انترناسیونال 904
دبیر کل سازمان ملل متحد به رئیس مجمع عمومی این سازمان نامه داده است که به جمهوری اسلامی حق رأی داده نشود؛ چرا که جمهوری اسلامی بدهی هایش را به این سازمان پرداخت نکرده است. این مسئله زیاد مهم نیست. اما حالا که انگشتان دستم روی کیبورد کامپیوتر می رقصند که خون به جوش آمده در رگانم را خنک کنند و وقت شما را به این یادداشت اختصاص داده ام، حتما برای خود من هم پرداختن و فکر کردن به آن مهم بوده!
سن ژوست از چهره های مشهور انقلاب فرانسه در گزارشی به “کنوانسیون”، مجلس وقت فرانسه، در تلاطمات انقلابی دهه ۹۰ سده ۱۸ می گوید: “جسارت – کلمه ای است که موقعیت سیاسی روز را خلاصه وار بیان می کند”. اولا یکی نیست به این جناب آنتونیو گوترش بگوید خیلی باید جسارت وارونه بخواهد که سازمانی مثل سازمان ملل متحد فقط زمانی به فکر سلب حق رأی به رژیم جمهوری اسلامی بیفتد که بدهی اش را به آن نپرداخته! بعید می دانم که ایشان و روسای پیشین سازمان متبوعش خبر نداشته باشند که جمهوری اسلامی اکنون دیگر نه بدهی هایش(دستمزد) به کارگران را سر موقع و به اندازه ای که وعده داده می پردازد و نه هم اجازه می دهد که کارگران به این زورگوئی اعتراض کنند.
بعید است کسی حول و حوش آن سازمان خبر نداشته باشد که مأموران جمهوری اسلامی در یکی دو سال گذشته بیش از ۱۵۰۰ نفر از معترضان به فقر و گرانی را در خیابانهای شهرهای این کشور به رگبار بستند و هزاران تن دیگر را زیر شکنجه له و لورده کرده اند. با این وجود سران آن رژیم همچنان با سران و دست اندرکاران این سازمان خوش و بش می کردند و درباره آرا آن به چه و به کی با هم، احتمالا، چانه می زدند. بعید است که خبر اعدام نوید افکاری و دهها تن دیگر که به دلائل کاملا سیاسی در همین یک سال گذشته به دست جلادان اسلامی حاکم بر این کشور اعدام شدند و فریاد جامعه به این همه بی عدالتی گوش فلک را کر کرد، اما این اخبار به گوش دست اندرکاران سازمان ملل نرسیده باشند؛ با این حال کسی از اینها به یاد نوشتن نامه و درخواست سلب حق رأی از آن حکومت نیفتاده است.
بعید است جناب گوترش و روسای مجمع عمومی سازمان ایشان خبر نداشته باشند که این رژیم به شهادت چهل و دو سال عمر ننگینش نیمی از جمعیت این کشور را به جرم زن بودن از هرگونه حق و حقوقی محروم کرده است. بعید است در جائی از گزارشات آن سازمان ثبت نشده باشد که جمهوری اسلامی آدمها را به جرم همجنسگرا بودن از زندگی کردن محروم می کند. بعید است اعتراض وسیع به احکام قصاص و سنگسار توسط رژیم اسلامی، در خارج کشور به گوش گوترش و سران پیش از ایشان سازمان ملل متحد نرسیده باشد که جائی ثبت شوند.
بارها جمهوری اسلامی در مجامع مختلف وابسته به سازمان ملل متحد به عنوان یکی از عوامل اصلی جنایات هولناک در سوریه، عراق، یمن، لبنان و ایران نام برده شده است. چه کسی تا کنون مانع شده که این رژیم رسما از جانب این سازمان محکوم شود و از سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن، مثل سازمان جهانی کار، اخراج شود؟
در اواخر مه ۲۰۲۰، وزارت امور خارجه آمریکا در گزارشی از ۳۶۰ مورد مشخص ترورهای هدایت شده از طرف مسئولین مهم جمهوری اسلامی که به مرگ فرد مورد هدف منجر شده در خارج از ایران نام برده است. ۳۶۰ نفر را به حداقل ۳۶۰ هزار نفر در سوریه، عراق و یمن اضافه کنید تا شاید بتوانید تصور کنید دنیا با چه هیولائی طرف است. بعید است که نهادی همچون سازمان ملل متحد از این همه وحشیگری بی خبر باشد. سئوال این است که چرا جمهوری اسلامی را با این پرونده قطور جنائی و سیاه و خونینش بعنوان نماینده مردم ایران به رسمیت شناخته اید و آن را در تصمیم گیریهای مهمی در سراسر جهان دخالت داده اید؟!
پرونده جنایات رژیم اسلامی بسیار بسیار قطورتر از آن است که بشود در یک یادداشت و یا حتی در یک کتاب به تصویر کشید. کسی شکی ندارد که تک تک این جنایات در گوشه هایی از دفاتر سازمان ملل و مجامع مختلف وابسته به آن ثبت شده اند.با این همه اعتراضی که به عملکرد تاکنونی شما داریم؛ با اینکه کاملا واقفیم که بر جنایات این رژیم چشم پوشیده اید، اما امیدواریم که آن تقاضای شما برای سلب حق رأی از این رژیم وحشی، گام اول و ادامه داری باشد در بایکوت سیاسی و اخراج رژیم جمهوری اسلامی از سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن!
۱۹ ژانویه ۲۰۲۱