
انترناسیونال: حزب کمونیست کارگری سالها است که در زمان برگزاری اجلاس سالانه سازمان جهانی کار دست به تجمع و اعتراض میزند و خواست اخراج جمهوری اسلامی از این سازمان را مطرح میکند. بهعنوان یکی از سازماندهندگان همیشگی این اعتراضات لطفاً توضیح دهید دلایلتان برای طرح این خواست چیست؟ آیا اگر جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار اخراج شود، تغییری در وضع حقوق و وضعیت معیشت کارگران در ایران ایجاد میشود؟
شهلا دانشفر: هفده سال است که ما کارزار اخراج جمهوری اسلامی این حکومت آپارتاید جنسی و جنسیتی، حکومت اعدام و سرکوب و ویرانگر انسانیت که مظهر جنایت علیه بشریت است را دنبال میکنیم و خواست ما بایکوت و انزوای جهانی آن است.
ما در چندین سال اول شروع این کارزار همزمان با اجلاسهای سالانه سازمان جهانی کار به ژنو رفته و در اعتراض به حضور نمایندگان حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی و عضویت آن در این سازمان در همان روز آغاز اجلاسها به کمک اتحادیههای کارگری جهانی موفق میشدیم که به درون سالن کنفرانس راه پیدا کنیم و با دردستداشتن عکسهای کارگران زندانی در ایران و پخش بیانیههای اعتراضیمان در محل، صدای اعتراض کارگران و مردم ایران باشیم. حضار نیز با کفزدن ما را مورد حمایت قرار میدادند. این کار ما حتی به کشورهای دیگری نیز که با دیکتاتورها طرف هستند جرئت بخشید و راه نشان داد. ما در این اجلاسها پرچم جمهوری اسلامی را پایین کشیدیم و فعالیتهایمان در بزرگترین رسانههای جهانی بازتاب مییافت. بدین ترتیب توانستیم صدای رسا و قدرتمند خود را به گوش جهانیان برسانیم.
اما با شدت پیداکردن تمهیدات امنیتی سازمان جهانی کار و باتوجهبه اینکه ما کار خود را کرده بودیم، تصمیم گرفتیم با برگزاری آکسیونهای اعتراضی در مقابل اجلاس آی ال او اعتراض خود را دنبال کنیم و این اعتراضات هر ساله ادامه یافت. امسال نیز همین برنامه را در دستور داریم.
“کمیته سراسری برگزاری تجمع اعتراضی در ژنو” در اعتراض به حضور جمهوری اسلامی در اجلاس سازمان جهانی کار و در همبستگی با مبارزات کارگران در ایران برای روز جمعه ششم ژوئن ۲۰۲۵ به برگزاری آکسیونی فراخوان داده است. اتحادیههای کارگری مختلفی از فرانسه، سوئد، ایتالیا، دانمارک، آلمان و سوئیس از این آکسیون اعتراضی اعلام حمایت کردهاند. ما هم آنجا خواهیم بود. ضمن اینکه یکی از اعضای نهاد “کمپین برای آزادی کارگری زندانی (Free Them Now)”عضوی از این کمیته است و ما همگان را به شرکت در این آکسیون اعتراضی فراخواندهایم.
بعلاوه ما همواره طی نامههایی به اتحادیههای کارگری جهانی خواستار حمایت از این اعتراض شدهایم و پاسخهایی هم گرفتهایم. همچنین طی نامههایی اعتراضی و سرگشاده به آی ال او خواستار این شدهایم که صدای کارگران و مردم ایران را بشنوند. به مماشاتگریهایشان پایان دهند و همانطور که حکومت آپارتاید نژادی آفریقای جنوبی در سطح جهان بایکوت و از همه سازمانها و مراجع بینالمللی از جمله آی ال او اخراج شد، همانطور که نمایندگان حکومت فاشیست هیتلری با خواست نمایندگان اتحادیههای کارگری جهانی از سازمان جهانی کار اخراج شدند، باید جمهوری اسلامی هم از این سازمان بیرون انداخته شود و بایکوت جهانی گردد.
ما در این مدت توانستهایم شماری از اتحادیههای کارگری که بعضاً بالای ۵۰۰ هزار عضو دارند، از کانادا، سوئیس، عراق و استرالیا و لیستی از اکتیویستهای کارگری و اجتماعی و کمپینرهای سیاسی در سطح جهانی را با خود همراه کنیم. در دیداری که با مسئول سیاست بینالمللی کنفدراسیون عمومی کار ایتالیا CGIL ، اتحادیهای با پنج و نیممیلیون عضو داشتیم آنها در همراهی با صحبتهای ما بر اخراج نمایندگان تشکلهای دستساز حکومتی از سازمان جهانی کار تأکید داشتند. از نظر من اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار یک گام مهم از بایکوت و انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی و یک عرضه مهم جنبش سرنگونی و تضعیف این حکومت در سطح جهانی است. بعلاوه یک تلاش ما بازتاب دادن صدای اعتراض کارگران و مردم ایران در چنین اجلاسهایی است که قدم مهمی در جهت انزوای جهانی جمهوری اسلامی است. تأکید ما به اتحادیهها و نهادهای انساندوست جهانی همواره این بوده است که با حمایت خود از کارگران زندانی و تمامی زندانیان سیاسی و با اعتراض علیه اعدامها به دولتهای خود فشار بیاورند که به مماشات خود با جمهوری اسلامی پایان دهند و این حکومت کثیف و جنایتکار را طرد و زیر فشار سنگینی قرار دهند و این کار از نظر ما یکشکل عملی و مؤثر حمایتهای بینالمللی از کارگران و مردم ایران است؛ بنابراین اینها همه اهداف ما در پیشبرد کارزار بایکوت جهانی جمهوری اسلامی و از جمله حضور اعتراضی ما در برابر اجلاسهای سازمان جهانی کار است و وقتی از این منظر به این فعالیتها نگاه کنید جایگاه و اهمیت این کار بیشتر روشن میشود.
اما پرسیدهاید که آیا با اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار تغییری در وضع حقوق و وضعیت معیشت کارگران در ایران ایجاد میشود؟ در پاسخ میگویم این تأثیر فوراً در معیشت و وضعیت حقوقی کارگران در ایران قابلمشاهده نیست. همانطور که یک اعتراض معین الزاماً فوراً به حل مشکل معیشتی کارگر منتهی نمیشود. اما اعتراض کارگر اولاً مانع تعرضات بیشتر میشود. ثانیاً به اعتراضات کارگران قدرت بیشتری میدهد و در نتیجه کارگران با اتحاد بیشتری میتوانند برای تحقق خواستهایشان به جلو گام بردارند.
دررابطهبا سؤال مورد اشاره شما نیز همین منطق صادق است. پیشبرد کارزار اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار و هر قدم از پیشروی ما در این عرصه، جمهوری اسلامی را در سطح بینالمللی در موقعیت ضعیفتری قرار میدهد و به انزوای جهانی آن شدت میبخشد و این خود توازن قوا را به نفع مبارزات کارگران و مردم ایران بهبود میدهد. به عبارت روشنتر گسترش جلب حمایتهای بینالمللی اتحادیههای کارگری و افکار مردمی فشاری بر روی دولتها و نهادهایی چون آی ال او است که به مماشاتشان با جمهوری اسلامی خاتمه دهند. ضمن اینکه انزوای جهانی جمهوری اسلامی بحرانهای سیاسی – اقتصادی حکومت را تشدید کرده و فشار بیشتری بر گرده حکومت وارد میکند و این مهم است.
انترناسیونال: همانطور که اشاره کردم خواست فوق سالها است که از جانب حزب مطرح میشود. موانع اصلی تحقق این خواست تا کنون چه مواردی بودهاند؟ چرا علیرغم اطلاع نهادهای بینالمللی از وضعیت کارگران در ایران، آی ال او همچنان از اخراج جمهوری اسلامی سر باز میزند؟
شهلا دانشفر: بایکوت جمهوری اسلامی و بهعنوان قدمهای اولیه اخراج آن از سازمان جهانی کار، تابعی از پروسه پیشروی جنبش سرنگونی در ایران است. ضمن اینکه هر قدم پیشروی در این عرصه تقویتکننده جنبش سرنگونی است. یک مانع اصلی منافع اقتصادی دولتهای غرب و آمریکا و مماشاتگریهایشان با حکومتهای دیکتاتوری چون جمهوری اسلامی است. همینالان شما حکومت اسلامی را در موقعیتی تسلیم شده در پای میز مذاکره با ترامپ میبینید. ترامپ نمیخواهد جمهوری اسلامی بمب هستهای داشته باشد. ترجیح میدهد با مذاکره و توافق ایران را وادار به تسلیم کند. چماق گزینه جنگ و یا بمباران مراکز هستهای جمهوری اسلامی را هم بالای سر حکومت قرار داده است. ضمن اینکه گفته است میخواهد ایران تحت همین رهبری کشوری ثروتمند و موفق باشد. دول غرب نیز با این سیاست همجهت هستند و امروز میبینیم که جمهوری اسلامی که از نظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و موقعیت منطقهای و بینالمللی خود را شکستخورده میبیند تسلیم به چنین مذاکراتی شده است؛ بنابراین سیاست این دولتها بایکوت جمهوری اسلامی نیست. بلکه مماشات و در کنارش چماق تحریم و اگر رام نشد، گزینه نظامی است. اما صحنهگردانان این ماجرا فقط آمریکا و غرب و حکومت اسلامی نیستند. بلکه نقش تعیینکننده با مردم است. از جمله دیدیم که چگونه انقلاب زن زندگی آزادی مورد تحسین افکار جهانی قرار گرفت و نفس این اتفاق زمینه را برای همبستگیهای بینالمللی بیشتر کرد. نتیجه همین فشارها بود که جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل بیرون انداخته شد. در گفتمانهای جهانی از آپارتاید جنسی بهعنوان جنایت علیه بشریت نام برده شد. عفو بینالمللی در گزارشات خود با عنوان “ویرانگران انسانیت” از جمهوری اسلامی نام برد و جنایاتش را “جنایت علیه بشریت” خواند و کمیتههای حقیقتیاب سازمان ملل برای رصدکردن جنایات جمهوری اسلامی تشکیل شدند و دارند کارشان را ادامه میدهند و از سوی دیگر پرونده جنایت جمهوری اسلامی در قبال سرنشینان هواپیمای اوکراینی که با شلیک موشکهای این حکومت وحشی به قتل رسیدند در دادگاه لاهه باز است. اینها همه پیشرویهای انقلاب زن زندگی آزادی، جنبش سرنگونی و کارزار بایکوت جهانی جمهوری اسلامی است.
امروز با اتکا به این پیشرویها و با قدرت مبارزاتمان کارزار جهانی بایکوت جمهوری اسلامی را به جلو میبریم. نقطه اتکای ما جلب همبستگی جهانی و بشریت متمدن است و همانطور که اشاره کردم تجربه انقلاب زن زندگی آزادی و تجربیات جهانی همچون تجربه مردم در برابر حکومت آپارتاید نژادی آفریقای جنوبی نشان میدهد که ما میتوانیم ورق را برگردانیم. ما میتوانیم کاری کنیم. ما میتوانیم با جلب حمایتهای بینالمللی کارگری و نهادهای انساندوست این مماشاتها را ضعیف کنیم. سازمان جهانی کار را زیر فشار قرار دهیم. اتحادیههای کارگری بیشتری را با خود همراه کنیم و بالاخره اینکه دولتها را زیر فشار قرار دهیم. از نظر من این مسیر پیشبرد قدرتمندتر سیاست کارزار بایکوت جهانی جمهوری اسلامی است و بهعنوان قدم اول اخراج آن از نهادهای بینالمللی از جمله از سازمان جهانی کار است.
انترناسیونال: اما برگردیم به مراسمی که امسال پیش رو داریم. امسال باتوجهبه شرایط حادتر از همیشه وضع معیشت و حقوق کارگران و کارگران دربند، برنامه شما برای سازماندهی اعتراض در مقابل اجلاس سالانه آی ال او چیست؟ فراخوانتان به سایر نیروهای چپ و آزادیخواه در این باره چیست؟
شهلا دانشفر: سؤال درستی است. جمهوری اسلامی حکومت فاجعههای مرگبار است. دیدید که در بندر رجایی چه جنایتی صورت گرفت و با گزارشاتی که بیرون داده میشود هر روز بیشتر ابعاد این جنایت مرگبار رو میشود. آمار تکاندهنده قربانیان محیطهای کار گوشه دیگری از این فجایع است و به خیابان کشیدهشدن شعار “از معدن تا بندر محل قتل کارگر” فریاد اعتراض و دادخواهی مردم در برابر چنین جنایاتی است. بعلاوه در شرایطی که فلج اقتصادی جمهوری اسلامی جامعه را به تعطیلی کشانده است؛ برق، آب، هوا و اولیهترین نیازهای زندگی از کارگران و مردم بریده شده است. در شرایطی که جامعه از خشم جهنمی که به پا شده به نقطه انفجار رسیده و از هر گوشه آن اعتراض میبارد، با صدای رساتری باید اعتراضمان را به گوش جهانیان برسانیم. بهویژه اینکه حکومت بهخوبی حس میکند که جامعه آبستن طغیانی قدرتمندتر از آنچه که در سال ۱۴۰۱ فوران زد است و در هراس از آن به وحشیانهترین شکلی سرکوب میکند و آمار اعدامها هر روز بیشتر میشود. جلب همبستگیهای جهانی در حمایت از کارگران و مردم ایران و علیه این حکومت مرگآفرین، فوری و اضطراری است. در چنین شرایطی ضروری است که بیش از هر وقت این وضعیت را در سطح جهان بازتاب دهیم. اجلاس سازمان جهانی کار موقعیت خوبی است که هم بتوانیم بیشترین حمایتهای کارگری را جلب کنیم و هم فشاری باشیم بر سازمان جهانی کار، آی ال او و مماشاتگریهایش. این شرایط میطلبد که آکسیون قوی و پر سروصدایی در آنجا برپا کنیم. این شرایط درعینحال تأکیدی است بر اینکه از داخل ایران نیز در این راستا حرکتی بشود و مثل هر سال کارگران و نهادهای کارگری با بیانیههای اعتراضی خود مماشات سازمان جهانی کار با جمهور اسلامی را محکوم کنند و صدای اعتراض خود را جهانی کنند.