behroz mehrabadi

بهروز مهرآبادی

b.mehrabadi@gmail.com

خامنه ای نعل وارونه میزند

behroz mehrabadi
بهروز مهرآبادی:
خامنه ای به جوانان در اروپا و آمریکای شمالی نامه نوشته است. پیدا کردن دلیل این کار رهبر جمهوری اسلامی چندان مشکل نیست. فشار افکار عمومی مردم جهان و بویژه غرب بر اسلام سیاسی و برجسته ترین شاخص آن جمهوری اسلامی، آنقدر زیاد شده که ولی فقیه را به عجز و لابه انداخته است. هر چند عنوان نامه خطاب به جوانان است و خامنه ای تاکید کرده که سیاستمداران و دولتمردان آنها را خطاب نکرده است، ولی هدف اصلی خود از نوشتن این نامه را بطور صریح در یک جمله بیان کرده است: “مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ آمریکا و غرب باید خیالش راحت باشد که جمهوری اسلامی مزاحم برنامه های آنها نیست. به بن بست رسیدن مذاکرات هسته ای و تهدیدهای غرب برای ادامه تحریم ها، کاهش قیمت نفت به همراه موج انزجار از اسلامی سیاسی و تروریسم اسلامی، ترکیب خطرناکی برای جمهوری اسلامی است و آیت الله را ناگزیر کرده تا اعلام کند که جمهوری اسلامی هیچ مزاحمت و خطری برای سیاست ها و برنامه های آمریکا و متحدانش ندارد و چراغ سبز را در مقابل آنها بلند کند تا شاید چند صباحی دیگر در مقابل هجوم نیروهای چپ و سکولار و دنیای متمدن و آزادیخواه بتواند دوام بیاورد.

توصیه های خامنه ای در این نامه قابل توجه است. او می گوید: “چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته های دور باشد نه مسائل روز؟” قبل از عمل به توصیه ایشان باید به خاطر آورد که اسلام همانند هر مذهب دیگری یک جنبش سیاسی است که در زمانهای مختلف منافع مادی و زمینی طبقات مشخصی را نمایندگی و حمایت کرده است. نه تنها در زمانی که بقدرت رسیده مدافع منافع بیرحم ترین و غارتگرین طبقات بوده است بلکه در دورانی هم که از دایره قدرت کنار گذاشته شده، نقشی بیش از یک حیوان مطیع، چاپلوس و مدافع این طبقات و عاملی برای تخدیر افکار توده های تحت ستم برای ادامه تن دادن به استثمار و ظلم، نداشته است. مذهب و از جمله اسلام را نه تنها نمیشود “وجدان جمعی” دانست، بلکه حتی برای مومنین و معتقدین به آن هم بجز اجبار به تن دادن به اعتقادات ابلهانه، خرافات، قواعد و مناسک بیمارگونه و ارتجاعی و فشار رنج آور بر وجدانهای آنها چیز دیگری در بر نداشته است.

اما لازم نیست به گذشته های دور برگردیم و تاریخ جنایاتی که قدرتهای اسلامی در طول حیات خویش مرتکب شده اند، مرور کنیم. یک نگاه کوتاه به مسائل روز می تواند به راحتی ماهیت اسلام را بیان کند. و لازم نیست که جنایات بوکو حرام در نیجریه، توحش داعش در سوریه و عراق، سر بریدن نه نفر از جمله یک زن در اولین روزهای سال جدید در عربستان سعودی و انواع جنایات اسلامی در افغانستان، پاکستان، سومالی و … را بیان کنیم. فقط اشاره به نمونه هایی از ایران کافی است تا تصویر و چهره کریه اسلام و جمهوری اسلامی را به دنیا نشان دهد. ما هم به همین توصیه ولی فقیه عمل می کنیم. قبل از هر چیز باید یادآوری کرد که خامنه ای خود بجرم رهبری عملیات تروریستی در یک دادگاه اروپایی مجرم شناخته شده و نزدیک به ۱۶ سال است توسط پلیس بین الملل تحت تعقیب است. در طول یک سال گذشته نزدیک به یک هزار نفر در جمهوری اسلامی اعدام شده اند، بارها دست قطع کرده اند و چشم درآورده اند. فقط در طول یک سال گذشته چندین نمونه از دزدی های هزاران میلیاردی سران جمهوری اسلامی افشا شده است. بیش از نیمی از مردم ایران زیر خط فقر بسر می برند. دهها رهبر کارگری بخاطر دفاع طرح خواسته های کارگران در زندان بسر می برند. اوباش رژیم بطور مداوم به خانه های مردم هجوم می برند تا آنتن های ماهواره ای را جمع آوری کنند.
می توان به توصیه خامنه ای “اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن” شناخت. تا دریابیم بر اساس قوانین اسلام زن نصف مرد و به مانند یک شیء قابل تملک است و تجاوز به کودکان در هر سنی تحت نام ازدواج مجاز است و نه در گذشته های دور بلکه در سه دهه گذشته بر مبنای همین احکام بیش از صد هزار نفر از مخالفین حکومت توسط جمهوری اسلامی اعدام شده و صدها هزار نفر زندانی و مورد شکنجه قرار گرفته اند. و فتوای قتل سلمان رشدی نه توسط “تروریست‌های تحت استخدام”، بلکه توسط بنیانگذار جمهوری اسلامی بخاطر صیانت از بیضه اسلام، صادر شده و توسط تمام رهبران جمهوری اسلامی از جمله خامنه ای، مورد تائید قرار گرفت. باید گفته خامنه ای را انجام داد و “چهره واقعی اسلام و جنبش اسلامی را به مردم دنیا نشان داد”. این چهره زن ستیز، کودک آزار، شادی کش، غارتگر و جنایتکار خود را در مقابل چشمان مردم دنیا قرار داده است. اسلام و حکومت های اسلامی در افکار عمومی بی آبرو شده خیلی و امروز بیش از هر زمان مردم جهان ماهیت این این حکومت ها و قوانین واقعی اسلام را میشناسند و حتی دولتهای غربی هم از این خشنود نیستند و مدام سعی میکنند به افکار عمومی بگویند اسلام واقعی ولی اینطور نیست. اما نه در ایران میتوان جلو سیل فرار از اسلام را گرفت و نه دیگر میتوان افکار عمومی بین المللی را فریب داد که نفرت بیش از پیش از اسلام و همه مذاهب را جلویش را بگیرند.

جوانان اروپا و آمریکا برای شناختن چهره واقعی اسلامی کافی است به روزنامه های منتشر شده فقط در یک روز در داخل ایران و یا هر کشور اسلامزده دیگری مراجعه کنند و جلوه های بارز جهالت و توحش را مشاهده کنند. این ساده ترین راه “برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام” و درک این مسئه است که اسلاموفوبی امری واقعی است. زنانی که اسیر حکومت های اسلامی هستند، کارگرانی که بطور مداوم وحشیانه مورد استثمار سرمایه داران اسلامی قرار دارند، جوانانی که از زندگی شاد و انسانی محرومند، کودکانی که در معرض خطر همیشگی سنن ارتجاعی اسلامی قرار دارند، کسانی که عزیزانشان اعدام شده اند و یا خود زندانها و شکنجه گاههای جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده اند و همه کسانی که توحش اسلامی را تجربه کرده اند، حق دارند از اسلام هراس داشته باشند.

خامنه ای نتیجه توصیه های خود به تحقیق و پرسش در مورد اسلام واقعی واقف است. اما آب از سر گذشته است، جنبش اسلامی بیش از هر زمان دیگر در میان مردم جهان منفور است. جوانان در اروپا و آمریکای شمالی در کنار مردم ایران و در مقابل جمهوری اسلامی هستند. ولی فقیه نعل وارونه می زند و به مخاطبین واقعی خود یادآوری می کند که حکومت اسلامی نه تنها با منافع غرب کاری ندارد، بلکه در غارت و چپاول و استثمار و جنایت دستیار و همکار خوبی می تواند باشد. تنها هدف او از نوشتن این نامه همانطور که در انتهای آن آروز شده است، “تعامل غرب با اسلام” است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *