shahla daneshfar11

شهلا دانشفر

shahla_daneshfar@yahoo.com

طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده” طرح بردگی مطلق زن

shahla daneshfar11
شهلا دانشفر
طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده” پروژه جدید دولت آپارتاید رژیم اسلامی و طرحی دیگر برای تهاجم بیشتر به معیشت و زندگی زنان و کل جامعه است. این طرح در ٥٠ ماده توسط ٥٠ نفر از نمایندگان مجلس اسلامی تهیه و برای تصویب به مجلس ارائه شده است. کلیات آن در کمیسیون فرهنگی مجلس به تصویب رسیده و اکنون در حال بررسی است. این طرح تا هم اکنون با اعتراضاتی روبرو بوده و به موضوع بحثی داغ در میان فعالین عرصه رهایی زن و در درون خود حکومت و خودی هایشان تبدیل شده است.
سابقه این بحث ظاهرا به فتوای مسخره خامنه ای در ٩ آبان در همایشی به نام “تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه” برمیگردد. او در این نشست با وقاحت تمام با اشاره به اینکه نداشتن کار و پول و مسکن مشکلی سر راه بچه دار شدن نیست، با گفتن اینکه “هر آنکس دندان دهد، نان دهد”، فتوا به بالا رفتن جمعیت ایران دستکم به ١٥٠ میلیون نفر میدهد. نگرانی اش نیز پیر شدن رشد جمعیتی کشور است و امیدش ساختن لشکر اسلام! طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده” ظاهرا قرار است به این فتوا پاسخ دهد و در همین راستا است که تدوین “قانون جامع جمعیت” از اواخر مهرماه سال٩١ در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت.
طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده” در عین حال طرح یک دولت اسلامی به معضل جمعیتی کشور است. یکی از نتایج آن تبدیل زنان به ماشین “جوجه کشی” و محرومیت بیشترشان از حقوق اولیه اجتماعی و بیحقوقی مطلق آنان است. به عبارت روشنتر این طرح تهاجم جدید رژیم اسلامی به زنان و به کل جامعه است که امروز در مجلس اسلامی مورد بحث و بررسی است.
با نگاهی نزدیکتر به طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده”، ابعاد ارتجاعی و ضد انسانی آن بیش از بیش در مقابل ما قرار میگیرد. بند ۹ این طرح که صبحت از “تقویت و تعمیم ژن نخبگی در فرآیند بین نسلی کشور” می کند، راسیسم اسلامی این طرح را نشان میدهد. در این طرح سن کودکی تا هشت سال عنوان شده است چرا که بنا بر قوانین ارتجاعی اسلامی دختر در هشت سالگی به سن تکلیف رسیده است و وقت همسر دادنش هم رسیده است.
از دیگر اهداف این طرح محرومیت اجتماعی بیشتر زنان از حقوق پایه ای چون حق طلاق، است. بنا بر این طرح وظیفه اول زن بچه آوردن و “جامعیت بخشیدن به جمعیت و تعالی خانواده” است. در این راستا این طرح فکر همه جوانب را کرده است. و اگر زن مشغول تحصیل یا شاغل است و اگر هر مشغله یا برنامه ای برای زندگی خود دارد. با بچه دار شدن، باید از کار و درس و هر برنامه دیگری که در دست دارد، جدا گردد و خانه نشین شود و به امر مقدس “بچه داری و شوهرداری” برسد. نرخ باز گرفتن همه این حق و حقوق از زن نیز برایشان پرداخت یک سکه آزادی برای هر بچه است. بیشرمی تا چه حد!
این طرح با وقاحت حقوق اولیه و بدیهی زنان نظیر مرخصی زایمان یا حفظ شغل بعد از دوران بارداری و زایمان را بعنوان یک امتیاز به زنان مطرح کرده است. اما آنچه که در این طرح بعنوان امتیاز مطرح شده فقط بخش کوچکی از تسهیلاتی است که باید در دوران بارداری و پس از زایمان به زنان داده شود و از آنجا که قوانین مرد سالارانه اسلام نگهداری فرزندان را بعهده مادران گذاشته، در این طرح فقط صحبت از ده روز مرخصی برای پدر شده است. در بسیاری از کشورهای اروپائی مدت مرخصی زایمان و مرخصی با استفاده از حقوق برای نگهداری کودکان چندین برابر میزانی است که در این طرح اعلام شده است و پدران هم می توانند با موافقت همسر خود به نسبت مساوی روزهای مرخصی با استفاده از حقوق برای نگهداری از کودک داشته باشند. این حقوق به مدد مبارزات زنان بدست آمده است. جنبش زنان در کشورهای اروپائی به این هم محدود نیست و خواست های بیشتری دارد که برای تحقق آن به مبارزه ادامه میدهد.
البته در کنار همه این به اصطلاح مشوق های مالی شان، سفت کردن قوانین مربوط به طلاق و غیره نیز راهی برای خانه نشین کردن زنان و تحمیل عملی این طرح به آنان است. از جمله در این طرح برای وکلایی که مانع طلاق شده و پرونده منجر به صلح و سازش شود، “وکیل استحقاق دریافت تمامی حق الوکاله تا آخرین مراحل رسیدگی را خواهد داشت”. و وکلا “بر اساس تعداد پرونده های مختومه منجر به صلح و سازش” امتیاز میگیرند و “در ارتقای شغلی آنان منظور خواهد شد”. به زبان روشنتر یعنی وکلای زنانی که تقاضای طلاق میکنند، حتی اگر مخالف خواسته موکل خود عمل کنند، نه تنها حق العمل خود را می گیرند، بلکه دولت اسلامی به آنها جایزه هم می دهد. همچنین “به قضاتی که در پرونده های طلاق صلح بین زوجین برقرار کنند، کراته ویژه داده میشود”، یعنی علاوه بر اینکه قوانین اسلامی کاملا بر علیه زنان است، قاضی دادگاه هم در صدور حکم سازش، رسما دارای منفعت شخصی بوده و در صورت ممانعت از طلاق پاداش می گیرد.
در این طرح پیشنهاد شده که وکلای مبرزی به خدمت گرفته شوند تا هر طور شده با محبوس نگاهداشتن زن در جهنم خانه ای که میخواهند از آن رها شوند، “تعالی خانواده ” اسلامی شان را حفظ کنند. این کل داستان “کیان خانواده” در توحش سرمایه داری از نوع جمهوری اسلامی است. این درحالیست که هم اکنون زنان بسیاری هستند که برای جدایی و خلاص شدن از یک زندگی که برایشان جهنم است، هر روزه در دادگاههای رژیم اسلامی سرگردانند و کسی جوابشان را نمیدهد. کافیست روزی جلوی دادگاههای خانواده رژیم اسلامی در تهران و شهرستانها سر بزنید تا ابعاد تحقیر و ستمی که بر زنان در این دادگاه ها وارد مشود، را با چشم خود ببینید. طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده” یک توهین آشکار به زنان و کل جامعه و بردگی مطلق زن در خانه با وظیفه بارآوری و بچه داری و محصور ماندن در چنین جهنمی است.
بر اساس این طرح زنان حتی از حق کنترل حاملگی و استفاده از همان امکانات محدود کنونی برای جلوگیری از بارداری و آزادی سقط جنین محرومند. نتیجه مستقیم اجرایی شدن چنین طرحی چیزی جز شکل یافتن بیشتر شبکه های سقط جنین های “غیر قانونی” و زیر زمینی و غیر استاندارد غیر بهداشتی و مرگ و میر بیشتر مادران از یکسو و اضافه شدن بر تولد کودکان ناخواسته و تباهی زندگی آنان از سوی دیگر نیست. تصویب و اجرایی شدن طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده”، به ستم کشی زن در جامعه ابعاد فاجعه باری میدهد.
طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده”، برای خارج کردن زنان از فعالیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه است.
بیکاری بیشتر زنان، خارج کردن آنان از تحصیل و اشتغال و سوق دادن زنان به گوشه خانه از تبعات طبیعی آنست. اینها همه تعرض به زندگی و معیشت زنان و کل جامعه است. طرحی ماقبل تاریخ و جنایتکارانه که نتیجه اش جنایی شدن بیشتر زندگی زنان در جامعه است و بدون شک با اعتراض کل جامعه روبرو خواهد شد.
خلاصه کلام اینکه طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده رژیم اسلامی به لحاظ اقتصادی بر ابعاد فقر و بیکاری و نابسامانی زنان شدت میدهد. به لحاظ اجتماعی بر ابعاد ستم کشی زن در خانواده و در سطح جامعه شدت میدهد و نتیجه عملی اش نیز چیزی جز پایین آمدن بیشتر سن تن فروشی در جامعه و گسترش ابعاد فاجعه بار آن و قربانی شدن بیشتر زنان و بالا رفتن آمار خودکشی در میان آنان نخواهد بود.
خودشان هم ناباورند
طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده” مثل هر طرح دیگری به یکی از موضوعات بحث و نزاع در درون حکومت تبدیل شده است. این طرح حتی صدای اعتراض خودی هایشان را هم بلند کرده است. خودشان می دانند که رژیم قادر به تامین امکانات ناچیزی که در این طرح در ازای تولید فرزند بیشتر، مطرح شده است، نیست. خودشان می گویند که دولت نمی تواند بار مالی آنرا تامین کند و بحث بر سر مغایرت این طرح با قانون اساسی را پیش کشیده اند و در همین راستا از دولت تدبیر و امیدشان خواستار کنار گذاشتن این طرح شده اند. لب سخن همه شان نیز غیر عملی بودن این طرح است و خودشان نیز بر آن ناباورند. مهمتر از همه وجود یک جنبش نوین و قدرتمند رهایی زن در ایران را می بینند و می دانند که نمی توانند به آسانی این طرح ضد انسانی و ارتجاعی را به زنان و به جامعه تحمیل کنند و میدانند که مردم و بویژه زنان به این طرح گردن نمی گذارند و این طرح محکوم به شکست است.
جنبش نوین زنان بطور واقعی یک رکن مهم اعتراض علیه حکومت آپارتاید جنسی در ایران و قوانین ارتجاعی اسلامی ضد زن آن است. صدای اعتراضش را هر روزه در کوچه و خیابان علیه آپارتاید جنسی رژیم اسلامی میشنویم. قدرت این جنبش را در عقب رفتن هر روزه حجاب و اعتراضات گسترده علیه تبعیض جنسیتی میتوان به روشنی دید. و قدرت آن در حضور فعال زنان در عرصه های مختلف اجتماعی و در صحنه اعتراض جامعه و دست بالا گرفتن هر روزه خواسته ها و استانداردهای مدرن و انسانی در مناسبات خانواده ها انکار ناپذیر است.
واقعیت اینست که رابطه زنان و اساسا کل جامعه با حکومت اسلامی را صرفا قوانین مصوب ارتجاعی آن تعیین نمیکند. بلکه بطور واقعی ما شاهد یک جنگ دائمی میان مردم با حکومت این دایناسورهای ماقبل تاریخ هستیم. در این جدال مبارزه برای رهایی زن، مبارزه برای داشتن یک زندگی انسانی یک عرصه دائمی مبارزه زنان و کل جامعه در طول حاکمیت رژیم اسلامی بوده است.
اما نکته مهم اینجاست که در دستور قرار گرفتن طرح “جامع جمعیت و تعالی خانواده” و هر طرح ارتجاعی دیگر رژیم اسلامی، تعرضی بر جامعه است با این هدف که شرایط مبارزه برای زنان و کل مردم را دشوار تر کند. باید در برابر چنین تعرضاتی ایستاد. باید به هر شکل ممکن با طومارهای اعتراضی و برپا کردن تجمعات اعتراضی، جنبشی سراسری علیه چنین تهاجمی را به راه انداخت و بر خواست برابری زن و مرد در تمام سطوح اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نیز کوتاه شدن دست مذهب از زندگی جامعه تاکید گذاشت.
طرح ارتجاعی “جامع جمعیت و تعالی خانواده” توهین آشکار به زنان و به کل جامعه است. این طرح و کل بساط و قوانین ارتجاعی رژیم اسلامی را باید به زباله دان تاریخ سپرد. حق طلاق، حق حضانت فرزندان، حق برخورداری از شرایط برابر با مردان در کار و تحصیل، حق برخورداری از سه ماه مرخصی زایمان، حق برخورداری از حداقل دو سال مرخصی با استفاده از حقوق برای نگهداری کودک برای پدر و مادر، حق استفاده از درمان رایگان، حق داشتن مسکن مناسب و … حق برخورداری از امنیت و رفاه و یک زندگی انسانی، حق همه زنان، کودکان و همه افراد جامعه است. برای تحقق این خواسته ها باید دست بکار شد، به میدان آمد و با طرحهای ارتجاعی جمهوری اسلامی و تلاشهای مذبوحانه آن برای به عقب راندن زنان، مقابله کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *