جدید ترین

اعتصابات تاکنونی کارگری و چشم انداز آتی آن- گفتگو با شهلا دانشفر

انترناسیونال: در خلال هفته های اخیر اعتصابات متعددی از جانب کارگران و رانندگان و پرستاران به جریان افتاده است. سوالی که در جامعه وسیعا مطرح است اینست که آیا اعتصابات کارگران گسترش خواهد یافت و بخشهای کلیدی کارگری دست به اعتصاب خواهند زد؟  شما اعتصابات تاکنونی و چشم انداز آتی آنرا چگونه می بینید؟

شهلا دانشفر: اجازه بدهید قبل ا زاینکه به بخش دوم سوال شما و  تصویر خودم از اعتصابات تا کنونی و چشم انداز آتی آن بدهم، به  سوالی که در جامعه وسیعا مطرح است و اینکه  آیا اعتصابات کارگران گسترش خواهد یافت و بخشهای کلیدی کارگری دست به اعتصاب خواهند زد، بپردازم.

همانطور که در نوشته ای قبلا هم توضیح دادم درحالیکه در خیابان شعارهای سرنگونی سرداده میشود وارد شدن کارگران به عنوان بخشی از جامعه که اهرمهای تولید و چرخ اقتصاد جامعه را در دست دارند بصورت اعتصابات سراسری یعنی با نام و نشان مشخص و فلج کردن اقتصاد جمهوری اسلامی هزینه بیشتری دارد و اعتراضشان فورا معنای سرنگونی پیدا میکند و با مقابله  و سرکوب شدید حکومت روبرو میشود. و این کارگر را بدرجه ای محتاط میکند. بعلاوه کارگران با مشکلات معیشتی بیشتری نسبت به دیگر بخشهای جامعه مواجه هستند و پس انداز و ذخیره ای ندارند که با آن زندگی کنند. به همین دلیل هم هست که مکانیزم مبارزه کارگر با دیگر بخشهای جامعه بدرجه زیادی متفاوت است. به این دلیل روشن که کارگر به مساله معیشت و تامین هزنیه های زندگی اش فکر میکند. به پرداخت پرداخت اجاره خانه سر ماه و  هزنیه خورد و خوراک خانواده و تحصیل فرزندانش فکر میکند. بنابراین کارگر وقتی به صورت اعتصاب و با نام و نشان مشخص خود وارد میدان میشود که مطمئن شود که  با به میدان آمدن او تکلیف اوضاع یکسره خواهد شد و  ضربه آخر را بر پیکر رژیم وارد میکند.

 اما سیر پر شتاب انقلاب اوضاع را به جایی رسانده است که این توازن دارد فراهم میشود و از همین رو ما با سربلند کردن هر روز بیشتر کارگران آنهم در مراکزی کلیدی و مجتمع های بزرگ کارگری روبروییم. و پاسخ من به این سوال که آیا اعتصابات کارگران گسترش خواهد یافت و بخشهای کلیدی کارگری دست به اعتصاب خواهند زد مثبت است و خوشبختانه  سیر اوضاع دارد این را نشان میدهد و بسیار نوید بخش است. اجازه بدهید کمی بیشتر توضیح دهم.

 واقعیت اینست که اعتصابات کارگری در هفته های اخیر   بصورت متوالی در بخش های مختلف کارگری جریان داشته است. اما  بطور ویژه در بخش های خودرو سازی ها و مجتمع بزرگی چون ذوب آهن و نیز در بخش کارگران خدماتی،  رانندگان کامیون و بخش حمل و  نقل و بصورت اعتراضاتی اخطاری در نفت متمرکز بوده است  و اینها همه بخش های کلیدی کارگری هستند و در سیر حرکت جامعه بسوی اعتصابات سراسری نقش بسیار، بسیار مهمی دارند.  بعلاوه بخشی از این اعتراضات هم اکنون سراسری است و  و ادامه دارد.  مثل اعتصاب رانندگان کامیون  که در پنجم آذر ماه آغاز شد و تداوم آن  تاثیرات مستقمیی هم بر روی دیگر بخش های تولیدی گذاشته و میگذارد. در بخش های دیگر کارگری نیز  که اعتصابات عمدتا بصورت اخطاری بوده، کارفرمایان و دولت سعی کرده اند با عقب نشینی هایی ودادن قول و وعده هایی اوضاع را کمی آرام کنند. اما در همه آنها کارگران با اولتیماتوم اینکه اگر جواب ندهید بر میگردیم موقتا اعتراض خود را متوقف کرده اند.  مثل کارگران رسمی نفت و ذوب آهن و غیره. بعلاوه خبرها حاکی از اینست که کارگران قرار داد موقت شاغل در فازهای مختلفی از کنگان و عسلویه  نیز خود را برای اعتصاابات گسترده تر آماده میکنند. همه اینها حاکی از فضای طوفانی جنبش کارگری در دل یک انقلاب بالنده و رو به جلو است.  اما بد نیست برای پاسخ دادن به قسمت دوم سوال شما اشاره مختصری به گوشه هایی از این اعتراضات داشته باشم تا تصویر روشن تر شود.

 اولین پیام همصدایی با انقلاب  را کارگران پروژه ای نفت در مراکزی در پارس جنوبی و در پالایشگاه آبادان  در هجدهم و نوزدهم مهر ماه و با فریاد مرگ بر دیکتاتور دادند. این کارگران با این کار خود حکومت را شوکه کردند و چهره متفاوت جنبش کارگری در دل انقلاب را به نمایش گذاشتند. حکومت با سرکوب و دستگیری بیش از ۲۵۰ نفر از آنها تلاش کرد فورا اوضاع را آرام کند. اما متوجه اوضاع بود و در فاصله  کوتاهی کارگران بازداشتی آزاد شدند و طبق خبرها دو کارگر دیگر به اسامی فرید کوراوند و محمد ململی گودرزی هنوز در زندان هستند. بعد  از این اعتراضات و در همین فاصله اعتراضات نمادین کارگران رسمی نفت را داشتیم که به آنها  وعده هایی داده شد و کارگران با اولتیماتوم اعتصابشان  را خاتمه دادند. همچنین در این مدت شاهد تحرکاتی  از سوی کارگران نفت در پالایشگاه آبادان و تهران و مسجد سلیمان بودیم. ولی همانطور که اشاره کردم کارگران در بخش های دیگر نفت در تدارک اعتراضات گسترده تری هستند. 

اعتصاب مهم دیگر از سوی رانندگان کامیون و کامیونداران در جریان است. دامنه این اعتصاب به بیش از سی شهر رسیده است.  رانندگان کامیون یک بخش موثر در جابجایی بار و مواد سوختی بین مراکز تولیدی و کارخانجات و مراکز نفتی هستند و اعتصاب آنها تا همین جا اختلالاتی در کار این مراکز ایجاد کرده است. از جمله بنا بر خبرها بدلیل اعتصاب رانندگان کامیون و کامیونداران انبار پتروشیمی سنندج در حال پر شدن است. با اعتصاب رانندگان کامیونهای پالایشگاههای بندرعباس، شیراز، اصفهان بارگیری سوخت متوقف شده است. در مجتمع‌ پتروشیمی ماهشهر، ایرانول آبادان، فولاد اهواز، بارگیری  بدرجاتی متوقف شده است. در اسکله رجایی بندرعباس کانتیترها پر از بار شده اند و کامیونی بارگیری نکرده است  در چند پایانه مرکزی در نسیم‌شهر تهران و اسدآباد همدان رانندگان کامیون دست از بارگیری کشیده اند. و رانندگان کل مرزهای غرب کشور نیز در اعتصابند و کامیونها  از هفته قبل در ورودی پارکینگ مرز سومار پارک شده اند.  وضعیت آنچنان بحرانی شده که دولت به صاحبان ماشینهای سنگین پیشنهاد ۷۰۰ لیتر گازوئیل رایگان و لاستیک قسطی را داده است اما رانندگن کامیون نپذیرفته و اعتصاب ادامه یافته است. علاوه بر بخش حمل و نقل سوخت در نتیجه این اعتصابات کارخانجات خودرو سازی و بسیاری از مراکز تولیدی دیگر نیز با کمبود مواد اولیه و مشکل حمل بار روبرو شده اند. از سوی دیگر در نهم آذر اعتصاب کارگران شرکت نوین صنعت رجا که در زمینه خدمات نگهداری و تعمیرات واگن‌های قطار کار میکنند را داشتیم که این خود تاثیر خود را بر اعتصابات کارگران راه آهن که  آنها نیز بخاطر مشکلات معیشتی بارها تجمع و اعتراض داشته و بخش دیگری از کارگران در بخش کلیدی حمل و نقل هستند خواهد گذاشت.

پرستاران و کادر درمانی یک بخش خدمتی کارگری هستند که در این هفته فراخوان به اعتصاب و تجمع دادند.در تهران و اصفهان و تبریز تجمعات داشتند و بیانیه ای دادند با تاکید بر خواستهایی که بطور واقعی بیانیه همبستگی آنها با انقلاب بود.  از جمله در این بیانیه برپایان دادن به صدمه زدن به مردم،  پایان دادن به دخالت‌های نظامی در روند درمان بیماران،  پایان دادن به حضور فیزیکی و گسترده لباس شخصی‌ها، پایان دادن به استفاده از آمبولانس‌ها به عنوان وسیله انتقال مجروحین به بازداشتگاه‌ها، عذرخواهی مقامات دولتی و مجازات تمامی افرادی که به هر نحوی مربوط هستند به کشتار کودکان، به کشتار جوانان، به پزشکان و پرستاران و کادر درمان آسیب دیده و زندانی و در اعتراض به  افشای مشخصات شخصی بیماران به نیروهای امنیتی که منجر به  دستگیری مجروحین  و صدمه دیدگان اعتراضات اخیر و محرومیت بخش عمده‌ای از آنها  از امکانات درمانی شده، جبران کمبود شدید و بحران دارو و امکانات درمانی اشاره کرده اند. و  اینها همه خواستهای کادر درمان جامعه در جریان انقلاب است . پرستاران و کادر درمان با طرح  این خواستها در قامت  بخش خدمت رسانی به مردمی که در جنگ با حکومت زخمی و مصدوم میشوند ایستاده و مطالبه گرند.  

و بالاخره اعتصابات متوالی کارگران در کارخانجات وابسته به صنایع خودروسازی مثل کروز، سیف خودرو، بهمن موتور، بهمن دیزل با چندین هزار کارگر و اعتصاب چهار هزار کارگرن ذوب آهن اصفهان اتفاقات مهم دیگر این دوره است.  موضوع محوری همه این اعتصابات اعتراض به وضع بد معیشتی و بدتر شدن هر روز آن است. موضوعی که در همه جامعه است. از جمله کارگران ذوب آهن در اعتراضاتشان  فریاد افزایش صد در صدی مزد حق مسلم ماست را سر دادند.  تاکنون بخش هایی از این مجتمع های بزرگ کارگری وارد اعتراض و اعتصاب شده اند. اما  همگی در یک حالت آماده باش بسر میبرند و  در برابر وعده های داده شده با اولتیماتوم دادنهایشان مترصد فرصتی برای بیرون ریختن و اعتراض هستند. از جمله به کارگران ذوب آهن وعده داده شده است که در فیش حقوقی این ماه آنها افزایش حقوقی منظور شود و اولتیماتوم کارگران برای دهم آذر ماه است. مارش بزرگ این کارگران و تجمعات اعتراضی کارگران کروز و سیف خودرو با چندین هزار کارگر یک قدرتنمایی بزرگ کارگری است در شرایطی که پشت درهای این کارخانجات فریاد مرگ بر دیکتاتور بلند است. اینگونه است که تا اعتصابات سراسری همه این مراکز و به تعطیلی کشیدن شدن مراکز کارگری در سطح سراسری و باز شدن در کارخانجات بسوی خیابان و مارش بزرگ کارگران و کل جامعه برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی فاصله زیادی نمانده است.

توده ای تر شدن و پرجمعیت تر شدن تجمعات اعتراضی در خیابان،  کشیده شدن دامنه اعتراضات به شهرهای بیشتر و حتی پیوستن روستاها به این اعتراضات، سازمانیافتگی اعتراضات و متحد شدن هر روز بیشتر صف اعتراض مردم که خود را در فراخوانهای سراسری متناوب برای تداوم انقلاب بیان میکند، اعتصابات سراسری بخش های دیگر جامعه مثل بازار و کسبه بطور متناوب و همراه با فراخوانها و پیوستن آنها به اعتراضات خیابانی و  در دل این اوضاع خیز جامعه بسوی اعتصابابات سراسری و از سوی دیگر همبستگی های وسیع بین المللی از انقلاب زنانه ایران سیر پر شتاب انقلاب و پیشروی هایش را به نمایش میگذارد. و همه این اتفاقات از بهبود توازن قوا برای شکل گیری اعتصابات سراسری حکایت میکند. از نظر من تحولات با چنین شتابی روی میدهد که هر روز اوضاع کیفیت جدیدی بخود میگیرد و  سیر اوضاع بسویی میرود که کارگران با اعتصابات سراسری خود هزاران نفره به خیابان می پیوندند و نه تنها اقتصاد فلج میشود، بلکه انقلابی توده ای و اجتماعی را شاهد خواهیم بود که با قدرت خیره کننده اش کل بساط این حکومت را  جارو خواهد کرد. و این دور نخواهد بود. انقلابی که جنبش کارگری خود نقش مهمی در کشیده شده اوضاع به شرایط کنونی داشته و گفتمان های رادیکال، چپ و انسانی آنرا رقم زده است.انقلابی که شعارش زن، زندگی، آزادی است.

انترناسیونال: به موانع این اعتصابات اشاره ای کردید. تا آنجا که به مشکلات مالی برای کارگران مربوط میشود آیا امکان ایجاد صندوقهای کمک مالی به اعتصابات عملی نیست؟

شهلا دانشفر: حضور جمعیت بزرگ مردم و پیوستن شهرها و مناطق بیشتری به اعتراضات خیابانی یک فاکتور مهم برای تداوم انقلاب است. هر چه شهرهای بیشتری به اعتراضات بپیوندند نیروی حکومت پخش تر و فرسوده تر شده و  امکان سرکوب را برای حکومت دشوار تر میکند. در عین حال با قدرت جمعیت و اعتراضات گسترده توازن قوا برای اعتصابات سراسری کارگری و به میدان آمدن قدرتمند تر کارگران به عنوان بخشی که چرخهای تولید را در دست دارند فراهم ترمیشود. برای اعتصابات قدرتمند باید ابزارهای سازمانیابی آنرا هر چه سریعتر فراهم کرد. ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در تمام مراکز کارگری و  اعلام موجودیت آنها در هر کجا که وجود ندارند یک قدم فوری در مقابل ما است. امروز به یمن وجود مدیای اجتماعی میتوان سریعا این کار را کرد. در هر کجا که این نهادها وجود ندارند ایجادشان کرد و در جاهایی که نهادهایی اولیه شکل گرفته اند به آن ها تعین داد اعلامشان کرد و به محل جمع کردن توده کارگران و تصمیم گیری جمعی و شورایی و ایجاد اتحاد در صفوف مبارزاتی خود تبدیل کرد. از جمله تشکیل این شوراها در جاهایی چون ذوب اهن و صنایع وابسته به ماشین سازیها که همین امروز در جنب و جوش اعتراضی هستند عاجل و فوری است. و بالاخره ایجاد صندوق های اعتصاب. این صندوقها را باید در تمام مرکز کارگری به عنوان یک بخش مکمل شوراهای سازماندهی ایجاد کرد. نباید اجازه بدهیم که مشکل مالی مانع اعتصاب و یا تداوم آن باشد. الان گفتمان بر سر نقش اعتصابات سراسری و عمومی یک گفتمان سیاسی وسیع در میان مردم است و بدون شک صندوق های اعتصاب  با بیشترین حمایت های مردمی نه فقط در داخل ایران بلکه در خارج کشور نیز پاسخ خواهد گرفت. از جمله هم اکنون تجمعات اعتراضی ایرانیان در خارج کشور به یک پایه مهم انقلاب و فشار روی دولتها برای  بایکوت جهانی جمهوری  اسلامی و  محاکمه سران این حکومت بخاطر تمام جنایاتشان تبدیل شده است. در خارج کشور نیز گفتمان ایجاد صندوق های کمک رسانی به اعتصابات کارگری در ایران داغ است. یک نمونه آن ایجاد صندوق اعتصاب کمک به کارگران اعتصابی و خانوده های کارگران زندانی توسط کمپین برای آزادی کارگران زندانی، فری دم ناو است که خود من سخنگوی این کارزار هستم. و مطمئنا اگر این صندوق ها در ایران شکل گیرد به اشکال امنی به اعتصابات کارگری کمک خواهیم رساند.  و بالاخره مساله مهم دیگر کارزار برای آژادی همه بازداشت شدگان اعتراضات  مردمی است. این موضوع باید امر فوری همه مردم  باشد. باید ابزار سرکوب و زندان و اعدام را از دست حکومت گرفت. از همین رو  باید وسیعا به تجمعات خانواده های بازداشت شدگان مقابل زندانها پیوست. این تجععات را در تمام شهرها باید به راه انداخت و کارگران نیز باید یک نیروی فعال این کارزار باشند. *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *