جدید ترین
asqar karimi1

اصغر کريمي: بايد فراتر رفت!‌

درمورد حضور خانواده هاي کارگري

کمي بيش از دو هفته قبل که مطلبي درمورد دو ويژگي پايدار و مهم جنبش کارگري، چهره دار شدن جنبش کارگري و حضور خانواده هاي کارگري در تجمعات اعتراضي نوشتم تا امروز، خانواده هاي کارگري در چندين اعتراض ديگر نيز شرکت کرده اند. تنها ظرف اين مدت کوتاه يعني از دوم شهريور تا کنون، همسران چندين مرکز کارگري از جمله بندر ماهشهر، سيمان دهلران، شرکت نفتي منطقه هويزه، شهرداري لنگرود و فولاد شاهين بناب نيز به ميدان آمدند و در کنار همسران شاغل يا اخراجي خود دست به تجمع زدند. درمورد شرکت نفتي هويزه خانواده هاي کارگري  دست به تجمع زدند و خواهان بازگرداندن فرزندانشان به سر کار شدند و در بناب  همسران کارگران کارخانه شاهين فولاد در نامه اي به نپرداختن حقوق و اخراج همسران خوددست  به اعتراض زدند. و اينها فقط مواردي است که اخبارش منعکس شده است. اين خبرها نيز بخوبي گوياي اين است که حضور خانواده هاي کارگري در تجمعات به امري تثبيت شده تبديل شده است.

در نامه اعتراضي همسران کارگران فولاد شاهين در بناب آمده است: «حرفمان با مسئولان و مديراني است که به مأموريت هاي ميليوني خارج از کشور ميروند و پاداش هاي ميليوني ميگيرند! آيا خبر داريد که ما هم بچه داريم و نياز به نان و پوشاک و … داريم؟ همسرانمان صبح تا شب برايتان شيفتي کار مي کنند ولي شرمنده بچه هايشان هستند، چگونه مي خواهيد در مقابل خدا جواب بچه اي را بدهيد که مريض هست ولي پولي براي درمانش نيست! يا بچه اي که دلش يه تيکه گوشت مي خواهد يا حتي بچه اي که در حسرت يک بستني مونده، چه برسد به اينکه اين تابستان همگي در منزل ماندند و نتوانستند در ورزش دلخواهشان که آرزويشان است، ثبت نام کنند. گناه پسر يک و نيم ساله ي من چيه که بايد انواع غذاهاي مفيد بخوره ولي جز شير مادر چيزي براي خوردن ندارد. واقعا بچه هاي خودتان بود باز کاري نمي کرديد؟ مي دانيم که قرار است از شهريور باز چند صد نفر را اخراج کنيد، تا کي بايد اين اضطراب را بکشيم و بي پولي را تحمل کنيم؟»

در مطلب قبل نوشته بودم که اين ويژگي عليرغم ابتدايي بودن و حضور کم و بيش حاشيه اي همسران کارگران شاغل در تجمعات، دستاوردي تثبيت شده است و بطور تصاعدي رشد ميکند و ابتکارات تازه اي شکل ميگيرد. اهميت اين مساله را نيز در نوشته قبل و نوشته هاي ديگري توضيح داده ام و اينجا به دو نکته اشاره ميکنم.

اکنون بايد پا را فراتر گذاشت و نقش همه جانبه، موثر و قدرتمندي ايفا کرد: از حضور تعداد هر چه بيشتر خانواده ها در تجمعات تا تبديل شدن به سخنگوي اعتراض و نامه نوشتن و سخنراني کردن و تعيين هيئت هايي براي مذاکره با ارگانهاي حکومت و کارفرماها و مديران، تحصن در مراکز شهرها، جلب همبستگي ساير کارگران و مردم شهر، و در يک کلام تبديل شدن به طرف حساب همه جانبه با جبهه مقابل. و بويژه دست زدن به اعتراض براي مقابله با دستگيري و بازداشت کارگران معترض. خانواده هاي کارگري و مشخصا همسران کارگران شاغل بايد حق خود بدانند که وارد کارخانه شوند و در تجمع کارگران و مجمع عمومي شرکت کنند، اظهار نظر کنند، و نقش فعالي در تداوم و گسترش مبارزات ايفا کنند. بايد دست به کار شوند و براي شکل دادن به شبکه هاي اعتراضي و تشکل هاي توده اي نيز پيشقدم شوند. در اين صورت است که چهره جنبش کارگري به تمام معني عوض ميشود و کارگر موقعيت متفاوتي در جامعه پيدا ميکند.

نکته دوم. نامه همسران کارگران فولاد شاهين بخوبي نشان ميدهد که با آمدن خانواده هاي کارگري زمينه طرح مطالبات اجتماعي بيشتر فراهم ميشود. اما مساله بنظر من بسيار فراتر از اينها است. فضاي جامعه حال و هواي ديگري دارد. از فراخوان به کتابخواني تا دوچرخه سواري زنان، از تلاش زنان براي حضور در تيم هاي ورزشي و استاديوم ها تا ديوارهاي مهرباني،‌ از تلاش وسيع در زمينه موسيقي و حضور مردم در کنسرت ها تا تلاش براي آزادي زندانيان سياسي، از کيفرخواست مادران عليه اعدام عزيزانشان تا مذهب گريزي ميليوني، از استقبال جامعه از افشاي حقوق هاي نجومي و فساد در سراپاي حکومت تا اعتراض زندانيان عليه اعدام و انواع و اقسام بيانيه ها و نامه ها و حرکات جمعي بخش هاي مختلف جامعه يک پيام سياسي و يک محتواي سياسي مهم دارد. مردم اين وضعيت، اين شرايط، اين حکومت و اين نظام را نميخواهند. حضور خانواده هاي کارگري در تجمعات را نيز بايد در اين چهارچوب ارزيابي کرد. همينکه در ابعاد توده اي تجمعات خانواده ها شکل ميگيرد، طرح خواست هايي بمراتب بزرگتر و اجتماعي تر که بنيادهاي حکومت را نشانه ميگيرد به کاراکتر اصلي اين حرکات تبديل ميشود. حضور خانواده هاي کارگري را بايد در اين متن ارزيابي کرد.*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *