این جهاد نیست انقلاب علیه جهادگران است! سیاوش مدرسی

سیاوش مدرسی

مندرج در انترناسیونال ۹۳۷

مردم باید صدا بدهند چه مرد! چه زن! 

زن در مقابل دوربین خبرنگاران با خشم فریاد میزند:  «آمریکا، اشرف غنی خائن و دولتش، زنان و جامعه را غافلگیر کردند». شاید این دقیقترین و جامع‌ترین تحلیل از رویدادهای امروز افغانستان درست در زمانی باشد که از پارلمان آمریکا گرفته تا اتحادیه اروپا تحلیلگران رنگارنگ و پاپاراتسی‌های پلاسیده در رسانه‌های جهان مشغول بررسی پایه‌های روانی «جاخالی دادن یکهویی!» دولت بایدن و ملامت عوامفریبانه او هستند. شاید این واقعی‌ترین تحلیل از رابطه «جبهه متحدین» یعنی دولت آمریکا، پاکستان، طالبان و دولت اشرف غنی علیه زنان و جنبش آزادیخواهی در افغانستان باشد.

زیر عربده های “میجنگم! میجنگم!” اشرف غنی شهرها به لمپنهای موتور سوار طالبان واگذار شده‌اند، سلاحها، هواپیماها و کلیه تجهیزات سرکوب آمریکایی و متحدین به طالب منزوی تحویل داده شد و تمام این برنامه از پیش طراحی شده  فقط و فقط برای غافلگیر کردن جنبش زنان، جامعه و مدنیت و بستن راه اعتراض در  افغانستان به سرعت اجرایی شد تا دولت پوشالی طالبان اما به اصطلاح مقتدر در توازن قوای منطقه‌ای و جهانی به عنوان دوست و متحد غرب تثبیت شود.

اما معاملات و محاسبات زیر سنگینی خشم و اعتراض زنان پوچ شد، دود شد و به هوا رفت. اوضاع بسرعت دگرگون شد. جنبش رهایی از قید طالبان که مبهوت  و وحشت‌زده پا به فرار و یا خانه نشینی نهاده بود با همت زنان آزاده کابلی بپاخاست، خیز برداشت خیابانها را با فریاد آزادی خواهی تسخیر کرد، بر چهل سال جنگ، بمباران، سربریدن و سنگسار تاختند، کمر راست کردند و به میدان آمدند.

از چند صد زن به هزاران نفر زن و مرد رسیدند، جنبش از هرات آغاز، به کابل رسید. از کابل به مزار شریف و بلخ به نیمروز و غور در غرب رفت و سراسر افغانستان را پوشاند. از کابل به تهران و مشهد رسید، از کابل به لندن و نیویورک و تمام پایتخت ها و شهرهای جهان توسعه پیدا کرد.

امروز دیگر نهضت ضد بشری و کثیف اسلام سیاسی به رهبری طالبان در افغانستان چشم در چشم و سینه به‌سینه دشمنان دیرینش یعنی جنبش رهایی زن ایستاده است و  جنبش رهایی زن چه پیروز و چه عقب‌نشینی کرده، میرود که مهر خود را بر رویدادها و آینده جامعه افغانستان و منطقه بکوبد.

حالا دیگر فریاد دادخواهی، فریاد اعتراض جنبشی را که زنان در افغانستان آغاز کردند مردان را هم جسور کرده و به میدان کشاند است و در زیر رگبار سلاح های اهدایی ارتش امریکا به طالبان متحدانه فریاد میزنند که: “مردم باید صدا بدهند چه زن! چه مرد!” و از تمام مردم آزادیخواه جهان و نهادهای انسان دوست میخواهند که دول فخیمه دمکراسی در جهان را تحت فشار قرار دهند و از کمک و به رسمیت شناختن حکومت فاشیستی طالبان دست‌بردارند.

جامعه افغانستان دگرگون شده و “خطر!” آزادیخواهی و برابری طلبی خواب را بر چشم طالبان و آفریننده‌گانشان ربوده. این جنبش جهاد نیست، انقلاب علیه جهادگران است! این جنبش جامعه انسانی علیه بربریت قرون وسطایی‌ مذهب و تمام شعب و زیر مجموعه‌های آن است، این جنبش صلح و گفتگو برای متحد کردن یاران دیروزشان برای برپایی به اصطلاح صلح نیست، صلح با امثال طالبان و متحدین سابق و امروزشان ممکن نیست! اینها معنی صلح را نمی‌فهمند اگر کشتار نکنند، سنگسار نکنند، چشم در نیاورند، یک روز دوام نمی‌آورند و مضمحل خواهند شد.

اما اوضاع ملتهب در افغانستان معادلات منطقه‌ای را هم برهم زده است، چیرگی منطقه‌ای و هم‌پیمانی دول سر به سنی‌های پاکستان، قطر و ترکیه زیر چتر حمایتی آمریکا، صدای جبهه روسیه، دولت اسلامی تهران و متحدینشان را درآورده است.

سران رژیم اسلامی تهران که پیش‌از این لشکر فاطمیون را از شیعه‌های افغانستانی سازمان داده بود، سرگردان ابتدا در تائید طالبان و امروز در وحشت خطر دولت طالبان چرتکه می‌اندازند تا جایی که روزنامه مرتبط با مافیای معروف به اصلاح‌طلبان در روزنامه اعتماد شماره ۵۰۱۹ از قول یک کاربر مینویسد:

“كاربران ايراني با اشاره به سابقه حمايت جمهوري اسلامي ايران از شهيد احمدشاه‌مسعود فقيد و رابطه نزديك او با سردار شهيد حاج قاسم سليماني از آنچه بي‌عملي تهران در قبال تحولات  افغانستان خواندند، انتقاد  كردند.” و دولت رئیسی را به وفاداری به قاسم سلیمانی و به دفاع از پسر احمد شاه مسعود در برابر طالبان فرا میخواند.

 روزنامه دیگر این فرقه، آرمان ملی شماره ۱۲۰۲ در نقد دولت رئیسی و  کیهان خامنه‌ای مینویسد: «سر یک دوراهی بزرگ قرار گرفته‌اند و بدتر از همه اینکه طالبان از آن‌ها رسما برای حضور در مراسم  دولت خود خوانده شان دعوت کرده البته که روس‌ها گفته‌اند در این مراسم اگر از آن ها دعوت شود حضور می‌یابند اما باید از مسئولان ایرانی این سوال را پرسید اکنون با چه رویی می‌خواهند در کنار پاکستانی‌های سرکوبگر در مراسم حضور بیابند.»

امروز کشمکش در هر دو سو و تدارک مواجه‌های آتی در افغانستان، منطقه و جهان ادامه دارد.

به اصطلاح دولت فراگیر طالبان نقداً تمام باندها  و مافیاهای زیر مجموعه اسلام سیاسی، بجز شیعیان در حال شکل‌گیری است. تمام باندها ظاهراً سهم گرفته‌اند و زیر پرچم طالبان همه اوباش مذهبی جمع شده‌اند حقانی، پسر ملا عمر و … و …

و در سوی دیگر، جبهه بشریت آزادیخواه، مدافع حقوق زن، برابری طلبی در سراسر جهان علیه جبهه تروریستهای دولتی آمریکایی و سرمایه‌داری و غیر دولتی طالبان و حقانی و خامنه‌ای و ..و

ما به این جبهه تعلق داریم. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *