انترناسیونال: پس از دو سال از آغاز انقلاب زن، زندگی، آزادی و درحالیکه جامعه ایران و مردم معترض بیش از هر زمان در جوشوخروش هستند و باتوجهبه دستآوردهای غیرقابلانکار انقلاب تا کنون، یکی از سؤالات اساسی تودههای مردم این است که جمهوری اسلامی چرا سرنگون نمیشود. باوجود درگیر بودن در انواع بحرانها و مشکلات، اساساً چه فاکتور یا فاکتورهایی برای سرنگونی رژیم غایب است؟
حمید تقوایی: به نظر من سؤال اساسی این نیست که چرا رژیم هنوز سرنگون نشده. سؤالاین است که چرا بعدازاینهمه کشتار و سرکوب، مردم مرعوب و مأیوسنشدهاند! رژیم سرنگون نشده؛ ولی جنبش انقلابی برای سرنگونی در اشکال ودر عرصههای مختلف ادامه دارد.
سرنگونی در یک روز اتفاق میافتد؛ ولی مبارزه برای سرنگونی یک روند است. روندی که در آن صفوف انقلاب پالایش پیدا میکند، عمیقترمیشود و متعینتر و متشکلتر و متحدتر میشود. ما نهتنها در دو سالاخیر بلکه در تقریباً دو دهه اخیر شاهد این روند بودهایم. روندی که از ۱۸تیر ۷۸ تا کنون برآمدهای متعددی داشته است، و از همان مقطع حزب ما بهعنوان جنبش سرنگونی به آن رجوع کرد و به جامعه معرفی نمود.
خیزشهای۹۶ و ۹۸ آخرین برآمدهای این جنبش بودند و انقلاب زن، زندگی، آزادی نقطه اوج این جنبش است. آنچه تا قبل از ۱۴۰۱ حزب ما جنبش سرنگونی مینامیدو برای تقویت و گسترش آن بیوقفه مبارزه میکرد، اکنون با پرچم زن، زندگی، آزادی و بهعنوان اولین انقلاب زنانه تاریخ قد برافراشته وشهرت و محبوبیتی جهانی یافته است.
زمانی رژیمچنج، رفراندوم، تغییر قانوناساسی، استحاله و گفتمانهایی نظیر این به فضای سیاسیایران شکل میداد. انقلاب زن، زندگی، آزادی نقطه پایانی بر این گفتمانهایسازشکارانه گذاشت و سرنگونی حکومت به قدرت انقلابی مردم را به گفتمان مسلط در جامعه تبدیل کرد. این جنبش را با “رژیم سرنگون شد و یا نشد؟”نمیتوان ارزیابی کرد. شاخصاین است که آیا مبارزه مردم امروز قویتر و تعرضیتر و گستردهتر از دوره ماقبل ۱۴۰۱ است و یا ضعیفتر و محدودتر است و در مقابل، آیا رژیم متزلزلتر و به هم ریختهتر است و یا قویتر و منسجمتر. فکر کنم جواب این سؤالات برای هر کس اندک آشنایی با تحولات دو سال اخیر داشته باشد روشن است.
جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی شرایط سیاسی جامعه را به نفع مردم و به ضرر حکومت برای همیشه تغییر داده است و این شرایط دیگر قابلبازگشت به قبل از ۱۴۰۱ نیست.
قسمت دوم سؤال شما در واقع به فاکتور رهبری مربوط میشود. آنچه غایب است عروج نیرویی است که بتواند کل جنبش زن، زندگی، آزادی را نمایندگی کند و عامل وحدت و انسجام صفوف انقلاب حول یک خط و جهتگیری رادیکال و پیگیر باشد.در این جهت هم پیشرویهای ملموسی رخداده است. تا همینجا انقلاب تا حد زیادیپالایشیافته است و سره از ناسره جدا شدهاند. نیروهای اپوزیسیون راست،بهویژهسلطنتطلبها، که از نظر آرمانی و استراتژیک هیچ قرابتی با انقلاب ندارند و صرفاًبهخاطر عقب نماندن از قافله ظاهر انقلابی به خودگرفتهاندبیشازپیشکنار زده میشوند و نیروهای چپ و واقعاً انقلابی زمینه اجتماعی بیشتری پیدا میکنند. بهعنوان آخرین نمونه در مراسمهای بزرگداشت دومین سالگرد انقلاب، اپوزیسیون سلطنتطلب در خارج کشوربهجای بزرگداشت انقلاب و جانباختگان انقلاب به مجیزگویی از شاه و خاندان سلطنتی پرداخت و بهاینترتیببیشازپیش بیربطی و در واقع تقابل خود با انقلاب زن، زندگی، آزادی و اهداف و ارزشهای انسانی آنرا به نمایش گذاشت.
تأمین رهبری انقلاب در گرو اتکا به دستاوردها و پیشرویهای تاکنونی جنبش انقلابی بهمنظور ایجاد اتحاد و همراهی و هماهنگی بیشتر بین فعالین و دستاندرکاران انقلاب و جنبشهایاعتراضی است. در شرایطحاضرانقلاب آن برآمد خیابانی ماههای اول را ندارد؛ ولی جنبشهایاعتراضی در عرصههای مختلف به میدان آمدهاند.علاوه بر جنبش گسترده دادخواهی که یاد عزیزان جانباخته را زنده نگاهداشته و اندوه ازدستدادنآنان را به خشم و تعرض بدل کرده است، و جنبش بیحجابی کهعملاً حجاب را کنار زده و به قول خود حکومتیها اولین خاکریز نظام را فتح کرده است، جنبشهای اعتراضی متعددی، از جنبش بازنشستگان تا پرستاران و معلمان و کارگران نفت و پتروشیمی- کهامروز باید چشماندازبه میدان آمدن کارگران معدن را نیز به اعتراضات اضافه کرد – حضور میدانی گستردهای دارند. این جنبشها دیگر صرفاً به طرح مطالبات صنفی و مدنی محدود نیستند؛ بلکه پرچم خواستهای همگانی نظیر لغو اعدام و آزادی زندانیانسیاسی و اتحاد علیه فقر و فسادرا نیز برافراشتهاند. این جنبشهایعرصهای در واقع مانند شاخههایی از انقلاب زن، زندگی، آزادی عمل میکنند.
در کنار این اعتراضات خیابانی گفتمان انقلاب و تعرض به کل حکومت در بیانیهها و اطلاعیهها و فراخوانهایفعالین و چهرهها و نهادهای انقلابی، و در دیوارنویسیها و مدیای اجتماعی ادامه دارد.فضای سیاسی جامعه فضای سرنگونی است. جنگ بیامانی بین جامعهو حکومت در جریان است که مهر خود را بر هر حرکت اعتراضی مردم و عکسالعمل حکومت کوبیده است.
این شرایط نیرویی را به میدان میطلبد که مقابلهپایهای کل جامعه با نظام جمهوری اسلامیرا در خارج و داخل کشور نمایندگی کند و عامل اتحاد و انسجام و هماهنگی همه فعالین انقلاب و جنبشهای اعتراضی، و از این طریق اتحاد توده مردمی باشد که جانشان از جمهوری اسلامی به لب رسیده است. حزب ما با تمام توان خود تلاش میکند تا ایفاکننده این نقش باشد.
۴ مهر ۱۴۰۳ ، ۲۶سپتامبر ۲۰۲۴