جدید ترین

قطعنامه درباره آزادیهای بی قید و شرط سیاسی

مصوب پلنوم ۳۴ کمیته مرکزی حزب (باتفاق آرا) – ژوئن ۲۰۱۰


۱- نفی دیکتاتوری، در هم شکستن و زیرو رو کردن بساط اختناق و سرکوب، و برخورداری از وسیع ترین آزادیها یک خواست و هدف محوری جنبش انقلابی جاری در ایران است. این انقلاب پرچم رهائی جامعه ای را بر دوش دارد که از انقلاب مشروطه تا امروز بارها برای رسیدن به آزادی بپا خاسته و به شکست کشیده شده است.

۲- علت وجودی دیکتاتوری و سرکوب عریان و فقدان پایه ای ترین آزادیهای سیاسی در جامعه معاصر ایران، برخلاف آنچه نیروهای راست اپوزیسیون عنوان میکنند، نه جاه طلبی و یا بدطینتی حاکمان است و نه عقب ماندگی فرهنگی و نا آشنائی مردم با موازین دموکراسی و نه عقب ماندگیهای تاریخی و اقتصادی. اساس مساله اینست که نظام سرمایه داری در ایران، بدون دیکتاتوری عریان قادر به گرداندن چرخ تولید و انباشت و سودآوری نیست، و برای حفظ کوه ثروت یک اقلیت مفتخور در برابر توده عظیم مردم رانده شده به فقر و فلاکت و برای خاموش و خفه کردن هرگونه اعتراضی علیه این تبعیض فاحش، به سرکوب واختناق وحشیانه نیازمند است. توحش و قساوت جمهوری اسلامی، که در سرکوبگری و جنایت گوی سبقت را از اسلاف خود ربوده است، در پایه ای ترین سطح از این نیاز سرمایه و کل طبقه سرمایه دار به حفظ اختناق و سرکوب نشات میگیرد.

۳- محدود کردن و یا نفی و سرکوب آزادیها، همه جا به کمک شروط و قید و بندهائی توجیه میشود. این قید و شرطها امری صرفا حقوقی و قانونی نیست بلکه بر فرهنگ بورژوائی حاکم بر جامعه، بر دگمها و تابوها و مقدسات مذهبی، ناسیونالیستی، پدر سالارانه، اخلاقی و ایدئولوژیک متکی است. آزادیهای سیاسی و مدنی به معنای رایج امروزی آن تاریخا از دل مبارزه علیه مذهب و سلطه کلیسا بر جامعه و علیه اختناق سیاهی که دگمها و تابوهای مذهبی بر جوامع قرون وسطائی حاکم کرده بود زاده شد. امروز مذهب، در کنار دیگر تابوهای ناسیونالیستی و ایدئولوژیک که محصول سلطه طبقه سرمایه دار است، همچنان به نقش مخرب و ارتجاعی خود در محدود کردن و سرکوب آزادیها ادامه میدهد.

۴- مشخصا بورژوازی در ایران همواره مذهب و ناسیونالیسم و مقدسات ملی و مذهبی را وسیعا در توجیه نفی و پایمال کردن آزادیها و حفظ و تداوم یک دیکتاتوری خشن و عریان بکار گرفته است. مطابقت با اسلام و قوانین شرعی، حفظ امنیت و منافع ملی، حفظ تمامیت ارضی، و تابوهای اخلاقی و مردسالارانه- بخصوص در سلب حقوق زنان- همواره از جمله رایج ترین قید و بند ها در سرکوب ونفی آزادیها بوده است. جمهوری اسلامی بارزترین نمونه بکار گرفتن مذهب و قوانین مذهبی در سرکوب وحشیانه مردم و نفی و پایمال کردن ابتدائی ترین حقوق و آزادیهای سیاسی و مدنی در جامعه است.

با توجه به مبانی فوق پلنوم بر مفاد زیر تاکید میکند:

۱- دفاع از آزادی تنها با دفاع از آزادیهای بی قید و شرط ممکن است. آزادی مشروط عملا به معنی نفی کل آزادی است.

۲- مقابله با قید و بندهای مذهبی و ناسیونالیستی و هرنوع مقدساتی که آزادیهای سیاسی و مدنی را مشروط و مقید میکند یک پیش شرط اساسی و از ملزومات مبارزه با دیکتاتوری و دفاع از آزادی است.

۳- هر نیروی سیاسی در عمل به همان درجه طرفدار آزادی است که در برابر شروط و قید و بندهائی که مقدسات و تابوهای ملی و مذهبی بر سر راه آزادی قرار میدهند پیگیرانه بایستد. در ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی بویژه مقابله با قوانین شرعی و رجوع به اسلام و احکام و مقدسات مذهبی در قوانین و همچنین مقابله با تعریف و تبیین اسلامی از حقوق و آزادیهای سیاسی و مدنی شهروندان در محور مبارزه برای آزادی قرار دارد.

۴- مبارزه برای آزادیهای سیاسی و مدنی در ایران عملا به مبارزه علیه سلطه طبقه ای که برای حفظ منافع سیاسی و اقتصادی خود به نفی و سرکوب این آزادیها، و به توجیه این سرکوبگری با توسل به مقدسات مذهبی و ناسیونالیستی، نیاز دارد گره خورده است. برچیدن بساط سرکوبگری و اختناق و تحقق آزادیهای بی قید و شرط سیاسی و مدنی در جامعه ایران نهایتا با خلع ید سیاسی و اقتصادی از طبقه سرمایه دار امکان پذیر است. و یک گام اساسی در این راه تاکید بر خواست بی قید و شرط بودن آزادیها و نقد عمیق و وسیع مذهب و ناسیونالیسم و مقدسات ملی- مذهبی بعنوان مهمترین قیود سلب و نفی کننده آزادیها است.

۵- تحقق عملی و همه جانبه آزادی های بی قید و شرط سیاسی در ایران به قدرت گیری سیاسی و حاکمیت آن نیروی اجتماعی گره خورده است که برای رهایی خود به آزادی های بی قید و شرط بیان، مطبوعات، اعتصاب، تشکل، تحزب، فعالیت سیاسی و همه آزادی های مدنی فردی و اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد. این نیرو طبقه کارگر و توده های وسیع مردم محروم وزحمتکش است که نفعی در حفظ استثمار و سلطه طبقه سرمایه دار ندارند و هر قید و شرطی بر آزادی های سیاسی بهر بهانه که باشد عملا در خدمت تداوم محرومیت آنهاست. برقراری آزادی های سیاسی در ایران تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حاکمیت مستقیم همه شهروندان یعنی جمهوری سوسیالیستی تضمین خواهد شد.

حزب کمونیست کارگری بعنوان نیروی سیاسی پیشتاز این صف، با نقد عمیق مذهب و ناسیونالیسم و دیگر تابوها و دگمهای اخلاقی و ایدئولوژیک، مبارز پیگیر علیه دیکتاتوری و علیه جمهوری اسلامی و پرچمدار واقعی آزادی در جامعه است. حزب همه مبارزان پیگیر راه آزادی را به مبارزه علیه مقدسات و تابوها و قیود مذهبی و اخلاقی و ایدئولوژیک و دفاع از آزادیهای بی قید و شرط سیاسی فرامیخواند.

کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران
١٨ خرداد ١٣٨٩، ٨ ژوئن ٢٠١٠

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *