جدید ترین

نقش خانواده و حق پدر و مادر در تصمیم گیری

سیامک بهاری

از ما میپرسند:

بخشی از برنامه یک دنیای بهتر، به حقوق کودکان اختصاص دارد. در این بخش به نقش خانواده و مسئولیت و حق پدر و مادر در تصمیم گیری درباره سرنوشت و زندگی کودکان اشاره ای نشده و فقط از نقش جامعه و دولت در این مورد صحبت شده است. آیا این مسئله ناقض حقوق و وظایف والدین در مورد فرزندانشان نیست؟

سیامک بهاری پاسخ می دهد:

وضعیت اضطراری میلیونها کودک در سراسر جهان و از جمله در ایران و این حقیقت تلخ که کودکان بی پناه ترین قربانیان خاموش نظام سرمایه داری اند و در سکوتی باورنکردنی و جانکاه نابود میشوند و مدافعی ندارند، هر نیروی سیاسی و اجتماعی  مترقی را به تکاپو وا میدارد که مانع این روند وحشتناک شود.

آن بخش از برنامه حزب کمونیست کارگری که شما به آن اشاره می کنید با این جمله که: “تضمین رفاه و سعادت هر کودک، مستقل از وضعیت خانوادگی، با جامعه است”، اولین گام را با این آلترناتیو و شرط تعیین کننده که کودک موجودیتی مستقل از خانواده ای که در آن متولد شده دارد معرفی میکند.

برابر آمارهای یونیسف وسایر موسسات معتبر جهانی، کودکان در ابعاد میلیاردی دچار فقر، بی پناهی و قربانی انواع خشونتهای اجتماعی اند. برای خاتمه دادن به این حرمان بی پایان حزب کمونیست کارگری برنامه دقیقی دارد تا امکان دفاع موثر از زندگی همه کودکان بدون استثنا مهیا گردد.

شاخص و معیار رفاه جامعه، رفاه کودکان است. این خود نقطه شروع تعیین کننده ای برای تامین حرمت کل جامعه است. بدیهی است که کودکان قادر به تامین زندگی، مراقبت و دفاع از خود نیستند. سوال اساسی این است: پس وظیفه تامین و رفاه کودکان، بعهده کیست؟ خانواده یا جامعه؟ مشاهده ساده در بسیاری موارد به ما می گوید این امر را ناچارا خانواده به دوش گرفته است. آینده کودک و حقوق اجتماعی اش تماما بستگی دارد در کدام خانواده، با کدام شرایط اقتصادی و اجتماعی متولد می شود. خود کودک در تعیین هیچکدام از این رویدادهای به اصطلاح سرنوشت ساز زندگیش دخیل نیست. در حالیکه همه هزینه پرورش کودک تا بزرگسالی بعهده خانواده است، تا به اصطلاح تحویل جامعه داده شود. همه این پروسه طولانی که بعدا سودش مستقیما نصیب دولت میشود، بدون پرداخت هیج هزینه توسط دولت به فرجام میرسد.

دولتها، نگهداری از کودک را پیشاپیش بعنوان یک وظیفه اخلاقی و حتی آسمانی و ازلی و ابدی برای خانواده تعریف کرده اند. کودک متعلق به خانواده است. پس بار تعهد بر دوش دولت نیست.امکانات زیستی و رفاهی و آموزشی و پرورشی کودک هم ربطی به دولت ندارد.

در چنین اوضاعی استاندارد نگهداری از کودک اساسا معنی خود را از دست میدهد. والدینی که از تامین معاش زندگی روزانه خود عاجز مانده اند، چگونه می توانند زندگی کودکان خود را تامین کنند؟ به بیانی دیگر در اینجا، حقوق کودک نه تنها جهانشمول نیست بلکه به وضعیت اقتصادی خانواده جوش خورده است و ناچارا سرپرستانی که خود ناتوانند، باید پاسخگو باشند.

نظام سرمایه داری اساسا بر حفظ مناسبات نابرابر و تبعیض آمیز استوار است. خانواده را بعنوان یک واحد اجتماعی تعریف میکند، حقوق فرد را هم به خانواده گره میزند. این واحد اجتماعی گرچه اساسا ابداع سرمایه داری نیست اما حفظ این مناسبات بشدت سود آور است و بخشی از وظایف سرمایه برای بازتولید نیروی کار را از دوشش بر میدارد. کلیه مناسبات ارتجاعی و اخلاقی عقب مانده را نیز به همراه این واحد اجتماعی علیه حق افراد در جامعه بکار میگیرد.

وانگهی نباید فراموش کرد که جایگاه خانواده در جامعه و تعیین حدود اختیارات آن با تغییر مناسبات تولیدی دستخوش دگرگونی جدی شده است. آن میراثی که از جوامع بدوی، از نظامهای ماقبل سرمایه داری به جای مانده است، تاریخا فرزندان را متعلق به پدر و نقش مادر را همان “وظیفه مادری” یعنی نگهداری از فرزندان تعریف می کند. کودک متعلق به خانواده و در واقع پدر است.

حکومتهای سرمایه دار کنونی هم، هر جا دستشان برسد و اعتراض جدی در مقابل خود نبینند، همین میراث کهنه را با بزک کردن آن، تبدیل به قوانین نوشته و نانوشته می کنند. علیرغم تغییر شکل و ماهیت مناسبات خانوادگی، کماکان در سدد حفظ این میراث بعنوان یک ودیعه الهی و یک موضوع مقدس و اخلاقی هستند. در نتیجه کودکان از جیب و با هزینه خانواده آموزش می بینند، بهداشت و غذایشان تامین می شود، سپس بعنوان یک بزرگسال در خدمت حکومت و دولت در خواهند آمد.

سرشت طبقاتی دولت اساسا این ریاکاری و منفعت طلبی را زیر خروارها فریبکاری و حقه بازی به نام تقدس خانواده پنهان میکند. در حالیکه خود را متولی خیر و شر جامعه میداند، وظیفه ای برای تامین رفاه جامعه ندارد. در نتیجه جایگاه و شان اجتماعی افراد، بسته به موقعیت اقتصادی آنان است و حق کودک هم تابع همین روند است.

در کشورهای پیشرفته سرمایه داری که جامعه و اساسا طبقه کارگر برای احراز حقوق اجتماعی و دفاع از حرمت خودش و جامعه جنگیده و مبارزه کرده است. دولت بعنوان نماینده سرمایه داری حاکم را به عقب نشینی وادار و مجبورکرده است حداقل بخشی از آنچه را که از جیب جامعه ربوده است، به شکل تامین رفاهیات به آن مسترد کند و به قبول مسئولیت در رابطه با رفاه کودکان متعهد شود. این مبارزات سبب شده است که سطحی از استاندارد برای همه کودکان مهیا گردد. دستاوردهایی مانند آموزش رایگان و اجباری، یک وعده غذای گرم در مدارس، تامین بهداشت کودکان، مهدکودکها و شیرخوارگاههای مجهز و رایگان و اماکن ویژه نگهداری از کودکان، تغییر قوانین کیفری و جزایی در مورد کودکان، حذف زندان و حبس و جریمه برای کودکان و ده ها دستاورد ارزشمند وانسانی دیگر بخشی از همین پروسه است. تامین رفاه کودکان مستقیما خود را بصورت رفاه و تعالی آن جامعه نشان میدهد.

بنابراین برای دفاع از حقوق پایه ای کودکان و تامین امکانات رفاهی، آموزشی و پرورشی مناسب و یکسان، هیچ راهی جز مستقل کردن حقوق کودک از وضعیت اقتصادی خانواده وجود ندارد. هر تکان و بحران اقتصادی، بیکار سازی والدین، خطرات اجتماعی مانند اعتیاد والدین و غیره بکلی موقعیت کودک را در هم می پیچد.

متوقف کردن کار کودکان، خاتمه دادن به استفاده جنسی از کودکان، کوتاه کردن دست مذهب از زندگی کودکان، پایان دادن به ازدواج کودکان اساسا در گرو این است که همه مصایب تحمیل شده و پنهان در چهار دیواری خانواده علنی گردد. و این راهی ندارد، جز اینکه تامین همه حوایج زندگی کودکان مستقل از موقعیت اقتصادی خانواده بعهده دولت باشد.

برای دفاع از حقوق پایه ای و حیاتی کودکان باید آلترناتیوی عملی داشت و جامعه را برای بدست آوردن آن متشکل کرد و سازمان داد. این راهی است که برنامه حزب کمونیست کارگری پیش پای جامعه می گذارد.

برنامه یک دنیای بهتر، تاکید می کند اگر قرار جامعه بر این باشد که سطح واحدی از استاندارد رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی کودکان و نوجوانان را، در بالاترین سطح ممکن تضمین کند. باید آنرا با به قانون جامعه بدل کرد و مداوما تحت نظارت قرار داد.

در کشورهایی که درجه ای از رفاه برای کودکان مهیا شده است. هر ماه منظما کمک هزینه نگهداری از کودک به تمامی خانواده ها پرداخت میشود و تا سن هیجده سالگی کودک ادامه پیدا می کند. تحصیل تماما رایگان و اجباری است. ثبت نام کودک در مدارس بعهده دولت است. سرویس ایاب و ذهاب بخشی از این وظیفه است. استاندارد مدارس و کلاسهای درس و کیفیت آموزش برای همه یکسان است. دست کلیه مذهب از آموزش و پرورش کوتاه شده است. یک وعده غذای گرم و با کیفیت به کودکان داده میشود. بهداشت و درمان کودکان کاملا مجانی است. مخارج مرخصی ایام زایمان، نگهداری از فرزند در ایام شیرخوارگی تماما توسط دولت پرداخت می گردد. سرویس ایاب و ذهاب شهری برای کودکان مجانی است. این سطح از رفاه توسط مبارزات خود مردم و بویژه طبقه کارگر این کشورها سبب شده است که با تامین این تسهیلات، خانواده به کانونی از امنیت و شادی برای کودک بدل گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *