جمهوری جنایتکار اسلامی طی یک هفته از سوم تا نهم ماه جاری ۶ زندانی سیاسی را در زندان قزلحصار کرج اعدام کرد تا شاید بتواند مردم را مرعوب کند و مانع از ادامه اعتراضات در جامعه گردد.
کابوس سرنگونی و وحشت از مرگ و مسدودشدن هر راه نجاتی، جمهوری اسلامی را به جنون کشانده است. حکومت علیرغم اینکه قبل از ارتکاب به این جنایات شدیداً زیر فشار یک کارزار وسیع همزمان و هماهنگ در داخل و خارج علیه اعدام بود ومیدانست که چه طوفانی بر ضدش برپا خواهد شد، باز هم جنایاتش را عملی کرد. این وضعیت جنون زدگی تنها میتواندشرححال نظامی مثل جمهوری اسلامی باشد. حکومتی که در داخل مردم پا روی گردنش گذاشتهاند و در شاخوشانه کشیدنهای منطقهای و بینالمللی تا خرخره در گل فرورفته است، چارهای جز دستزدن به قتل و جنایت و اعدام و اقدامات جنونآمیز ندارد. بهاصطلاح “آب که از سر گذشت چه یک وجب، چه صد وجب”!
حکومت آدمکش درحالی که اعتراضات وسیعی علیه تأیید احکام اعدام محمد قبادلو معترض بازداشت شده در جریان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و فرهاد سلیمی زندانی عقیدتی که ۱۵ سال را در زندان گذرانده بود، جریان داشت، سحرگاه سهشنبه سوم بهمن آنها را به دار آویخت و همانطور که انتظار میرفت و خود جنایتکاران حکومتی نیز منتظر بودند، دامنه اعتراضات علیه اعدام گستردهترشد و از داخل زندان تا خیابان شعارها علیه حکومت اعدام و حکومت زندگی کش فریاد زده شد.
رژیم جنایتکار اسلامی وحشتزده و مستأصل و آب از سر گذشته که بقای حتی یک روز خود را به آدمکشی و جنایت گرهزده است، در همان حال که اعتراضات به اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی و کارزارهای علیه اعدام به طورکلی در داخل و در بیش از ۲۰ کشور در خارج بهپیش میرفت و درحالیکه به دنبال انتشار خبر آخرین دیدار خانوادههای محسن مظلوم، وفا آذربار، پژمان فاتحی و محمد فرامرزی موج اعتراضات به اعدام به اوج رسیده بود، این ۴ زندانی را با اذان مرگ دوشنبه نهم بهمن به دار آویخت.
این جنایت حکومت با اعتراض و ابراز خشم و نفرت سراسری و اعتصاب عمومی در بیش از ۱۰ شهر کردستان، “سنگر سرخ انقلاب و مقاومت” پاسخ گرفت و سران جنایتکارش که با امید به مرعوبکردن مردم، ۴ جوان را اعدام کرده بودند، به وحشت و رعشه انداخت. مردم کردستان با در دستگرفتن و بلندکردن تصاویر جانباختگان اعدام شده و تجمع در مراسم گرامیداشت آنها، خود را در برابر حکومت متحدتر و همبستهتر کردند. خانوادههای دادخواه جانباختگان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و دیگر جانباختگان راه آزادی و برابری به دیدار خانوادههای اعدامشدگان رفتند و بر استقامت و مبارزه تا رسیدن به آرمانهای انسانی عزیزانشان پیمان تازه کردند.
رژیم با این جنایتش منفورتر و ضعیفتر شد. این بار علیرغم تحویلندادن پیکرهای زندانیان اعدام شده به خانوادههایشان که به خیال خود مانع از شکلگیری اعتراضات وسیع و خیابانی شود، اما حضور گسترده مردم در مراسمها و همراهی خانوادههای دادخواه و اعتصاب عمومی، تمام دم و دستگاههای جنایتکار و سرکوبگر حکومت را منکوب و بهتزده کرد.
جامعه باز هم حکومت را به عقب راند. جمعیتهای صدها نفره حاضر در مراسمهابا احترام از جانباختگان تجلیل کردند و با خواندن سرودهای حماسی و سردادن شعارهای ضد حکومتی، مراسمها را به تجمعات ضد حکومتی و انقلابی تبدیل کردند. مادران داغدار به پیامرسانان عزیزانشان تبدیل شدند و پیام عزانگرفتن و ادامه مبارزه تا رسیدن به پیروزیشان را به مردم رساندند.این پاسخی بود که حکومت اعدام از مردم خشمگین و انقلابی دریافت کرد.
اعتصاب عمومی در کردستان و برگزارشدن مراسمهای باشکوه گرامیداشت اعدامشدگان همراه با سرودهای حماسی و سردادن شعارهای ضد حکومتی در بیش از ۱۰ شهر به طور همزمان نشان داد که انقلاب در حال تکامل است و بیوقفهبه پیش میرود.
حکومت با ادامه اعدام زندانیان سیاسی نهتنها نتوانست جامعه را بترساند، بلکه باعث یک برآمد و خروش مجدد خشم انقلابی در خیابانها بعد از ماهها افول اعتراضات خیابانی انقلاب شد و یکبار دیگر در میانه راه انقلاب مشتهای گرهکرده و شعارهای سرنگونیطلبانه مردم انقلابی را بهسوی خود بلند کرد.
جامعه در تبوتاب و مبارزه علیه حکومت اعدام است و میرود تا طناب دار را از دستش بگیرد. اعتراضات خیابانی در ادامه کارزار وسیع علیه اعدام و علیه احکام، محدود به شهرهای کردستان نمانده است. در شهر سمیرم در استان اصفهان نیز همراه با شهرهای کردستان در اعتراض به تأیید حکم اعدام دو تن از بازداشتشدگان در جریان انقلاب جاری، مهران بهرامیان و فاضل بهرامیان و حکم ۸ سال زندان “بهار شیرین” مادر علی عباسی از جانباختگان انقلاب ۱۴۰۱ اعتصاب عمومی کرده و روز بعد هم در اعتصاب ماندند.
تردیدی نیست که سنت انقلابی مردم کردستان همچنان که در سال ۱۴۰۱ در بسیاری از شهرهای دیگر بکار گرفته شد، مجدداً و این بار با قدرت بیشتر تکرار خواهد شد. جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند؛ مانند قبل از اعتصاب قدرتمند کردستان دست به جنایت و اعدام بزند. حکومت از مردم کردستان و کل مردم ایران شکست خورد. ممکن است باز هم اعدام کند. اما حتماً با اعتراضات سراسریتر و قدرتمندتر مردم مواجه خواهد شد و گور خود را عمیقتر خواهد کند.
دامنه وسیع اعتصاب عمومی و تجمعات ضد حکومتی اخیر در اعتراض به اعدام زندانیان سیاسی در شهرهای کردستان و سمیرم به حکومت فهماند که هزینه هر اعدامی برایش به قیمت نزدیکتر شدنش به سرنگونی خواهد بود. مردم نشان دادند که کشتن و اعدام نمیتواند عزم راسخشان برایبه زیر کشیدن حکومت را متزلزل کند و راه رفته را برنخواهند گشت.
پایان کار مردم با جمهوری اسلامی به سرانجام رساندن انقلابی است که شروع کردهاند و سرنگونی حکومت اولین و فوریتری ننتیجهاش خواهد بود.