ایران دارد عمیقا از درون میجوشد. یک آتشفشان زیبای اجتماعی دارد برای خلاص شدن از شر شریرترین حکومت قرن از اعماق فوران میکند. امروز بدون ذره ای اغراق هیچ بخشی از مردم جامعه نیست که سیاسی نباشد و به آینده نیندیشد. در این جامعه مردان و زنان سالخورده و بازنشسته بلندگو به دست روزها و هفته ها در سرمای زمستان در صفوف هزاران نفره در کف خیابان شعار میدهند و راهپیمایی میکنند و به اختلاس ها و حقوقهای نجومی اعتراض میکنند. در این جامعه کارگر در سطح شهر با صلابت راهپیمایی میکند و سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی” را فریاد میزند. کودکان ١٤ و ١٥ ساله با روشنی بحث میکنند و با استدلال محکم حاکمیت ناحق یک مشت مفتخور را زیر سوال میکشند. معلمین به مفتخوری حکومتیان اعتراض میکنند و شعار میدهند “نماینده ٦٠ میلیون، معلم یک میلیون”، زنان و دختران قوانین عهد عتیقی حکومت را مدام به مصاف میگیرند. مدتهاست که هیچ بخشی از جامعه نیست که ساکت باشد. هیچ بخشی از جامعه نیست که سیاسی نباشد. هیچ بخشی از مردم جامعه نیست که معترض و حق طلب و آزادیخواه نباشد. چند نمونه از شعارهای مشترک کف خیابان در این یک ساله را نگاه کنید. “حقوق های نجومی فلاکت عمومی”، “منزلت معیشت حق مسلم ماست”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”. “یک اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه”، “نماینده ٦٠ میلیون معلم یک میلیون”، “سفره ما خالیه، پز شما عالیه”، “مرگ بر دیکتاتور”. به بقیه شعارها که سیاسی تر و ضد حکومتی تر است مثل مرگ بر خامنه ای و حکومت اسلامی نمیخواهیم نمیخواهیم فعلا کاری نداشته باشیم. همین چند شعار اصلی که یک سال گذشته بارها و بارها در اعتراضات اجتماعی تکرار شده و فریاد زده شده، آیا گویای عمق آگاهی این جامعه نیست؟
مردم بحق جمهوری اسلامی را یک حکومت تحمیلی، اشغالگر، ناحق، مرتجع، وصله ناجور و باند مرتجع و عقب مانده میدانند که با هیچ چسب و سریشمی به این جامعه مدرن و آگاه امروزی ایران نمیچسبد. این حکومت با هزار ارگان سرکوب خودرا سرپا نگه داشته است. اما یک ذره حقانیت اجتماعی ندارد. منفور است. منزوی است. از دنیای امروز قرنها عقب است. و بطور قطع با انقلاب جدید مردم سرنگون خواهد شد. این را همه کس در ایران دارد فریاد میزند. آخوند و حزب اللهی و خواهر زینب و قاضی ریشوی مرتجع منفورترین و مسخره ترین موجودت این جامعه هستند که زن و مرد و پیر وجوان در همه جا دارند آنها را مسخره میکنند. اما مردم ساده نیستند که فقط از آخوند متنفر باشند. کل جماعت مفتخور سرمایه داری که با ثروتهای باد آورده پروار شده و دارد در ثروت غلت میزند منفور است. مردم با مبارزات و شعارهایشان عدالت اجتماعی، برابری اجتماعی، آزادی سیاسی، و مناسباتی مدرن و انسانی را فریاد میزنند و میخواهند. شعارهای هرروزه مردم بروشنی گویاست. منزلت و احترام و رفاه و آزادی و رفع تبعیضات حقوقی و اجتماعی فقط با رفتن آخوند بدست نمی آید. هستند نیروهای مرتجعی که تصور میکنند میتوانند مردم را به کنار زدن آخوندها و روی کار آوردن یک سیستم دزدی و چپاولگری مدرن تر فریب دهند. ما میدانیم که اشتباه میکنند. ما میدانیم که خودرا به نفهمی میزنند. اگر خودشان نمیدانند میتوانند امتحان کنند.
رسانه های بستر اصلی میخواهند به این مردم امثال رضا پهلوی و مجاهد و شیرین عبادی ها را بفروشند. این تلاشها برای این جامعه پوچ است. مردم آگاه ایران برای خلاص شدن از شر جمهوری اسلامی حتما امروز از این سیاستها و رقابتها و تلاشها استقبال و استفاده میکنند. اما در ایستگاه شاه و “اسلام دموکراتیک” و سرمایه داری نیم کلاچ و حقوق بشر قلابی توقف نمیکنند. بگذار اپوزیسیون راست و رسانه های غربی در دنیای خود ما کمونیستها را حاشیه ای کنند. اما ما تا همینجا کار خودرا کرده ایم. همین چند شعار که اشاره کردم و وسیعا در جامعه جای خودرا باز کرده تمام حرف ما کمونیستها را بیان میکند. ما اعلام میکنیم که اساسا چیزی جز همینها که کارگران و مردم ایران امروز بروشنی فریاد میزنند نمیخواهیم. حتی اگر ما امروز بفرض به ته صف رانده شویم و چراغ خاموش حرکت کنیم، یا حتی ساکت شویم، جامعه در ایستگاه سرمایه داری عقب مانده امروزی و امثال اینها متوقف نخواهد شد. چه کسی باور کند یا نکند حرف ما و سیاست ما دارد در جلوی صف میلیونی جامعه نمایندگی میشود. کمونیسم به زبان قابل فهم چیزی جز این نیست که یک اقلیت دزد و مفتخور بالای سر جامعه یکه تازی نکند، دزدی و اختلاس زندگی مردم را تباه نکند، تک تک مردم منزلت و رفاه داشته باشند، اعدام و زندان و زندانی سیاسی معنی نداشته باشد، تبعیض ملی و جنسی ریشه کن شده باشد، آزادی قانون باشد، مذهب در زندگی اجتماعی دخالت نکند و اعدام و قصاص برای همیشه برچیده شود و امنیت و ارامش و درمان و اموزش شامل همه باشد. هر انسان کمونیست و برابری طلب و آزادیخواهی باید عمیقا خوشحال باشد که مردم هرروز دارند همین ها را با شعارهایشان در خیابانها فریاد میزنند.
جمهوری اسلامی حکومتی بسیار عقب مانده و کثیف و جنایتکار و چپاولگر است. در نقطه مقابل این حکومت کثیف، بخش قابل توجهی از مردم ایران وسیعا آگاه و انسان دوست و مدرن و سکولار و آزادیخواه هستند. تردیدی نباید داشت که در این جامعه یک انقلاب مدرن، امروزی و انسانی و عمیق جامعه نه فقط حکومت چپاولگر و منفور و عقب مانده جمهوری اسلامی را بدون هیچ تردیدی در آینده نزدیک جارو خواهد کرد، بلکه این تحول جامعه از سرنگونی جمهوری اسلامی بسیار فراتر میرود. این انقلاب مدرن و پیشرو و انسانی جامعه را عمیقا شخم میزند و به سطح تحولات تکنولوژیک دوره کنونی میرساند و بسیار بیش از آنکه من وشما تصور میکنیم جلو می آید. این اوضاع بسیار شورانگیز و هیجان آفرین است. نه فقط آینده ایران بلکه آینده منطقه متاثر از تحولات پیشرو اجتماعی در ایران خواهد بود. باید به استقبال چنین تحول انسانی و زیبایی رفت.
کاظم نیکخواه ١٣ ژانویه ٢٠١٨