بخش آخر
حسن صالحی: تحولاتی که بر شمردید مشخصاً از نظر اقتصادی و اجتماعی در ایران سوسیالیستی چه جایگاه و نقشی خواهد داشت؟
حمید تقوایی: ابتدا لازم است این را روشن کنم که ما خواهان برقراری جمهوری سوسیالیستی در ایران هستیم و هر جا در این مصاحبه به اقدامات “ما” رجوع میکنم منظور اقداماتی است که حزب ما معتقد است باید حکومت شورایی در جمهوری سوسیالیستی انجام دهد.
قبلاً در مورد اقدامات فوری که باید بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی انجام داد توضیح دادم. اینجا فقط یادآوری میکنم که خلعید فوری از مافیای اقتصادی که بیش از ۵۰ درصد اقتصاد ایران در دست آنها است، رایگان کردن بهداشت و درمان و آموزشوپرورش و وسائل نقلیه عمومیدرونشهریو دیگر خدمات شهری و رفاهی، از جمله اولین اقدامات دولت سوسیالیستی خواهد بود. در این مورد هم توضیح دادم که جامعه ایران از نظر منابع مالی غنی است و انجام این اقدامات کاملاًامکانپذیر است.
ولی در یک سطح پایهایتر برای سازماندهی تولید سوسیالیستی، یعنی تولید بر مبنای تأمین نیازهای عمومی و نه سودآوری، باید سیاستهایی را در دستور گذاشت که اساساً بر انقلاب صنعتی چهارم مبتنی است.
نکته اول این است که ما باید از تکنولوژی دیجیتال – کامپیوتری و الکترونیکی، اینترنت و رباتها و اپلیکیشنها (اپها) و پلتفرمهای مدیای اجتماعی و همچنین هوش مصنوعی و دیگر دستاوردهای انقلاب صنعتی چهارم- هم در صنایع بزرگ استفاده کنیم و هم در تولیدات و خدماتی که بهوسیله افراد و جمعهای کوچک و تشریکمساعیها در اینترنت و به شکل آنلاین انجام میشود. ما اپهای رایگان و open source را گسترش خواهیم داد و تلاش خواهیم کرد خدمات هر چه بیشتری به طور رایگان و یا با هزینه خیلی کم در اختیار جامعه قرار بگیرد.
به کمک برنامهها و اپهای کامپیوتری و با استفاده از هوش مصنوعی میتوان نوعی از تولید را سازمان داد که تماماً از بوروکراسی و مدیریت و صاحبکار و مالکیت بینیاز باشد. نمونههای چنین برنامههایی، مثل اسنپو یا اوبر که بالاتر توضیح دادم، فیالحال در جوامع سرمایهداری بکار گرفته شده. میتوان عامل صاحبکار و مالکیت بر این برنامهها را که تماماً زائد و نالازم است، حذف کرد و آنان را در جهت سیاست سوسیالیستی بکار گرفت. نمونههای دیگری که ذکر کردم – ویکیپدیا و برنامههایopen source و تولید افزایشی به کمکماشینهای چاپگر سهبعدی، airbnb ، هوش مصنوعی و رباتها و نظایر آن – همه میتوانند فارغ از سود و رقابت که امروز صرفاً از نظر حقوقی و قانونی و نه ملزومات عینی تولید، بر جامعه حاکم کردهاند، رها شوند و به طورگستردهای در خدمت رفع نیازهای جامعه قرار بگیرند. ما با کامپیوتریزه کردن هر چه بیشتر تولید کالا و خدمات، مدیریت هوش مصنوعی، علنی و آزادکردن کد برنامههای عامل و پلتفرمهای مدیای اجتماعی (open source)، تولید ثروت را همراه با کاهش ساعات کار، افزایش خواهیم داد.
نکته دیگر این است که میتوان با استفاده از هوش مصنوعی عمل و هدف سودآوری را از بازار حذف کرد؛ ولی نقشیکه بازار در عرضه و تقاضا و توزیع کالاها و مکانیسم تنظیم حجم تولید در هر بخش دارد را حفظ نمود. در بازار سرمایهداری این فاکتورها از طریق افزایش سودآوری، میزان نرخ سود در هر بخش و حرکت سرمایهها به بخشهایسودآورتر، تعیین میشود. ولی به نظر من این کاملاً ممکن است که به کمک مدیریت هوش مصنوعی در برنامهریزیهای اقتصادی بجای محور سود، تأمین نیازهای جامعه را اصل قرار داد و بر این مبنا میزان تولید کالاها و خدمات در بخشهای مختلف را تنظیم و تعیین نمود.
انقلاب صنعتی چهارم این اقدامات را کاملاًامکانپذیر کرده است. تولید در ایران سوسیالیستی اساساً به شکل تشریکمساعی و تعاونی انجام میشود به این معنی که مدیریت و صاحبکار، نه خصوصی و نه دولتی، در رأسشرکتها و مراکز تولیدی قرار ندارند و سود یا ارزش اضافه حاصل کار کارگران را به جیب نمیزنند، بلکه همه امور و تصمیمات در دست خود کارگران و تودههای مردمی است که در شوراها گردآمدهاند. شعار ما عبارت است از: از هر کس بهاندازه توانش و به هر کس بهاندازه کارش. این یعنی دستمزدها نه بر اساس سبد معیشتی و ارزش نیروی کار، بلکه ارزش کالاهای تولید شده بهوسیله هر کارگر تعیین میشود. این به معنی لغو نیروی کار بهعنوان یک کالا است. ما با تثبیت کامل تولید سوسیالیستی میتوانیم از این هم فراتر برویم و هرکس نه حتی بهاندازه کارش بلکه بهاندازه نیازش از ثروت اجتماعی برخوردار بشود.این به معنی بهرسمیتشناختن حق معاش و زندگی فارغ از میزان کار افراد است. (پرداخت حقوق پایه اولین گام در این جهت است). “از هرکس بهاندازه توانش به هر کس بهاندازه نیازش” کار را از معیار تأمین معیشت به یک فعالیت خلاقانه و آگاهانه و داوطلبانه تبدیل میکند. این امر با رشد تولید سوسیالیستی و وفور کالاها و خدمات موردنیاز جامعه امکانپذیرمیشود و آیندهای است که با انقلاب صنعتی چهارم بیش از هر زمان دیگر در چشمانداز ما قرار میگیرد.
روشن است که سوسیالیستی شدن کامل تولید در همه زمینهها و نهایتاً تحقق شعار “از هر کس بهاندازه توانش به هرکس بهاندازه نیازش”فوراً و دفعتاً ممکن نیست و نیازمند زمان است. ممکن است در مراکز تولیدی معینی نتوان فوراً از سرمایههاخلعیدکرد؛ ولی حتیدر این مراکز نیز میتوان استثمار را عملاً لغو کرد به این معنا که دولت شورائی مابهالتفاوت ارزش تولید شده و ارزش کالا، یعنی ارزش اضافه، را به کارگران پرداخت کند. بهعبارتدیگر گرچه ممکن است بخشهایی که به دلایل مختلف خلعید از سرمایه فوراً عملی نیست، بر اساس سودآوری کار کنند؛ ولی اینسود از درآمد کل جامعه پرداخت میشود و نه از استثمار کارگران.
جنبه دیگری که به مسئله تولید سوسیالیستی مربوط میشود فرهنگ کار و فعالیت تولیدی است. روند پیشرفت و تثبیت تولید سوسیالیستی در ایران درعینحال روند تبدیل کار از شغل به یک فعالیت خلاقانه داوطلبانه خواهد بود. کار در واقعاز جبر اقتصادی به جزء مهمی از هویت اجتماعی و زندگی اجتماعی افراد تبدیل خواهد شد.
مدافعین سرمایهداریاینطور استدلال میکنند که اگر معیشت افراد تأمین باشد کار نخواهند کرد. قیاس به نفس میفرمایند! این امر در مورد خود طبقه سرمایهدار صادق است؛ ولی در مورد بقیه افراد که زندگیشان در گرو کارکردن است صدق نمیکند. فرهنگی که کاپیتالیسم ایجاد میکنداین است که فعالیت تولیدی افراد ربط مستقیمی با تأمین معیشت آنان دارد. اما واقعیت آن است که وقتی کسی مجبور نباشد که برای تأمین معیشت خود و خانوادهاش کار کند، عاطلوباطل نخواهد ماند؛ بلکه برایرفاه جامعهای که زندگی او را تأمین کرده است آزادانه و داوطلبانه کار خواهد کرد. تولید در ماهیت خود امری اجتماعی است نه فردی. ازاینروتأمین معیشت افراد و نیاز و انگیزه افراد به کار و فعالیت تولیدی نیزبطریق اولی میتواند و باید امری اجتماعی باشد. وقتی جامعه معیشت و رفاه افراد را تأمین کند و اجبار اقتصادی از میان برخیزد تولید اجتماعی متوقف نخواهد شد، بلکه به فعالیتی داوطلبانه و خلاقانه، به جزء و رکن مهمی از زندگی اجتماعی،تبدیل خواهد شد و در نتیجه نیروی عظیمی در خدمت تولید نیازهای جامعه آزاد خواهد گردید.
اینها جهتگیریها و اهم اقداماتی است که در سطح اقتصادی انجام میشود.
از نظر سیاسی و اجتماعی مهمترین اقدام استقرار و تثبیت شوراها بهعنوانارگانهایحکومتی است. من قبلاً بر نقش شوراها تأکید کردم و توضیح دادم که چطور حکومت شورایی و اداره شورایی جامعه از طریق شبکه سراسری شوراها با بهرهگیری از اینترنت و امکانات سایبری کاملاًامکانپذیر است. سازمان شبکهای شوراها اجازه نمیدهد هیچ نوع هرم قدرت از بالا به پائین و کلاً هیچ نوعی از بوروکراسی اداری شکل بگیرد.بهویژه در ایران این امر زمینه اجتماعی بسیار مساعدی دارد؛ چون هم سازماندهی و فعالیت مبارزاتی از طریق مدیای اجتماعی امر رایجی است، و هم جنبش شورائی و خواست اداره شورائی امری سابقهدار و کاملاً در اذهان عمومی آشنا و معرفه است. کارگران و توده مردم ایران از انقلاب ۵۷ تا امروز هیچگاه آزادی را با پارلمان و انتخابات پارلمانی تداعی نکردهاند و این امر زمینه بسیار مساعدی برای برپاکردن حکومت شورائی در ایران فراهم میکند.
باید توجه داشت که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی خواهناخواه دوره گذاری خواهیم داشت. دورهای که برای استقرار و تثبیت کامل حکومت، چه شورائی و چه در هر شکل دیگری، ضروری است. در این دوره گذار نیز باید مردم وسیعاً در تصمیمگیریها دخالت داشته باشند. تصمیمات معینی نظیر تصویب قانون اساسی و تعیین نام نظام از طریق رفراندوم سراسری اتخاذ خواهند شد. ولی علاوه بر این در دوره گذار ازآنجاکه هنوز در سطح سراسری شوراها کاملاً شکل نگرفتهاندمیتوان در تصمیمگیریهای اجرائی و تعیین مقامات نیز با برگزاری رفراندوم و رجوع به رأی مستقیم همه مردم اقدام کرد. اینترنت انجام رفراندومها را هم بسیار تسهیل کرده است.
یک بخش از اقدامات فوری در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی تعیین تکلیف با نظام گذشته است. سران و مقامات جمهوری اسلامی که در جنایات و سرکوبگریهای حکومت مستقیم یا غیرمستقیم دست داشتهاند در دادگاههای عادلانه و علنی محاکمه خواهند شد؛ ولی هیچکسبه اعدام محکوم نخواهد شد. ما از روز اول اعلام میکنیم اعدام ممنوع است و از همان روز نخست قانون لغو اعدام را به اجرا خواهیم گذاشت. ما حبس ابد را هم غیرانسانیمیدانیم و این نوع مجازات را هم ممنوع اعلام خواهیم کرد.
جنبه دیگر که قبلاً هم بر آن تأکید کردم تضمین آزادیها است. ما آزادی انواع احزاب و تشکلهایغیردولتی که امروز وجود دارند – کمیتهها و اتحادیهها و شوراهای کارگری، کانونها و نهادها، سمنها، انجیاوها و غیره، و تشکلهای دیگری که فردا ممکن است به وجود بیاید – و ما تشویق و کمک میکنیم که به وجود بیایند -را قانوناً و عملاًتأمینمیکنیم. ایران سوسیالیستی سرزمین آزادیهایبیقیدوشرط بیان و عقیده و قلم و مطبوعات، آزادی مناظره و بحث و جدل و انتقاد و طنز، وآزادی اعتراض و تظاهرات و اعتصاب خواهد بود. در ایران سوسیالیستی هیچ مقام و ارگان و هیچ تابو و امر مقدسی که نتوان آن رابهنقد کشید و حتی مسخره و هجو کرد وجود ندارد. همه میتوانندسیاستها و اقدامات مسئولین و مقامات حکومتی را بهنقد بکشند و مخالفت و اعتراض کنند. شوراها هم گوش میکنند و تصمیم میگیرند. این آزادیها در قوانین ایران سوسیالیستی تثبیت و تضمین میشوند.
نکته دیگر این است که جامعه سوسیالیستی ایران جامعهایکاملاً باز و شاد وشفاف خواهد بود. باید از همان روز اول جهانیان ببینند که برخلاف تجربههای شکست خوردهای که تحت نام سوسیالیسم جامعهای بسته و عبوس ایجاد کردهاند، مرزهای ایران از همان روز نخست بروی همه خبرگزاریها و خبرنگاران و همه مردم مشتاقی که خواهان بازدید از ایران سوسیالیستی هستند باز است. میتوانند همه بیایند از نزدیک با مردم ایران و با وضعیت تازه در ایران آشنا شوند، مصاحبه کنند، فیلم و کلیپ ویدئو تهیه کنند و به دنیا مخابره کنند. ما از همه این فعالیتها استقبال میکنیم.
ما فستیوالها و کارناوالها و جشنهای خیابانی برگزار خواهیم کرد و همه هنرمندان و خوانندگان و همه مردم علاقهمند جهان را به شرکت در این مراسمها دعوت خواهیم کرد. ایران سوسیالیستی جامعهای مدرن و باز و شاد و سرزنده خواهد بود.
همچنین سمینارها و کنفرانسها و سخنرانیهای متعددی با شرکت آتئیستها و فعالین جنبش ال جی بی تی کیو+ و جنبش محیطزیست و صاحبنظران و چهرههای چپ و انساندوست و مترقی جهانی سازمان خواهیم داد. ایران سوسیالیستی به یک مرکز طرح پیشروترین و مدرن و مترقیترین نظرات هنری و ادبی و علمی و اجتماعی و سیاسی تبدیل خواهد شد.
اینها به طور خلاصه رئوس سیاستها و اقداماتی است ایران سوسیالیستی در دستور میگذارد و عملی میکند.
تقریباً همه این اقدامات متکی است بر شکوفائی امکانات تولید اجتماعی که در اثر انقلاب الکترونیکی حاصل شده است. ما این امکانات را، هم در زمینه تولید و اقتصاد و تأمین رفاه عمومی و هم در سطح فرهنگی و اجتماعی، وسیعاً به کار میگیریم. اگر بخواهم بر یک نکته تأکید کنم استفاده وسیع از تکنولوژی کامپیوتری در تولید نیازهای جامعه، در ساختمان حکومت شورائی، و در تأمینآزادیهای اجتماعی است. ما از همه امکانات رو به گسترشی که انقلاب بالنده و مداوم صنعتی چهارم ایجاد کرده برای ایجاد یک جامعه مرفه، باز شاد و انسانی استفاده خواهیم کرد.
حسن صالحی: توضیحات شما در مورداستفاده از تکنولوژی مدرن برای من این سؤال را مطرح میکند که چطور از بیکاری جلوگیری میکنیم؟ بکار گرفتن رباتها و هوش مصنوعی باعث شده است در بسیاری از رشتهها عده زیادی بیکار بشوند و به لشکر عظیم بیکاران بپیوندند. آیا در جامعه سوسیالیستی استفاده از تکنولوژی کامپیوتری همین عواقب را نخواهد داشت؟
حمید تقوایی: در جامعه سرمایهداری پیشرفت تکنولوژی به بیکاری منجر میشود چون میخواهند تولید بیشتر را به سود بیشتر تبدیل کنند و نه به کاهش ساعات کار و افزایش اوقات فراغت کارگران. ما برعکس عمل میکنیم. بهکارگیری امکانات انقلاب الکترونیک نظیر کامپیوترها و رباتها و هوش مصنوعی و اپها در خدمات و تولید و توزیع به این معناست که ساعات کار میتواند از نصف هم کمتر بشود – و سطح تولید امروزی نهتنها حفظ بشود؛ بلکه حتیافزایش پیدا کند. این روند باتوجهبه تداوم انقلاب صنعتی جاری، مدام شتاب بیشتری پیدا خواهد کرد. ما در ایران سوسیالیستی میتوانیم۵ روز کار در هفته و در گام اول روز کار ۶ ساعته داشته باشیم. با گسترش بکار گرفتن رباتها و اپها در مراکز تولیدی، میتوان روز کار را تا ۵ و ۴ ساعت در روز کاهش داد. کاهش ساعات کار یک روند مداوم در نظام سوسیالیستی ایران خواهد بود.
در فاز نهائی جامعه سوسیالیستی، یا جامعه کمونیستی، همانطور که قبلاً توضیح دادم رابطه بین ساعات کار با دریافتی کارگران، و همه مردم، قطع خواهد شد وهر کس نه بر مبنای کارش بلکه بهاندازه نیازش میتواند از امکانات رفاهی برخوردار شود و بهاینترتیبنهایتاً ساعات کار نقشی در تأمین رفاه عمومی مردم نخواهد داشت. در ایران سوسیالیستی “بیکاری” بهعنوان یک بلیه اجتماعی بیمعنی خواهد شد و تکنولوژی در خدمت افزایش “اوقات فراغت” هر چه بیشتر مردم قرار خواهد گرفت.
حسن صالحی: این تحولاتی که شما میگویید خیلی زیروروکننده و بنیادی هستند. آیا دولتها و کلاً نهادهای سرمایهداری جهانی ایران سوسیالیستی را تحمل میکنند؟ آیا آن را مورد حمله نظامی و یا تحریم اقتصادی قرار نمیدهند؟
حمید تقوایی: به نظرم میتوانیمدولتها را مجبور کنیم که ایران سوسیالیستی را تحمل کنند. ما متکی هستیم بر نیروهای مترقی جهانی، جنبش کارگری جهانی،احزاب و شخصیتهای چپ و پیشرو و کلاً مردم شریف دنیا که فیالحالمیبینیم چطور در حمایت از انقلاب زن زندگی آزادی فعال شدهاند. اگر این اقداماتی که توضیح دادم اجرا شود و از همان اولین روز یک نظام باز و آزاد و شاد و شفاف و مدرن را در برابر چشم جهانیان قرار بدهیم؛ اگر نظامی در ایران شکل بگیرد که از همان روز اول اعدام را ممنوع اعلام میکند و حتی سران حکومت ساقط شده را اعدام نمیکند؛ اگر از همان روز اول همه مرزها بروی خبرنگاران باز باشد و هر کس بتواند به ایران بیاید و با هر که میخواهد مصاحبه کند و گزارش تهیه کند؛ اگر اعلام کنیم که هیچ نوع تبعیضی را نمیپذیریم؛ اگر جهانیان برابری کامل زن و مرد، رفع ستم ملی، رفع ستم مذهبی، بهرسمیتشناسی حقوق رنگینکمانیها و قانونی شدن ازدواج آنها، و در سطح فرهنگی رواج موزیک و هنر و فرهنگ مدرن که غرب پیشتاز آن است، را در ایران سوسیالیستی مشاهده کنند، برای دولتها حمله به چنین کشوری بسیار مشکل خواهد بود.
ما روی توده مردم ایران و مردم آزاده جهان، نودونهدرصدیها در همه کشورها، حساب میکنیم. اینجا باز نقش مدیای اجتماعی برجسته میشود. در عصری که هر شهروند یک خبرنگار است هیچ دولتی توانایی سانسور اخبار مربوط به تحولات پیشرو و مترقی ایران سوسیالیستی، تحولاتی که مورد حمایت افکار عمومی در همه کشورهاست، را نخواهد داشت. نمیتوانندبهدور ایران دیوار بکشند و با تبلیغات جنگ سردی واقعیات را معکوس جلوه بدهند.
توده مردم ایران از زندگی هر روزهشان گزارش میدهند، با مدیای اجتماعی و رسانههای تماس میگیرند، واقعیات شورانگیز یک جامعه رها شده از کابوس جمهوری اسلامی را با همه در میان میگذارند و با استقبال نیروهای آزادیخواه و چپ و مترقی جهانی مواجه میشوند. دولتها اگر بخواهند به چنین جامعهای حمله کنند قبل از هر چیز موقعیت خود در کشور خودشان را از دست میدهند. ازاینرودولتها و سران کشورها، برای حفظ موقعیت و پایگاه اجتماعی و انتخاباتی در کشور خودشان هم شده ناگزیرند ایران سوسیالیستی را تحمل کنند و حتی با آن رابطه حسنهای داشته باشند.
از سوی دیگر با سقوط جمهوری اسلامی جنبش ضدانسانی و تروریستی اسلام سیاسی که سایه سیاه خود را بر خاورمیانه و همه جهان گسترده است ضربهای کاری خواهد خورد و از این نقطهنظر هم ایران سوسیالیستی با استقبال مردم منطقه و دنیا مواجه خواهد شد. دولتهایی که مدام علیه تروریسم اسلامی تبلیغ کردهاند و موضع گرفتهاندبهراحتی نخواهند توانست در مقابل انقلاب و نظامی قرار بگیرند که محور تروریسم اسلامی را در هم کوبیده است. ما از همان روز اول اعلام خواهیم کرد نه میخواهیمانقلابمان را بجایی صادر کنیم و نه رابطه خصومتآمیزی با هیچ دولتی داشته باشیم. از این نقطهنظر نیز خصومت با ایران سوسیالیستی کار بسیار دشواری خواهد بود.
مواضع و سیاستهای فوق، و مهمتر از همه برقراری آزادیهای مدنی و سیاسی و رفاه همگانی بر مبنای اقدامات فوریای که بالاتر توضیح دادم،عملیترین و مطمئنترین راه برای ممانعت از دخالتگریهای نظامی و حتی اعمال فشار دولتها علیه ایران سوسیالیستی است.
حسن صالحی: آخرین سؤال من این است که آیا این تبیین و درکی که شما از سوسیالیسم ارائه میدهید معطوف به آینده است و یا بر فعالیتهای امروز حزب هم تأثیرمیگذارد؟
حمید تقوایی: روشن است که ما باید این چشمانداز را از همین امروز در برابر جامعه قرار بدهیم.
تا جایی که به مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی برمیگردد اشاعه اینچشمانداز و این جهتگیری موجب تعمیق اعتراض و نقد توده مردم به وضعیت موجود میگردد. مثلاً تبیینی که ما از آزادی داریم به ” نه” به هر نوع دولت مافوق مردم و به اعتراض علیه نهتنها سانسور و بیحقوقیهای مدنی، بلکه به اعتراض علیه جبر اقتصادی ترجمه میشود. تصویر و تبیین ما از برابری به این معناست که هرنوع تبعیضی، از جمله تبعیض و نابرابری طبقاتی را نمیپذیریم؛ بیحقوقی و فرودستی ناشی از موقعیت اقتصادی افراد را نمیپذیریم؛ دره فاحش بین حقوقهای نجومی و فلاکت عمومی را نمیپذیریم. جامعه فیالحال در همین جهت حرکت میکند و وظیفه ما این است – و تا امروز هم همینطور عمل کردهایم – که”نه” مردم به وضع موجود را عمیق و ریشهای کنیم. اصطلاحی که ما در ادبیات حزبی بکار میبریم “تعمیق نه” مردم است، یعنی تعمیق انتقاد و اعتراض مردم به کل حکومت و نظام موجود. ما تلاش میکنیم این نپذیرفتن و انتقاد و اعتراض علیه وضعیت موجود را هرچه ریشهایتر، عمیقتر، انسانیتر و همهجانبهتر بکنیم. میتوان گفت این معنی سلبی چشمانداز سوسیالیسمی است که در برابر جامعه قرار میدهیم. سوسیالیسم به معنی نفی بردگی مزدی، نفی جبر اقتصادی و تبعیض طبقاتی.
یک نتیجه این گفتمان و تبیین سلبی از سوسیالیسم بالابردن سطح توقع و انتظار مردم از همه نیروهای اپوزیسیون است. تصویر و انتظار جامعه از آزادی و رهائی ارتقا پیدا میکند و عمیقتر و جامعترمیشود و در نتیجه هر حزب و نیروی اپوزیسیون که حتی ادعای آزادیخواهی و دفاع از حقوق بشر داشته باشد ناگزیر خواهد شد سیاستها و تبلیغات خود را با انتظار و توقع رادیکالیزه شده مردم وفق بدهد. کمااینکهدررابطهبا خواست لغو مجازات اعدام این اتفاق افتاده است و امروز حتی اپوزیسیون سلطنتطلب مخالف اعدام است.
هر نیروی اپوزیسیون اعم از راست و چپ و میانه اگر بخواهد رابطه خود را با جامعه حفظ کد مجبور است به انتظارات و خواستهای رادیکال مردم تن بدهد و این هم یک نتیجه دیگر اشاعه نقد سوسیالیستی به وضعیت موجود است.
در یک سطح عمومی باید گفت هر چه ما بیشتر رو به جامعه نقد عمیق به وضعیت موجود و تصویر انسانی از آینده را اشاعه بدهیم به همان میزان اعتراضات کل جامعه، فعالین انقلاب و جنبشهای اعتراضی، را رادیکالتر و در نتیجه مؤثرتر و کارسازترکردهایم.
مجموعه این فعالیتهانهتنها ما را در جهت درستی برای پیادهکردن سوسیالیسم قرار میدهد؛ بلکه همین امروز مبارزات انقلابی برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی را تعمیق و تقویت میکند و راه پیروزی و رهائی را هموار میسازد.
۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ۵ مارس ۲۰۱۴