تقابل مردم با جمهوری اسلامی در سراسر جامعه و در تمام عرصه های اجتماعی جریان دارد. این مبارزه ای است که دائما به لحاظ طبقاتی عمیق تر و به لحاظ دامنه گسترده تر و فعالتر میشود. این جنبش صرفا یک جنبش مطالباتی نیست، بلکه جنبشی است که مصائب اساسی سرمایه داری حاکم را به مصاف گرفته است. در این جنبش گفتمان ضد سرمایه داری و چپ جلو آمده است. این یک نقطه عطف و تحول مهم در جامعه ایران است. مشخصات اصلی این تحول اینهاست:
١- مبارزات مردم با حکومت گرچه اغلب در قالب صنفی و مدنی بیان میشود اما عملا به معنای دست بردن مردم به ریشه و مورد اعتراض قرار دادن مصائب کل نظام سرمایه داری است. دفاع از آزادیخواهی، انسان دوستی، برابری طلبی و به مصاف گرفتن تمام ناهنجاریهای اجتماعی و تمام عوارض و فجایع و تبعیضات حاکم در جامعه و ضدیت با ستمگری و فساد و دزدی و امتیازات بالایی ها نشانگر چپ بودن ایده آلها و آرمانهای غالب در جامعه است.
٢- اهمیت و جایگاه سیاسی کارگر و جایگاه جنبش کارگری در جامعه ارتقا یافته است. تصویر قدیمی از کارگران بعنوان بخش فرودست و کم توقع و مظلوم کاملا زیر و رو شده و اکنون بطور واقعی این کارگران پیشرو هستند که دارند توقعات و انتظارات جامعه را جلو میکشند و بالا میبرند.
٣- رشد همبستگی و هم سرنوشتی بخشهای مختلف مردم با یکدیگر و پشتیبانی از خواستهای سراسری و بحق هر بخشی از جامعه یک جزء جدایی ناپذیر مبارزات اجتماعی است. این روند بویژه در میان کارگران و معلمان و دانشجویان بوضوح قابل مشاهده است. این همبستگی ها بیش از هر چیز خودرا در تشکلها و نهادها و گروههای مبارزاتی که در جامعه ومدیای اجتماعی شکل گرفته اند، نشان میدهد.
٤- در مبارزات و اعتراضات بخشهای مختلف جامعه یک روند و گرایش مدرن و دفاع از ارزش های پیشرو و جهانشمول در برابر عقب ماندگی و سنت گرائی و تعصبات و تابوهای ملی و مذهبی دست بالا پیدا کرده و به موازات آن گرایش چپ و رادیکال در مقابل گرایش راست و عقب مانده، در خواست ها و در اشکال مبارزه بوضوح خود را نشان میدهد.
٥- در تقابل با مقدسات و اخلاقیات پوسیده و قوانین فوق ارتجاعی حاکم و حرص و فساد کل رژیم اسلامی سرمایه یک جنبش گسترده دفاع از حقوق شهروندی و دفاع از زندگی و حرمت و منزلت فردی جلو آمده و به بستر اصلی اعتراضات تبدیل شده است.
٦- در مقابله با جمهوری اسلامی، رویگردانی از مذهب و نفرت از مسجد و آخوند و سنتهای مذهبی همه جا با قدرت و آشکارا خود را نشان میدهد. نقد طبقاتی و سیاسی مذهب، یعنی افشای دستگاه مذهب بعنوان اهرم دفاع از بالایی ها و توجیه کننده تبعیضات و امتیازات طبقاتی، جای برجسته ای در گرایش ضد مذهبی در جامعه پیدا کرده است.
٧- تاثیر این وضعیت بر حکومت اسلامی تشتت بیشتر و نزاعهای درونی عمیق تر است. جنبشهای اجتماعی آن عامل اصلی است که باعث شده است که برخی قوانین پایه ای حکومت به موضوع مجادله حتی در درون خود حکومتی ها تبدیل شود و زیر سوال قرار گیرد. این تشتت و نزاعها جمهوری اسلامی را در مقابل موج پیشروی مردم هر روز ناتوان تر کرده است.
٨- نه فقط صفوف حکومت به هم ریخته است، بلکه کل جبهه راست و بورژوایی آشکارا دچار تشتت است و یکی از دلایل اصلی این تشتت رشد آگاهی مردم و فشار انتظارات و توقعات بالای مردم است. در این شرایط برخی جریانات راست سعی میکنند مقدسات و سیاستهای ناسیونلیستی شان را با ماسک “حقوق بشری” آرایش کنند و در مقابل آنها برخی ناسیونالیستها از اینکه مقدسات ملی شان از جانب خودیهایشان کمرنگ شده به خشم آمده اند. ملی اسلامی ها نیز به دار و دسته های متعدد و متشتت و درگیر در اصطکاک با یکدیگر تبدیل شده اند. در میان همه این جریانات طیفهایی نیز به ناسیونالیسم افراطی و شوینیزم عریان چرخیده اند و طیفهایی دچار نوسان و تزلزل و بی افقی شده اند.
کل این تحولات گویای پیشروی و به چپ چرخیدن اعتراضات اجتماعی به موازات رشد چشمگیر جنبش کارگری است. این تحولی مهم و تاریخی است که رشد آگاهی اجتماعی را بازتاب میدهد و در پروسه سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و تحولات آتی جامعه ایران تاثیرات مثبت عظیمی خواهد داشت. تضمین اینکه جامعه آینده ایران جامعه ای آزاد و شاد و بری از تبعیض و ستمگری باشد به ادامه جدی و همه جانبه همین روند یعنی به نقش تعیین کننده طبقه کارگر و گفتمان سوسیالیستی بستگی دارد. حزب کمونیست کارگری خودرا نماینده این تحول میداند. حزب برای تعمیق و گسترش این روند بطور نقشه مند و فعال تلاش خواهد کرد.
پیشنهاد دهنده: کاظم نیکخواه – حمید تقوایی
تایید کننده: شهلا دانشفر – نسان نودینیان – کیوان جاوید – حسن صالحی
٨ فوریه ٢٠١٧