حفظ محیطزیست و تلاش برای پایداری آن از اهمیتی حیاتی برای سلامت و اقتصاد جوامع برخوردار است. اما عملکرد رژیم جمهوری اسلامی در حوزه محیطزیست باعث شکلگیری بحرانی بزرگ در ایران شده که حتی یکی از خوشآبوهواترین مناطق ایران یعنی استانهای شمال غربی را نیز تحتتأثیر قرار داده است. بحران محیط زیستی موجود در این منطقه تنها به دریاچه ارومیه که ۳ درصد وسعت ایران را شامل میشود، ختم نمیشود. در منطقه قرهداغ در سونگون نیز برای استخراج مواد ارزشمند معدنی، محیطزیست منطقه را دچار بحران بزرگی کردهاند. نمونه دیگر جنگل فندقلو در اردبیل است. این جنگل منحصربهفرد، یکی از لکههای نادر جنگلی در کره زمین و تنها لکه بازمانده از جنگلهای اولیه قبل از دوران یخبندان محسوب میشود که ارزشی منحصربهفرد دارد. اما متأسفانه شاهد تخریب این جنگل برای تهیه زغالچوب و ساخت ویلا هستیم که در سالهای اخیر تسریع نیز شده است.
اما شاید ملموسترین بحران محیط زیستی در آذربایجان، کمبود شدید آب و خشکشدن دریاچه ارومیه باشد که مستقیماً زندگی میلیونها نفر را تحتتأثیر قرار خواهد داد. بحرانی که علاوه بر بیکار نمودن هزاران کشاورز و به خطر انداختن امنیت غذایی کشور، باعث شده است تا به سبب طوفانهای نمکی حاصل از خشکشدن دریاچه ارومیه، حداقل ۱۰ میلیون نفر مجبور به مهاجرت شوند. قطعی مداوم آب و حتی چندروزه در برخی مناطق تبریز از جمله منطقه باغمیشه این شهر نیز سبب اعتراضات گسترده و در برخی موارد تظاهرات مردمی در مقابل ادارات دولتی شده است. مشکلی که البته محدود به شهرهایی نظیر تبریز نبوده و حتی در ماههای اخیر شاهد آبرسانی با تانکر برای دهها روستا در این منطقه بودهایم.
بسیاری از کارشناسان با استناد به برخی آمار عدم مدیریت صحیح در حوزه آب را عامل بحران موجود میدانند. بهعنوانمثال بهرهوری آب در بخش کشاورزی در ایران یکچهارم کشورهای توسعهیافته است. همچنین بیش از ۹۰ درصد آب شیرین در بخش کشاورزی مصرف میشوددرحالیکه سهم این بخش از اقتصاد کمتر از ۱۰ درصد است. اما برخی دیگر بحران موجود در این منطقه را بحرانی میدانند که رژیم جمهوری اسلامی تعمداً ایجاد کرده است.
روزنامه همشهری در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۳ طی مقالهای با عنوان «نمک دریاچه ارومیه باید برداشت شود؛ دو دلیل مهم» ارزش اقتصادی نمک دریاچه ارومیه را حدود ۱۰۰ میلیارد دلار عنوان کرده است. اسفند سال گذشته نیز وجود ماده ارزشمند و بسیار نادر «لیتیوم» در دریاچه ارومیه نیز خبرساز شد. تجارت نیوز در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ در یادداشتی تحت عنوان «نخستین معدن لیتیوم در ایران کشف شد/ دستاندازی به دریاچه ارومیه پایان مییابد؟» از زبان کارشناسان مینویسد: «پیشبینی میشود میزان لیتیوم در این دریاچه به میزانی است که بتواند تمام تقاضای آینده پیشبینیشده ایالات متحده و ۴۰ درصد تقاضای جهان را برآورده کند».
صدای آمریکا نیز در هشت شهریور سال ۱۳۹۰ گزارش داده بود که رژیم جمهوری اسلامی به دنبال استخراج اورانیوم از دریاچه ارومیه است. هرچند مسئولان رژیم وجود معادن اورانیوم در منطقه را رد کرده بودند؛ اما چند روز پیش، مجتمع «شهید مهدی باکری» بهعنوانبزرگترین معدن اورانیوم غرب ایران در محدوده معدنی جنگسر خوی با حضور معاون رئیسجمهور، رئیس سازمان انرژی اتمی و استاندار آذربایجانغربی افتتاح شد. معدنی که علاوه بر منافع اقتصادی، به لحاظ نظامی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
عدم جدیت رژیم در احیای دریاچه و گمانهزنی برای خشکاندن عمدی دریاچه تنها به موارد اشاره شده فوق ختم نمیشود. عیسی کلانتری رئیس سابق ستاد احیای دریاچه ارومیه در مصاحبه با خبرگزاری انتخاب در تاریخ ۹ خرداد سال جاری گفته است که مصرف آب کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دهههای اخیر ۵ برابر شده است. همچنین وی عنوان کرده است که فقط ۳ درصد اعتبارات احیای دریاچه ارومیه توسط دولت سیزدهم تخصیصدادهشده است.
به هر ترتیب این مردم منطقه هستند که با عوارض جبرانناپذیر خشکاندن دریاچه ارومیه مواجه خواهند شد. بر همین اساس برخی از فعالین و گروههای سیاسی در آذربایجان فراخوانی برای اعتراضات مردمی در تاریخ ۵ شهریور دادهاند تا مانع از اقدامات مخرب بیشتر در حوزه محیطزیست توسط رژیم جمهوری اسلامی شوند. تظاهرات پیشرو از دو جنبه حائز اهمیت است. از یک سو این تظاهرات در آستانه سالگرد خیزش زن زندگی آزادی خواهد بود و از سوی دیگر این اعتراضات برای بحرانی است که اینک سراسر کشور را درگیر خودکرده است و میتواند به نقاط دیگر نیز سرایت کند؛ لذا این اعتراضات شاید بتواند جرقه اعتراضات سراسری جدید در سال جاری باشد.