behroz mehrabadi

بهروز مهرآبادی

b.mehrabadi@gmail.com

به سربازی “اجباری” نباید رفت

behroz mehrabadi
بهروز مهرآبادی:
یکشنبه هفته گذشته مجلس اسلامی تصویب کرد که مشمولان خدمت وظیفه عمومی که بیش از ۸ سال غیبت دارند می توانند با پرداخت جریمه معافی از سربازی برای خود بخرند. قیمت خرید معافیت به نسبت میزان تحصیلات مشمولین بین ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان تعیین شده است.

طرح فروش معافیت سربازی را باید بیش از هر چیز بحساب عجز مالی و بحران عمیق اقتصادی رژیم گذاشت. این قانون شامل کسانی است که بیش از ۸ سال غیبت دارند. رژیم این اطمینان را دارد کسی را که بیش از ۸ سال از رفتن به سربازی خودداری کرده است، به آسانی نمی توان به “اجباری” برد و این امید را دارد که بتواند از این راه پولی بدست بیاورد. روزنامه اعتماد نوشت: “براي نخستين بار در تاريخ ايران، دولت در سال‌هاي ٧٧ تا ٧٩ سربازي را به فروش گذاشت تا كسري بودجه خود را تامين كند، حالا پس از ١٤ سال بار ديگر دولت “تدبير و اميد” مي‌خواهد بخشي از كسري بودجه خود را كه به گفته كارشناسان نزديك به ٤٥ هزار ميليارد تومان است با فروش سربازي يا آنچه اين روزها به عنوان “جريمه” مطرح مي‌شود، تدبير و جبران كند.” محمد مهدی مفتح سخنگوی کمیسیون تلفیق درآمد سه هزار میلیارد تومانی از محل اخذ جریمه مشمولین غایب سربازی را خبر داده است. این کمیسیون پیش بینی کرده بود که ۱۰۰ هزار نفر سربازی شان را می خرند.

روز دوشنبه گذشته طرح موسی کمالی معاون امور منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد که ۱۸۰ هزار نفر برای خرید خدمت “مقدس” سربازی ثبت نام کرده اند. تعداد کل مشمولین غایب بیش از دو میلیون و پانصد هزار نفر و تعداد فراریان از سربازی که مشمول قانون جدید خرید کارت معافی میشود، بیش از یک میلیون و سیصد هزار اعلام شده است. اگر ادعای موسی کمالی را درست بدانیم فقط درصد کمی از فراریان سربازی برای خرید کارت معافی مراجعه کرده اند. بدون تردید تهدیدهای مقامات رژیم به سختگیری های بیشتر در مورد این گروه بدون تاثیر نبوده است. احمدی مقدم فرمانده نیروهای انتظامی در مصاحبه ای در اواسط مهرماه اعلام کرد: “یکی از مشکلات مهم غیبت سربازان ما است که حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد به سربازی نمی‌آیند قوانین ما هم خیلی سخت گیرانه نبود اما قرار است طبق قانون سخت گیری خود را با این گروه‌ها که منجر به تبعیض شده‌اند اعمال کنیم.”

ولی یک شرط مهم معافی از سربازی داشتن امکانات مالی است. و فقط کسانی می توانند از این خدمت اجباری خلاص شوند که توانایی پرداخت هزینه آنرا داشته باشند. تعدادی از خانواده ها با قرض و یا حتی فروش اموال خود خود این پول را تهیه میکنند تا فرزندشان را از این عذاب نجات دهند. بخش اعظم فراریان از سربازی به دلیل فقر توانایی این کار را ندارند و عده ای هم حاضرند همه مشکلات نداشتن کارت معافی را تحمل کنند ولی این پول زور را به جمهوری اسلامی نپردازند.

در صحنه ای از رمان نویسنده چک “یارسلاو هاشک” که با عنوان “شوایک سرباز پاکدل” به فارسی ترجمه شده است، شوایک که تحت تاثیر تبلیغات میهن پرستانه قرار گرفته است داوطلبانه خود را برای خدمت “مقدس” سربازی معرفی می کند، آنهم در زمانی که همه سعی می کنند حتی به قیمت نقص عضو کردن خود بهانه ای برای معافیت پیدا کنند، کمیسیون پزشکی در سلامت عقل شوایک شک می کند و او را به تیمارستان می فرستند.

در ایران هم کمتر کسی است که با عقل سالم داوطلبانه به سربازی رفته باشد. بی دلیل نیست که مردم آنرا “اجباری” می گویند. رفتن به سربازی برای پسران جوان یک کابوس است. دو سال تحقیر، دو سال تحمل توهین و تحقیر، دو سال بیگاری، دو سال محرومیت از تحصیل، کار، هنر، مصاحبت با جنس مخالف و بردگی کامل معنای دقیق دوران سربازی است. برای وادار ساختن جوانان به این وظیفه “ملی، شرعی و قانونی” حقوق مدنی آنها را گرو گرفته اند. از گرفتن گواهینامه، از ثبت سند، حق اشتغال، پروانه کسب، اخذ وام و بسیاری از حقوق اجتماعی دیگر … محرومند. این محرومیت ها از ابتدای سال ۹۴ خیلی بیشتر می شود تا آنجا که اگر فرد یا موسسه ای یک مشمول غایب را استخدام کند، باید جریمه هنگفتی پرداخت نماید.

طول دوران سربازی در حاضر حاضر ۲۱ ماه است که بر اساس قانون جدید از ابتدای سال آینده به ۲۴ ماه افزایش مییابد. احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی رژیم دلیل این افزایش مدت سربازی را “کاهش تعداد موالید” اعلام کرد. او در مصاحبه خود در مهرماه گذشته گفت: “کشور بزرگ می‌شود و نیازهای دفاعی آن نیز بیشتر می‌شود و همچنین با تهدید کشور این نیاز بیشتر احساس می‌شود”. سخنان ابلهانه این سردار اسلام درباره “بزرگ شدن کشور” را نباید جدی گرفت و کمتر کسی است که نداند بزرگترین تهدیدی هم که متوجه ایران است، از طرف جمهوری اسلامی است. از اهداف سربازی اجباری کسب سود از نیروی میلیونها جوان است. دهها میلیون جوان باید در طول دو سال از بهترین سالهای زندگی خود، بردگانی بیشتر نباشند. سربازان مجبورند که ۲۴ ساعته آماده به کار باشند و هر کاری را که به آنها امر شد، انجام دهند. از سربازان برای کارهای نگهبانی، زندانبانی، منشی گری، رانندگی، نظافت، کارهای ساختمانی و حتی پیشخدمتی و بیگاری برای افسران … استفاده میشود. در مواردی حتی سربازان را مجبور کرده اند تا مامور اجرای احکام اعدام باشند. استفاده رایگان به مدت دو سال از نیروی کار میلیونها جوان همواره یک منبع بزرگ درآمد برای دولتهای مختلف و طبقات حاکمه بوده است. بیگاری کشیدن از سربازان و شرایط غیر انسانی پادگان ها فقط مختص به دوران جمهوری اسلامی نیست. حقوق سربازان همواره بسیار ناچیز بوده است. حقوق یک سرباز لیسانسه فقط ۷۰ هزار تومان یعنی بیش از پنجاه برابر زیر خط فقر است که حتی تکافوی هزینه رفت و آمد و بازدید خانواده شان در دوران کوتاه مرخصی را نمی دهد.

در دوران سربازی بطور نقشه مند تلاش میکنند تا قدرت تفکر و تصمیم گیری در جوانان را از بین ببرند. حکم بر اطاعت کورکورانه است. با هیچ فرمان ظالمانه و هیچ قانون غیرانسانی نمیتوان مخالفت و یا حتی در مورد آن شک کرد. سرباز حق مخالفت با جنگ را ندارد، حق مخالفت با اعدام ندارد، حق اعتراض به زورگویی و توهین و تحقیر را ندارد. هر گونه مخالفت و اعتراض با تنبیه و زندان و توهین بیشتر پاسخ میگیرد. متشکل شدن و اعتراض جمعی یک جرم بزرگ است. مجازات تمرد از فرمان مافوق در دوران جنگ می تواند مجازات اعدام به دنبال داشته باشد. دادگاههای صحرایی کمترین حقی برای فرد نظامی متمرد قائل نیستند و ابتدایی ترین حقوق متهم به بهانه جنگ براحتی زیر پا گذاشته میشود. کتک زدن سربازان توسط درجه داران و افسران کادر و توهین به آنها امری روزمره است و هیچ سربازی حق اعتراض ندارد. بندرت میشود سربازی را پیدا کرد که با “کلاغ پر” و “سینه خیز” شکنجه نشده باشد و یا با الفاظ رکیک به او توهین نشده باشد.

تلاش میکنند رابطه سربازان را با جامعه قطع کنند و به حداقل برسانند. آنها در پادگان کاملا تحت کنترل فکری و مغزشویی هستند. دسترسی به اینترنت وجود ندارد، داشتن تلفن همراه و یا وسایل پخش موزیک در دوران سربازی ممنوع است. همراه داشتن گوشی دوربین دار یک جرم بزرگ و می تواند اتهام جاسوسی را بدنبال داشته باشد. در صورت گرفتن گوشی تلفن تمام فایلها و پیام ها را کنترل می کنند. زندگی خصوصی سربازان در ارتش کوچکترین احترام و ارزشی ندارد. شرکت در نماز جماعت و مراسم مذهبی مانند دعای ندبه و دعای کمیل و مراسم عاشورا و امثال آن اجباری است. سربازان را وادار به خبرچینی و جاسوسی برای یکدیگر می کنند. همه اینها بخاطر شکستن اراده و روحیه سربازان و تبدیل آنها به ماشین های بی اراده برای اجرای دستورات فرماندهان و کل ارتش و برای پیشبرد سیاستهای حکومت و منافع طبقه حاکم است.

اثرات آشکار و پنهان دوران سربازی برای سالها و در مواردی برای همه عمر باقی میماند. بیماری های ناشی از شرایط سخت، تنبیهات و مجازات بدنی، غذای نامناسب، نبودن بهداشت مناسب، تمرینات و عملیات سخت و نامناسب و فشارهای روانی دوران سربازی موجب انواع بیماری ها و صدمات جسمی میشود که در مواردی عوارض آن بعد از چند سال پدیدار میشود. هدر رفتن دوسال از بهترین دوران زندگی و شکنجه های جسمی و روانی بسیاری از جوانان بسیاری را دچار افسردگی و سایر ناراحتی های روانی کرده و در مواردی وادار به خودکشی و یا روی آوری به اعتیاد می کند.

سربازی اجباری یک معضل همیشگی اکثریت خانواده های ایرانی بوده است. مخالفت با سربازی اجباری هر روز گسترده تر میشود. در میان هزاران بحث و اظهار نظری که در مدیای اجتماعی مطرح شده است، بندرت می توان کسی را پیدا کرد که طرفدار خدمت سربازی باشد. بیشتر بحث ها بر سر غیر انسانی بودن شرایط سربازی و غیرضروری بودن آن است. این سوال بکرات مطرح میشود که چرا باید “خدمت سربازی” آنهم نوع اجباری آن وجود داشته باشد. چرا فرزندان ثروتمندان بتوانند با پرداخت پول از این خدمت “مقدس” معاف شوند و تحمل رنج و مشقت آن بدوش طبقات محروم جامعه باشد؟ چرا آخوندها که این همه سنگ اسلام را به سینه میزنند، خود از رفتن به سربازی معافند؟ چرا فرزندان آیت اله ها، سرداران سپاه و دست اندرکاران نظام را نمیشود در پادگانها دید؟ چرا بیشتر آنها در کشورهای غربی زندگی می کنند و یا اگر احیانا برای خالی نبودن عریضه به سربازی رفته اند، از امکانات رفاهی ویژه برخوردار هستند؟ جوانان از تجربیات تلخ و ناگوار خود در دوران سربازی می گویند و حسرت دو سال زندگی از دست رفته خودشان را می خورند.

جوانان حق دارند به سربازی نروند، حق دارند از پادگانها فرار کنند و خانواده ها حق دارند که از فرزندان خود حمایت کنند. مردم از نفس وجود ارتش و سیستم غیر انسانی آن بیزارند. ارتش وظیفه ای جز بهره کشی از جوانان و استفاده از آنان برای دستگاه سرکوب و ارعاب رژیم ندارد. ارتش و نیروهای مسلح حرفه ای باید منحل شوند و جوانان تا آنجا که می توانند باید از رفتن به سربازی خودداری کنند. اما تا زمانی که ارتش وجود دارد باید کلیه افراد اعم از کادر و وظیفه از حقوق برابر برخوردار باشند. هر گونه توهین، تحقیر و تنبیه ممنوع شود، حقوق سربازان وظیفه کمتر از حداقل حقوق سایر حقوق بگیران نباشد و تامین کننده یک زندگی انسانی برای آنها باشد. در طول هفته زمانی که سربازان وظیفه تحت آموزش و یا انجام امور مربوط به ارتش هستند، بیش از حداکثر ساعات کار کارگران و سایر نباشد. هر گونه تمرین نظامی و عملیات بدنی که موجب صدمات جسمی به سربازان شود، ممنوع شود. سربازان در طول اقامت در پادگان از غذای مناسب و امکانات رفاهی، بهداشتی مناسب و همچنین امکانات ورزشی و تفریحی و هنری، برخوردار باشند.

فروش معافی به جوانان چیزی بجز باجگیری و سرگردنه بگیری از طرف جمهوری اسلامی نیست. رژیم زندگی جوانان را به گرو گرفته و می خواهد آنرا به صاحبان آن بفروشد. تا آنجا که امکان دارد باید از خرید معافی و پرداخت پول به جمهوری اسلامی و همچنین رفتن به سربازی خودداری کرد. باید اعتراضات به روابط و شرایط غیر انسانی را گسترده تر کرد و خواهان برچیده شدن بساط سربازی اجباری شد. هر چقدر تعداد فراریان از سربازی بیشتر باشد، رژیم در اعمال محدودیت و فشار به آنها ضعیفتر میشود.

سرنگونی جمهوری اسلامی می تواند مقدمه ای برای برچیدن بساط ارتش و سپاه و سایر نیروهای مسلح حرفه ای رسمی و غیر رسمی و پایان دادن به شرایط و روابط ظالمانه و غیر انسانی حاکم بر آنها باشد.

از برنامه حزب کمونیست کارگری ایران
انحلال ارتش
ارتش و نیروهای مسلح حرفه ای در جامعه موجود جز دار و دسته های مسلح و اجیر طبقه حاکم نیستند که به هزینه کارگران و مردم زحمتکش برای تحت انقیاد نگاهداشتن خود آنها و نیز پاسداری از منافع اقتصادی و بازار داخلی بورژوازی هر کشور در مقابل دیگری سازماندهی شده اند. علیرغم اینکه طبقه حاکم میکوشد تحت عناوین مختلف ماهیت طبقاتی و مصرف واقعی ارتش خویش را بپوشاند و آن را ارگانی عمومی و عام المنفعه قلمداد نماید، رابطه تنگاتنگ ارتش ها با طبقات حاکمه و نقش آنها در حراست از منافع اربابان جامعه برای توده وسیع مردم، نه فقط در کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتینی که نقش سرکوبگر ارتش و پلیس در آنها برجسته تر و علنی تر بوده است، بلکه در اروپا و آمریکای شمالی هم که اسطوره ارتش غیر سیاسی رواج بیشتری داشته است، کاملا قابل مشاهده است.

حزب کمونیست کارگری مدافع برچیدن ارتش و نیروهای مسلح حرفه ای است.

ارتش و سپاه پاسداران و سایر نیروهای مسلح حرفه ای و نیز کلیه سازمان های نظامی و انتظامی و جاسوسی و اطلاعاتی مخفی باید منحل گردند.

نیروی میلیس شوراهای مردم، مبتنی بر آموزش نظامی عمومی و شرکت همگانی در وظایف انتظامی و دفاعی، جایگزین ارتش حرفه ای و مافوق مردم میشود.
حزب کمونیست کارگری بعلاوه معتقد است که اصول زیر باید در هرحال و تحت هر شرایطی مادام که نیروهای مسلح وجود دارند به اجرا در آیند:

لغو اطاعت بی چون و چرای پائین از بالا در نیروهای مسلح. هر فرد نظامی حق دارد از اجرای دستوراتی که به نظر او با قوانین کشور در تناقض باشد و یا با اصول انسانی و وجدانی وی مغایرت داشته باشد امتناع نماید.
هر کس حق دارد از شرکت در جنگ و یا هر فعالیت نظامی که با اصول و اعتقادات وی مغایرت داشته باشد امتناع نماید.
نیروهای انتظامی باید در حین ماموریت و انجام وظیفه انیفورم نظامی خود را بتن داشته باشند و اسلحه خود را به نحوی حمل کنند که دیده شود. تشکیل نیروی مسلح فاقد اونیفورم و یا انجام ماموریت بعنوان پلیس مسلح در لباس سیویل ممنوع است. این حق هر شهروند است که بتواند از حضور نیروهای انتظامی مسلح در محیط پیرامونی خود (محل کار، زیست، تردد و غیره)، مطلع شود.

افراد عضو نیروهای نظامی حق دارند در فعالیت های سیاسی شرکت کنند و در احزاب سیاسی عضو شوند. فعالیت احزاب سیاسی، اتحادیه ها و سایر تشکل ها در درون نیروهای نظامی آزاد است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *