شهلا دانشفر
پرستاران یک بخش محروم جامعه هستند. حقوق های نازل، فشار کار سنگین، ساعات کار طولانی، عدم ایمنی جانی از جمله معضلات آنهاست.
پرستاران تا کنون تجمعات اعتراضی متعددی در رابطه با خواستهایشان داشته اند. آخرین مورد آن تجمع روز ٢٣ آذر در خیابان پاستور جلوی نهاد رئیس جمهوری و همزمان در شهرهای اصفهان، یزد، مشهد و شیراز است که به این اعتراضات ابعاد نسبتا سراسری تری میداد. در اعتراضات این روز به پرستاران وعده داده شد که به خواستهایشان رسیدگی خواهد شد و آنان اولتیماتوم دادند که اگر تا روز پرستار، یعنی ٥ اسفند ماه پاسخی نگیرند، دست به اعتراض گسترده تری خواهند زد.
پرستاران بعنوان کارکنان بخش خدمات در جامعه، بدلیل ارتباط مستقیمشان با مردم، یکی از بخش های کلیدی هستند و اعتراضاتشان انعکاس گسترده ای در میان مردم پیدا میکند. خصوصا وقتی این اعتراضات ابعاد سراسری و گسترده بخود میگیرد. اینجا نگاهی مختصر به آخرین حرکت اعتراض پرستاران و خواستهای واقعی آنها و برخی حاشیه های آن داشته باشیم.
اعتراضات اخیر پرستاران
همانطور که اشاره کردم، اعتراضات دور اخیر پرستاران گسترده بود. در تهران بیش از ٧٠٠ نفر مقابل دفتر ریاست جمهوری اسلامی جمع شدند و با پلاکاردهایی که در دست داشتند، توجه ها را بخود جلب میکردند. از شهرهای اصفهان، مازندران و گیلان نیز به این تجمع آمده بودند. دراین روز در شهرهای دیگر چون اصفهان، شیراز، یزد و مشهد نیز هر کدام چند صد نفری جمع بودند. از همین رو ما شاهد گسترده شدن دامنه اعتراضات پرستاران و ابعاد سراسری تر آن در روز ٢٣ آذر بودیم. پلاکاردهای متعددی چون “ما ۹۳ درصد هستیم” “وال استریت واقعی در نظام سلامت ایران، …”، “ما به بیعدالتی اعتراض داریم”، “بیتوجهی مسئولان افزایش مهاجرت پرستاران” در دست تظاهر کنندگان بود و مضمون اعتراض پرستاران را بازتاب میداد. پرستاران همچنین طوماری داشتند تحت عنوان “زنده باد اعتراض پرستاران در ایران، از این اعتراض حمایت کنید”، که مردم حاضر در اطراف نیز با امضای این طومار از پرستاران و اعتراض آنها حمایت میکردند. این ها همه نقطه قوت های این اعتراضات بود که اخبار و عکس هایش توجه های بسیاری را بخود جلب کرده است.
جالب اینجاست که چند روز قبل از این حرکت یعنی در ١٨ آذر ماه حسن آذین رئیس کمیسیون اصل ٩٠ مجلس ضمن وعده رسیدگی به خواستهای پرستاران آنها را به پیگیری خواستهایشان از طریق قانونی و “تشکل های صنفی” و مسئولان نظام پرستاران فراخوانده و به آرامش دعوت کرده بود، تا مبادا “خدای ناکرده” در دام برخی کسانی که دنبال “بحران سازی” و “سوء استفاده های” دیگری هستند، بیفتند. بعلاوه در همانروز اس ام اس های بسیاری برای پرستاران ارسال شد که از شرکت در این راهپیمایی خودداری کنند. چرا که خبر دار شده بودند که اعتراضی در پیش خواهد بود و نگران اوضاع بودند.
در تظاهراتهای روز ٢٣ آذر پرستاران در تهران و شهرستانهای دیگر نیروهای سرکوب رژیم در محل حاضر بودند و اوضاع را تحت نظر داشتند تا مبادا کنترل اوضاع از دستشان خارج شود و مردم نیز به این اعتراضات بپیوندند. ضمن اینکه خانه پرستار بعنوان “تشکل صنفی” مورد اشاره جناب رئیس کمیسیون اصل ٩٠ مجلس هوای اوضاع را در دست داشت و فکر همه چیز را کرده بود. از جمله دستور العملی با سربرگ “بسمه تعالی” در ٧ بند به پرستاران داده شده بود که شاخص و قابل توجه است. بند های این دستور العمل عبارت بودند از:
١- تجمع صرفا به حالت سکوت برگزار میشود. لذا از هر گونه شعار دادن و کف زدن و سوت زدن خودداری کنید.
٢- از هرگونه توهین و درگیری با افراد خودداری کنید.
٣ ـ کسانی را که اقدام به شعار دادن و … میکنند با عدم حمایت و فقط با سکوت در جمع شاخص کنیم
٤- هنگام قرائت بیانیه و مصوبه نهایی سکوت کرده و فقط موارد را با الله اکبر تایید کنیم.
٥- در صورت حضور اعضای نظام به خصوص آقای میرزابیگی از هو کردن و … خودداری کرده و احترام همکارانمان را حفظ کنیم.
٦- از مصاحبه کردن خودداری شود مگر افراد خاص که از قبل مشخص شده اند.
٧- حجاب اسلامی را رعایت کنید.
و در آخر هم هدف تجمع
در همین راستا پلاکاردی با مضمون “صدای سکوتم را بشنو” و در گوشه ای هم عکسی از مقامات حکومتی توجه ها را جلب میکرد.
بدین ترتیب “خانه پرستار” سنگ تمام گذاشته بود و تمهیداتی فراهم کرده بود که همه ارکان پایه ای حکومت اسلامی از شعار الله اکبر گرفته تا حجاب اسلامی همه و همه محفوظ بماند. و به اسم امنیت آنچنان فضایی ایجاد کرده بودند که مبادا کسی شعاری دهد و صدای اعتراضی بلند شود. محور اصلی و هدف این اعتراضات نیز اجرای “قانون تعرفه گذاری” و اجرای کامل قانون ارتقاء بهره وری قید شده بود و بس.
خلاصه کلام اینکه نگرانی کمیسیون اصل ٩٠ مجلس و خانه پرستار و نظام پرستاری و غیره عبارت از این بود که مبادا گسترش دامنه این اعتراضات، باعث شود که مردم به آن بپیوندند و کنترل اوضاع از دستشان خارج شود.
اما دیدیم که بعد از تجمع روز ٢٣ آذر وقتی پرستاران دیدند که پس از یکساعت و نیم مذاکرات “شریفی مقدم” دبیر “خانه پرستار”، چیزی جز وعده های همیشه عایدشان نشده است، اولتیماتوم دادند که اگر جواب نگیرند، ٥ اسفند، روز پرستار به تحصنی بزرگ تر دست خواهند زد و این بار نه با سکوت بلکه با فریاد پیگیر خواستهایشان خواهند شد.
تجمع ٢٣ آذر درس بزرگی برای پرستاران و همه جامعه دارد. دعوت به سکوت، دعوت به حجاب و الله اکبر چیزی جز تبدیل کردن اعتراض به یک التماس و در خواست بی خاصیت و لبیک گفتن به جمهوری اسلامی و فقر و فلاکتی که بر گرده کل جامعه حاکم کرده نیست. این سیاست قطعا دستاورد و عایدی نیز جز سردواندن پرستاران در کریدورهای مراجع قانونی و به فرسودگی کشاندن آنها نخواهد داشت. از همین نمونه تلاشها تجربه عملکرد سران “کانون صنفی معلمان” را داریم. این کانون با شیوه هایی نظیر “خانه پرستار” و کشاندن تجمعات اعتراضی معلمان به “مرقد امام خمینی” و “ابن بابویه” و غیره توانست، مبارزات گسترده و قدرتمند معلمان در سال ٨٥ را به فرسودگی بکشاند و صف اعتراض آنرا را متشتت و پراکنده کند. و خواست مبهم و ناروشن اجرای نظام هماهنگ حقوقها را جلو انداخت تا جلوی خواست مستقیم افزایش حقوقها را بگیرد. در جنبش کارگری نیز این خطی است که تشکلهای دست ساز حکومتی چون خانه کارگر و توده ایسم راست در آن مهارت دارد.
این یک خط راست و بازدارنده است که با حربه حفظ “امنیت ” جلو می آید تا جلوی اعتراض رادیکال پرستار، معلم، کارگر را بگیرد. اینان فریبکارانه شعار میدهند که اعتراض ما صنفی است و سیاسی نیست. اما خود حرکت اعتراضی ما را در جهت “حفظ نظام” سیاسی میکنند. آنهم در جامعه ای که همه چیز سیاسی است و مردم برای نان شب خود نیز باید با حکومت بجنگند. معنای واقعی این گفته ها پرهیز دادن از رادیکال شدن اعتراض و جلوگیری از طرح خواستهای واقعی ما مردم است. یک درس مهم اعتراض پرستاران در ٢٣ آذر، دیدن نقش آشکار بازدارنده جریانات راستی چون خانه پرستار بعنوان مانعی بر سر راه مبارزات آنان است.
تعرفه پرستاری، یا خواست مستقیم افزایش حقوقها!
خانه کذایی پرستار تلاش دارد خواست پرداخت “تعرفه های پرستاری” و افزایش آن تا سطح تعرفه پزشکان را محور خواستهای پرستاران قرار دهد و با این کار عملا اعتراض آنان از طرح مستقیم خواست افزایش دستمزدها منحرف میکند.
البته موضوع تعرفه پرستاری نیز خود داستانی دارد. دولت برای هر کاری که پرستار انجام میدهد تعرفه ای تعیین کرده است. اما این تعرفه به خود او پرداخت نمیشود و بعنوان تعرفه پزشکی به پزشکان داده میشود. بدین ترتیب پرستاری که در قبال کار فرساینده ای که انجام میدهد، حقوق اندکی می گیرد. وقتی می بیند که از گرفتن تعرفه کارش نیز محروم است. صدای اعتراضش بلند شده و حقش را طلب میکند. روشن است که اگر برای خدماتی که پرستار انجام میدهد، تعرفه ای تعریف کرده اند، این پول حق مستقیم پرستار است.
اما نکته اصلی اینست که چرا به جای افزایش مستقیم سطح حقوق پرستاران و افزایش میزان آن متناسب با رشد تورم، پرستار باید دنبال تعرفه و وجوه نا متعینی از این دست باشد. حتی اگر تعرفه کار پرستار به خودش تعلق گیرد، یک اشکال اصلی این طرح ایجاد تفرقه در صفوف خود آنان و کشیدن کار دوبله از گرده پرستار به امید افزایش تعرفه حقوقی اش است.
یک تلاش سرمایه داران اینست که به جای افزایش سطح مزد و یا سطح حقوق، مبالغی تحت عنوان مزایا و تعرفه و غیره را جزو پرداختی ها تعریف کنند. که تفسیر بردار است. برای همه یکسان نیست و متفاوت است و هر وقت هم خواستند میتوانند آنرا قطع کنند و معلوم نشود که حقوق ها کاهش یافته است. خصوصا در مورد پرستاران کار به جایی کشیده است که پرستار به جای اینکه مستقیما حق و حقوقش را طلب کند. خواستار افزایش حقوق و بهبود شرایط کارش باشد، خود را در مقابل پزشک می بیند. این در حالیست که جدا از بخش معینی از سطوح بالای پزشکان که جزئی از خود سیستم هستند، بخش وسیعی از آنان کسانی هستند که با کار سنگین و شبانه روزی خود امرار معاش میکنند و حقوقی میگیرند. از جمله حتی پزشکی که بین سه تا ٥ میلیون حقوق میگیرد هنوز در یک سطح متوسط و یا نزدیک به خط فقر زندگی میکند. چرا که در آمارهای خود دولت خط فقر بیش از سه میلیون تومان اعلام شده و حتی در بحثهایشان از این میگویند که برای کسی که صاحت خانه نیست و کرایه منزل می پردازد، ٥ میلیون تومان نیز خط فقر است.
خواستهای پرستاران کدامند؟
پرستاران خواستهای متعددی دارند. یک خواست فوری آنها افزایش حقوقهایشان است. حقوق پرستاران با اضافه کاری های سنگین و شبکاری حداکثر تا یک میلیون و هفتصدهزار تومان و میانگین حقوق یک پرستار یک میلیون و دویست هزار است که چندین بار زیر خط فقر است.
در حالیکه خط فقر را خودشان سه میلیون تومان اعلام کرده اند. روشن است که حقوق پرستاران برای اینکه از سه میلیون بیشتر باشد باید حداقل دو میلیون تومان افزایش یابد. در حالی که با اجرای تعرفه های پرستاری ممکن است چندرقازی به حقوق پرستاران اضافه شود.
معضل دیگر پرستاران کمبود پرستار در بیمارستانها و فشار بالای کار بر آنان است. “ابوالفضل جاریانی” رئیس انجمن علمی پرستاران ایران در مهر ماه ٩٢ از کمبود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر پرستار در کشور خبر میدهد. او در توضیح این موضوع میگوید که تقریبا ۱۱۰ تا ۱۱۵ هزار تخت بیمارستان اعم از بیمارستانهای دولتی و خصوصی در کشور وجود دارند که تنها ۷۰ تا ۸۰ هزار پرستار برای این تعداد تخت بیمارستانی کار میکنند. یعنی به ازای هر تخت بیمارستان زیر یک پرستار وجود دارد. حتی بعضا پرستاران برای اینکه کسری درآمدشان را جبران کنند، پس از ۲۴ ساعت کار در یک بیمارستان خصوصی، با خستگی زیاد مشغول کار در بیمارستان دولتی میشوند. با وجود چنین سطحی از کمبود پرستار در بیمارستانها، گزارشات اخیر از استخدام فقط ١٤ هزار پرستار آنهم بصورت شرکتی حکایت دارد.
کمبود پرستار در بیمارستانها فشار سنگینی بر پرستاران وارد کرده است. از جمله علیرغم اینکه ساعت کار پرستاران ٣٤ ساعت در هفته است. همچنین مقرر است که اضافه کاری پرستاران نباید از ٨٠ ساعت در هفته بیشتر باشد. اما در بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی بعضا تا ٢٠٠ ساعت اضافه کار برای پرستاران در نظر می گیرند که این خود یکی از موضوعات اعتراض پرستاران است.
در این رابطه محمد شریفی مقدم دبیر خانه پرستار در گفتگویی با مهر در تیرماه امسال میگوید که این موضوع در بیمارستانهای تهران بدتر است و بعضا ساعت کار برخی پرستاران در طول ماه تا ٣٥٠ ساعت هم می رسد. این ساعات کاری، کار در شب را نیز شامل میشود.
در این میان علاوه بر فشار طاقت فرسا به پرستاران، بیماران هم قربانیان کمبود پرستار میشوند. در گزارشات منتشر شده از پیامدهای کمبود پرستار در بیمارستانها، چون بالا رفتن ميزان مرگ ومير بيماران و افزايش آسيب در مراکز درماني صحبت میشود. بطوریکه امروز وجود همراه بيمار در بيمارستان ضروري شده است و بخشي از کارهاي بيمار را همان همراه انجام ميدهد. چرا که پرستار امکان و توانايي رسيدگي به تمامي بيماران را ندارد. بدین ترتیب همراهان بیماران بخش زیادی از کار بیمارشان را آنهم بدون حداقل آموزش و تجربه در این زمینه انجام میدهند، بدون اینکه حتی امکان اسکان در اختیارشان گذاشته شود. اخیرا اخبار کارتن خواب شدن این همراهان را در سایتها دیدیم. ساعات کار طولانی و تحمیل اضافه کاری های اجباری یکی دیگر از معضلات پرستاران است.
معضل دیگر پرستاران استاندارد پایین بهداشتی در بیمارستانها و قرار داشتن آنها در معرض انواع بیماری های مسری و خطرناک است. در سالهای اخیر خبرها حاکی از کاهش بودجه بیمارستانها جهت خرید مواد ضدعفونی کننده و بهداشتی بود. این وضعیت هم جان پرستاران و هم بیماران را با خطرات بیشتری مواجه کرده است.
اینها همه گویای شرایط اسفناک کاری و معیشتی پرستاران و فشار طاقت فرسای کاری بر روی آنان است. اینها همه گویای شرایط فاجعه بار استاندارد سطح درمان در جامعه است.
افزایش فوری سطح حقوقها حداقل تا سه میلیون تومان، کاهش ساعت کار و ممنوعیت کار اجباری، استخدام نیروی کافی بعنوان پرستار در بیمارستانها و رسمی کردن استخدام پرستارانی که بصورت پیمانی کار میکنند، ایمنی محیط کار و استاندارد قابل قبول بهداشتی در بیمارستانها از جمله خواستهای فوری پرستاران است. خواستهایی که باید با صراحت اعلام شوند و جنبشی سراسری حول این خواستها شکل گیرد.
خواستهای پرستاران مستقیما به سطح زندگی مردم و استانداردهای درمانی جامعه مرتبط است و باید با وسیعترین حمایت های اجتماعی روبرو شود.