انقلاب زن، زندگی، آزادی از زمان آغاز تا کنون دستاوردهای فراوانی برای جامعه ایران و جنبش سرنگونی داشته است. بدون تردید یکی از مهمترین دستاوردهای آن معرفی چهرههای تازه به جامعه و جهان بوده است. چهرههایی که برخی با مرگ و باختن جانشان و برخی دیگر با پراتیک و عملشان و تحمل حبس و شکنجه، نامشان در سراسر جهان شناخته شده است. تکتک این اشخاص نماینده نسل جوان و انقلابی و خواستها و مطالبات آحاد جامعه هستند. در کنار وجوه اشتراکی که این چهرهها با هم دارند طبیعتاً هر کدام دارای روحیات و طرز تفکر و منش متفاوتی هستند.
رنگارنگی این چهرههای شاخص نشان از همگانی بودن این انقلاب دارد. همه کسانی که تحت ستم حکومت اسلامی قرار دارند و جزء یکدرصدیهای حاکم نیستند و در ادامه وضع موجود هیچ منفعتی ندارند.
یادداشت حاضر به بهانه آزادی توماج صالحی نگاشته میشود که یکی از محبوبترینچهرهها نزد مردم است. محبوبیت وی دلایل عینی و روشنی دارد. ترانههایی که او نوشته، ساخته و اجرا کرده است مبنای اولیه آشنایی جامعه با او است. ترانههایی که در آنهابیواسطه به ظلمی که بر مردم روا میشود اشاره شده و بیهیچ واهمه و لکنتی، حرف دل تودههای مردم را به زبان رپ بیان میکند. اما توماج مطابق سنت رایج هنر اعتراضیدر ایران که خواننده و هنرمند اعتراض خود را تنها در چارچوب موسیقی بیان میکند و وظیفه دیگری برای خود نمیشناسد، عمل نکرد. او تنها به نوشتن ترانههای اعتراضی بسنده نکرد؛ بلکه گام در میدان عمل گذاشت. مانند تمام مردم معترض در تظاهرات خیابانی شرکت کرد، در فضای مجازی به فعالیت پرداخت و بیواسطه مردم را خطاب قرار داد و بارها با آنها صحبت کرد. او هنر خود را ضامنی برای “معافیت از مبارزه عملی” نکرد. او با این عمل خود به سایر هنرمندان معترض نیز درس بزرگی داد. مبارزه سیاسی را از راههای سیاسی پیش برد و در این راه شجاعت و جسارتی کمنظیر از خود بروز داد.
حکومت اسلامی بسیار سعی کرد تا از راههای مختلف از جمله با انتشار کلیپی تقطیع شده از زمان دستگیری وی نشان بدهد که او روحیه خود را باخته است. اما گذشت زمان درست خلاف این مدعا را به اثبات رساند. توماج همین کلیپ رسوا را دستاویزی قرار داد و از داخل زندان توسط وکیل خود از اداره اطلاعات اصفهان به دلیل نوع دستگیری خود شکایت کرد. توماج با این کار خود از درون دیوارهای زندان به همه نشان داد که همچنان مقاوم و استوار است و حتی در دوران حبس هم جانیان اسلامی را راحت نمیگذارد.
خبر آزادی توماج با قرار وثیقه تبدیل بهروز جشن مردم ایران شد و مدیای اجتماعی و اینترنت را زیرورو کرد. قهرمان مردم باصلابت و استوار از زندان آزاد شد و رژیم مجبور به عقبنشینی مفتضحانه شد. جمهوری اسلامی بارها قساوت و توحش خود را ثابت کرده است. برای کسانی که کوچکترین “جرمی” مرتکب نشده بودند حکم اعدام صادر کرده است. اما در مورد توماج با ارائه توضیحاتی مضحک در مورد آزادی وی، بیشتر خود را رسوا کردند و نشان دادند که قافیه را باختهاند. طبعاً ما در جریان جزئیاتی که در این مدت بر توماج گذشت نیستیم؛ اما آنچه مسلم است کوتاهآمدن رژیم از سر استیصال و درماندگی است.
خصائلی که جامعه در مبارزات توماج و شخصیت وی دیده است از جمله: جسارت و شجاعت، پیگیری و ایستادن بر سر اصول و غیره، فقط مختص به او نیست. اینها خصوصیات نسلی است که توماج از میان آن برخاسته است. این خصوصیات دقیقاً همان چیزی است که رژیم اسلامی را در هم خواهد کوبید و به تسلیم وا خواهد داشت. این روحیهای است که در سراسر جامعه جریان دارد. در وجود زنانی که حجابها را از سر بر میدارند و پیشتازان این انقلاباند، در وجود کارگرانی که سیلی از اعتراض و اعتصاب را سازمان میدهند، در وجود دختران معترض دانشآموز، در میان خانوادههای دادخواه و اکثریت عظیمی که بلند شدهاند تا شر این حکومت را از سر جهان کم کنند. میتوان گفت خاستگاه این روحیات نسل جوان است؛ اما فقط محدود به آنها نیست. همه جامعه و تمام نسلها از این روحیه تأثیرپذیرفتهاند. جامعه ایران، امروز سرشار از این روحیه است، در جنبوجوش و جوشوخروشو طغیان است. رژیم و سرانش اینهمه را میبینند و از وحشت مرگ رعشه بر اندامشان افتاده، نظامشان به لرزه درآمده و آیندهای برای خود متصور نیستند جز سقوط و سرنگونی.