند که در کنار همه کسانی که دیگر حاضر نیستند شاهد تباهی زندگی در زیر خط فقر باشند و همگام با همه محافل و نهاد ها و تشکل های مختلف در یک خواست عمومی از سوی جامعه خواهان تعیین ۵ میلیون تومان به عنوان حداقل حقوق هستند و این حق همه مردم است که رفاه داشته باشند. بدین ترتیب جنبش بر سر این خواست با قدرت به جلو میرود. این جنبش بیان واقعی اعتراض کل جامعه است که با خیزش انقلابی خود  در دیماه با شعار مرگ بر گرانی، مرگ بر بیکاری قدم به جلو گذاشت. وسیعا به این جنبش بپیوندیم و گفتمان بر سر خواست حداقل دستمزد ٥ میلیون را به گفتمان رایج کل جامعه تبدیل کنیم. با این خواست به تدارک اجتماعات اعتراضی سراسری علیه فقر و برای داشتن یک زندگی انسانی برویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *