Nesan Nodiniam
نسان نودینیان

در حاشیه اخبار کارگری

Nesan Nodiniam
نسان نودینیان:

“در هیچ کجای دنیا همانند ایران چنین اختلاف طبقاتی ٣٠برابری وجود ندارد”!

علی طیب نیا وزیر اقتصاد دولت روحانی اعلام کرد که ١٠میلیون نفر از فهرست افراد یارانه بگیر حذف خواهند شد. همچنین طی گزارشی اعلام کرد: “پس از اجرای این قانون قدرت اقتصادی خانواده ها ٢٥ درصد کاهش یافته و هم اکنون ٣١ درصد خانواده ها زیر خط فقر هستند”. بنا به این گزارش توده میلیونی کارگران و مزدبگیران پس از اجرای این طرح، فقیرتر شده اند و شکاف طبقاتی بیشتر از گذشته شده است. طی اجرای فاز اول طرح هدفمندی یارانه ها، قیمت حامل های انرژی ٥٠٠ درصد افزایش یافت. با وارد شدن دولت روحانی به مرحله دوم یارانه ها طرح “خود انصرافی از دریافت یارانه های نقدی” پیش کشیده شد. این طرح هم با اکثریت مطلق اعلام ٩٨درصدی گرفتن یارانه های نقدی، شکست خورد. شکست طرح مزورانه دولت”خود انصرافی از دریافت یارانه های نقدی” و آمارهایی که از رسانه های خود اینها اعلام شد، عمق فاجعه فقر و گسترش نابرابری اقتصادی در صحنه اجتماعی را بیشتر از هر دوره ای عیان کرد. ١٢روز درآمد سنجی از ٧٤میلیون نفر به این ترتیب اعلام شد: “٦٣درصد در این ثبت نام ها درآمد خود را زیر ٦٠٠هزار تومان اعلام کرده اند و ١٦درصد هم زیر ٨٠٠هزار تومان و درصد کمی درآمدشان بالای یک میلیون است”. (روزنامه مردم سالاری ١٣اردیبهشت ١٣٩٣) ٢١اردیبهشت هم جعفر قادری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: “٩٠ درصد ثبت نام کنندگان در سامانه دریافت یارانه نقدی درآمد خود را زیر یک میلیون تومان اعلام کرده اند”. (روزنامه اطلاعات). طبق بررسی های «کار گروه مزد کانون شوراها»؛ حداقل سبد هزینه خانوار ٤ نفره برای زندگی در استان تهران نمی بایست کمتر از یک میلیون و ٧٦٣هزار تومان باشد و اگر غیر از این باشد، آن خانواده زیر خط فقر زندگی می کند. و روزنامه شرق به نقل از حسین راغفر اعلام کرده است: “بر اساس محاسبات ما خط فقر در سال ٩٣ با توجه به نرخ تورم برای خانواده پنج‌نفره در شهر تهران حدود دومیلیون‌و٣٠٠هزارتومان است. بر همین اساس در سطح کشوری برای مناطق مختلف این رقم به کل کشور حدود یک‌میلیون‌و٥٠٠هزارتومان محاسبه می‌شود”. با احتساب آمارگیری ها در نظر سنجی (درآمدها) حداقل هفتاد و پنچ میلیون از مردم از طبقات حقوق بگیران جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند. و فقر مطلق زندگی اکثریت مطلق جمعیت نزدیک بیش از هفتاد میلیون نفر در ایران تحت حاکمیت فاشیسم اسلامی را رقم میزند. شکاف طبقاتی در ایران تحت حاکمیت نظام های استبدادی و دیکتاتوری “پهلوی” ها و “جمهوری اسلامی” وجود داشته است. اعتراضات توده ای سال های ١٣٥٦ و ١٣٥٧از محلات حاشیه نشین شهرها و در اثر نارضایتی توده ای شکل گرفت که شکاف طبقاتی در صدر و محور این اعتراضات بود. در نظام فاشیسم اسلامی به نقل از روزنامه مردم سالاری(١٨ اسفند ١٣٩٢) چنین آمده است: “شکاف طبقاتی در ایران ١٧برابر است در هیچ کجای دنیا همانند ایران چنین اختلاف طبقاتی ٣٠برابری وجود ندارد و در واقع طبقاتی ترین جامعه دنیا مربوط به جامعه ایران است”.

٧ دهم درصد (معادل ٥٢٥ نفر) از جمعیت میلیاردر ایران در شهرهای بزرگ و در خانه های با وسعت بیش از ٥٠٠متر زندگی می کنند.(روزنانه مردم سالاری ١٥اردیبهشت١٣٩٣). عزت‌الله یوسفیان ملا، عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی رژیم گفته است: “یک چهارم نقدینگی کل کشور در اختیار حدود ٦٠٠ نفر است که این رقم حدود ١٠٠هزار میلیارد تومان است. در ارتباط با “دانه درشتهای” درون نظام روزنامه ابتکار (١٦اردیبهشت) در مورد دزدان و مافیای اقتصادی دوایر بیت رهبری که پول از بانکها قرض گرفته و پس نداده اند نوشت: “دانه درشتهای بدهکار بانکی از منابع ملی ممکلت ٨٢هزار میلیارد تومان را برده اند و هنوز به بانکها پس نداده اند این ٨٢هزار میلیارد تومان در جیب ٥٧٥نفر است. یعنی به طور میانگین به هر نفر از بدهکاران در حدود ١٥٠٠میلیارد تومان می رسد”.

نظام جمهوری اسلامی با اعلام ششصد نفر از دانه درشتهایی که هرکدام بیش از هزار و پانصد میلیارد دزدی کرده اند را معرفی میکند. میخواهند با معرفی دزدهای مافیای اقتصاد در ایران، سبب فقر و نابرابری را بگردن اینها بیندازند. ما میگوییم، نظام سرمایه داری مسبب و عامل بقاء کلیه مصائب گریبانگیر انسان امروز است. فقر و محرومیت، تبعیض و نابرابری، اختناق و سرکوب سیاسی، جهل و خرافه و عقب ماندگی فرهنگی، بیکاری، بی مسکنی، ناامنی اقتصادی و سیاسی، فساد و جنایت همه و همه محصولات گریزناپذیر این نظامند. آنچه در این میان پرده پوشی میشود این واقعیت است که اولا، همه این مصائب و محرومیت ها در این جامعه محتوا و معنای جدیدی متناسب با نیازهای جهان سرمایه داری یافته اند و هر روز از نو در متن سرمایه داری مدرن امروز، به عنوان اجزاء لایتجزای این نظام، باز تولید میشوند. منشاء فقر و گرسنگی، بیکاری و بی مسکنی و ناامنی اقتصادی، نظام اقتصادی انتهای این قرن است. استبدادها و دیکتاتوری های خونین، جنگها، مردم کشی ها و سرکوب و اختناقی که سهم صدها میلیون انسان امروز از زندگی است، توسط این نظام برای بهره کشی و استثمار و ناعدالتی اجتماعی سازماندهی شده است. قبضه کردن ثروت جامعه ای به وسعت ایران شکل هار از وجود مافیای اقتصادی در نظام فاشیستی جمهوری اسلامی است. این شکاف عظیم طبقاتی را باید با انقلاب سوسیالیستی از بین برد. باور به اعتراضات پیگیرانه و هموار کردن راه های موثر در راه اعتصابات مداوم جبهه محکم در مقابله با شرایط کنونی است. این دنیای وارونه را باید از قاعده اش بر زمین گذاشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *