جدید ترین

مراد مکوندی: صاعقه ی ما، ستم اغنیاست !

انترناسیونال 905
صاعقه هم مانند سیل و زلزله می تواند یک بلای طبیعی باشد، اما خرابی هایی که ببار می آورد، گاهی یک فاجعه است. چه زمانی فاجعه است؟ زمانی که به جان و زندگی انسان ها خسارات جبران ناپذیر وارد کند. یعنی انسان ها از هرگونه امکانات پیشگیری و پشتیبانی از سوی دولت ها محروم باشند.
در خبرها آمده بود که یک کلاس کانکسی در دزفول بر اثر صاعقه طعمه ی آتش سوزی شده و جان دو دانش آموز را گرفته است. طبق معمول، مدیران ناکارآمد استانی و کشوری تکذیب کردند و وقتی دیدند که فاجعه، از طریق شبکه های اجتماعی، رسانه ای شده، سعی کردند فرافکنی کنند تا بلکه بتوانند پاهای لرزان خود را کنار بکشند و بگویند که کپسول گاز منفجر شده و فاجعه رخ داده است و لابد مثل همیشه گناه را گردن معلم و یا دانش آموز خواهند انداخت. غافل از آنکه چرا کلاس کانکسی؟ حتی اگر منطقه، عشایری باشد، چرا آن منطقه یک اتاق ثابت و آجری یا سیمانی ندارد؟
در حالی که همین امروز برادر معاون اول رییس جمهور، به جرم اختلاس میلیون ها دلارارز فقط به دوسال حبس محکوم شده است و معلوم نیست اصلا به زندان برود. این در حالی است که اکبر طبری معاون اجرایی صادق لاریجانی رییس قبلی قوه قضاییه یک قلم از دزدی هایش رشوه گرفتن یک خانه ی لاکچری هشتصد میلیاردی در لواسان است. این در حالی است که اخیرا معاون سازمان تروریستی حماس اعتراف کرده که یک چمدان حاوی میلیونها دلار از دست قاسم سلیمانی تحویل گرفته است. و هزاران مورد دیگر از دزدی ها و غارت ها که تنها بخش کوچکی از آن می تواند در تمام شهرها و روستاهای فاقد مدرسه، مدرسه ساخته شود رو میشود.
تنها کمتر از یک درصد پول هایی که از جیب و سفره ی کارگران و بازنشستگان دزدیده شده است می تواند مدارس کپری و کانکسی و چادری را به مدارس مقاوم تبدیل کند.
تا جایی که به من برمی گردد، بارها در مورد آنچه که از آن ها بعنوان بلایای طبیعی! یاد می شود، نوشته ام که زلزله و سیل و آتشفشان و رعد و برق و سونامی و توفان و ترنادو و مانند این ها، ممکن است هنگام وقوع، طبیعی باشند، اما بی دفاع ماندن مردم در مقابل آن ها، دیگر طبیعی نیست بلکه عمدی است، فاجعه است. و این فاجعه بدست دولت ها اتفاق می افتد. در جهان صنعتی و پیشرفته ی قرن بیست و یکم که دارد از ثروت های تولید شده بدست کارگران منفجر می شود، پذیرفته نیست که توفان و سیل و صاعقه، جان مردم را بگیرد. سران جنایتکار و چپاولگر جمهوری کرونایی و سرمایه داری اسلامی، مثل اژدهای هزارسر بر ثروت هنگفت مردم چنبره زده اند و آن را خرج سازمان های مولد جهل و خرافه و کشت و کشتار و ناامن سازی منطقه می کنند.این صاعقه نیست که دانش آموز و معلم و کشاورز و دام و دامدار را در جای جای ایران می کشد، بلکه این سرمایه داری جمهوری اسلامی است که بر سر مردم فرود می آید و خون می ریزد. این همان صاعقه ای است که چهل سال است بر سر زنان فرود آمده است.این همان صاعقه است که در قالب داغ و درفش و زندان و شکنجه و پرونده سازی و اعدام به جان آزادیخواهان و مخالفان سانسور و دگراندیشان و کمونیست ها و کارگران و دانشجویان افتاده است.
به قول پروین اعتصامی، صاعقه ای که بلای جان مردم شده است، ستمی است که سرمایه داری آن را تولید و بازتولید می کند. برای آنکه مردم از دست این رژیم صاعقه آفرین آسوده شوند، راهی جز سرنگون کردن این بختک اسلامی از طریق یک انقلاب و بدست مردم جان به لب رسیده وجود ندارد.
مردم تصمیم خود را گرفته اند و هر روز بیشتر از دیروز بر این تصمیم و عزم جزم خود مصمم تر می شوند.*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *