جدید ترین
hamid

پیامدهای قرار داد هسته ای غرب و جمهوری اسلامی

hamid
مصاحبه انترناسیونال با حمید تقوائی در مورد
انترناسیونال: هفته گذشته اعلام شد که از اواخر دی ماه توافقنامه ژنو بین جمهوری اسلامی و آمریکا و کشورهای غربی به اجرا در میآید. ظاهرا بنظر می رسد که مجادلات هسته ای با جمهوری اسلامی به پایان خود نزدیک میشود. نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این توافقات می تواند پایدار باشد؟
حمید تقوائی: قبل از هر چیز باید توجه داشت که جمهوری اسلامی از سر استیصال و تحت فشار بحران و بن بست اقتصادی و سیاسی که با آن مواجه است به این توافقنامه تن داده است. این توافقنامه نیست، تسلیم نامه جمهوری اسلامی به شرایط غرب و گروه پنج بعلاوه یک است. این قرارداد اعلام میکند که جمهوری اسلامی در ازای محدود کردن غنی سازی به سطح ۵ در صد، عدم گسترش فعالیت تاسیسات فردو و اراک و نطنز، به مصرف رساندن نیمی از دخیره اورانیوم بیست درصدی خود بعنوان سوخت در نیروگاه پژوهشی تهران و تبدیل نیمه دیگر به اورانیوم پنج درصدی، خودداری از ایجاد تاسیسات جدید و اجازه دادن به آژانس بین المللی برای بازرسی تاسیسات اتمی و غیره، از برخی تسهیلات اقتصادی و تخفیف تحریمها در سطح محدودی برخوردار خواهد شد. این بروشنی به معنی عقب نشینی کامل جمهوری اسلامی، حتی از همان خط قرمز “برسمیت شناسی حق غنی سازی اورانیوم” است که خامنه ای و مقامات رژیم مدام بر آن تاکید داشته اند. محمد نبویان عضو جبهه پایداری اخیرا اظهار داشته است که خامنه ای انتقادات جدی به قرارداد ژنو دارد و گفته است “در این قرار داد حق غنی سازی ایران برسمیت شناخته نشده”. اما همین واقعیت که نارضایتی های “رهبر” غیرمستقیم از قول او نقل میشود ولی علنا و رسما ایشان به اجرای قرارداد ژنو رضایت داده است، نشانه عقب نشینی و تسلیم جمهوری اسلامی به شرایط غرب بر سر مساله اتمی است.
از سوی دیگر باید توجه داشت که همانطور که رسما اعلام شده این یک توافقنامه موقت ششماهه است و موضع و برخورد غرب به مساله پروژه هسته به اجرای تعهدات فوق از جانب جمهوری اسلامی بستگی دارد. بعبارت دیگر این نه فرجام مجادلات هسته ای بلکه نقطه شروع آنست و کاملا برگشت پذیر است. همانطور که مقامات غربی بارها اعلام کرده اند این یک قرارداد آزمایشی است و در صورتی که آمریکا و گروه پنج بعلاوه یک از اجرای آن از جانب جمهوری اسلامی راضی نباشند اجرای گسترده تر تحریمها را در دستور خواهند گذاشت. در این صورت بحران هسته ای درشکل حادتر و شدیدتری از گذشته ادامه خواهد یافت.
انترناسیونال: اگر فرض کنیم همه مفاد این توافقنامه عملی بشود آیا بحران هسته ای حل خواهد شد؟ در این صورت آیا میتوان ازمتعارف شدن رابطه جمهوری اسلامی و غرب سخن گفت؟
حمید تقوائی: همانطور که اشاره کردم قرارداد ژنو نقطه شروع یک روند بازگشت پذیر است که حتی میتواند بحران هسته ای را تشدید کند. اما اگر فرض کنیم که جمهوری اسلامی مفاد قرار داد ششماهه را اجرا کند و در ادامه آن به محدویتها و شرایط دیگر غرب، که در نهایت عملا مستلزم تحت کنترل کامل قرار گرفتن فعالیتهای هسته ای رژیم است، تن بدهد در این صورت مساله یا بحران هسته ای از سر راه مناسبات غرب و جمهوری اسلامی کنار خواهد رفت. اما حتی با فرض تحقق این امر – که خود بسادگی و بدون تکانهای شدید ممکن نیست- هنوز نمیتوان از متعارف شدن رابطه جمهوری اسلامی با غرب سخن گفت. متعارف شدن رابطه با غرب قبل از هر چیز در گرو دست شستن جمهوری اسلامی از سیاستها و ادعاهای ضد آمریکائی و همراهی کردن، و یا لااقل مقابله نکردن، با سیاستهای منطقه ای غرب در خاورمیانه و مشخصا و بویژه در قبال سوریه، لبنان، عراق، و اسرائیل است. و این در یک کلام یعنی سپر انداختن و کنار کشیدن از جنبش اسلام سیاسی – یا بعبارت دقیقتر شاخه ضد غربی اسلام سیاسی- که جمهوری اسلامی همواره داعیه رهبری آنرا داشته و تا امروز یک رکن و محور اصلی آن بوده است. این تحول برای جمهوری اسلامی که نطفه اش با ضد آمریکائیگری و غربستیزی ( و اسرائیل ستیزی) بسته شده است تغییر ساده ای نیست. هیچ نظام دیکتاتوری ای نمیتواند در تعریف ایدئولوژیک و هویتی که از خود بدست داده و نظام سرکوبگرش را برمبنای آن بنا کرده است، تجدید نظر کند و سر پا باقی بماند. و جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
ما همیشه بر این واقعیت تاکید کرده این که بحران هسته ای در واقع ظرف و محمل مسانل سیاسی پایه ای تر و استراتژیک تری در رابطه بین غرب و جمهوری اسلامی است. حل و فصل مساله هسته ای این ظرف و محمل را تغییر میدهد اما خود این مسائل به قوت خود باقی هستند. گرچه مساله دستیابی جمهوی اسلامی به سلاح اتمی در خود یک مساله مهم غرب و دولتها ی منطقه است اما باید توجه داشت که اصولا پروژه هسته ای خود به یک “مساله” تبدیل شده است چون جمهوری اسلامی ضد غرب و ضد آمریکا و یک حامی و ستون فقرات نیروهای اسلامی غربستیز در منطقه است. اگر چنین نبود غرب میتوانست جمهوری اسلامی اتمی را نیز مثل پاکستان اتمی تحمل کند. بعبارت دیگر این پروژه هسته ای نیست که رابطه غرب با جمهوری اسلامی را بحرانی و نامتعارف کرده است، بلکه بر عکس این رابطه نا متعارف جمهوری اسلامی با غرب (غربستیزی و ضد آمریکائیگری) است که پروژه هسته ای را به یک مساله و بحران تبدیل کرده است. بنابر این حل مساله هسته ای بخودی بخود علت پایه ای که موجب این مساله شده است را از بین نمیبرد. حل بحران هسته ای از نظر غرب یعنی توقف هر نوع عملکردی که در جهت دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی باشد. این از دید دول غربی یک گام بجلو است اما تنها اولین قدم است. دول غربی امیدوارند بتوانند جمهوری اسلامی را تا دست کشیدن از هر نوع سیاست و عملکردی در مقابل و علیه آمریکا و غرب عقب بنشانند. و این همانطور که اشاره کردم به معنی نفی هویت و تعریفی است که جمهوری اسلامی تا از بدو تشکیلش تا امروز از خود بدست داده و به کمک آن سر پا مانده است.
انترناسیونال: جناحها و نیروهایی در جمهوری اسلامی، توافقات هسته ای را باطل و غیر قابل قبول اعلام کرده اند، در کنگره آمریکا هم بحث تحریم های جدید بطور جدی مطرح شده تا آنجا که اوباما صحبت از وتوی این تحریمها کرده است. نظر شما درباره این مخالفت ها در جمهوری اسلامی و در آمریکا چیست؟
حمید تقوائی: به نظر من اساس این مخالفتها بر سر خود پروژه هسته ای نیست، بلکه بر سر سیاستهای پایه ای تری است که اشاره کردم. نیروها و جناحهائی از هر دو طرف نگران آن هستند که حل بحران هسته ای دست طرف مقابل را قویتر کند. بعبارت دیگر ادامه کشمکش و ضدیت بین دو طرف فرض گرفته میشود و طرفین نگران هستند که پیامدها و نتایج سیاسی و اقتصادی حل بحران هسته ای به نفع طرف دیگر تمام بشود. مخالفت بخشی از جمهوریخواهان آمریکا و همچنین دولت اسرائیل در واقع ادامه پروژه هسته ای از جانب جمهوری اسلامی نیست بلکه کم شدن فشار سیاسی و اقتصادی غرب و برسمیت شناسی دوفاکتوی جمهوری اسلامی بعنوان یک قدرت منطقه ای است. این نیروها نگران این هستند که غرب، با از میان برخاستن محمل و مستمسک پروژه هسته ای، اهرم فشار خود برای رام و سربراه کردن جمهوری اسلامی را از دست بدهد و همین را هم صریحا ابراز میکنند.
مخالف خوانیهای برخی از اصولگریان در ایران نیز بخاطر پیامدها و نتایج این عقب نشینی بر سر مساله اتمی است منتهی در جهت مخالف، یعنی در این جهت که ممکن است جمهوری اسلامی تا تسلیم کامل به سیاستهای غرب عقب رانده بشود. خامنه ای گرچه امروز تحت فشار بحران اقتصادی و سیاسی عمیق رژیم ناگزیر شده است به عقب نشینی بر سر مساله هسته ای رضایت بدهد ولی همیشه تکیه کلامش این بوده است که غرب اینجا متوقف نخواهد شد و در جبهه های دیگر تعرض خواهد کرد. کیهان شریعتمداری نیز همیشه در مورد تسلیم به غرب “بعد از سی و چند سال مقاومت” و از دست رفتن “الگوی ایران” و “عقبه استراتژیک جمهوری اسلامی” هشدار داده و بشدت با توافقنامه مخالفت کرده است. بعبارت دیگر در میان مخالف خوانهای جمهوری اسلامی نیز کوتاه آمدن بر سر مساله اتمی بخاطر عواقب سیاسی و تاثیرات مخربی که بر هویت و موقعیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در خواهد داشت مورد حمله و انتقاد قرار میگیرد.
به این ترتیب برای مخالفین قرارداد ژنو از هر دو طرف مساله نتایج و پیامدهای این قرارداد محوری و مهم است و نه نفس پروژه هسته ای. هر یک نتایج و پیامدهای حل مساله هسته ای را به نفع طرف مقابل میداند و ازینرو با آن مخالفت میکند.
انترناسیونال: موقعیت جمهوری اسلامی بعد از این توافقها را چگونه ارزیابی می کنید؟
حمید تقوائی: به نظر من جمهوری اسلامی در راه پر دست اندازی پا گذاشته است و با تلاطمات و بحرانهای شدیدی مواجه خواهد شد. اولا این تصور که با لغو تحریمها اوضاع اقتصادی جمهوری اسلامی روبراه خواهد شد توهمی بیش نیست. اقتصاد مافیائی فاسد و مبتنی بر رانتخواری و چپاول و دلالی و ارز دو نرخی و بازار قاچاق و مواد مخدر و دزدیهای باندهای مختلف حکومتی و وابستگانشان بحرانی تر و وضعیتش وخیم تر از آنست که با تخفیف و حتی لغو کامل تحریمها شفا پیدا کند. بی تردید تحریمها بحران و نابسامانی اقتصادی جمهوری اسلامی را تشدید کرده است اما با رفع تحریمها علل و زمینه اصلی بحران و بن بست اقتصادی جمهوری اسلامی از بین نخواهد رفت. تا آنجا که به شرایط زندگی کارگران و توده مردم مربوط میشود نیز فقر زدگی و بیکاری و گرانی و عدم تامین اقتصادی کماکان یک خصیصه نظام جمهوری اسلامی باقی خواهند ماند. با رفع تحریمها تلاش حکومت برای پیشبرد سیاست ریاضت کشی اقتصادی و اجرای توصیه بانک جهانی مبنی بر سفت کردن کمربندها بمراتب تشدید خواهد شد و رژیم یورش تازه ای را به سطح معیشت کارگران و توده مردم آغاز خواهد کرد. و این بنوبه خود زمینه گسترش و تشدید اعتراضات کارگری و توده ای را فراهم خواهد آورد.
ثانیا از نظر سیاسی نیز تناقض میان گرایش به تثبیت و متعارف شدن سیاسی جمهوری اسلامی از یکسو و هویت ایدئولوژیک و اسلامگرائی ضد آمریکائی حکومت از سوی دیگر، تشدید خواهد شد و کشمکشها و دعواهای داخلی حکومت را حادتر خواهد کرد.
جهادی که اخیرا مقامات رژیم با همراهی و همصدائی بی بی سی و سایر رسانه های فارسی زبان دولتی در غرب حول چپ زدائی و کسب وجهه برای سرمایه داران براه انداخته اند تلاشی است در همین جهت آماده ساختن اوضاع برای ایجاد شرایط بردگی مطلوب بانک جهانی و سرمایه گذاران داخلی و خارجی. این تلاش در عین حال نشاندهنده هراس مقامات حکومت از نفوذ و قدرت چپ و آرمانهای ضد کاپیتالیستی در جامعه است.
با توجه به این نکات باید گفت بحران و بن بست سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی با حل مساله هسته ای همچنان ادامه خواهد یافت و حتی ابعاد وسیعتری بخود گرفت. این بحران همانطور که بارها اعلام کرده ایم همزاد جمهوری اسلامی است و تنها با سرنگونی این نظام حل خواهد شد. همانطور که در قطعنامه “بحران جمهوری اسلامی بر متن شرایط جدید”، مصوب دفتر سیاسی در ۱۸ نوامبر ٢۰۱٣، اعلام شده است “مردم ایران نه خواهان پروژه هسته ای هستند و نه خواستار تحریم اقتصادی و یا جنگ و حمله نظامی و تهدیدات و فضای جنگی. اما تا جمهوری اسلامی بر سر کار است این مسائل و بحرانها در ابعاد و اشکال مختلف ادامه خواهد داشت. راه حل فوری و قطعی و عملی این مسائل سرنگونی جمهوری اسلامی است”.
٢٢ ژانویه ٢۰۱٤

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *