* در سال ١٨٣٥ بخشی از کارگران یکی از معادن ذغال سنگ در اعتراض به طولانی بودن ساعات کار اعتصاب میکنند و دولت به خواست آنها مبنی بر ١٠ ساعت کار تن میدهد.
* کارگران استرالیا در سال ١٨٥٦ تصمیم میگیرند روزی را در مطالبه روز کار هشت ساعته جشن بگیرند و روز ٢١ آوریل را انتخاب میکنند.
* مارکس در کاپیتال میگوید: اولین میوه جنگ داخلی در آمریکا تولد جنبش ٨ ساعت کار در روز بود.
* کنگره «اتحادیه مرکزی آمریکا» در سال ١٨٦٨ قطعنامهای درباه روز کار هشت ساعته بتصویب میرساند. دو هفته بعد از آن کنگره ژنو انترناسیونال اول قطعنامهای که توسط مارکس نوشته شده بود، بتصویب میرساند که «از آنجا که کارگران آمریکا خواهان روزکار هشت ساعته هستند، کنگره این خواست را به یک خواست جهانی طبقه کارگر تبدیل میکند.» در همان سال توماری با امضا ١٠ هزار نفر از کنگره آمریکا میخواهد که روزکار را به هشت ساعت تقلیل بدهد.
* در مارس ١٨٦٧ ایالت ایلنویز قانون ٨ ساعت کار را میگذراند ولی به دلائلی هیچوقت به اجرا در نمیآید. کارگران کارخانه مک کورمیک در اول ماه مه همان سال بعد از ٨ ساعت کار دست از کار میکشند.
* جورج ادمانستون، دبیر اتحادیه بناها و نجاران، قطعنامهای به مجمع سالانه سال ١٨٨٤ فدراسیون کار آمریکا میبرد مبنی بر اینکه از اول ماه مه ١٨٨٦ روز کار قانونی ٨ ساعت است. قطعنامه بتصویب میرسد. رهبری شوالیههای کار، بزرگترین تشکل کارگری آن دوره آمریکا، از این خواست نه تنها حمایت نکرد، بلکه شدیدا برعلیه آن جنگید. رهبر اتحادیه لوکومتیورانان در مخالفت با روزکار هشت ساعته همصدا با رسانههای آمریکا گفت که کم کردن ساعات کار یعنی افزودن بر سر ساعات ولگردی کارگران!
* در روز اول مه ١٨٨٦، ٥٠٠ هزار نفر در آمریکا بنوعی (شرکت در راهپیمائی، دست از کار کشیدن، جشن گرفتن و غیره) به این فراخوان جواب مثبت دادند.
* در روز سوم مه ١٨٨٦، ٦ هزار نفر از کارگران یکی از کارخانههای شیکاگو در مقابل کارخانه در حال اعتصاب مک کورمیک به سخنان یکی از رهبران کارگری گوش میدادند که اعتصاب شکنها قصد وارد شدن به کارخانه مک کورمیک را داشتند و با اعتصابیون وارد نزاع لفظی شدند. پلیس به روی کارگران آتش گشود و چندین نفر را زخمی و به قتل رساند.
* اتحادیههای کارگری در اعتراض به این وحشیگیری پلیس، کارگران را به یک میتینگ بزرگ در مرکز هی مارکت برای روز بعد فراخواندند. در دقایق اواخر میتینگ بود که بمبی در میان پلیس منفجر شد که چندین نفر کشته و دهها نفر نیز زخمی شدند. پلیس به تجمع کارگران آتش گشود و چندین نفر جانشان را از دست دادند.
* یک میتینگ اعتراضی برای روز ٥ مه در میلواکی فراخوان داده شده بود که پلیس به آن هم حمله کرد و ٩ تن از کارگران را بقتل رساند.
* دادگاه نمایشی ٧ تن از رهبران کارگران را به اعدام و یک تن را به ١٥ سال زندان با اعمال شاقه محکوم کرد. چهار تن از این رهبران در روز جمعه معروف به جمعه سیاه ١١ نوامبر سال ١٨٨٧ به دار آویخته شدند. یک تن را پلیس در زندان بقتل رساند. حکم اعدام دو تن دیگر به حبس ابد تقلیل یافت.
در سال ١٨٩٣ استاندار جدید ایلنویز، در یک سخنرانی گفت که دادگاه این افراد یک توطئه بوده و هیچکدام از اینها در انداختن بمب شرکت نکرده بودند. او در یک فرمان ٣ تن باقیمانده را آزاد کرد.
* کنگره دسامبر ١٨٨٨ فدراسیون کار آمریکا بحث روز کار هشت ساعته را به بحث میگذارد. این کنگره قطعنامهای را بتصویب میرساند که از اول ماه مه ١٨٩٠ روز کار قانونی در آمریکا ٨ ساعت میباشد، و ٤ روز را بعنوان کمپین قبل از آن روز انتخاب میکند: روز تولد جورج واشنگتن (٢٢ فوریه ٨٩ و ٩٠)، روز استقلال آمریکا از انگلیس (٤ ژانویه ٨٩) و روز کارگر در آمریکا (اولین دوشنبه سپتامبر ٨٩). تا قبل از اول مه ٩٠ یک کمپین فشرده کارگران را برای این روز آماده میکند.
* کنگره اول انترناسیونال دوم بنابه خواست نماینده کارگران فرانسه تصمیم گرفت که روزی را به مطالبه روز کار هشت ساعته در سال ١٨٩٠ انتخاب کند. فرستاده آمریکا از کنگره خواست که روز اول مه ١٨٩٠ را با کارگران آمریکا جشن بگیرد. و کنگره این درخواست را پذیرفت.
* النور مارکس (دختر کارل مارکس) در سال ١٨٩٠ به ساموئل گامپرز (رهبر فدراسیون کار آمریکا) نامهای مینویسد و پیام رهبران کارگری حاضر در جشن تولد ٧٠ سالگی انگلس را مبنی بر اینکه کارگران آمریکا بزرگترین سهمی در توده گیر کردن مبارزه بر سر روز کار هشت ساعته داشتهاند را میرساند.
* تأثیر روز اول ماه مه ١٨٩٠ بر روحیه مبارزاتی کارگران چنان عظیم بود که کنگره بعدی انترناسیونال دوم روز اول ماه مه را بعنوان روز جهانی کارگر برگزید و از آن به بعد هر ساله این روز توسط کارگران جشن گرفته میشود.
*روز اول ماه مه در آمریکا روز کارگر نیست!
(این مطلب اولین بار در سال ٢٠٠۵ در نشریه “جوانان کمونیست” شماره ١٩٠، ویژه نامه اول ماه مه آن سال چاپ شد.)