حسن روحانی در آخرین توییت خود در روز سهشنبه ۱۴ دی در حساب توییتریاش اعلام کرد که: “دولت حاضر است با تشکیل سامانهای تمامی دخل و خرج و حسابهایش را روشن کند و از قوه قضاییه خواست که حسابهایش را روشن کند”. این اظهارات واکنشی به سخنان روز دوشنبه لاریجانی رییس قوه قضاییه است که گفته بود: “بابک زنجانی به ستاد حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، کمک مالی کرده” و افراد مرتبط با این موضوع احضار میشوند و اگر لازم شد، بازداشت خواهند شد”.
در ادامه گاز گرفتنهای هر دو قوه مجریه و مقننه از همدیگر، محسن اژه ای هم روز چهارشنبه وارد گود شد و گفت: “من خواهش میکنم شرط نگذارند، بیان کردن دخل و خرجها شرط نمیخواهد، بیایید بگویید برای انتخابات چقدر هزینه کردهایم و این هزینهها از کجا تأمین شده است”.
این اولین بار نیست که مقامات حکومت اسلامی از دزدی، فساد، حقوقهای نجومی و میلیاردر شدن همدیگر از قبل هستی مردم سخن میگویند. تاریخ موجودیت حکومت اسلامی از همان بدو ظهورش با فساد، دزدی و چپاول هستی مردم و دسترنج نیروی کارکن عجین بوده است. نفس لگدپرانی کاربدستان بالای قوه قضاییه و قوه مجریه به همدیگر بر سر غارت هستی مردم گویا تر از هر گونه حسابرسی بر سر حسابهای هر کدام از نهادهای غارتگر حکومت اسلامی است. تلاش حسن روحانی که میخواهد چهار سال دیگر حکومت اسلامی را نگه دارد، با تلاشهای باند لاریجانی ها و دیگر جناحهای رژیم فرقی ندارد. از اصولگرا و اصلاح طلب گرفته تا دیگر شبکه های تار عنکبودی در نهادهای مختلف و سپاه، همگی دستشان به ریسمان خدا آویزان است. هر دسته، جناح، باند و گروهی هدفی جز پایداری نظام اسلامی که منبعی عظیم برای غارت، چپاول و دزدیهایشان بحساب می آید ندارند.
از یک سو غارت و چپاول هستی مردم و میلیاردر شدن اوباشان اسلامی حاکم بر کشور و از سوی دیگر حقوقهای زیر خط گرسنگی، حقوقهای چندین ماه بتعویق افتاده کارگران، مرگ تدریجی گورخوابها و کارتن خوابها و دهها درد و مصیبت اقتصادی و اجتماعی تحمیل شده به مردم، تقابل هر روزه ای را بین مردم با حاکمان به امری روزمره تبدیل کرده است که مدام اوج میگیرد.
اسبها در سربالایی همدیگر را گاز میگیرند. اما دوره کنونی برای دزدان حکومتی تداوم آن سربالایی است که مردم بستوه آمده، مردمی که زندگی شان چهار برابر زیر خط فقر قرار گرفته است، مردمی که ماهیت دزدان حکومتی، از ولی فقیه گرفته تا پایینترین تفاله های اسلامی برایشان همچون روز روشن عیان است، با اعتراضات و نارضایتی های هر روزه خود به آنان تحمیل کرده و منتظر فرصتی برای پایان دادن به جهنم اسلامی حاکم بر ایران هستند. فضای ملتهب و اعتراضی در میان مردم بویژه فضای نارضایتی هر روزه کارگران، کاربدستان حکومت با تمامی دارودسته ها و جناحهایش را بیش از پیش بجان هم انداخته است. مردم بستوه آمده در ایران برای دست یابی به یک زندگی شایسته انسان امروز، یک زندگی مرفه، خوشبخت و سعادتمند، توام با حرمت و کرامت انسانی، راهی جز به زیر کشیدن حکومت دزدان، چپاولگران و آدمکشان اسلامی پیش رو ندارد.
۱۵ دی ۹۵
۴ ژانویه ۲۰۱۷