کارگران معدن طلای آق دره: هم سرطان میگیریم، هم شلاق می خوریم.
“شیر گوسفند سرطان زاست، آب آلوده است. دستمان به کاری نمی رود، بیکاریم. کاری نیست که خرج زندگی را از دلش بیرون بیاوریم، نه زمینی مانده برای شخم زدن و نه آب و علوفه ای باقی مانده که دامداری کنیم”.
اینها درد دل یکی از کارگران آق دره است، کارگری که هم شلاق خورده و هم این روزها بیکار است.
قصه دردناک زندگی و فشار بر کارگران بیشمار است. سکته قلبی و شلاق کارگران آق دره ابتدا بساکن نیست. از روی بغض و انتقام کارفرما و ناشی از بی اطلاعی این و آن رئیس و مسئول مزدور در تکاب و آذربایجانغربی نیست. دستگیری ده ها کارگر فعال در بند نگهداشتن زنان مدافع حقوق برابری طلبانه و انسانی و فعال حقوق کودکان هم از سر شرورت و بد نیتی مسئول ارگان سرکوب نیست.
بیکاری میلیونی با گسترش دامنه فقر و نداری، پایین آمدن قدرت خرید و ناتوانی در پرداخت هزینه های پزشکی و دارویی، محرومیت کودکان از تحصیل و ازدیاد بی سرپناهان و کودکان کار و خیابانی، اعتیاد ملعون و کثیف که کرامت و شخصیت هزاران زن و مرد بی افق در جامعه را در چنگال مرگ و زندگی مدفون میکند، همه و همه این مصائب زاده سیاستهای ارتجاعی و نئولیبرالیستی دولت و نظام حاکم در ایران است.
در پایان “انتخابات” و بدست گرفتن قدرت توسط دولت یازدهم ، رییس صندوق بین المللی پول از اجرایی کردن “یارانه” ها از جمهوری اسلامی تقدیر کرد! ماهیت این “تقدیر” و “حق شناسی” از جمهوری اسلامی در جبهه دولت و سرمایه داران کاملا مشخص است. سالهای مدیدی است که صندوق بین المللی پول از بیشتر کشورهای دنیا و از جمله دولت حاکم در ایران میخواهد که خود را با سیاستهای اقتصادی این صندوق هماهنگ کنند. تحمیل ریاضت کشی اقتصادی با زدن مزایای رفاهی کارگران از جمله پایین آوردن میزان دستمزدها، کم کردن مزایای دوره مرخصی و بیمه های اجتماعی و پایین نگه داشتن حقوق و مزایای بیمه بیکاری و افزدون میلیونی بیکاری از اهم نتایج مستقیم سیاست های صندوق بین المللی پول میباشد که بنا به ارزیابی اخیر، جمهوری اسلامی هم توانسته خودش را با آن تطبیق کند. در دوره هشت سال رییس جمهوری احمدی نژاد سیاست ریاضت اقتصادی با اجرای طرح “هدفمندی یارانه ها” به اجرا در آمده است. با روی کار آمدن روحانی و دولت یازدهم بر ابعاد میلیونی بیکاری افزوده شد، گرانی و پایین آمدن قدرت خرید کارگران و ناتوانی مفرط کارگران در تامین معاش، در نتیجه اعمال این سیاست است. خط فقر بیش از سه و نیم میلیون تومان و میزان دستمزدها کمتر از یک میلیون تومان با هزینه های سرسام آور سبد معیشت خانواده های کارگری، با مبالغ ناچیز پول های نقدی “یارانه ها” نتیجه اوضاع نابسامان اقتصادی کنونی است که طبقه کارگر و توده عظیم و میلیونی زحمتکشان در آن قرار گرفته اند. پیام “تقدیر” رییس صندوق بین المللی پول همین است. متن پیام« به گزارش خبرگزاری مهر، متعاقب برگزاری جلسه اخیر اعضای هیات عامل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در منطقه “خاورمیانه و شمال آفریقا” (MENA) با کریستین لاگارد، رئیس صندوق بین المللی پول، که در حاشیه اجلاس بهاره بانک جهانی در آوریل ٢٠١٣ در واشنگتن برگزار شد، مدیرعامل صندوق مراتب تقدیر و تشکر خود را از اجرای شدن طرح هدفمندی یارانه ها را ابراز داشت. لاگارد طراحی و سیاستهای اجرایی، برنامه ها و نحوه اجرای هدفمند سازی یارانه ها در ایران را به عنوان الگویی مناسب برای کشورهای جهان به ویژه کشورهای نفت خیز منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برشمرده است. رئیس صندوق بین المللی پول در پایان ابراز امیدواری کرد تا این صندوق بتواند ضمن همکاری با مسئولان اجرای این طرح در کشورمان، از تجربیات بهدست آمده از اجرای فاز اول این طرح و اقدامات آتی فازهای بعدی آن استفاده کند». «منبع: خبرنامه گویا»
و چاره کارگران و خانواده های میلیونی آنها هم ادامه اعتراض و مبارزه و سد کردن حملات وحشیانه ای است که اینها هر روز به معیشت و زندگی کارگران، اعمال میکنند.
بیان شرح مصیبت توسط تعدادی از مزدوران مجلس اسلامی، ربیعی جنایتکار وزیر کار در ارتباط با شلاق کارگران آق دره و “دلجویی” دستگاه مخوف قضایی ــ اسلامی آنها بی ارزش است.
کارگران و مردم در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی سرمایه در مبارزه ای طبقاتی تمام عیار مقابل هم صف کشیده اند.
ابعاد این مبازره هر روز عمیق تر و گسترده تر شده است.
دولت و بالایی ها بر ابعاد استثمار و فشار اضافه میکنند. دادگاه های قضایی با نیروی سرکوب علیه حق طلبی و مطالبات روشن و شفاف کارگران و معلمان و میلیونها نفر از مردم بیزار و متنفر از حاکمیت اسلام و مذهب، زندان و اعدام، شلاق و سرکوب را بدست گرفته اند.
اما صف بندی اینها یک طرفه نیست. در صف مقابل دولت و نظام جمهوری اسلامی سرمایه پایینی ها اما ساکت نیستند. صف میلیونی اعتراض و مبارزه میرود صحنه سیاسی و اجتماعی جامعه را دگرگون کند.
صدای اعتصاب و تجمع کارگران و معلمان همه جا بگوش میرسد. در بیت رهبری هر روز صدای عجز و زبونی با گسترش فرهنگ غربی شنیده میشود. شهرها آبستن اعتراضات وسیعی است.
جواب سکته قلبی و شلاق، گسترش اعتراضات توده ای و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی سرمایه است.