کرونا و سرمایه داری!
کرونا به یک معنا طبقاتی نیست. همان بلایی را به ششهای یک میلیاردر میاورد که به شش یک کارگر محروم. کرونا همچنین ناسیونالیست و نژاد پرست هم نیست. با همه نژادها و رنگها یکسان رفتار میکند. کرونا مذهب هم سرش نمیشود. برخلاف خود مذهبیون که یقه همدیگر را میدرند، به پیروان همه مذاهب به یک چشم نگاه میکند.
اما برخورد “مساوات طلبانه” کرونا به طبیعت انسان چیزی از این حقیقت کم نمیکند که جامعه همچنان طبقاتی است و در آن سود و ارزش افزایی سرمایه مقدم بر انسان و نیازهای انسانیش است و میدانیم که هر جا و در هر نظامی سود مقدم بر انسان باشد، هر “ّبلای” طبیعی با تمام “سعه صدر” غیر طبقاتیش، قربانیانش را بیشتر و بیشتر از میان طبقات محروم میگیرد.
بنیاد طبیعی انسانها مشابه است. اما حتی همین انسانهای طبیعتا مشابه هم قدرت مقاومت یکسانی در مقابل تعرض طبعیت ندارند. روشن است که میلیاردها انسانی که یا گرسنه هستند یا از سوء تغذیه دائم رنج می برند در مقابل بیماریها قدرت مقاومت کمتری دارند. بگذریم از اینکه که اتفاقا همین بخش جوامع سرمایه داری بیشتر از همه در معرض تهاجم بیماریها هستند.
ویروس کرونا مثال بسیار روشنی برای اثبات این حقیقت است. شب و روز گوش دنیا را کر کرده اند که اگر میخواهید مبتلا نشوید فاصله تان را با دیگران حفظ کنید. خوب سئول این است که اکثریت عظیم هفت و نیم میلیارد انسان که نان شبشان در گرو فروش هر روزه نیروی دست و بازو و مغزشان هست چطور میتوانند این فاصله را حفظ کنند؟ مگر روشن نیست که هر روز باید خود را به اتوبوسها و قطارهای مملو از جمعیت برسانند، وارد محیطهای کار هزاران نفره شوند، با میلیونها همکارشان که در زندگی روزمره در معرض تهاجم این ویروس بوده اند کنار هم باشند و بخشا در محیطهای خالی از ابتدایی ترین ایمنیهای بهداشتی کار کنند تا بتوانند زنده بمانند؟
باضافه، میدانیم که این اکثریت عظیم طبقه کارگر، معمولا هفت پشتشان کارگر بوده اند، معمولا نه ارثی دارند، نه پس اندازی دارند، نه پشتوانه خانوادگی صاحب مال و ثروتی دارند و در اکثر موارد نه دولت و حکومتی دارند که در قبال جان و زندگیشان مسئولیت داشته باشد.
کرونا دارد بیداد میکند. زندگی میلیونها انسان در خطر است. تازه چند کشور صنعتی پیشرفته و ثروتمند سرمایه داری آنهم به بخشی از کارگرانشان امید داده اند که نترسند اگر نتوانستند سرکار بروند. اما در همه این کشورها از همین الان کمبود ماسک و تخت بیمارستان و دستگاه تنفسی در صورت اوج گرفتن بیشتر بیماری همه را نگران کرده است. در میلان و لمباردی ایتالیا از همین الان پزشکان در مقابل این سئوال بسیار دردناک قرار گرفته اند که از میان بیماران انتخاب کنند که کدام شانس زنده ماندنش بیشتر است تا زیر دستگاه تنفسی قرار گیرد!
سئوال این است که چطور این نظامها به اندازه نابود کردن دهها بار کامل کره زمین با همه انسانها و جانوران و گیاهان و طبیعتش سلاح انبار کرده اند ولی دستگاه تنفس دهنده کافی برای چنین شرایطی ندارند؟
پاسخ سئوال به اندازه خود سئوال ساده است. دستگاه تنفس برای سرمایه و سودآوریش و به این اعتبار زنده ماندنش مهمتر، بسیار مهمتر از دستگاه تنفس برای زنده ماندن انسانهاست. این همه سلاح و و نیروها و ابزارهای پیچیده سرکوب همه برای این انبار شده اند تا آنگاه که لازم است نقش دستگاه تنفس نظامهای رو به موت را ایفا کنند و ادامه حیات سرمایه و سودآوری سرمایه را تامین کنند. اینها دستگاههای تنفس امروز و فردای نظامهای سرمایه داری هستند که به قیمت فقدان دستگاههای تنفس برای میلیاردها انسان در شرایطی مثل تعرض کرونا انبار شده اند.
کرونا تقصیر ندارد که به انسان حمله کرده است. انسان هم علی العموم تقصیر ندارد. تقصیر در خود نظامهای طبقاتی سرمایه داری است. مسئولیت مستقیم این وضعیت بر دوش نظامهایی است که حتی در “پیشرفته ترین” آنها، همین امروز در میان تراژدی کرونا، “احساسات و غم و اندوه” بازارهای مالی و بورس بیشتر از نگرانیهای حیاتی میلیادرها انسان مهم است!
تا امروز از خانواده کرونا ویروسهای مختلفی مثل سارس و مرس به جان و زندگی انسانها تعرض کرده اند. این بار از میان این خانواده، کوید ۱۹ به سراغ بشر آمده است که به نظر میرسد دست برادر بزرگترهایش را از پشت بسته است. اما این ویروس دارد درس جدی تازه ای را به بشریت میدهد.
تازه بخش هر چه بیشتری از از شهروندان تمام دنیا به جایگاه حیاتی بهداشت و درمان عمومی و مجانی و مبارزه برای تحقق آن بیش از پیش پی میبرند و متوجه میشوند که دولتهای سرمایه داری – حتی در پیشرفته ترین و صنعتی ترین آنها که مبارزات طولانی کارگران و مردم محروم قوانینی برای حمایت از شهروندان را بر آنها تحمیل کرده اند – در مقابل بلایای طبیعی قادر نیستند تمام کمال از شهروندانشان محافظت کنند.
کرونا یک بار دیگر نشان داد که نظام سرمایه داری تا آنجاییکه به سلامت و بهداشت و رفاه و امنیت انسانها و شهروندان مربوط است تماما ورشکسته است. نشان داد که برای رها شدن جدی از چشم انداز بربریت کامل راهی جز فرا رفتن از نظام حاکم سرمایه داری نیست. راهی جز وارونه کردن نظامی نیست که تماما در مقابل انسان و نیازهای انسانیش قرار دارد. راهی جز سازمان دادن جامعه بر اساس اهداف انسانی جهانشمول سوسیالیسم نیست. نشان داد که یا بربریت یا سوسیالیسم یک سئوال بسیار حیاتی در مقابل بشریت است.
کرونا و جمهوری اسلامی سرمایه!
در یک سطح انتزاعی ایران هم کشور سرمایه داری است و اینجا هم بهره کشی وسود و انباشت ثروت و سرمایه هدف است و انسان و نیاز انسان در خدمت سرمایه است. اما جمهوری اسلامی در این مورد هم ویژه است.
در ایران سرمایه داری، علاوه بر سود و سودآوری و تقدم سود بر سلامت انسان، حکومتی بر سرکار است که با استانداردهای تحمیل شده بر نظامهای دیگر جهان سرمایه داری فاصله نجومی دارد. اینجا اصولا “استانداردی” نیست که با کشورهای دیگر سرمایه داری مقایسه شود. اینجا جنگلی است که در آن زامبی های عمامه بسری حکومت میکنند که از همه جلوه های زندگی و نشاط و شادی نفرت دارند. اینجا مردگان متحرکی بر تخت حاکمیت لم داده اند که دندانهای خونینشان همیشه آماده است در گلوی قربانی فرو رود و صف مردگان متحرک را گسترش دهد.
اینجا در کنار تقدم سود، امنیت یک ساختار سیاسی ورشکسته و مورد تنفر در خطر است که بدون آن سود و سرمایه هم به هوا خواهد رفت. این زامبی های مرگ پرست قاعدتا باید از ویروس مرگ آور کرونا خوشحال باشند که میتواند به قمیت مرگ انسانها مرگ سیاسی آنها را به عقب بیاندازد!
تردید نکنید که بعد از جنایت آبان و قتل عام موشکی مسافران هواپیما و یک جامعه خشمناک و عصیانگر که قصد جان جمهوری اسلامی را کرده بود، استقبال از ویروس کرونا توسط آیت الله های حاکم به خاطر این بود که این ویروس نقش فرشته مرگ برای مردم و فرشته حیات برای جمهوری اسلامی را بازی کند. بگذریم از اینکه بالاخره بالهای مرگ کرونا جمع خواهد شد و آنگاه عقاب قدرتمند کارگران و میلیونها شهروند عصیانگر بر بالای سر زامبیهای اسلامی حاکم به پرواز درخواهد آمد.
بی دلیل نیست که جمهوری اسلامی نه تنها در ورود کرونا به ایرن نقش فعال ایفا کرد، بلکه امروز که شهروندان را به آن مبتلا کرده است، نه تنها برای مقابله با آن نقش جدی ایفا نمیکند بلکه حتی از خطر این ویروس هم برای تامین امنیت ویروس حکومت اسلامی استفاده میکند.
جمهوری اسلامی نه فقط به خاطر اینکه پاسدار مناسبات سرمایه داری است و بنیادش بر انباشت سرمایه است و نه تامین بهداشت و درمان و رفاه کل جامعه، بلکه به خاطر این هم که جمهوری اسلامی است، اسلام مبنای ایدئولوژیک حکومتش است نه میخواهد و نه میتواند ابعاد مرگ آور کرونا را کاهش دهد.
ابعاد وسیع ویرانگر کرونا در ایران تماما مربوط به این است که در بستر مثلث اقتصادی- سیاسی -ایدئولوژیک حکومت اسلامی امکان نشو و نما پیدا کرده است. مثلثی که خود خطرناکترین ویروس دهه های اخیر است و دست ده کرونا را از پشت می بندد.
یک ضلع این مثلث، منافع میلیاردرهای حاکم است که پول و ثروتشان به خون و لجن و مذهب و اسلام آغشته است. این مناسبات سودآور طبقه و محافل حاکم اسلامی با طبقه و دولت حاکم در چین بود که حتی در اوج شیوع ویروس در چین، هواپیمایی ماهان بیش از پنجاه پرواز به چین از جمله استان ووهان – منشا این ویروس خطرناک – داشت.
ضلع دوم این مثلث اسلام است. گفتم اینجا جمهوری اسلامی است و در هر زمینه ای از جمله در همین مورد کرونا هم مقایسه و همطراز قلمداد کردنش با سرمایه داریهای جهان زیادی لوکس است. جمهوری اسلامی را نمیتوان و نباید با ایتالیا و فرانسه و کانادا و آمریکا، حتی پاکستان و ترکیه و مالزی و … مقایسه کرد. اینجا ترکیب سرمایه و اسلام که بر دوش یک انقلاب بسیار باشکوه اما شکست خورده حاکم شد، موجود پلیدی خلق کرده است که در همین مورد هم ویژگیهایش چشمها را آزار میدهد.
به خاطر حضور چهار دهه ای چنین ترکیبی از سرمایه و مذهب در قامت جمهوری اسلامی – ضلع سوم- است که امروز در این کشور ثروتمند، به جای هزاران بیمارستان و درمانگاه و دارو و درمان و گسترده ترین کادر پزشکی و بهداشتی، به صورت انبوه مسجد و حسینه و تکیه و حوزه (ضد) علمیه و مصلی و امام جمعه و آیت الله و مداح تولید شده است که ضد عفونی کردن کره زمین از وجود نحسشان کار و تلاشی سترگ و بمراتب سختتر از مقابله با ویروس کرونا را لازم دارد.
بی دلیل نیست که این ویروس قبل از هر جایی در واتیکان اسلامی یعنی شهر قم لانه کرد. معلوم شده است که در همان پروازهای مرگ ماهان تعداد زیادی ویروس عمامه بسر چینی حضور داشتند. طلبه هایی که جامعه المصطفی (مسئول تولید و توزیع ویروسهای عمامه به سر شیعی در جهان به خرج زحمتکشان ایران) وارد قم کرد. و به این ترتیب ویروسهای شیعه ناقل کرونا به ایران و از آنجا به جهان شدند. حکومتی که در صدور ویروس اسلام به جهان شکست خورده است، حداقل توانست آخر عمری ویروس کرونا را به تعداد زیادی از کشورها صادر کند.
با اینکه متخصصان علم پزشکی در جهان هنوز نتوانسته اند با قطعیت بگویند چه مدت طول خواهد کشید تا بتوانند واکسن کرونا را بسازند، نایب امام زمان در ایران اعلام کرد “این مسئله مدتی نه چندان طولانی برای کشور وجود خواهد داشت و سپس رخت برمیبندد!” او که خود سردسته دروغگویان حاکم اسلامی است، تمام دنیا را به “پنهانکاری” متهم کرد و بر سینه دروغگویان حرفه ای جمهوری اسلامی مدال صداقت و شفافیت آویزان کرد که “مسئولان ما از روز اول با صفا، صداقت و شفافیت خبررسانی کردند و مردم را در جریان قرار دادند.”! و در حالیکه خودش معلوم نیست کجا لانه کرده است، به مردم توصیه کرد که دعای هفتم صحیفه سجادیه را بخوانند!
و البته همراه با او رئیس جمهور اصلاح طلبش! یک در میان در تلویزیون ظاهر شد تا به مردمی که ذره ای اعتماد به این چاچولهای اسلامی ندارند اطمینان های دروغین بدهد. به آمریکا بند کند که این “توطئه دشمنان ماست که با هراس افکنی زیاد در جامعه کشور را به تعطیلی بکشند”. و امروز که ویروس بیداد میکند، با وقاحتی واقعا بی نظیر چشم در چشم مردم بدوزد و بگوید ایران جمهوری اسلامی از فرانسه و آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی در مقابله با این ویروس جلوتر است. آدم میماند که واقعا صفتی در ادبیات کره خاکی وجود دارد که قادر باشد این درجه وقاحت ولی فقیه و رئیس جمهورش را توصیف کند؟
حساب قشر کوچکی از ابلهان بخت برگشته خرافی که خامنه ای و گردن کلفتهایش مثل علم الهدا دارند با جان و زندگیشان بازی میکنند جداست. حساب ابلهان بخت برگشته ای که به پیروی از حقه بازی به نام آیت الله سعیدی، نماینده ولی فقیه، امام جمعه قم و تولیت حرم معصومه به لیسییدن حرم به عنوان “دارالشفا” روی آوردند جداست. روز خودش آنها هم خواهند فهمید وقتی آنها حرم می لیسیدند ولی فقیه خودش در قرنطینه بود که مبادا کرونا وجود نحسش را نابود کند. همین دیروز، یکی از مداحانش افشا کرد که در ۲۶ بهمن، یعنی پنج روز پیش از اعلام فوت دو نفر به خاطر کرونا و اعلام رسمی ورد کرونا به ایران، حضور در محضر خامنه ای و دستبوسی ایشان ممنوع شده بود.
خبر خوب این است که به جز معدود بیماران روانی اسلام زده که به حرم لیسی روی آوردند، مردم در مقیاس اجتماعی و میلیونی میدانند خود جمهوری اسلامی در انتقال و شیوع این بیماری چه نقش فعالی داشته است و این ویروس و خود حکومت اسلامی را باید دشمن مشترک تلقی کنند. همین مردم دارند با همدلی و همیاری و همکاری در مقابل حکومت اسلامی ویروس آور، مبارزه با ویروس را در اقصی نقاط ایران پیش میبرند. همین مردم حتی در دل وحشت ویروس، عامل سیاسی شیوع و گسترش آن یعنی جمهوری اسلامی را از هر طرف زیر فشار اعتراضی خود برای آزادی زندانیان، برای کوتاه کردن دست دزدیش از کمکهای سازمانهای جهانی، برای تعطیلی مدارس و دانشگهاهها و محلهای کار، برای تامین زندگی بیکار شده ها و دهها خواست بحق دیگر قرار داده اند. و همین مردم با پایان خطر کرونا آبان قدرتمندتری را آغاز خواهند کرد.
رنده باد زندگی!
مهمترین سئوال مربوط به این ویروس مرگزا در ایران این است: اگر جمهوری اسلامی میخواهد از خطر این ویروس برای حفظ و ادامه حیات ویروس اسلام سیاسی ورشکسته و حکومت رو به موتش بهره برداری کند، وظیفه ما چیست؟ غیر از این است که ما هم متقابلا باید خطر این ویروس را به امکانی برای پایان دادن به ادامه حیات ویروس ویرانگرتر جمهوری اسلامی تبدیل کنیم؟
هزاران کانون همبستگی و همیاری محلی و اجتماعی در محلهای کار و محله ها، در میان دانشجویان و اساتید دانشگاهها، در میان شهروند- ژورنالیستها، مخصوصا در میان پزشکان و پرستاران و پرسنل درمانی و بهداشت و حتی در میان اسرای سیاسی جمهوری اسلامی در زندانها، تلاشهای گسترده کارگران برای تعطیلی کار و راه انداختن اعتصاب سراسری نشان میدهد که قدرت و صلابت زندگی در میان شهروندانی که چهار دهه است مورد تهاجم همه روزه جمهوری اسلامی بوده اند بسیار قدرتمندتر از قدرت پوشالی جمهوری اسلامی است که دست صد ویروس کرونا را از پشت می بندد.
نابود باد ویروس اسلامی حاکم، زنده باد زندگی!
۱۹ مارس ۲۰۲۰، ۲۹ اسفند ۱۳۹۸