جامعه معترض ایران انتظار به میدان آمدن جنبش کارگری و مشخصا به میدان آمدن کارگران صنعت نفت، که شاهرگ اقتصاد کشور است، را میکشند که الحق اگر با یک درجه از سازمان یافتگی به میدان بیاید، هیچ قدرتی را یارای مقابله با آن نیست. منظور از “سازمان یافتگی” البته این نیست که انتظار سازمان یافتگی شسته و رفته آن بنشینم. مبارزه کارگری، بخصوص در جوامع اختناق و استبدادزده مثل ایران و عربستان، اینچنین کارکردی ندارد. اما بدون درجهای از سازمان هم مبارزه و اعتراضش جای چندان دوری نمیرود. این بحث – گرچه بسیار ضروری است – جایش اینجا نیست.
جنبش کارگری ایران دارد سال پر جنب و جوشی را پشت سر میگذارد. سالی بوده پر از اعتراض و اعتصاب. بسیاری از این اعتراضات بزرگ و مهم بودهاند؛ مثل نامه اعتراضی سرگشاده نمایندگان ١٢٠ هزار کارگر پیمانکاری صنعت نفت. سایت “اتحادیه آزاد کارگران ایران”، این نامه را، که خطاب به مقامات دولت اسلامی نوشته شده است، منتشر کرده که تدوین کنندگان آن بر چند نکته مهم که امروز جنبش کارگری علی العموم با آن روبرو است، انگشت گذاشتهاند. شایان ذکر است که این تا بحال سومین حرکت بزرگ کارگران نفت در سال ١٣٩٥ بوده است. در خرداد ماه با طوماری ١٠٥٠٠ نفره مطالبات خود را مطرح کردند و در ١٧ آذر هم قصد داشتند همراه با خانوادههای خود از سراسر کشور در مقابل ساختمان وزارت نفت در تهران دست به تجمع بزنند و دولت را برای افزایش دستمزد و سایر مطالبات خود تحت فشار بگذارند که عملی نشد. نامه اخیر نمایندگان کارگران ادامه آن دو اعتراض قبلی است که کارگران اعلام کرده بودند به مبارزه خود برای افزایش دریافتی ها و دستمزد ادامه خواهند داد.
نامه سرگشاده نمایندگان کارگران نفت در واقع بیان مطالبات کل جنبش کارگری و بخصوص آن بخش از جنبش کارگری است که اکنون تحت نام “قراردادی و پیمانی” با حداقل حقوق و مزایا مشغول به کار است. در بخشی از این نامه آمده است: “متاسفانه هنوز با نام پیمانکاری نفت از ما یاد میشود و قرارداد سالیانه منعقد میگردد؛ قراردادی بدون در نظر گرفتن پست سازمانی؛ ضرایب قانونی سختی کار؛ بدی آب و هوا؛ دوری از خانواده با کاری مشابه یک کارمند رسمی در همان شرایط ولی با اختلاف فاحش و تبعیض فراوان حق ما را نادیده میگیرند.” امروزه هر کارگری میتواند بجای کلمه “نفت” در این نقل قول کار خودش را قرار بدهد و خود را دقیقا در موقعیتی ببیند که کارگران قرارداد موقت و پیمانی نفت در آن قرار گرفتهاند.
مبارزه برای پایان دادن به تبعیض
روند اشتغال زیر حاکمیت جمهوری اسلامی قراردادی و ناامنی شغلی است. بنابر آمار خودشان، طی ده بیست سال گذشته بیش از ٩٥ درصد کارگران قرارداد موقت و قرارداد سفید امضا شدهاند. معنای واقعی این موضوع، همچنانکه در نامه مزبور هم مورد اشاره قرار گرفته، تبعیض فاحش در پرداخت دستمزد و حقوق در ازای انجام کار برابر زیر یک سقف است. یعنی سوابق کاری در پرداخت دستمزد و طبقهبندی مشاغل شامل حال این کارگران نمیشود. تبعیض آشکاری که اکنون به چالش کشیده شده، نه تنها کارگر معترض را در موقعیت معیشتی نامناسبتری از کارگران رسمی قرار میدهد، بلکه باعث ایجاد شکاف در درون صفوف کارگران نیز میشود؛ صفی که باید بعنوان جنبشی متحد و همبسته ظاهر شود تا راه بجائی ببرد. کارگری که نمیتواند مستقیما عامل ناامنی شغلی خود و پائین نگه داشتن حقوق خود را ببیند، به راحتی و آسانی می تواند با مهارت و تردستی عوامل رژیم به بازی گرفته شود و به کارگری که کارش فعلی رسمی است و بعضا در مورد موقعیت کارگران مورد تبعیض قرار گرفته هم خنثی است، کینه بورزد. این حتی در مواردی که کارگران سرکوب شده و موقعیت معیشتی شان هر روزه مورد حمله قرار میگیرد صدق میکند که کارگر خود را در موقعیتی میبیند که بقول معروف به کلاهش بچسبد!
ویژگی مبارزه این دوره کارگران
مبارزه کارگران در این دوره از یک ویژگی خاصی برخوردار است. گرچه کارگران در مراکز تولیدی زیادی زیر یک سقف مشغول به کار هستند، اما گاها با چند پیمانکار مختلف و با حقوق و مزایای کاملا متفاوتی، با قراردادهای موقت چند ماهه و سفید امضاء و بعضا رسمی به کار گرفته می شوند. اعتراض هر بخش از این کارگران بر تولید در کل آن محیط کار و بر اعتراض و روحیه اعتراضی کل کارگران آن محیط کار تأثیر مستقیم میگذارد. اعتصاب عمومی یک روزه ٢ سپتامبر ٢٠١٦ هند این را نشان داد که چگونه با اعتصاب بخش نسبتا کوچکتری از کارگران، حدود ١٨٠ میلیون کارگر، که کار آنها به کار آن بخش نسبتا کوچکتر وابسته بود، عملا وارد اعتصاب شدند. مسلما توقف کار کارگران قراردادی و یا رسمی در نفت و یا پتروشیمی و ماشین سازی ها و ذوب آهن و غیره مستقیا بر کار یکدیگر در آن محیطهای کار تأثیر دارد. این ویژگی اقتصادی – تولیدی پراکنده کردن کارگران در میان پیمانکاران مختلف و با قراردادهای متفاوت است. ویژگی سیاسی اعتراض کارگران در این دوره نیز وزنه سیاسی مهمی است که میتواند به اعتراضات گسترده در میان تودههای مردم در جامعه بدهد. جامعه آبستن تحولات عظیمی است. حکومت قادر به پاسخگوئی به پایهای ترین مطالبات کارگران و جامعه نیست. ریاضت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی با اعتراض وسیع کارگران روبرو شده است. جامعه از فقر بیسابقهای رنج میبرد. فساد گسترده در میان مقامات رژیم، شکاف عمیق طبقاتی، محرومیت از ابتدائی ترین امکانات رفاهی و ناکام ماندن برجام و غیره رژیم اسلامی را به لبه پرتگاه نزدیک کرده است. این ویژگی سیاسی است که وزنه اعتراضات و اعتصابات کارگری از نوع اعتراض کارگران قراردادی و پیمانکاری شرکت نفت را برجسته میکند.
کارگران میتوانند! کارگران میتوانند بعنوان رهبران جامعه به میدان بیایند و این جامعه تشنه آزادی را از این وضعیت رها کنند.
٨ ژانویه ٢٠١٧