روز شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ حمله غافلگیرانه تروریستهای حماس به مراسم جشنواره موسیقی “سوپرنوا” که همزمان با جشنواره یهودی “سوکوت”در صحرای جنوب اسرائیلجریان داشت و کشتار صدها نفر از مردم در این منطقه، بار دیگریک جنگ تماماًجنایتکارانهتمامعیار و گسترده در این منطقه کلید خورد.
در اولین لحظات حمله جنایتکارانه حماسعلیه شهروندان بیدفاع و بیگناه اسرائیلی،طبق اخبار منتشر شده ۲۶۰ نفر قتلعام شدند.آمار قربانیان همچنان در حال افزایش است. ارتش اسرائیل نیز متقابلاً و بلافاصله جنایات حماس را با جنایت علیه شهروندان فلسطینی پاسخ داد. حاصل این جنگ ارتجاعیتاکنونهزاران کشته و زخمی از هر دو طرف بوده که اکثریت آنها راشهروندان تشکیل میدهند.
در طول تاریخ جنگهای میان اعراب و اسرائیل و مخصوصاًمیان گروههای فلسطینی و اسرائیل، کشتارهای زیادی صورتگرفته و جنایات بیشماریکه به شیوههای تروریستی علیه شهروندان دو طرف توسط ارتش اسرائیل و گروههای جهادی و تروریستی اسلامی فلسطین اعمال گشته است. اما جنایاتی که این باربه وقوع پیوست، کمسابقه بوده است.
تصاویر پخش از اولین حملههای حماس به مردم اسرائیل و کسانی که در مراسم جشنواره موسیقی “سوپرنوا” شرکت کرده بودند، از تصور خارج بودند که چنین جنایاتی تا این حد شنیع و ضدانسانی و حتی ضد هر موجود زندهای ممکن است توسط جانورانی با رجوع به احکام کثیف خدا و پیغمبر و قرآنشان صورت بگیرد. تصاویر انسانهایی که سرگرم لذتبردن از جشنواره بودند و به یکباره با انفجار راکتهایارسالی جمهوری اسلامیوحشتزده و بیهدف به هر طرف برای نجات جان خود میدویدند، درحالیکهاز زمین هم مورد اصابت گلولههایمسلسلهایجنایتکاران قرار میگرفتند و بر زمین میافتادند، روح و روان هر انسانی غیر از تروریستهای حماس و حزبالله و سران جنایتکار جمهوری اسلامی را شدیداً آزرده میکرد و هر قلبی را به درد میآورد.
جانیان حماس که در ساعات اولیه حمله تروریستی، خود را پیروز میدان میدانستند با افتخار از قتلعام، به گروگان گرفتن و سلاخیکردن شهروندان و چرخاندن اجساد آنها با ماشین در سطح شهر فیلم میگرفتند و آن را پخش میکردند و این جنایات در رسانههای جمهوری اسلامی نیزبهعنوان دستاورد و پیروزی جنبش بهاصطلاح مقاومت بر صهیونیسم شیپور زده میشد.
از طرف دیگر ارتش جنایتکار اسرائیل که از یک دولت ارتجاعی دست راستی یهودی فرمان میگیرد، از زمین و هوا شهروندان فلسطینی را زیر آتشگرفته و کل منطقه غزه را به طور کامل به محاصره درآورده است و مانع از رسیدن مواد غذائی و آب و دارو به مردم شده است.
در این جنایت دوطرفه هیچ محدودیتی برای اقدام به جنایت نیست. انسانهایبیدفاع توسط هر دو طرف از آدمکشان و تروریستهای دولتی و اسلامی از زن، مرد، پیر و جوان، و کودک قتلعاممیشوند. شمار زیادی از اسیران و گروگانهای اسرائیلی از جمله ۴۰ کودک توسط حماس سر بریده شدند و جنایات نازیسم در جنگ جهانی دوم و داعش در چند سال اخیر را یادآوری کردند.
برای طرفین ارتجاعی این جنگ آنچه که مطلقاًبیاهمیت است، بهقتلرسیدن، مجروح شدن و آوارهشدن شهروندان در دو طرف نوار غزه است. نه برای حماس و اسلامیها و جمهوری اسلامی که برای کشتهشدگان و آسیبدیدگان، و آوارگان و محاصرهشدگان فلسطینی اشکتمساحمیریزند، مردم فلسطین و قربانیانش اهمیتی دارند و نه برای دولت جنایتکار و فاشیستی – مذهبی اسرائیل کشتار شهروندان اسرائیلی در جنگ برتریجویانهاش اهمیتی دارند.
این اشکتمساحریختنها و نالهکردنها بر اجساد کشتهشدگان، حائلی است برای پنهان نگهداشتن اهداف واقعی این جنگ و مسابقه آدمکشی از افکار عمومی که مدام در رسانهها توسط مفسران و سیاستمداران غربی و منطقهای و ژورنالیستهای نان به نرخ روز خور طرفدار هر یک از طرفهای جنگ تقویت میشود.
آنچه که تفسیر و تحلیلهای هر دو طرف جنگ و حامیان و پشتیبانانشان در مورد جوانب نظامی شروع جنگ جالبتوجه است، این است که متفقالقول هستند که حماس ارتش اسرائیل را غافلگیر کرده است. از طرف دیگر، موضعگیریها و ابراز نظرهای دولتهای اسرائیل و آمریکا در مورد نقش جمهوری اسلامی در حمله حماس غیرعادی به نظر میرسد.درحالیکه در حملات و اقدامات پیشین حماس و دیگر گروههای اسلامی علیه اسرائیل، دولت اسرائیل با صراحت و بدون ملاحظهکاری انگشت اتهام رابهسوی جمهوری اسلامی نشانه میرفت و دولت آمریکا در بیان نظرش همسویی زیادی با دولت اسرائیل داشت، اما این بار میگویند که مدارکی دال بر دستداشتن جمهوری اسلامی در حمله حماس به اسرائیل در دست نیست!
امر غافلگیری اسرائیل را شاید آنطور که کارشناسان نظامی و اطلاعاتی آشنا با ارتش اسرائیل بیان میکنند، بشود پذیرفت، اما موضعگیریها و اظهارنظرهای سران دولتهای اسرائیل و آمریکا که سعی میکنند نقش جمهوری اسلامی را در این جنگ انکار کنند، دیگر واقعی نیست.
خود سران حماس بارها اعلام کردهاند که از حمایت و کمکنظامی و تسلیحاتی و مالی جمهوری اسلامی مدام برخوردارند. از خامنهای گرفته تا رئیسی و فرماندهان نیروهای نظامی و سپاه تا هر امامجمعه و آخوند درجه چندم در حکومت و آخوندهای رانده شده از قدرت مانند خاتمی ابراز شادمانی و اعلام پیروزی کردند و مراسم جشن و شیرینی پخش کنی در تهران و برخی شهرهای دیگر برپا کردند.حتی واشینگتن پست در گزارشی به نقل از مقامهای امنیتی غربی و خاورمیانهای گفته است که حمله به اسرائیل با حمایت عمده جمهوری اسلامی که شامل آموزش نظامی و کمک لجستیکی و همچنین دهها میلیون دلار برای تسلیحات میشود، از یک سال پیشطراحی شده است.ولی بازهم مقامات اسرائیل وغربیهامیگویند مدارکی در دست ندارند!
این جنگ به هر طریقی و با هر فن و حقه نظامی ای شروع شده باشد، هم برای جمهوری اسلامی که تأمینکننده و پشتیبانیکننده مالی، لجستیکی و نیروی نظامی حماس در این جنگ است و هم برای اسرائیل یک نیاز و ضرورت بوده است. جمهوری اسلامی بهخاطر شرایط بحرانی داخلی ناشی از در جریان بودن یک انقلاب زیروروکنندهمجبور به بحرانآفرینی در خارج از مرزهای ایران بود تا بتواند افکار داخلی و جهانی متمرکز بر انقلاب و سرنگونی را بهسوی جنگ و بحرانهای ناشی از آن منحرف کند. همچنین جمهوری اسلامی بهخاطر انزوای بینالمللیاش و موقعیت شدیداً ضعیفش در منطقه که با برقراری روابط اسرائیل با کشورهای عربی، مخصوصاً عربستان رو به وخامت بیشتر میرود، نیاز به این جنگ داشت تا با حمله به اسرائیل، به کشورهای منطقه اخطار دورگیری از اسرائیل بدهد و به این طریق موقعیت منطقهای خود را بهبود ببخشد. برای دولت دست راستی اسرائیل هم این جنگ لازم بود. اسرائیل سالهاستمیکوشد تا غرب و آمریکا را مجاب به اتخاذ رویکردهای شدید علیه جمهوری اسلامی کند؛ ولی دولتهایغربی همواره با مماشات با جمهوری اسلامی برخورد کرده و نخواستهاند که آن را زیادی از خود دور کنند. حمله حماس حالا این مجوز را به دولت اسرائیل داده است تا به بهانه دفاع از امنیت شهروندان اسرائیلی و به قیمت کشتار شهروندان فلسطینی، با واردآوردن ضربات کاری به حماس و دیگر گروههای اسلامی، به جمهوری اسلامی غیرمستقیمضربه وارد کند.
نتیجه تاکنونی این جنگ برای بانیانش در هر دو طرف این بوده است که دولت اسرائیل دستش برای بمباران شهرهای فلسطینی و محاصره کامل آنها بهطوریکه امکان رسیدنهمهگونهآب و غذا و دیگر نیازمندیهای زندگی، باز شده و وسیعاً شهروندان را هم با سلاح و هم از طریق گرسنگیدادن کشتار میکند و درعینحال از حمایتها و کمکهای نظامی گسترده دولت آمریکا و گرفتن مجوز برای کشتارهای بیشتر برخوردار شود.
آمریکا بلافاصله بعد از شروع جنگ حماس و اسرائیل، ناو هواپیمابر “جرالد فورد” مجهز به زیردریایی و شمار زیادی هواپیماهای جنگنده، هزاران سرباز و چند کشتی پشتیبانی را در نزدیک اسرائیل مستقر کرده است و قرار است بهزودی ناو هواپیمابر “آیزنهاور” را هم به منطقه بفرستد.
جنگ حماس با اسرائیل، جمهوری اسلامی را که در آستانه سرنگونی بهوسیله انقلاب “زن، زندگی، آزادی ” است، نجات نخواهد داد. این جنگ بر خلاف انتظار جمهوری اسلامی نتوانست اذهان مردم انقلابی و تشنه سرنگونی در ایران را حتی لحظهای از تمرکز بر انقلاب به هم بریزد. عکسالعمل مردم در ایران نسبت به آنچه که طی همین چندروزه جنگ در غزه و اسرائیل در جریان بوده، این است که نقش جمهوری اسلامی را در حمله حماس قطعی میدانند و ضمن ابراز انزجار خود از هر دو طرف این جنگ ارتجاعی و جنایتکارانه و محکومکردن کشتار شهروندان اسرائیلی و فلسطینی به دست جنایتکاران، باور دارند که جمهوری اسلامی بهخاطر همه جنایاتش چه در داخل و چه در هر جای دنیا باید سرنگون شود و از تضعیفشدن جمهوری اسلامی، علیرغم انزجارشان از دولت دست راستی اسرائیل خوشحال هستند.شعاردادندهها هزار تماشاچی فوتبال در استادیوم آزادی علیه برافراشتن پرچم فلسطین توسط پاسداران فضای جامعه را بازتاب میدهد. از نظر منطقهای و بینالمللی هم جمهوری اسلامی نتوانست کمترین حمایتی را حتی از دولتهای مانند روسیه و چین و ونزوئلا کسب کند.
جنگ حماس و اسرائیل تاکنون ابعاد وسیعی از جنایت و قتلعام و ویرانی برای مردم فلسطین و اسرائیل در پی داشته است و با حمایت نظامی آمریکا، آتش آن شعلهورتر خواهد شد. وظیفه مردم متمدن و صلحدوست جهان است که علیه این جنگ جنایتکارانه بایستند و خواهان توقف فوری آن شوند. باید به دولتهای که هیزم آتش جنگ را فراهم میکنند، از جمله آمریکا اعتراض کنند و خواهان توقف ارسال جنگافزار به منطقه برای حمایت از اسرائیل شوند و همزمان خواهان توقف مماشاتهای آنها با جمهوری اسلامی که حامی گروههای تروریست اسلامی و تأمینکننده اصلی مالی و لجستیکی و جنگافزار آنها است، شوند و به روابط سیاسی و دیپلماتیکی با آن پایان دهند.