جدید ترین

بیانیه ۴۶ کشوردر باره ادامه تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی- محمد شکوهی

روز چهارشنبه۱۸اکتبر مصادف بود با “پایان موعد تحریم‌های تسلیحاتی” جمهوری اسلامی بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل. در همین رابطه وزارت دفاع رژیم اسلامی همین روز با صدور بیانیه‌ای پایان تحریم‌های موشکی را «فرصتی برای اثبات اقتدار و تقویت توانمندی‌های دفاعی» عنوان کرده و تأکید کرد وزارت دفاع مصمم به پیگیری تقویت قابلیت‌های موشکی و تسلیحاتی بر اساس الزامات دکترین امنیت ملی نظام است”!
علی‌رغم این ادعای دروغ و خبرپراکنیرسانه‌های حکومتی پیرامون پایان تحریم‌های تسلیحاتی، در همین روز آمریکا به همراه ۴۶کشور دیگر در بیانیه‌ای از ادامه تحریم‌های موشکی ایران حمایت کرده و خواستار ادامه آنها شدند. این بیانیه گفته جمهوری اسلامی به تعهدات برجامی پایبند نبوده و تحریم‌ها ادامه می‌یابد و در آخر این بیانیه تأکیدمی‌کند: «امروز ایران بزرگ‌ترین ذخایر موشک‌های بالستیک خاورمیانه را در اختیار دارد و برنامه موشکی آن همچنان تهدیدی برای کشورهای منطقه و فراتر از آن است.ارائه فناوری موشکی و پهپادی ایران به شرکا و گروه‌های نیابتی خود، ثبات بین‌المللی را به خطر انداخته و تنش‌های منطقه‌ای را تشدید می‌کند».
با صدور بیانیه ۴۶ کشور این گمانه‌زنی‌ها تقویت شده است که احتمالاً آمریکا و متحدانشبه دنبال طرح و تصویب قطعنامه جدیدی در شورای امنیت علیه برنامه موشکی رژیم بوده که جایگزین قطعنامه قبلی شورای امنیت بشود. اما قطعنامه ۲۲۳۱ چه بود و شامل کدام تحریم‌های تسلیحاتی است وبر چه مبنایی استوار بود؟در توضیح این موضوع گزارش شورای امنیت و آژانس اتمی می‌گوید:
شورای امنیت سازمان ملل متحد ۲۹ تیر ۱۳۹۴ (۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵)توافق جامع اتمی میان ایران و گروه ۱+۵ را تأیید کرد و قطعنامه ۲۲۳۱ مبنایی برای روند برخورد بهبحران هسته‌ای و موشکی جمهوری اسلامی قرار گرفت. این قطعنامه می‌گویدروزی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید کند که ایران به اجرای توافق جامع اتمی، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، متعهد است، تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران لغو می‌شود.
بر اساس این قطعنامه تمامی تحریم‌های مالی، اقتصادی، نفتی علیه ایران لغو شد، اما برخی از محدودیت‌ها از جمله در مورد خریدوفروش تسلیحات متعارف و فروش موادی با کاربرد دوگانه نظامی را باقی گذاشت. بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱، صادرات و واردات تسلیحات متعارف نیز تا پنج سال ممنوع شد. بنا بر تصریح این قطعنامه، ایران از هر فعالیتی در زمینه موشک‌هایبالستیک با قابلیت حمل سلاح‌های اتمی تا هشت سال پس از روز قبول توافق، منع شد.در جریان نظارت بر اجرای بخش‌های فنی توافق جامع اتمی که به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سپرده شده است، مدیرکل آژانس باید به طور دوره‌ای شورای امنیت را از اجرای توافق و پایبندی ایران به تعهداتش مطلع کند.براین‌اساس پرونده ایران تا سال ۲۰۲۵ یا هر زمان زودتری که آژانس تأیید کند هیچ‌گونه فعالیت اتمی اعلام نشده‌ای در ایران وجود ندارد، در دستور کار شورای امنیت باقی می‌ماند، اما بر اساس مفاد قطعنامه ۲۲۳۱، ایران از ذیل ماده ۴۱ منشورسازمان ملل که به موضوع “تهدید صلح و امنیت جهانی” اشاره دارد، خارج شده و پرونده ایران دیگر به شکل اضطراری در شورا مطرح نیست.
آمریکا و متحدانش با استناد به مفاد این قطعنامه شورای امنیت دوباره موضوع تحریم‌هایتسلیحاتی را اجرایی کردند. علی‌رغمتلاش‌های کشورهای باقیمانده در برجام، فرانسه آلمان و انگلیس مبنی بر پیداکردن راهی برای خروج از بن‌بستبرجام، و اصرار جمهوری اسلامی به فعالیت‌های موشکی و هسته‌ای‌اش، احتمال ارجاع موضوع “تهدید صلح و امنیت جهانی” توسط جمهوری اسلامی به شورای امنیت وجود دارد. در این میان تأکید قطعنامه بر راستی‌آزمایی و تأیید اجرای تعهدات برجامی توسط رژیم کماکان ادامه داشته و تأییدصحت‌وسقم آن توسط آژانس اتمی مبنای هر تصمیمی دیگر در مورد بحران هسته‌ای و موشکی رژیم خواهد شد. این کل ماجراست.
بر اساس آخرین گزارشات آژانس اتمی، جمهوری اسلامینه‌تنها همکاری نکرده، بلکهتلاش‌هایموشکی‌اش را افزایش داده و حتی موشک‌هایی در دست تهیه دارد که قابلیت حمل کلاهک‌هایهسته‌ایرا دارند.جمهوری اسلامی در طول هشت سال گذشته مدام با دروغگویی به آژانس و خرید فرضت، مدام در صدد گسترش برنامه‌هایهسته‌ای‌اشبوده و درکنار این موضوعمحدودیت‌های جدید برای ورود کارشناسان این آژانس به وجود آورده،دوربین‌های آژانس را قطع کرده و هنوز جواب‌های روشنی مبنی بر پیداشدن ذرات اورانیوم در چندین تأسیساتهسته‌اینداده است. این وضعیت باعث شد که گروسی دبیرکل آژانس چند هفته قبل اعلام بکند که برجام به یک مرده شبیه است. بحران هسته‌ای حکومت و موضوع بازگشت پرونده موشکی و اتمی رژیم به شورای امنیت و از همه مهم‌تر احتمال بردن رژیم زیر اتهام “تهدید صلح و امنیت جهانی” توسط شورای امنیت، همچنان باز است.
در این میان وبا آزادی گروگان‌های آمریکایی از طرف رژیم و آزادسازی۷ میلیارد دلار دارایی‌هایبلوکه‌شده‌اش، هر دو طرف ادعا کردند که این امر اقدامی در جهت آغاز مجدد گفتگوها در مورد بحران هسته‌ای بوده و در تلاش هستند راهی پیدا بکنند. اما اوضاع روندی دیگری به خود گرفت.
در بطن یک چنین وضعیتی که تحریم‌ها و بحران هسته‌ای حکومتقرار دارد، با آغاز جنگ گروه تروریستی حماس و اسرائیل، و موضوعتهدید رژیم به دخالت در جنگ به نفع حماس و…. کل موضوع نحوه و نوع برخورد با جمهوری اسلامی فراتر از بحران هسته‌ای و تحریم‌ها را یک‌بار دیگر روی میز آمریکا و غرب آورده است. طبق معمول جمهوری اسلامی وسیع‌ترینحمایت‌ها را از گروه‌های تروریستی نظیر حماس و حزب‌الله، به‌ویژه در این اوضاع جنگی کرده و حتی پایش را فراتر گذاشته و تهدید به مداخله در جنگ کرده است.
معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه وارد تحولات جدیدی شدهکه بی‌تأثیر در نحوه برخورد آمریکا و غرب به بحران هسته‌ای و ادامه تحریم‌ها علیه رژیم نیست. اینکه آمریکا و غرب چه سیاستی جدیدی در برابر کرکری‌خواندن‌های رژیم در منطقه در پیش خواهند کرد، بستگی به برخورد رژیم به مهم‌ترین موضوع منطقه، یعنی جنگ حماس و اسرائیل دارد. خود همین موضوع که اولویت اول آمریکا و غرب در منطقه است، احتمال بازگشتطرف‌های درگیر در بحران هسته‌ای را تقریباً دور از دسترس کرده است. فعلاً اولویت غرب تشدید تحریم‌ها و اعمال فشار بیشتر به رژیم برای “کنترل و مهارش” برای جلوگیری از عدم ورود جمهوری اسلامی به جنگ در غزه متمرکز شده است.
بیانیه ۴۶ کشور و تمدید تحریم‌هایتسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی را یک واکنش و اعمال فشار آمریکا و غرب به این وضعیت در منطقه و تلاش‌های جمهوری اسلامی برای دخالت در جنگ غزه به نفع حماس و باز کردن جبهه جنگی دیگر از جنوب لبنان بر علیه اسرائیل باید دید. اولویت اول خاورمیانه الان جنگ حماس و اسرائیل است.
در این شکی نیست که همه تلاش‌ها و تقلاهای کشورهای باقیمانده در برجام در سال‌هایاخیر برایپیداکردنراه‌حلی برای خروج از بن‌بستهسته‌ای حکومت، عملاًشکست‌خورده است. یک فاکتور بسیار مهم در بحبوحه ادامه بحران هسته‌ای حکومت، موضوع انقلاب زن زندگی آزادی است. در طول یک سال گذشته این انقلاب یک‌بار دیگر ثابت کرد که جمهوری اسلامی نظام سرکوب و کشتار، حمایت از تروریسم و شریک غیرقابل‌اعتمادطرف‌های غربی برای حل بحران هسته‌ای‌اش است. روی برگرداندن کشورهای باقیمانده در برجام در کنار سایر مسائل و موضوعات عاجل فوری منطقه، از جمله انقلاب ایران، خود یک مانع نسبتاً بزرگی بر سر راه نحوه و چگونگی برخورد غرب و آمریکا به جمهوری اسلامی در این اوضاع است.قدرت این انقلاب کشورهای غربی را مجبور کرد که در بسیاری از سیاست‌ها و بخشا توافقات قبلی‌شان با رژیم تجدیدنظر کرده، آنها را دوباره باز تعریف کرده و به‌ناچار مجبور شدند جمهوری اسلامی را در جریان سرکوب انقلاب مردم ایران محکوم کرده و فشارها بر رژیم را افزایش بدهند.
جمهوری اسلامی در وضعیتی کاملاًبی‌افق و بسیار شکننده در برابر انقلاب مردم قرار دارد. تقلاها و تلاش‌های رژیم برای “عادی نمایی” اوضاع حکومت بی‌ثمر است. جهان غرب هم بخشا متوجه این امر شده است و به همین خاطر فعلاً ناچارند از شرط‌بندی روی اسب بازنده خودداری بکنند تا ببینند چه پیش خواهد آمد. درست در همین‌جا انقلاب در کمین جمهوری اسلامی نشسته است. کلید حل بحران هسته‌ای و موشکی، پایان‌دادن به جنگ‌افروزی نماینده و حکومتتروریسم اسلامی حاکم بر ایراندر دست مردم ایران است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *