باز هم در باره بایکوت جهانی جمهوری اسلامی- حسن صالحی

Hasan salehi

کشتار بی‌رحمانه مردم غیرنظامی غزه توسط ارتش و دولت اسرائیل تحت عنوان مبارزه با حماس و تروریسم اسلامی صورت می‌گیرد. بسیاری از دولت‌های غربی از این اقدامات ضدانسانی دولت اسرائیل دفاع می‌کنند. اگر چه با توجه به ابعاد کشتار و ویرانی ببار آمده توسط ارتش اسرائیل در غزه اکنون صداهایی از اعتراض در پارلمان‌های اروپایی هم شنیده می‌شود. سؤال مطرح این است که اگر واقعاًدولت‌های غربی در حمایت از اعمال جنایت‌کارانه ارتش اسرائیل به دنبال مبارزه با تروریسم اسلامی هستند پس چرا این‌همه به سازش و مماشات با رژیم اسلامی در ایران می‌پردازند؟ همه دنیا می‌داند که جمهوری اسلامی حامی حماس است و به لحاظ مالی و نظامی به این جریان تروریستی کمک‌های زیادی کرده است. سپاه پاسداران و نیروی قدس در این باره نقش مهمی ایفا می‌کنند. هزاران فاکت و شواهد در مورد اینکه حماس و حزب‌الله اساساً با کمک جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران و قدس حکومت اسلامی روی پای خود ایستاده‌اند وجود دارد. سؤالاین است که چرا علی‌رغم اینکه پارلمان اروپا رأیبه‌قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست نیروهای تروریستی داده است این اتفاق نمی‌افتد؟! و اگر همه اذعان دارند که جمهوری اسلامی سر مار تروریسم اسلامی در منطقه است چرا این حکومت از سوی دولت‌های غربی مورد بایکوت قرار نمی‌گیرد و در عوض با این رژیم سازش و مماشاتمی‌شود؟ این ریاکاری و دورویی ناشی از چیست؟


واقعیت این است که دولت‌های غربی خواهان نابودی اسلام سیاسی نیستند. تا آنجایی که به حماس بر می‌گردد حتماً می‌خواهند توانایی انجام عملیات نظامی حماس علیه اسرائیل از بین برده شود. اما ازمیان‌بردن اسلام سیاسی به‌هیچ‌وجه هدف نیست. دولت‌های غربی هدفشان مهار نیروهای اسلامی و رام کردن آنها در جهتی است که منافع غرب مورد تهدید قرار نگیرد. اگر چه شاید کنارآمدن با نیروهای غیراسلامی برای دول غربی مطلوب‌تر به نظر می‌آید؛ ولی ظرفیتو پتانسیل ارتجاعی و ضدانسانی اسلام سیاسی برای مقابله با انقلاب و مردم برای آنها بیشتر اغواکننده است. همانطور که در جریان انقلاب سال ۵۷ علیه رژیم پهلوی، پشت خمینی و دارودسته‌اش را گرفتند و به قدرت‌گرفتن این جریان سرتاپا ارتجاعی در ایران کمک زیادی کردند.


پرچم واقعی مبارزه با اسلامی سیاسی و حکومت‌های مذهبی و موزائیکی مستبد در منطقه در دست نیروهای انقلابی و سکولار و مردمی است که قربانی این جریانات ضدانسانی و ارتجاعی هستند و درگیر مبارزه برای تغییر این وضع به نفع برقراری جامعه‌ای آزاد و برابرهستند.
همه شواهد نشان می‌دهد جنگ مردم علیه اسلامی سیاسی حاکم بر ایران یک نبرد تعیین‌کننده است که نه فقط زندگی مردم ایران را عوض خواهد کرد؛ بلکه چهره خاورمیانه را نیز به نفع انسانیت تغییر خواهد داد. شعار انقلاب”زن زندگی آزادی” فقط شعاری نیست که محدود به ایران باشد. مضمون انسانی این انقلابی می‌تواندحاوی پیامی رهایی‌بخش برای مردم کل منطقه باشد. با سرنگونی جمهوری اسلامی به‌عنوان رژیم حامینیروهای تروریستی چون حماس، حزب‌الله، جهاد اسلامی و حوثی‌ها در یمن و حشدالشعبی در عراق و بشار اسد در سوریه و به‌عنوان دشمن مردم ایران، فلسطین و اسرائیل و خطری برای کل مردم دنیا، به‌طورقطع ضربه مهلکی بر ارتجاع اسلامی در منطقه وارد خواهد کرد و این خود زمینه‌ساز تغییرات مثبت دیگر خواهد بود. اگر کسی واقعاًمی‌خواهد با اسلام سیاسی مبارزه کند باید امروز به طورفعالانه‌ای به کمپین بایکوت جهانی جمهوری اسلامی بپیوندد. ما هیچ انتظار دیگری جز این نداریم که جامعه جهانی هرگونه روابط سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، فرهنگی و ورزشی با جمهوری اسلامی را قطع کند. ما انتظاری جز این نداریم که سفارتخانه‌های رژیم اسلامی در همه‌جا و در کشورهای اروپایی بسته شود و سفیران این رژیم ضدبشری و تروریستی اخراج شوند. نمایندگان جمهوری اسلامی از همه مجامع بین‌المللی اخراج شوند. ما انتظاری جز این نداریم که سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در لیست نیروهای تروریستی قرار گیرد. ما انتظاری جز این نداریم که مراکز اسلامی و فرهنگی این رژیم در خارج کشور به‌عنوان مراکزی برای سربازگیری و ترور بسته و تعطیل شوند. ما می‌خواهیم که جنایات جمهوری اسلامی در ایران و جهان در دادگاه‌هایبین‌المللیمورد پیگیری قرار گیرد و دستور جلب و دستگیری سران و رهبران جمهوری اسلامی به دلیل جنایت علیه بشریت صادر شود.


مبارزه با اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی توسط دولت‌هابدون درپیش‌گرفتن چنین سیاست‌هاییبی‌معناست و از همین رو ما همه مردم جهان را فرامی‌خوانیم که با فشار گذاشتن بر دولت‌ها، آنها را وادار به تغییر رویه خود در قبال جمهوری اسلامی کنند و این رژیم جنایت‌کار را زیر فشار بین‌المللی بیشتری قرار دهند. روشن است که دولت‌ها مصالح خود را دنبالمی‌کنند و این مصالح در اکثر موارد با خواست‌های مردم در تناقض و تضاد قرار دارد. با فشار مردمی و مبارزه اجتماعی می‌توان این دولت‌ها را به اتخاذ سیاست‌هایی رادیکال ناچار کرد. بایکوت جهانی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی کمک زیادی به برچیده‌شدن رژیم تبعیض نژادی در آن کشور کرد. بدون شک بایکوت سیاسی و دیپلماتیک رژیم اسلامی درحالی‌که خود مردم ایران در صحنه مبارزه برای سرنگونی این رژیم هستند کمک مؤثری برای موفقیت جنبش مردمی در ایران خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *