مرحله دوم تحریم های اقتصادی و کارگران
اقتصاد جمهوری اسلامی تماما فروپاشیده است. قیمت ها سرسام آور و هر روزه افزایش می یابد و گرانی بیداد میکند. این وضعیت باعث پایین آمدن هر روز بیشتر قدرت خرید مردم شده و جامعه را به نقطه خشم و نفرت عظیمی نسبت به حاکمین کشانده است. مرحله دوم تحریمها که در روز چهاردهم آبان ماه آغاز شد و در برگیرنده مراکز کلیدی و حیاتی اقتصادی از قبیل صنعت نفت، انرژی، هواپیمایی، بانکها و موسسات مالی، کشتی رانی، بیمه و دیگر بخش هاست، نتیجه اش فروپاشی بیشتر اقتصاد جمهوری اسلامی خواهد بود. و در این میان این زندگی و معیشت مردم است که زیر خطر جدی قرار میگیرد.
روشن است که بن بست و بحران اقتصادی، سیاسی – اجتماعی حکومت اسلامی که هر روز نیز شدیدتر میشود، ریشه در ساختارهای بنیادی اش دارد. جمهوری اسلامی در تمام طول حاکمیتش تلاش کرده بار این بحران را به گرده مردم بیندازد. از همین رو دفاع از زندگی و معیشت همواره یک عرصه دائم نبرد کارگران و مردم علیه سرمایه داری وحشی حاکم بوده است. به عبارت روشنتر بحران اقتصادی رژیم اسلامی با هیچ مرحله ای از تحریم ها آغاز نشده است. بلکه جمهوری اسلامی با بحران زاده شده و مردم فشار آن را در زندگی هر روزه خود تجربه کرده اند. از همین رو دفاع از زندگی و معیشت همواره یک عرصه دائم نبرد کارگران و مردم علیه سرمایه داری وحشی حاکم بوده است.
اما تشدید تحریم ها بطور واقعی تیر خلاص بر اقتصاد نیمه جان این حکومت است و اوضاع زندگی و معیشت کارگران و کل جامعه را از وضعیت فلاکتبار امروز نیز وخیم تر خواهد کرد. از جمله با نایاب شدن بسیاری از کالاهای مورد نیاز مردم، بازار احتکار و دزدی داغتر خواهد شد. این وضعیت همچنین بهانه ای خواهد شد برای بالاکشیدن بیشتر دستمزد کارگران و به تعطیلی کشیده شدن کارخانجاتی بیشتر که نتیجه آن بیکارسازیهای گسترده تری خواهد بود.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی تلاش میکند به بهانه تحریمها تعرضات ضد کارگری و ضد مردمی اش را شدت دهد. اما برای مردم روشن است که دو طرف این مناقشه هر کدام اهداف و منافع خود را دنبال میکنند. امریکا با تشدید تحریمها، تلاش به رام کردم جمهوری اسلامی در منطقه را دارد و جمهوری اسلامی نیز یک عمر در ضدیت با امریکا و غرب کوشیده است، نیروهای تروریست در منطقه را پشت خود به خط کند و هر صدای اعتراضی از سوی مردم را با چماق “دشمن بزرگ امریکا” سرکوب کند. اما کارگران و مردم معترض جامعه نیز با شعارهایی چون دشمن ما همین جاست، دست در دست آمریکاست، دشمن ما همین جاست، همش میگن امریکاست، سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن، پیام روشن خود را به طرفین این ماجرا داده و در برابر شرایط جهنمی جمهوری اسلامی ایستاده اند.
پاسخ کارگران و کل جامعه در برابر این شرایط گسترش اعتراضاتشان علیه این بساط فقر و فلاکت و برای داشتن یک زندگی انسانی است. پاسخ این شرایط جلو آمدن کارگران و کل جامعه با خواستهای سراسری است. برای تدارک اعتصابات سراسری و عمومی در سطح جامعه باید شوراهای سراسری اعتراضات را سازمان داد. باید شوراهای مستقل کارگری را در تمام مراکز کارگری ایجاد کرد .
واقعیت اینست که امروز جنبش کارگری و جنبش های اعتراضی دیگر هر روز سازمانیافته تر و متعرض تر دارند به میدان می آیند. یک نشانه بارز آن شکل گرفتن زنجیره ای از اعتصابات سراسری در جنبش کارگری و در سطح جامعه است. یک نمونه جاری این اعتصابات، اعتصاب سراسری رانندگان کامیون و کامیونداران است که در دهم آبانماه با خواست آزادی فوری ٢٦٢ راننده اعتصابی آغاز شد و با توجه به اینکه در دور قبل دامنه اعتصاب آنان به ٣٢٠ شهر رسید، انعکاس اجتماعی و جهانی بسیاری پیدا کرده است. قبل از آن اعتصاب قدرتمند و سراسری معلمان در روزهای ٢٢ و ٢٣ مهر ماه بود و همانطور که اولتیماتوم داده بودند در تدارک دو روز اعتصاب و تحصن دیگر برای روزهای ٢٢ و ٢٣ آبانماه هستند. ضمن اینکه در همین مدت بازنشستگان تجمعات سراسری خود را بر پا کردند و معلمان بازنشسته نیز برای بیستم آبانماه فراخوان به تجمع دیگری داده اند. بدین ترتیب جامعه بسرعت بسوی اعتصاب و اعتراضات سراسری حرکت میکند. و در حالی که جمهوری اسلامی تلاش میکند با تشدید سرکوبها، وقفه ای در سیر رو به جلوی این اعتراضات ایجاد کند، مردم با فشرده کردن صف مبارزاتشان مقابل آن ایستاده اند. به میدان آمدن دوباره دختر انقلاب در همین هفته و برافراشتن پرچم نه به آپارتاید جنسی نشانی از این اوضاع و احوال است. این اتفاقات همگی حاکی از نقطه عطف جدیدی در جنبش سرنگونی مردم است. جنبشی که مردم در خیزش دیماه بار دیگر جرقه اش را زدند و امروز دارد در اعماق جامعه سازمان می یابد و به جلو میرود. و این روندی است که انقلابی انسانی را در چشم انداز جامعه قرار میدهد. انقلاب مردم و جمع کردن کل بساط جهنمی جمهوری اسلامی پاسخ این اوضاع است.
خط فقر ٦ میلیونی و خواسته کارگران
این روزها در میان حکومتیان نشست های بسیاری بر سر وخامت اوضاع اقتصادی برپا میشود و وحشت همه شان از در راه بودن “شورش” گرسنگان است. یک موضوع داغ در این مباحث، رایزنی بر سر میزان رقم خط فقر در جامعه است. در این رایزنی ها امارهای ضد و نقیضی بیرون داده میشود که خود نیز انعکاسی از نزاعهای درون حکومت است. چرا که بطور واقعی مساله اقتصاد امروز در ایران بیش از هر زمان به مرکز سیاست جامعه کشیده شده است.
برای مثال خضری عضو کمیسیون اجتماعی مجلس طی سخنانی در دوازدهم آبانماه از اینکه بیش از ٢٠ میلیون نفر در کشور زیر ۳ میلیون تومان در ماه حقوق میگیرند و خط فقر ٥ تا ٦ میلیون تومان است سخن گفت. این درحالیست که شقاقی یکی از کارشناسان حکومتی در مسائل اقتصادی از افزایش شدید هزینه های زندگی طی ماهها گذشته و افزایش ٥٠ درصدی قیمت برخی کالاها خبر میدهد. و جالب اینجاست که میدری معاون وزیر کار در تابستان گذشته بطور وقیحانه ای خط فقر را ٧٠٠ هزار تومان اعلام کرده بود که این خود به موضوع بحثی داغ در درون حکومت تبدیل شد. علی خدایی از اعضای شوارهای اسلامی کار، این تشکلهای دست ساز حکومتی نیز از اینکه درآمد ماهانه هشتاد درصد کارگران ایران کمتر از یک میلیون و ٤٠٠ هزار تومان و ٩٠ درصد کمتر از سه میلیون تومان است خبر داده است. بدین ترتیب یک مشت دزد شکم سیر به عنوان متخصص و نماینده مجلس و معاون وزیر کار و غیره نشسته اند و مرتبا با بازی کردن با ارقام تحت عناوینی چون تعیین نرخ خط فقر، نرخ خط فقر نسبی، نرخ خط فقر مطلق، نرخ تورم و هزار جور از این مزخرفات با زندگی جمعیت میلیونی کارگران و کل جامعه دارند بازی میکنند. اما در برابر این توحش و بردگی جامعه ایستاده است و یک محور مهم مبارزات مردم اعتراض به زندگی زیر خط فقر است و نه تنها این بلکه اعتراض آن علیه حقوقهای نجومی و بساط دزد سالار حاکم است. از جمله امروز حرف کارگر، معلم، بازنشسته و بخش عظیمی از حقوق بگیران جامعه اینست که اگر خط فقر ٦ میلیون است، حقوق ما نیز باید به همان سطح افزایش یابد و این بطور واقعی اعتراضی به زندگی زیر خط فقر و کل این بساط بردگی است.
یک نمونه اخیر اعتراض بر سر این موضوع اعتصاب سراسری معلمان در دو روز ٢٢ و ٢٣ مهر ماه با خواست افزایش فوری حقوقها به بالای خط فقر ٦ میلیون تومان است. بعلاوه اینکه در این اعتراضات خواستهای سراسری دیگری چون درمان رایگان برای همه، تحصیل رایگان برای تمام کودکان و تسهیلات لازم برای تامین مسکن هر روز جلو تر آمده و ابعاد اجتماعی تری بخود میگیرد. از جمله معلمان در دو روز اعتصاب سراسری اخیر خود خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان را به خواستی در راس مطالبات کل جامعه تبدیل کردند. و در جریان همین اعتراضات ما شاهد این هستیم که اعتراض کارگر، اعتراض معلم، اعتراض بازنشسته و اعتراض مردم معترض جامعه، نه فقط به زندگی زیر خط فقر، بلکه اعتراضشان به حقوقهای نجومی و به تبعیض و نابرابری است. اعتراضشان به کل بساط دزدسالار سرمایه داری حاکم است. با چنین گفتمانهایی است که جنبش اعتراضی در جامعه گامی مهم به جلو برمیدارد و بطور واقعی یک خیزش عمومی برای به زیر کشیدن حکومت را در چشم انداز نزدیکی قرار داده است.
در برابر چنین اوضاعی است که حکومتیان چنین به وحشت افتاده اند. از جمله خامنه ای با سران سه قوه جمهوری اسلامی با موضوع “حل مسائل اقتصادی” نشست میگذارد. و بحث بر سر مباحثی چون میزان خط فقر و اعتراضات مردم به موضوع بحث و جدل داغی در حکومت تبدیل میشود. در این میان کارشناسانی اقتصادی ای نظیز شقاقی نیز به هذیان گویی افتاده و در کنار لیستی از معضلات چون افزایش سرقت و قتل، کاهش سطح امنیت اجتماعی، بر هم خوردن امنیت اقتصادی، افزایش آسیب های اجتماعی مثل طلاق و غیره از موج اعتراض مردم بخاطر شدت گرفتن خط فقر سخن میگویند.
اگر امیدی به بهبود اوضاع زندگی کارگران و مردم وجود داشته باشد گسترش و سراسری شدن همین جنبش عظیم انسانی و دفاع از معیشت و زندگی انسانی برای همه مردم است.
فراخوان معلمان به دو روز اعتصاب سراسری و تحصن در مدارس
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان طی بیانیه ای در هفدهم آبانماه برای روزهای ٢٢ و ٢٣ آبان به اعتصاب سراسری و تحصن در مدارس فراخوان داده است. خطاب این فراخوان علاوه به معلمان به دانش آموزان و خانواده های آنان نیز هست و این نشانگر ابعاد اجتماعی اعتراضات معلمان است که خواستهای کل جامعه را در بر میگیرد. یک موضوع محوری در فراخوان شورای هماهنگی اعتراض به طرح “معلم تمام وقت” است که طرحی است در جهت استثمار بیشتر معلمان و کاهش سطح دستمزدهایشان است. نکته قابل توجه دیگر این حرکت اعتراضی، اعتراض به امنیتی کردن مراکز آموزشی و مبارزات معلمان و دستگیری هاست. در این فراخوان علاوه بر خواستهایی قبلی معلمان بر خواستهایی فوری دیگری چون تامین و تضمین اختصاص بودجه لازم برای رفع تبعیض علیه معلمان، اجرای فاز دوم رتبه بندی، توقف طرح معلم تمام وقت و توقف روند پروندهسازی و سرکوب معلمان و آزادی معلمان دربند تاکید شده است. از جمله در بخشی از این فراخوان چنین آمده است: “نهادهای امنیتی و حراستها نیز همچنان بر مدار گذشته خط پروندهسازی و سرکوب فعالان را ادامه میدهند، بطوری که از تهدید و ارعاب پا را فراتر گذاشته و به فعالان صنفی اتهام اخلاقی و روانی میزنند”.
یک خواست شورای هماهنگی در این بیانیه اطلاع رسانی وسیع در مورد این تحصن در گروههای تلگرامی و در سطح جامعه است. شورای هماهنگی همه معلمان و بویژه معلمانی که در دور اعتصاب دو روزه قبلی آنان در ٢٢ و ٢٣ مهر ماه نتوانستند شرکت کنند، فراخوان به پیوستن به این اعتراض را داده است. یک هدف اعتصاب و تحصن دو روزه بیست و دوم و بیست و سوم آبانماه در خطاب به دانش آموزان و خانواده هایشان، تامین معیشت و منزلت معلمان و آموزش رایگان، کیفی و عادلانه برای همه کودکان اعلام شده است. در پایان فراخوان شورای همماهنگی اعلام شده است که در صورت ادامه روند فعلی، به اعتراضاتشان ادامه خواهند داد.
اعتصاب و تحصن سراسری معلمان در ٢٢ و ٢٣ مهر ماه در بیش از ٦٠ شهر در استانهای مختلف برگزار شد. یک دستاورد آن تثبیت خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان در راس خواستهای همه مردم بود. اعتصاب دو روز معلمان در مهرماه با خواستهایی چون معلم زندانی آزاد باید گردد، تحصیل رایگان حق مسلم همه کودکان است، آموزش را کالایی نکنید، به سیستم تبعیض آمیز آموزشی پایان دهید، مدارس خصوص لغو باید گردد که به صورت دست نوشته در تحصن خود در مدارس همراه داشت، یک اعتصاب مدرن، سازمانیافته، باخواستهایی رادیکال و انسانی بود که بطور واقعی خواستهای کل جامعه را نمایندگی میکرد. از این رو با موجی از همبستگی در سطح جامعه روبرو شد. از جمله خانواده های دانش اموزان، دانشجویان در چندین دانشگاه، و نهاد ها و تشکلهای مختلف کارگری به شکل های مختلف حمایت خود را از این اعتراضات اعلام داشتند. بدین ترتیب معلمان بدنبال دو روز اعتصاب اخطاری با شکوه خود در مهرماه اکنون به تدارک اعتصاب و تحصن سراسری در روزهای بیست و دوم و بیست و سوم آبانماه میروند. از این اعتراضات باید وسیعا حمایت کرد.
همانطور که اشاره کردم زنجیره ای از اعتصابات سراسری که در جریان است و بخش های مختلف جامعه در تدارکش هست، دارد جامعه را بسرعت بسوی اعتصابات سراسری سوق میدهد. این درحالیست که مردم هر روز بیشتر با خواستهای رادیکال و انسانی خود به جلو می آید و گرد بیانیه های خود برای آزادی و برابری و رهایی از شر جمهوری اسلامی گرد می آیند. این اوضاع بیش از هر وقت بر سازمانیابی در حزب و بر ایجاد شوراهای سراسری سازماندهی اعتراضات و شوراهای مستقل کارگری برای وارد عمل مستقیم شدن خود ما مردم تاکید میگذارد. این اوضاع را باید دریافت.