متن پیاده شده سخنرانی در پنل هلند در مورد منشورها
با سلام به شما عزیزان حاضر در این جلسه
مدتی بود بهخاطرکرونا این نوع جلسات حضوری تعطیل شده بود از پریسا پوینده عزیز تشکر میکنم که شروع به سازماندهی این پنلها کرده است.
قبل از هر چیز اجازه بدهید تسلیت بگویم به خانواده سه عزیزی که جمهوری اسلامی روز گذشته (۲۹ اردیبهشت) بیرحمانه اعدام کرد. همینطور تسلیت میگویم به مردم اصفهان و به همه مردمی که در طول هفته گذشته قهرمانانه بهپاخاستند و کارزار بسیار مهم و باشکوهی را در ایران و همینطور در خارج کشور پیش بردند. جمهوری اسلامی این سه جوان را بابیرحمی تمام اعدام کرد؛ اما جامعه نترسید. عکسالعمل دیروز مردم تهران و اصفهان با شعار “وای به روزی که مسلح شویم” جواب تعرضی و دندانشکنی به جمهوری اسلامی بود و اعلام این بود که کوتاه نمیآییم و به انقلابمان ادامه میدهیم.
بحث حول منشورهااست؛ اما برای بررسی منشورها باید دید مردم برای چه هدفی بهپاخاستهاند؟ چه میخواهند؟ برای چه انقلاب میکنند و اینهمه فداکاری میکنند؟ انقلابی که با هر افتوخیزی و علیرغم کشتار و سرکوب و دستگیری دههاهزار نفر از مردم معترض هشت ماه است ادامه دارد و میدانیم که با خیزشهای قبلی تفاوتهای اساسی دارد. مردم ایستادهاند و هر روز به اشکال مختلف، با خلاقیتها و ابتکارات مختلف، با شجاعت بینظیری مخصوصاً نسل جوان دارند خودشان را سازمان میدهند و جلو میایند. منشورها را در ارتباط با این مسئله میتوان بررسی کرد.
مردم بلند شدهاند برای تخریب. برای تخریب بنیادهای نظم حاکم. اقتصاد، سیاست، نیروهای سرکوب، کل حکومت و قوانینش وپایاندادن به تمام جنایاتی که جمهوری اسلامی در ۴۴ سال گذشته مرتکب شده است. جمهوری اسلامی با تمام جلوههای زندگی دشمنی دارد از آزادیهای مردم، رفاه مردم، حرمت مردم و کوچکترین نیازهای اجتماعی مردم و مردم علیه همه اینها و بنیادهای آن بلند شدهاند، علیه نیروهای سرکوب، علیه قوانین و بیحقوقی ضد زن، علیه اعدام و سنگسار و شکنجهها و اعترافگیریها، علیه فقر و محرومیتی که به اکثریت مردم تحمیل کرده، علیه خود مذهب و حکومت مذهبی. مردم به دنبال رفرم در این حکومت نیستند.اصلاحطلبی سالهاست شکست خورده. سال ۹۶ مردم با شعار اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا آخرین میخ را بر تابوت “اصلاحطلبی” حکومتی کوبیدند. اگر قابلاصلاح بود میشد اصلاح کرد؛ اما هیچ جای این نظام و این حکومت قابلاصلاح نیست و سر سازشی با هیچ بخشش نمیتوان داشت. بایدآن را تخریب کرد. انقلاب برای تخریب است. مردم بلند شدهاند تمام این دمودستگاه را در هم بشکنند. بلند شدهاند که نیروهای سرکوب را داغان کنند و بدون شکستن نیروهای سرکوب انقلاب به جایی نمیرسد، حکومتی و نظامی عوض نمیشود. بلند شدهاند که بنیادهای اقتصادی حاکم را که بر اساس استثمار اکثریت مردم سازمانیافته و فقر و محرومیت عظیمی به مردم تحمیل کرده دگرگون کنند. بلند شدهاند که تمام قوانین مذهبی عقبمانده ۱۴۰۰ سال پیش را جارو کنند. مردم برای آزادیهای اساسی بلند شدهاند. انقلابی که در ایران جریان دارد صدبار از انقلاب کبیر فرانسه که بیش از دویست سال قبل اتفاق افتاد عمیقتر و اساسیتر است و منشأ تحولات مهمی نه فقط در ایران و خاورمیانه بلکه در سراسر جهان خواهد بود. این اولین انقلاب زنانه در جهان است و میبینیم که با چه استقبال باشکوهی از جانب مردم آزادیخواه دنیا و بسیاری از نهادهای بینالمللی مواجه شده است.
خانم رضوان مقدم به نکته درستی اشاره کردند که سال ۵۷ این امکان نبود که خواستها شفاف شود و احزاب و سازمانهای مختلف شکل بگیرند،جبهه ملی و نهضت آزادی و حزب توده هم در همان سنت ملی اسلامی قدیم بودند وتسمهنقاله قدرتگیری جمهوری اسلامی شدند. ولی این بار جامعه ۴۴ سال جنگیده. به درجاتی مردم خود را متشکل کردهاند، بیانیهها و منشورهایشان را دادهاند، و این یک تفاوت اساسی است با شرایط سال ۵۷. الان جنبشها و احزاب طبقات مختلف وجود دارند و هر کدام منشورهای متفاوت خود را ارائه کردهاند.
یکی از این منشورها منشور ششنفره رضا پهلوی و پنج نفر دیگر است که در نطفه خفه شد. علتش بدقلقی و قلدرمنشی رضا پهلوی نبود. روشن است که رضا پهلوی شاهزاده است و نمیتواند با دیگران کار مشترک بکند. طرفدارانش هم اعتراض داشتند که چرا رفتهای با دیگران شریک شدهای. تو شاهزادهای باید بالاتر از همه بایستی. اما علت اصلی شکست این منشور این بود که علیه مردم بود علیه انقلاب بود. وسط انقلابی که مردم میگویند سپاهی بسیجی داعش ما شمایی بلند شده میگویدمیخواهیم ارتش را نگهداریم و سپاه راهم حالا بدون حاج زاده و سلامی، در آن ادغام کنیم. خیلیهایشان بچههای سپاهاند در جبهه با عراق جنگیدهاند. انگار این جنگ، جنگ مردم بوده. جنگی بوده که بچهها را کلید بهشت دور گردنشان میانداختند که روی میدان مین بروند. جنگی که ۵۰۰ هزار در ایران و همان اندازه در عراق کشته داد. جنگی که میشد حتی از شروعش جلوگیری کرد یا در اواسط جنگ به آن پایان داد؛ ولی جمهوری اسلامی ادامه داد. خمینی گفت این جنگ برکت است؛ چون برای سرکوب مردمی که انقلاب کرده بودند و همچنان در میدان بودند لازم داشت. رضا پهلوی ۱۲ سال قبل گفت سپاه که در جنگ از ملت خود دفاع کرده بر روی مردم شلیک نمیکند. یعنی بحث سپاه را نگهداریم از سالها قبل بحث او بوده و در منشور ششنفره این منویات شاهزاده مطرح شده. وسط انقلاب که مردم بلند شدهاندمیگویند رفاه میخواهیم نمیخواهیم استثمار شویم و فقر و محرومیت نمیخواهیم، این منشور یادش آمده که راه را برای سرمایهداران خارجی باز کند انگار مشکل مردم این بوده. یک کلمه از آزادیهای بیقیدوشرط برای مردم حرف نمیزند. سکولاریسم بهقول خانم مقدم چیز زیادی را نمیرساند. اینقدر مردم ضد مذهب شدهاند که اینها مجبور شدهاند یک سکولاریسم خشکوخالی را در منشورشان مطرح کنند. ولی در مقابل حکومتی که ۴۴ سال به اسم مذهب و خدا و الله و پیغمبر و قرآن مردم را سرکوب کرده مردم فقط سکولاریسم نمیخواهند مردم میخواهند دست مذهب را از زندگیشان کوتاه کنند. از زندگی زنان و کودکان کوتاه کنند. حجاب کودک را ممنوع کنند میخواهند مذهب رسمی نداشته باشند و تمام اموالی که امامزادهها و نهادهای مذهبی و آیتاللههای میلیاردر دزدیدهاند از دستشان درآورند و صرف رفاه مردم کنند. مردم میخواهندبیدینی هم آزاد باشد این منشور ازاینها حرفی نمیزند از تکثر مذهب صحبت میکند انگار مشکل مردم تکثر مذهب است حالا یک سکولاریسمی میگوییم؛ اما روحانیت و آخوندهای خوب را میاوریم در دمودستگاه حکومت شریک میکنیم. بجای اینکه بگوید ستم مذهبی نباید باشد و مذهب نباید در هیچ عرصهای از زندگی مردم دخالت کند بهجز پستوی ذهن برخی از افراد مردم، میخواهد با مذهب بسازد.
منشور پنج تشکل جمهوریخواه هم ضمن احترام به آقای آرسننظریان که از طرف این پنج تشکل اینجا حضور دارند، هیچ تفاوت اساسی با منشور ششنفره ندارد. در سه جای این منشور از تمامیت ارضی صحبت شده. هیچ بخشی از مردم ایران جدایی نمیخواهند؛ ولی سؤال من این است که اگر مثلاً مردم کردستان که سالها تحت ستم بودهاند روزی زیر نظر یک نهاد بینالمللی رفراندوم کنند و اکثریتشان تصمیم به جدایی بگیرند برای تمامیت ارضی با توپ و خمپاره سراغ آنها میروید؟ همانطور که زمان شاه و جمهوری اسلامی با گلوله سراغ این مردم رفتهاند؟ چرا از همینالان شمشیرتان را علیه مردم بلند کردهاید؟ گویا مردم انقلاب کردهاند برای حفظ سپاه که از یکپارچگی سرزمینی (تمامیت ارضی) دفاع کند؟ هیچ بخشی از مردم کردستان هیچ حزب و جریان مطرحی در کردستان از جدایی صحبت نکرده حداکثر از خودمختاری و فدرالیسم صحبت کردهاند من شخصاً با اینها مخالفم. اگر حقوق برابر شهروندی وجود داشته باشد و از همینالان حق جدایی برای آنها به رسمیت شناخته شود آنوقت است که با سایر مردم اتحاد عمیقتری میکنند. جریاناتی که چماق تمامیت ارضی بلند میکنند تجزیهطلبترین بخش جامعهاند.
یک دقیقه بیشتر وقت ندارم در قسمت سؤال و جوابها امیدوارم فرصت باشد به خیلی از نکات دیگر بپردازم. اینجا خیلی فشرده به منشور بیست تشکل صنفی و مدنی و منشور مطالبات پیشرو زنان اشاره میکنم که نه ملاحظه خاتمی را دارد نه اصلاحطلبان. این منشورهامیگوید کل این اوضاع باید عوض شود و به این معنی دارد کل این انقلاب را نمایندگی میکند و پرچم این انقلاب است. این منشورهامیتوانند نماینده اتحاد مردم باشند و مردم را متحد کنند. برعکس جریاناتی که یک کلمه از آزادیهای بیقیدوشرط و از رفاه مردم حرف نمیزنند،میخواهند ارتش و نیروی سرکوب را نگهدارند و یک کلمه از محاکمه سران حکومت صحبت نمیکنند نماینده تفرقه و سرکوباند، ضد این انقلاب هستند. ولی منشور بیست تشکل و منشور مطالبات پیشرو زنان با امضای ۱۷ نفر از فعالین شجاع و جسور رهایی زن بخشهای مختلف مردم را نمایندگی میکنند. کارگر و زن و جوان و دانشجو و معلم و بازنشسته و خانواده دادخواه و مردم فقیر را دارند نمایندگی میکنند و هیچ نگران این نیستند که حالا با این حرفها اصلاحطلبان خوششان میاید یا نه. منشورهای دیگری که گفتم چشمشان به بالا است، به اصلاحطلبان و سپاه و بخشی از خود حکومت است، منشور بیست تشکل درست نقطه مقابل این منشورها است و نقطه قوتش این است که بیست تشکل با سابقه دهها سال مبارزه که اکثر فعالینشان سالها در زندان بودهاند و یا امضاکنندگان منشور مطالبات پیشرو زنان اینها جنگیدهاند و محکم ایستادهاند و رادیکال همه حرفشان را زدهاند. اینها هستند که روح و احساس این انقلاب را نمایندگی میکنند. پس زندهباد منشور بیست تشکل صنفی و مدنی زندهباد منشور مطالبات پیشرو زنان.